۷ قدم اثباتشده برای حل هر مسئلهای با هوشیاری معنوی
هوشیاری معنوی اغلب در حاشیهی زندگی ما قرار میگیرد و منتظرمان میماند تا در لحظههایی که کارهای معنوی انجام میدهیم به سراغش برویم. نباید آن را دست کم بگیریم زیرا هوشیاری معنوی به معنی کمال است پس چرا نباید آن را در همهی عرصههای زندگیمان به کار بگیریم؟ هوشیاری معنوی به ما شادی و عشق میدهد و باعث میشود که کشف و شهودهای ارزشمندی داشته باشیم.
وقتی در مورد هر موضوعی به کمال میرسید با یک موجود الهی، متحد میشوید. کمال در این مورد یعنی در رابطه با مسئلهای که به جنب و جوش زیادی نیاز دارد آرام باشید.
یعنی به موجودی تبدیل شوید که هیچ چیزی او را به هم نمیریزد و مشکلش هر چه که باشد در ارتباط با آن قدرتمند و شفاف عمل میکند و به این ترتیب حتماً به آرزو و خواستهاش میرسد، چرا که خود را جدا از خواستهها و آرزوهایش نمیبینید و اعتمادی عجیب نسبت به خودش در ارتباط با اهداف و خواستههایش دارد و همین اعتماد وی را به موفقیت روز افزون نزدیک و نزدیکتر میکند.
اگر در رابطه با مشکلی که در زمینهی رابطه با دیگران، مسائل مالی، شغل، جسم، ذهن یا احساساتتان باشد به این نوع کمال برسید زندگیتان متحول خواهد شد.
این را امتحان کنید:
چطور میتوانید در ارتباط با مشکلی که دارید به کمال برسید؟ ابتدا مشکل مورد نظرتان را هر چه هست انتخاب کنید. میتوانید روی یک موضوع کلی مثل شغل یا ازدواجتان یا یک مشکل خاص مثل خرابی کامپیوتر یا بیماریتان تمرکز کنید. مشکل شما هر چه باشد راه رسیدن به آن، کمال است.
بهتر است این تمرین را اول صبح قبل از اینکه از رخت خوابتان بیرون بیایید انجام بدهید. چیزی که انتخاب میکنید حتماً نباید یک مشکل باشد. با انجام این تمرین میتوانید انرژیتان را برای هر روز زندگیتان متمرکز کنید. این صفحه را شب روی میز اتاق خوابتان بگذارید. وقتی از خواب بیدار میشوید به چه چیزی فکر میکنید؟ همان موضوع را برای این کار انتخاب کنید.
1- آرام بنشینید و به درون خودتان توجه کنید:
از حضور الهی دعوت کنید تا وارد ضمیر هوشیارتان شود. چشم انداز وسیعی به ذهنتان بدهید. این امکان را در نظر بگیرید که یک نیروی بخشنده و توانا در این سفر با شما همراه است.
2- حالا به موضوع مورد نظرتان توجه کنید:
با توجه به احساسی که در ارتباط با این موضوع دارید از آن فاصله بگیرید. شاید احساس یا ذهنیت دقیقی راجع به این موضوع نداشته باشید. اما هر احساسی را که در موردش دارید کنار بگذارید.
3- وقتی احساساتتان را در رابطه با مشکلی که دارید کنار میگذارید متوجه میشوید که وجودتان بزرگتر و مهمتر از مشکلی است که دارید:
فقط زمانی میفهمید از مشکلتان بزرگتر هستید که از آن بیرون بیایید. زیرا وقتی از مشکلتان فاصله میگیرید و از آن بیرون میآیید متوجه مشکل و اندازهی واقعی آن میشوید.
4- رجوع به قلب:
وقتی متوجه شدید مشکل یا مصیبتی که با آن برخورد کردهاید از شما و قدرتی که دارید کوچکتر است به قلبتان رجوع کنید تا به شما بگوید که میخواهد شما در این مورد چه کاری انجام بدهید. به دنبال آرزویی باشید که با همهی وجودتان هماهنگ و انکارناپذیر باشد. این آرزو باید از جوهر وجودتان ریشه گرفته باشد. احتمالاً آرزویی که دارید به خاطر نیازتان به عشق مطلق، آرامش درونی یا آزادی به وجود آمده است.
5- جست و جو در درون:
وقتی فهمیدید آرزویتان در چه چیزی ریشه دارد آن را درون خودتان جست و جو کنید(شاید وضعیت زندگیتان با احساسی که دلتان میخواهد داشته باشید هماهنگ نباشد).اما شما خودتان را در احساس عشق بدون قید و شرط، آزادی، یا هر احساس دیگری که آرزویتان در آن ریشه دارد غرق کنید و در عمق احساس مورد نظرتان غوطهور شوید.
شاید هیچ شکل خاصی نداشته باشد ولی شما آن احساس را جزئی از وجود خودتان میدانید. درست به همان شفافیتی که صورت خودتان را در آینه میبینید. زمانی که با همهی وجودتان آن را حس میکنید میتوانید بگویید که آرزویتان بخشی از روح شماست و وقتی به ریشهی آرزویتان پی میبرید احساس خوبی خواهید داشت.
6- تصور:
تصور کنید که هوا پُر از این احساس است و دنیای شما با آهنگ این احساس ساخته شده است.
7- با احساستان یکی شوید:
حس کنید که از همین احساس ساخته شدهاید. همهی دنیا از همین ساخته شده و تنها مسئلهی مهم در دنیا همین است.
اگر بتوانید در هر مسئلهای در زندگیتان به این صورت به کمال برسید، اولویت و جوهر معنوی درونتان بیدار میشود. این تمرینی برای تطهیر و خالص کردن درونتان است، باعث ایجاد اتحاد در درونتان میشود و به بهترین شکل ممکن آرزوهای قلبیتان را به حقیقت تبدیل خواهد کرد.
در همین زمینه بخوانید:
خیلی عالی بود ممنونم بابت این چند سطری ک یک دنیا حرف برای شنیدن داشت