10 درس از حافظ شیرازی برای افزایش عزت نفس، خوددوستی و ثروتسازی
در بین شاعران معروف پارسیگو، هیچکس مثل حافظ شیرازی، حال و هوای امروز جامعه ما را درک نکرده است.
او در دورهای زندگی میکرد که تغییرات مهمی از نظر فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در ایران رخ داده بود و مردم هنوز داشتند از آسیبهای حمله مغول به کشورمان رنج میبردند. در همان دوران بود که حافظ کوشید تا جای ممکن از ناامیدی و اندوه دور شود و خودش را به شادی، خوددوستی و معنویت، نزدیک سازد.
با بررسی زندگانی حافظ و آموزههای یگانهای که برای ما به یادگار گذاشته، به این نتیجه رسیدیم که باید مروری کلی بر آموزههای این شاعر درجهیک و دُردانه داشته باشیم، از او بیاموزیم و با تکیه بر آموزههای او، به زندگی خود سامان بدهیم.
حافظ، مرد شادی و شادمانی در سختترین روزهاست.
💮 اولین و مهمترین آموزه حافظ
هنگام تنگدستی، در عیش کوش و مستی!
جناب حافظ بر این باور است که شادی و حال خوب، مقدمه و پیشزمینه دستیابی به ثروت است. یکی از مشهورترین بیتهایی که از آن گرامیمرد به یادگار مانده، بیت زیر است:
هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی، قارون کند گدا را
حافظ از ما میخواهد در زمانه سختی و فقر، زانوی غم بغل نگیریم و مدام نکوناله نکنیم. او بر این باور است که در سختترین شرایط هم باید بکوشیم که شاد و سرحال باشیم، حال خودمان را خوب نگه داریم و غم و اندوه را شکست دهیم.
حافظ، «حس و حال خوب» را لازمه رسیدن به ثروت، سلامتی و شادی میداند. انسانی که شادی کردن و حال خوب داشتن را بلد نیست، هر چقدر هم که ثروت داشته باشد، باز هم حالش خوب نمیشود و بیشتر میخواهد.
توجه داشته باشید که این آموزه حافظ، ریشه در آیات قرآن دارد و رد پای این درس را میتوان در آیات 57 و 58 سوره یونس مشاهده کرد. در ادامه ترجمه این دو آیه را آوردهایم:
اى مردم، به يقين، براى شما از جانب پروردگارتان اندرزى و درمانى براى آنچه در سينههاست
و رهنمود و رحمتى براى گروندگان [به خدا] آمده است.
بگو: «به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند؛ که این، از تمام آنچه گردآوری کردهاند، بهتر است!»
این آیه بهروشنی به ما میآموزد که باید در هر اوضاع و شرایطی، حال خودمان را خوب نگه داریم و جلوی لشکر غم بایستیم تا بتوانیم بر سختیها و دشواریها غلبه کنیم و به ساحل نجات برسیم.
💮آموزه دوم حضرت حافظ:
با تلاش برای جلب رضایت دیگران نمیتوان به هدف رسید
یکی از آموزههای اساسی حافظ در غزلهای گوناگونی که به عنوان میراث برای ما به یادگار گذاشته، پرهیز از جلب رضایت همگان است.
او بر این باور است که برای رسیدن به عزت نفس و خوددوستی، نمیتوانیم تمام تمرکز خود را بر دیدگاههای دیگران بگذاریم. از نگاه او، ما باید به درون خود بنگریم و ببینیم که حالمان با چه چیزهایی خوب است.
بیت زیر نمونهای است که نگرش حافظ را بهخوبی نشانمان میدهد:
دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک؟
منت خدای را که نیم شرمسار دوست
در این بیت جناب حافظ میگوید که من هیچ باکی از طعنهها و انتقادهای بیرحمانه و نامهربانانه دشمنانم ندارم و فقط به رضایت محبوبم میاندیشم.
در واقع میتوان دید که حافظ، معیار خوبی برای اقدامها و رفتارهای خود انتخاب کرده و خودش را به دست نظرها و دیدگاههای مردم نسپرده است.
در بیت دیگری نیز خواجه شیراز میکوشد توجه نکردن به دیدگاهها و طعنههای دیگران را به مخاطبان خود نشان دهد. دو بیت زیر را ببینید:
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
در بیت اول، حافظ میگوید من، میلی به گفتن سخنان بد و بیهوده ندارم و میکوشم تا جای ممکن از سخن و عمل ناحق بپرهیزم. من کسی نیستم که دیگران را گناهکار به شمار بیاورم و خودم را انسانی پاک و پاکیزه خطاب کنم.
در بیت دوم، جناب خواجه میگوید:
«اگر شخص حسودی، سخن ناروایی گفت و یکی از دوستان من بر اثر این سخن ناروا، رنجید، به آن دوست بگویید که خوش باشد و نرنجند؛ چراکه من هیچ توجهی به سخنان بیهوده نمیکنم و راهی را که درست میدانم، ادامه میدهم.»
اگر هر یک از ما بتوانیم معیاری درست و حسابی برای زندگی و کسب و کار خودمان تعیین کنیم، میتوانیم بهراحتی کارهایی که درست میدانیم را بدون ترس و واهمه از نظرهای دیگران ادامه دهیم و به هدفی که مد نظر داریم برسیم.
شاید این آموزه حافظ، ارزشمندترین نکته او در باب موفقیت، توسعه فردی، عزت نفس و ثروتسازی باشد.
💮آموزه سوم از حضرت حافظ
وضعیت مالی انسانها، معیار خوبی برای قضاوت کردنشان نیست
در سالهای اخیر مدرسان و مربیان عرصه توسعه فردی و موفقیت، چنان به وضعیت مالی افراد اهمیت دادهاند که جامعه ایرانی، بیش از پیش انسانها را بر اساس وضعیت مالیشان قضاوت و داوری میکند.
این در حالی است که برخی افراد، با وجود فقر مادی و مالیشان، انسانهای زحمتکش، ارزنده و مورد اعتمادی هستند و شرف و انسانیت را در حد اعلا دارند.
امروز در اینستاگرام هم میبینیم که باب شده است برخی میگویند: «کسی اگر پراید داشته باشه، کنسله. کسی اگر کارمند باشه، کنسله!» این در حالی است که خیلی از صاحبان کسب و کار به این دلیل کارآفرینی کردهاند که نتوانستهاند جایی به عنوان کارمند استخدام شوند.
این افراد برای اینکه بتوانند به درآمدی برسند، کسب و کار شخصیشان را راهاندازی کردهاند، در برابر سختیها دوام آوردهاند و درنهایت به هدف و مقصد دلخواهشان رسیدهاند.
یکی از شاعران پارسیگو که میکوشد ارتباط بین فقر و عزت نفس آدمها را از بین ببرد، حافظ شیرازی است. او در غزلهای مختلفی به این موضوع میپردازد و تلاش میکند به مخاطبانش بگوید که از قضاوت کردن دیگران بر اساس وضعیت مالیشان بپرهیزند. بیت زیر را مشاهده کنید:
فقر ظاهر مبین که حافظ را
سینه، گنجینهی محبت اوست
در این بیت، حافظ به مخاطب خود میگوید: «فقر ظاهریام را نگاه نکن! به دلم نگاه کن که لبریز از عشق و محبت محبوب است.» این بیت به ما آموزش میدهد که خودمان را هم بر اساس وضعیت مالی و داراییمان قضاوت نکنیم.
این کار، آسیب بزرگی به عزت نفس انسان میزند و ممکن است بر ثروتسازی و موفقیت، اثر منفی داشته باشد.
💮آموزه چهارم حافظ شیراز:
فقر، ارزشمند نیست؛ اما توجه به فقر، ثروتساز است!
حافظ یک بیت جنجالبرانگیز دارد که سالهاست بسیاری را به اشتباه انداخته است. برخی با خواندن این بیت تصور میکنند که حافظ، فقیر بودن را ستوده؛ این در حالی است که فقیر بودن، هیچ فضیلتی ندارد و هیچ آدم عاقلی هم فقیر بودن را ستایش نمیکند. آن هم جناب حافظ که بسیار دوستدار آسایش، شادی، تفریح و خوشی بود و هرازگاه از پادشاهان دوره خودش هم هدیه و صله میگرفت. آن بیت شعر غلطانداز، این است:
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار
کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است
برخی با خواندن این بیت تصور میکنند که حافظ از خدای خویش، فقر میخواهد و فقر را سبب حشمت، قدرت و توانایی خودش میداند؛ این در حالی است که حافظ در این بیت از خداوند میخواهد به او «درک درست و آگاهانهای از فقر و نیازمندی بدهد.»
حافظ بر این باور است که انسان باید همیشه بداند
که نیازمند خداست و نسبت به خداوند، فقیر است.
سوال این است که درک فقر و نیازمندی نسبت به خداوند، چه سود و فایدهای به همراه دارد؟
وقتی آدم میداند که نیازمند خداوند است، همیشه میکوشد رابطهای معنوی با خداوند داشته باشد، شکرگزاری کند، به سایر انسانها کمک کند و انسان بهتری باشد. از سویی، وقتی میدانی به خدا نیاز داری، در کارهایت از او کمک میکند و از اسباب و عللی که او در اختیارت گذاشته، نهایت استفاده را میبری تا به هدفی که در ذهن داری، برسی.
💮آموزه پنجم:
برای ثروتسازی و تحقق اهداف، چارهای جز کوشش و شکیبایی نیست
سالها قبل مردم در پی یافتن راهی برای یکشبه پولدار شدن بودند. اکنون هم برخی دنبال گنج رفتهاند و دنبال دعانویس و مرشد و جنگیر هستند تا بتوانند زیرزمین، تونل بزنند و به گنجی که رویایش را در سر دارند، برسند.
حافظ به هیچ وجه با این رویکرد و راهبرد، موافق و همراه نیست و صبر و شکیبایی و کوشش مستمر و بیوقفه را مهمترین راه برای ثروتسای قلمداد میکند. بیت زیر، نمونهای از این نگرش جناب حافظ را نشانمان میدهد:
صبر کن حافظ به سختی روز و شب
عاقبت روزی بیابی کام را
کسی که میخواهد برندی بسازد، شخصیت خودش را تقویت کند و کسب و کاری ثروتساز راه بیندازد، باید تمام تلاش خودش را به کار بگیرید و همزمان شکیبایی به خرج دهد تا در نهایت، به نتیجهای که مد نظرش بوده است، برسد.
او برای رسیدن به عزت نفس و خوددوستی، مخاطبان را به شکیبایی و نکوناله نکردن فرامیخواند و از آنها میخواهد که در اوج درد و مشکلات، صبوری کنند تا غم به سر آید. او معتقد است که با شکیبایی کردن، هر درد و بلایی به پایان میرسد و آرزویی که زمانی محال به نظر میرسد، به واقعیت میپیوندد:
گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان
بلا بگردد و کام هزار ساله برآید
💮 آموزه ششم حافظ:
ادب، یکی از ویژگیهای شخصیتی انسانهای دارای عزت نفس
عزت نفس به چه معناست؟ به زبان ساده، عزت نفس به این معناست که خودمان را خوب و دوستداشتنی بدانیم.
انسانی که خودش را خوب و دوستداشتنی میداند، دیگران را هم خوب و دوستداشتنی میداند و با آنها رفتاری انسانی و اخلاقی دارد. یکی از مؤلفههای رفتار انسانی و اخلاقی، ادب است.
انسان باادب میتواند با دیگران، ارتباطی درست و برابر
داشته باشد و تأثیر خوبی بر آنها بگذارد.
حافظ که از کارآمدی ادب در روابط انسانی آگاه بود، در اشعارش به مخاطبان و خودش توصیه میکرد که به مرزهای ادب، پایبند بمانند و از این مرزها عبور نکنند. در ادامه یکی از بیتهایی را میخوانیم که در آن، حافظ بر این آموزه کلیدی تأکید میکند:
حافظا علم و ادب ورز که در مجلسِ شاه
هر که را نیست ادب لایقِ صحبت نبود
💮 آموزه هفتم حافظ شیرازی:
اهدافتان را محدود نکنید و خودتان را باور داشته باشید
برخی از اساتید موفقیت و منابع آموزشی به ما گوشزد میکنند که باید اهدافمان را واقعبینانه انتخاب کنیم و بیهوده اسیر خیالات باطل نشویم. این گزاره، کاملاً درست است؛ ولی دلیل نمیشود که به بهانه واقعبینی، اهداف خودمان را محدود کنیم و فرض را بر این بگذاریم که نمیتوانیم به دستآوردهای بزرگ برسیم.
و نقشه راهی برای دستیابی به آن اهداف، طراحی نمایید.
با همین کار ساده، میتوانید مسیر دستیابی به اهداف بزرگ و جذاب خودتان را هموار کنید.
حافظ شیرازی هم چنین خصوصیتی را در اشعارش توصیه میکند و بر این باور است که باید به اهداف و رویاهایی که در سر دارید، اهمیت بدهید و خودتان را محدود به اهداف کوچک و ناچیز نکنید:
خیال حوصله بحر میپزد هیهات
چههاست در سرِ این قطره مُحالاندیش!
حافظ در این بیت میگوید: «من مثل قطرهای هستم که با وجود حجم اندکی که دارید، در سرم دوست دارم یک دریا را پر کنم و به یک دریا تبدیل شوم.» شاید این آرزو، نشدنی به نظر برسد؛ ولی در این جهان، آرزوهای بسیاری بودهاند که در ابتدا نشدنی و غیرممکن جلوه کردهاند؛ ولی با کار و کوشش و صبر به واقعیت پیوستهاند.
بسیاری از ابزارهای تکنولوژیک که امروز در اختیار ما هستند و از آنها بهره میبریم، روزی محال به نظر میرسیدهاند؛ ولی مهندسان، مخترعان و طراحان روی آنها کار کردهاند و این ابزارها را به نقطه کنونیشان رساندهاند.
پس ما هم میتوانیم اهداف بزرگ خود را با کوشش، محقق کنیم.
💮آموزه هشتم:
برای رسیدن به یک هدف، اشتیاق سوزان، یک شرط اساسی است!
یکی دیگر از آموزههای اساسی حافظ برای تقویت شخصیت، افزایش عزت نفس، خوددوستی و ثروتسازی، «اشتیاق سوزان» است. حافظ بر این باور است که انسان برای رسیدن به اهدافش باید واقعاً آن اهداف را با تمام وجود بخواهد و تب و تاب فراوانی برای دستیابی به آنها داشته باشد.
بیت زیر، میزان اهمیتی که حافظ برای «اشتیاق» قائل است را نشان میدهد:
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
حافظ میگوید: «ای خواجه! چه کسی در دنیا هست که عاشق خداوند شده باشد و خدا به حالش نظری نیفکنده باشد؟ قطعاً اگر خدا را از صمیم دلت بخوانی، پاسخت را میدهد! پس اگر میبینی پاسخی از سوی خداوند دریافت نمیکنی، به این دلیل است که شور و اشتیاقت به آن حد که باید باشد، نیست.»
این شعر برای دستیابی به اهداف بزرگ هم صادق است.
اگر واقعاً هدفی را دوست داری و نمیتوانی به آن نزدیکتر شوی، به خاطر آن است که اشتیاق سوزانی برایش نداری. اگر شور و اشتیاق و پشتکار کافی به خرج دهی، شک نکن که موانع از سر راهت کنار میرود و تو آهستهآهسته به آن هدف نزدیکتر میشوی.
💮آموزه نهم:
در انتخاب دوستان و همنشینان خود، حساسیت فراوان به خرج بده
حافظ شیرازی یکی از مهمترین عوامل خوشبختی و بدبختی آدمها را اطرافیان و دوستانشان میداند. آدمی که دوستانش حسابی نباشند، قاعدتاً نمیگذارند که او هم به یک انسان خردمند، کاردان و موفق تبدیل شود.
حافظ شعری دارد که در آن، درویشان و انسانهای وارسته را بهترین آدمها برای همنشینی میشمارد و بر این باور است که انسانهایی که از بند تعلق به مادیات رها شوند، همنشینان درجهیک و عالیای هستند:
روضه خلد برین خلوت درویشان است
مایه محتشمی خدمت درویشان است
او همنشینی با درویشان و انسانهای رها از تعلق را بهشت جاودانی میداند. حال اگر شما هم میخواهید به انسانی ویژه تبدیل شوید، باید با انسانهایی شاداب، پرتلاش و موفق نشست و برخاست کنید تا شما هم بهتدریج به یکی از آنها تبدیل شوید.
💮درس پایانی و دهم حافظ:
غروری را که شایسته آنی، بر خود روا دار!
در فرهنگ ایرانی، فروتنی، یک ارزش است و انسانهای فروتن، نزد بیشتر افراد، محبوب هستند و خیلی از مردم، چنین آدمهایی را دوست دارند؛ ولی حافظ با فروتنی دائمی موافق نیست.
او بر این باور است که انسان گاهی باید توانمندیها و شایستگیهای خود را بروز دهد تا از این راه، هم به عزت نفس و اعتماد به نفس خودش یاری برساند و هم به دیگران بفهماند که چقدر برای خودسازی، تلاش و کوشش به کار بسته است. به عنوان مثال جناب حافظ در یکی از غزلهای خود چنین میسراید:
آب حیوانش ز منقار بلاغت میچکد
زاغ کلک من، بهنامایزد چه عالیمشرب است
در این بیت حافظ میگوید:
«آفرین بر قلم من که مثل زاغی بلندنظر و والامنش است و از نوکش، اشعاری تر و تازه مثل آب زندگانی میچکد.»
مشاهده میکنید که حافظ در این بیت، مهارت خودش را در سرودن اشعار آبدار و نشاطانگیز، ستوده است. در واقع حافظ در عین فروتن، هرجا که لازم بداند، توانمندی و استادی خودش در عرصه شاعری را نمایان میکند تا همه از چیرگی او باخبر شوند. در بیت دیگری از این شاعر میخوانیم:
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش، حافظ
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است
او در این بیت، آشکارا اعلام میکند که با اشعار ناب خود، مردمان عراق و فارس را مجذوب خودش کرده و اکنون زمان آن است که مردمان بغداد و تبریز را هم به جمع دوستداران خود تبدیل کند.
برای عزت نفس، خوددوستی، عشق و ثروتسازی، از شاعران پارسیگو غافل نشوید
ادبیات کهن پارسی، لبریز از آموزههای ارزندهای است که میتوانند زندگیمان را دگرگون کنند و راه و رسم زندگی درست را به ما بیاموزند.
در صورتی که میخواهید مطالب و نکات بیشتری در مورد عزت نفس، خوددوستی و ثروتسازی بیاموزید، پیشنهاد میکنیم از آثار بزرگانی مثل سعدی، عطار، خیام، فردوسی و مولانا غافل نشوید.
یکی از بزرگانی که در آثارش، آموزههای فراوانی درباره عزت نفس دارد، عطار نیشابوری است. ما چندی پیش مقالهای در این زمینه نوشتیم تا علاقهمندان را با چند آموزه از این مرد گرانقدر آشنا کنیم.
در صورتی که شما هم مایل به آموختن این درسها هستید، میتوانید مقاله 7 درس عطار نیشابوری برای عزت نفس، خودشناسی و ساختن شخصیت قویتر را مطالعه کنید.
موضوعات
دستهبندی
محتوای رایگان
اشتراک توربو
فروشگاه
حساب کاربری
جاداره از زحمات استاد رنه سینانی بابت این مطالب ارزشمند تشکر کنیم
درود فراوان نثار حضرت حافظ شیرازی
لسان الغیب است که تمامی اشعارش تجلی آیات قرآنی است که در سینه حضرت حافظ جای گرفته است چرا که ایشان از حافظان برجسته قرآن کریم در عصر خویش مباشند
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
ون درآن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و آنها به زکاتم دادند
همت حافظ و انفاس سحر خیزان بود
که ز بند غم ایام نجاتم دادند
درود خداوند بر نظر کردهی شبهای قدر ماه رمضان
با سلام مقاله خیلی خیلی خوبی بود ممنون ازتون
چه مقاله قوی و زیبایی بود
احسنت به شما که توی این هیاهوی الهام گرفتن فقط از اندیشمندان خارجی از اصیل های ایرانی خودمون یادی کردید و به ما آموختید
بازم هم ادامه بدید لطفاً
عالی بود
درود
با تقدیم
تفال بیتی
از دیوان حضرت حافظ:
(ای نور چشم من
سخنی هست گوش کن
تا ساغرت پر است
بنوشان و نوش کن)
مشتاق دعا و انرژی الهی
[روشنک ازشیراز]
با سلام و تشکر از مطالب آموزنده شما لطفا از روانشناس های برجسته بیشتر بزارید مثل جو دیسپنزا و جردن پیترسون.سپاس
خیلی عالی بود ممنونم