پرونده مرموز مک دونالد – دانشگاه همبرگر مک دونالد شوخی نیست

بله دوستان، دانشگاه همبرگر مک دونالد، اصلا شوخی نیست !
این دانشگاه با نرخ پذیرش فقط 1% از دانشجویان داوطلب و با آموزش های فشرده و اختصاصی تر از دانشگاه هاوارد توانست نظر بسیاری از رسانه ها را از بدو شروع جلب کند. (منبع)

سال 1961 بود که اولین دانشگاه همبرگر دنیا کلید خورد و تا امروز بیش از 275000 فارغ التحصیل در سراسر دنیا دارد و به زودی جشن 55 سالگی اش را نیز خواهد گرفت.

آیا میدانید و یا از خودتان سوال کردید :

  • لوگوی آن، بیش از نماد صلیب شناخته شده است؟
  • چرا مک دونالد تبدیل به یک نماد فرهنگی شده؟
  • چطور یک رستوران میتواند در یک ثانیه 70 برگر بفروشد؟
  • چرا ملکه الیزابت صاحب یکی از شعب رستوران مک دونالد در کاخ باکینگهام است؟
  • و سوال های اساسی دیگر که به آنها می پردازیم…

اما ماجرا از کجا شروع شد؟
تمام این ماجرا از مردی 52 ساله به نام ری کراک شروع شد. یک موفقیت یک شبه از نظر همه و یک موفقیت با 30 سال تجربه از نظر ری کراک… او در 15 سالگی زمان جنگ راننده آمبولانس شد و مجبور بود برای اینکه اینکار را بدست بیاورد، دروغ بگوید.

جنگ خیلی زود تموم شد و ری در یک فروشگاه فنجان و مخلوط کن، به عنوان نوازنده پیانو مشغول به کار شد و پیوسته به دنبال فرصت هایی برای پیشرفت بود تا اینکه با یک سفارش بالا از مخلوط کن های فروشگاهی که در آن کار میکرد از رستورانی در سن برناردینو کنجکاوی اش برانگیخته شد.

 

ری کراک مک دونالد
ری کراک مک دونالد

 

‘چرا یک رستوران به 8 عدد مخلوط کن نیاز دارد؟…’ این سوالی بود که در ذهنش بود و باعث شد در روز غیرکاری به سن برناردو برود و این رستوران را ببیند. او با اولین شعبه رستوران های مک دونالد که توسط برادران ریچارد و موریس دونالد دایر شده بود، آشنا شد.

چیزی که ری کراک را متعجب کرد، منوی کوتاه غذاهایی بود که در این رستوران سرو میشد.
چطور میتواند یک رستوران فقط برگر، سیب زمینی سرخ کرده، ساندویچ و نوشیدنی سرو کند؟ آیا هدفی در پس این استراتژی بود؟ و یا فقط یک سهل انگاری بود؟

ری کراک با این سوال ها نزد ریچارد و موریس رفت و از آنها دلیل انتخاب منویی با تعداد غذاهای کم را پرسید و از پاسخی که شنید، هیجان زده شد ‘ما غذاهایی با تنوع کم اما با کیفیت بالا میخواهیم سرو کنیم…

و این دقیقا همان چیزی بود که ری کراک بدنبالش بود، ایده ای بر پایه کیفیت !
ری کراک پیشنهاد همکاری به دو برادر دونالد داد و آنها هم ایده ‘جهانی شدن‘ را پذیرفتن و ری کراک در سال 1955 رستوران مک دونالد را به عنوان یک شرکت ثبت کرد و بعد از چند سال، انحصار کامل این رستوران را خرید و پس از فقط 3 سال توانست یکصد شعبه در سراسر آمریکا بزند.

شکار یک فرصت
از زمانی که ری کراک یادش می آمد، تهیه غذا از رستوران و غذا فروشی روندی طولانی داشت. شما باید وارد رستوران می شدید، غذایی را انتخاب میکردید (واگر آنرا تا آن موقع تمام نکرده بودند) سپس در صف طولانی منتظر می ماندید تا آشپزها آن غذا را تهیه کنند و به شما تحویل دهند.

این یعنی، افرادی که عجله داشتند نمیتوانستند از رستوران غذا بخرند؛
ری، این نیاز جامعه آن زمان را به خوبی درک کرد و برای اولین بار مفهومی به نام غذای آماده یا FastFood را باب کرد. طبق این مفهوم، پسرک دوچرخه سواری که با دوستانش برای بازی به بیرون آمده بودند مجبور نبودند 1 ساعت برای خرید یک برگر منتظر بمانند و میتوانند با 1 دلار، یک برگر بخرند.
راننده کامیونی که دیرش شده بود، میتوانست خیلی سریع با خرید یک برگر و سیب زمینی سرخ کرده در طول مسیر غذایش را بخورد.

این یک فرصت عالی بود که عموم مردم از آن استقبال کردند.
و اما تمام مک دونالد در این فرصت شکار شده خلاصه نمیشود؛
در این مقاله میخواهیم به پردازیم به ناگفته های مک دونالد
و از همه مهم تر…

دانشگاه همبرگر مک دونالد !؟

در همین زمینه، پرونده های مرموز زیر را هم حتما بخوانید :

3 نفر دیدگاه شان را با ما در میان گذاشتید، نفر بعدی شما هستید :
  1. کاربر سوخت جت ان می‌گوید

    یکی از بهترین پرونده های مرموز بودکه خواندم

  2. کاربر سوخت جت d123 می‌گوید

    مرسی عالی بود
    لطفا مقالاتی که سیستم کسب و کارهای موفق را توضیح میدهند رو بیشتر بذارید

  3. کاربر سوخت جت 1378 می‌گوید

    بسیار عالی ممنون از زحمات شما امید وارم اینگونه مقالات را زیاد گذاشته شود .سپاس

نظرتان را ارسال کنید

دیدگاه تان را با ما در میان بگذارید...

ما به دیدگاه شما احتیاج داریم؛ پس بیایید دیدگاه و نقطه نظرات مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم تا یک اجتماع موفق از افکار برنده با همدیگر بسازیم.

**‌به ازای هر یک دیدگاه سازنده، یک روز اشتراک رایگان پروژه سوخت جت دریافت کنید**