سیستم ارتعاش چیست و چرا فقط 2 درصد مردم دنیا از آن اطلاع دارند؟

در فیلم ماتریکس، یک سکانس تاریخی وجود دارد که مورفیوس، وقتی نئو را پیش خودش میاورد تا با آموزش دادنش بتواند ماتریکس و گردانندگان آنرا شکست دهند و آزاد شوند، دوتا قرص برای خوردن به نئو پیشنهاد میکند :

این مقاله را برای شما نوشتم، (بعد از ۳ سال دوری از میادین نویسندگی! و پرداختن بیشتر به بخش مدیریتی مجموعه) تا بگم اگر میخواهید قرص قرمز را بخورید، سیستم ارتعاش و این مقاله همان زنگی خواهد بود که بیدارتان میکند و اجازه نمیدهد دیگر بخوابید.

شما بعد ازینکه با سیستم ارتعاش آشنا شدید، دیگر نمیتوانید مانند دیگران در خواب و با چشمان بسته زندگی کنید… چون عینکی در اختیارتان دارید که میتوانید پشت پرده تمام اتفاقات و تجربیات زندگی را ببینید و بفهمید که این جهان هستی و کائنات چه مکانیزمی دارد و مهم‌تر از آن… چطور میتوانم ازین مکانیزم استفاده کنم !

اگر حاضرید، لیوان چایی تان را بدست بگیرید
و با بستن کمربندهای ایمنی، ادامه مطالعه را شروع کنید…

همه چیز از تابستان 95 شروع شد.
قبل از آشنایی من با سیستم ارتعاش. زمانی که برای موفق شدن سخت کار میکردم و به اصطلاح واقعی جان میکندم برای اینکه رشد کنم اما رشد و موفقیتی حاصل نمیشد. من آدم تنبلی نبودم و احساس میکنم مشکل همینجا بود !

چون تنبل نبودم، بیشتر سعی میکردم با سخت کار کردن و زیاد کار کردن پیشرفت مالی داشته باشم در زندگی و این اتفاق هم گهگداری می‌افتاد… یک رشد خیلی کم از نظر درآمدی که خیلی زود از دست میرفت.

از یک طرف همیشه ناراحت بودم ازینکه خدایا بسه دیگه ! تا کی من باید این زندگی مشقت بار رو تحمل کنم، هر روز ۱۸ ساعت کار کنم (از ساعت ۵ صبح تا ۱۰ شب حداقل سرکار بودم و یک دقیقه رو هم هدر نمیدادم…) و از یک طرف دیگه میترسیدم این سخت کار کردنم رو متوقف کنم چون با خودم میگفتم «همین نتایج کم رو هم با این کارِ سخت دارم بدست میارم، اگه رهاش کنم که دیگه هیچی… همینم نخواهم داشت !»

و اینطوری شد که من ۱۰ سال(!) با کار سخت، خسته شدن، بی خوابی، حذف تفریح و سرگرمی (چون فکر میکردم منو از هدفم دور میکنه) و هرگونه برنامه لذت بخش از زندگی، بلاخره به این نتیجه رسیدم که دیگه نمیکشم !

بله… من !
کسی که خودش بزرگ‌ترین وبسایت انگیزشی فارسی زبان رو داره یک روزی در مرداد ماه تابستان ۹۵ به این نتیجه رسید که دیگه نمیتونم ادامه بدم. چرا؟ چون من هرکتاب موفقیتی که بگید رو خونده بودم، هر دوره آموزشی رو بگید شرکت کرده بودم، تمام منابع موفقیت قدیم، تمام آموزه های روانشناس های دنیا رو گذرونده بودم برای اینکه بفهمم چطور در زندگی موفق بشم اما هیچکدام کار نکرد و خسته شده بودم.

با خودم گفتم : رنه … تو کتابی نبوده نخونده باشی ! دوره‌ای نبوده نرفته باشی، همایش، سمینار، سخنرانی… همه رو رفتی و پیگیر اموزش‌ها بودی اما یه جا کم کاری کردی !

یک جایی بود که هروقت بهش میرسیدی میگفتی : این که خرافاته !
یک جایی بود توی کتاب‌ها و دوره‌های آموزشی که برچسب «توهم!» بهش میزدی و ازش رد میشدی چون «هیچ منطقی پشتش نبود!» و اونجا آموزش‌های مربوط به ذهن و فکر بود.

من بیش از ۶۰۰ جلد کتاب و بیش از ۱۰۰۰ ساعت دوره آموزشی و سمینار گذرونده بودم؛ و هرکجا که موضوع آموزش میرسید به ذهن و فکر، با خودم میگفتم «خب… اینجا دیگه نویسنده حرف کم آورده رفته سراغ خرافات و جاده خاکی…»

تا قبل از این فکر میکردم موضوعات مربوط به فکر و ذهن خرافات و توهم هستند.
من مهندسی صنایع خونده بودم و یادگرفته بودم «هرچیزی رو باید اندازه گیری کنی، تا بتونی پیشرفتش رو بسنجی» اگر نتونی اندازه گیری کنی، پس نمیتونی پیشرفتش رو ببینی. خب این منطق دنیای صنعت بود، وقتی با این منطق میخواستم کلام مدرس‌های حوزه ذهن رو گوش بدم نمیتونستم خودم رو قانع کنم !

چی؟؟؟ بشینم ۱ ساعت تجسم و تصویرسازی کنم؟؟؟ شوخیت گرفته !؟ خب چجوری قراره بفهمم چقدر پیشرفت کردم؟ چطور اندازه بگیرم این یک ساعت دو ساعت تجسم و تمرینات ذهنی رو که چقدر روی فروش و جذب مشتری من تاثیرگذار بوده؟

اونروز (مرداد ماه سال ۹۵) توی تاکسی نشسته بودم و داشتم بیرونو نگاه میکردم… خیلی خسته و دیگه بریده بودم واقعا… با خودم گفتم «رنه، بیا اینجاهایی که همیشه ازش غافل میشدی رو هم تکمیل کن توی آموزش‌هایی که میبینی، شاید فرجی شد!… ببین شاید حلقه گمشده اینجا بود… اگه نبود، دیگه اصلا قید کارآفرینی رو بزن، برو یه شغل کارمندی دست و پا کن برای خودت و هیچوقت هم دیگه پشت سرتو نگاه نکن… اصلا شاید سرنوشت تو این بوده و نمیتونی تغییرش بدی… ولی این شانس آخر رو امتحان کن»

دیگه آخرین شانس من بود !
یا چیزی که میخواستم اینجا بود، یا هیچ جای دیگه. چون من همه جا رو قبلا توی دنیای آموزش و موفقیت شخصی گشته بودم و چیزی که میخواستم رو پیدا نکرده بودم پس تصمیم سختی گرفتم : «باید در زمینه ذهن، فکر و قدرت این در زندگی تحقیق کنی، هرچیزی که هست رو یادبگیر و تا تهش نرفتی دست برنمیداری»

من بیش از ۳۰۰ جلد کتاب تهیه کردم در زمینه قدرت ذهن، فکر، تجسم، قانون جذب و … خوندم. به دوره‌های اساتید موفقیت بسنده نکردم، رفتم سراغ فیزیک کوانتوم و از عمق علم دنبال مدارک و استدلال‌هایی گشتم برای قانون جذب و تاثیر فکر بر روی زندگی و کم کم لبخند روی لبم نقش میبست !

برای اینکه جواب سوالامون رو بگیریم، در کل ۲ تا مرجع داریم : علم و معنویت

اول از درب علم وارد شدم. کتاب‌های فیزیک کوانتوم، جهان‌های موازی، قوانین ارتعاش و … رو مطالعه کردم و بعد زمانی دومین شوک بهم وارد شد که به کتابی برخوردم که آموزه‌های خدایان مصر باستان برای درباریان بود تا در زندگی به سعادت برسند. در این کتاب 7 قانون مطرح شده بود که وقتی به قانون سوم رسیدم، دهانم از شدت تعجب بسته نمیشد !

قانون سوم: قانون ارتعاش

باورتان میشود؟ در صده اخیر عصر حاضر تازه ما به این قانون رسیدیم به لطف فیزیک کوانتوم و خدایان مصر باستان ۳ هزار سال پیش بهش پی برده بودند…

همین باعث شد بیشتر روی بیاورم به معنویت (معنویت فقط دین نیست، خرد و آیین‌هایی باستانی و حتی صحبت‌های افراد خردمندی مثل کنفسیوس و لائوتسه رو هم شامل میشه) و بعد متوجه شدم معنویت، خیلی جلوتر از علم به قوانین جهان هستی دست پیدا کرده و آنرا ساده سازی شده به مردم منتقل کرده و علم اخیرا قدم به قدم توانسته به اثبات این قوانین دست پیدا کنه.

برای مثال، در طول تاریخ ما 2 جا علم نتونست قدرت خودش را ثابت کند و شکست خورد.

اولین شکست تاریخی علم

یک زمانی علم به ما گفته بود که «دو جسم A و B از هم مستقل هستند و فضای بین آنها خالیست.»

و بعدها افرادی مثل نیکولا تسلا (راجع‌بهش زیاد صحبت میکنیم) اومدن و با کشف رادیو به ما گفتند نه فضای بین جسم A و جسم B خالی نیست… بلکه هیچ فضای خالی هم بین این دو نیست و با میدان‌های رادیویی و مدارهای انرژی پر شده است.

چون همه چیز از انرژی تشکیل شده است و ما انسان‌ها در مدارهای انرژی قرار داریم یا به اصطلاح علمی Field of energy ما را احاطه کرده.

 

دومین شکست تاریخی علم
یک زمانی علم به ما گفته بود که «افکار، احساسات و آگاهی انسان، هیچ تاثیری بر روی جسم مستقل A ندارد»

و بعدها با کشف فیزیک کوانتوم، آزمایشی انجام شد با نام «اثر نظاره‌گر»  یا «The Observer Effect» که نشان داد رفتار الکترون با مشاهده فرد نظاره‌گر تغییر میکند !

اگر حوصله داشتید، این آزمایش رو ببینید به فارسی :

 

خب، تا اینجا دوتا شوک بزرگ بهم وارد شد !
اول اینکه دیدم دقیقا علم و معنویت باهم یک چیز رو داشتن میگفتن و جالب اینکه معنویت خیلی قبل تر و کاربردی تر این موضوعات را به ما گفته بود اما دست کم گرفته بودیم یا کمتر بهش توجه کرده بودیم.

اما شوک سوم وقتی وارد شد که با نیکولا تسلا بیشتر آشنا شدم…

من نمیشناختمش !
یعنی اگر میگفتن هنری فورد، توماس ادیسون، برادران رایت خب صدهزار بار اسمشون رو شنیده بودیم و میدونستیم کی هستن و چیکار کردن اما از نیکولا تسلا خیلی کم صحبت شده بود. تا اینکه در همین گیرودار تحقیقات بودم یه جمله شوکه کننده‌ای ازش خوندم :

خدای من… این همون چیزی بود که دنبالش میگشتم !
یعنی بتونم به یک سیستم فکری برسم که طبق قوانین ارتعاش (که علم و معنویت تاییدش کردن) با سازوکار این جهان هستی ارتباط برقرار کنم و بتونم بفهمم چطور این جهان هستی کار میکنه و خواسته‌های ما بدست میاد.

برای همین بیشتر در مورد قانون ارتعاش تحقیق کردم؛
قانون ارتعاش خیلی ساده و روان میگه :

اجازه بدید با یه مثال ساده براتون توضیح بدم :

ببینید عنصر آب یک فرمول ثابت دارد H2O و فرقی نمیکنه مایع باشه، یخ باشه یا بخار آب، این عنصر آب در همه‌ی حالت‌های آن یکسان  است. تا اینجا درست؟

حالا وقتی شما آب رو مایع رو منجمد میکنید و از حالت مایع به یخ تبدیل میکنید، چه اتفاقی میافته؟ عنصر آب هنوز سرجاشه… اما اینجا فرکانسی که اتم‌های آب مایع درحال ارتعاش بودن تغییر میکنه و تبدیل میشه به یخ !

فقط فرکانس تغییر کرد و حالت این عنصر تغییر کرد !
حالا بذارید یکم عجیب‌تر‌-اش کنیم… اگر آب مایع رو حرارت بدیم و به 100 درجه برسونیم و کل آب مایع تبدیل به بخار آب بشه چه اتفاقی میافته؟ آب داخل ظرف تبخیر میشه، ظرف خالی میشه… آب کجاست؟ آب رو نمیبینیم… آیا اب غیب شد؟ خیر !

آب غیب نشده.
آب فقط از حالت مایع به حالت بخار آب تبدیل شده.
عنصر آب هنوز H2O هستش اما ما نمیبینمش چون روی فرکانسی درحال ارتعاشن اتم‌های بخار آب که با چشم مسلح قابل دیدن نیست اما چون این موضوع رو درک میکنیم نمیگیم آب غیب شد، میگیم آب، تبدیل شده به بخار آب… به چشم نمیبینیم اما میدونیم که هست و وجود داره در این محیط.

جالب شد…
اگر این قانون درست باشه پس پول هم یک نوعی از انرژی هستش که با فرکانس خاصی درحال ارتعاشه در محیطی که هستم و من نمیتونم اون رو به چشم ببینم. وجود داره. فقط من نمیتونم الان ببینمش و من اگر بخواهم پول وارد زندگیم بشه باید باهاش هم فرکانس بشم، درسته؟

بذارید یک مثال ساده بزنم :
یک روزی توی مغازه نشستید، حتی ۱ دونه مشتری هم وارد مغازه نمیشه ازتون خرید کنه.
و یک روز دیگه توی مغازه نشستید، انگار سیلی از مشتری‌ها وارد مغازه‌تون میشن و ازتون خرید میکنند. به نظرتون روز اول با روز دوم چه فرقی داشت؟ این مشتری‌ها اتفاقی وارد مغازه‌تون شدن؟

اصلا اینطور نیست !
این جهان هستی چنان قانونمند و با نظم قدرتمندی ادامه میشود که حتی انیشتین وقتی ازش پرسیدن نظرت راجع‌به خدا چیه گفت : «به نظر من خدا تاس نمیندازه !» یعنی هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست عزیزان من.

خب، پس چطور من روی فرکانس چیزهایی که میخواهیم (پول، ثروت، سلامتی، روابط خوب، ارتباطات عالی، زندگی رویایی، شادی، خوشبختی و حال خوب) قرار بگیرم و اونهارو وارد زندگیم کنم؟

اینجا بود که به قانون جذب رسیدم :

قانون جذب میگه
تو با هرچیزی که باهاش هم فرکانس باشی جذب میکنی !

چقدر قضیه جالب شد !!!
من با قانون جذب قبلا با فیلم راز آشنا شده بودم اما چیزی راجع‌به ارتعاش نگفته بود توی فیلم و بیشتر راجع‌به اینکه تو به هرچیزی فکر کنی بهش میرسی صحبت کرده بود اما اینبار که علمی تر و عمیق‌تر تحقیق کردم متوجه شدم زیربنای هرتغییری در جهان هستی، چه سطح درآمد شما، سلامتی شما یا رفتار دیگران با شما فقط در قالب ارتعاش قابل درک است.

و به خاطر همین بود که خیلی‌ها فیلم راز رو دیدن، هیجان زده شدن و شروع کردن فکر کردن به چیزهایی که میخواستند اما هیچوقت توی زندگیشون ندیدن و بعد کم کم سرد شدن، ناامید شدن و قانون جذب رو دروغ و فریب خوندن !

به خاطر اینکه قانون ارتعاش حلقه گمشده فیلم راز بود و (عمدا!) ازین فیلم حذف شده بود. حالا اینکه دلیلش چی بود بماند بعدا صحبت میکنیم راجع‌بهش اما خب، نتیجه این تحقیقات چی شد و به کجا رسیدم؟

---

صعود شروع شد !

از سال 95 وقتی با این قوانین آشنا شدم، تحقیقاتم رو قطع نکردم و هر روز بیشتر و بیشتر مطالعه میکردم و بیشتر ازشون استفاده میکردم انقدر نتایج برای من جالب و باورنکردنی بود که تصمیم گرفتم از 74 تا کارآفرین موفق و ثروتمندی که می‌شناختم شخصا برم و سوال بپرسم تا ببینم فقط من دارم نتیجه میگیرم ازین سیستم یا این کارآفرین‌ها و افراد موفقی هم که به این نتایج رسیدن ازش استفاده میکنند؟

مدیرهای شرکت های بزرگ، بنیانگذارهای برندهای مطرح، نویسنده و بازیگرهایی بودند که باهاشون ارتباط نزدیکی داشتم. یک وقتی میگرفتم و میرفتم باهاشون صحبت کنم، به تک تک شون نتایج تحقیقاتم رو نشون میدادم و میپرسیدم «شما هم ازین سیستم استفاده کردید؟»

نکته جالب اینجا بود که اکثرشون نمیدونستم که دارن دقیقا ازین سیستم استفاده میکنند !
و وقتی بهشون نشون میدادم که «ببیینید، اینجا ازین استفاده کردی، این صحبتت یعنی ازین استفاده کردی و این قوانین رو داری هر روز اجرا میکنی» تعجب میکردن و بیشتر شیفته سیستم ارتعاش میشدن.

ولی من هنوز به سیستم ارتعاش شک داشتم…
میخواستم نتایج بزرگی توی زندگیم ببینم؛ اگر کار میکنه باید زندگی منو بتونه تغییر بده پس 3 سال وقت گذاشتم، تحقیق کردم، استفاده کردم، تحقیق کردم، استفاده کردم تا سال 98 که واقعا به نتایج قابل قبولی رسیده بودم و میتونستم ببینم اطرافیان، دوستان، همکاران همه میپرسن چطور این نتایج رو بدست آوردی؟

برخی از نتایج من بدین شکل بودن :

• بازدید وبسایت سوخت جت از روزانه 6هزار نفر به 20هزار نفر رسید
• درآمد خالص من از سرمایه‌گذاری‌ها و کسبوکارهایم به 150 برابر رشد کرد
• تعداد کارمندانم از ۴ نفر به ۳۵ نفر افزایش پیدا کردند
• بیش از ۶ برابر کسب وکارهایی که داشتم توسعه پیدا کردند
• یک کسبوکار جدید راه‌اندازی کردم که در ماه دوم به نقطه سربه‌سر رسید
• ارتباطاتم با اطرافیانم خیلی بهتر شد و راحت میتونستم با هرکسی ارتباط برقرار کنم
• بیش از 4 سال هست که هیچ قرص و دارویی مصرف نمیکنم و بیمار و ناراحتی جسمانی به کل از زندگی من بیرون رفته
• به هیچ مشاور یا مربی برای نشان دادن مسیر احتیاجی نداشتم و جواب همه سوالاتم را از سیستم ارتعاش میگیرم
• هر مسیری که میخواهم بروم، از قبل میتونم بفهمم که نتیجه آن به نفع من خواهد بود یا به ضرر من؛ کاملا با صحت 100% میتونم پیش‌بینی کنم مسیر زندگی خودم را

و نتایج خیلی بزرگ و کوچک و اغلب شخصی، که میتونید حدس بزنید…
از سال 98 بود که از نتایج سیستم ارتعاش وقتی مطمئن شدم، شروع کردم به حلقه نزدیکی از دوستان آموزش بدم. اول 30 نفر را انتخاب کردم و در اولین کارگاه به آنها آموزش دادم که چطور ازین سیستم استفاده کنند.

برخی ازین دوستان هفته سوم کارگاه درآمدشان ۳ برابر شد !
طبیعی بود، چون حالا متوجه شده بودن که چطور سقف‌های درآمدی می‌شکند و سقف‌های درآمدی شان را شکسته بودند و داشتند هر ماه به سقف درآمدی جدیدی میرسیدن که بشکنند.

همان کاری که من میکنم….
من هر سال درآمدم را حداقل ۵ برابر افزایش میدهم. هر ماه ایده های جدیدی را اجرا میکنم که کسب و کارهایم را آسان‌تر رشد بدهم و بهترین افراد ممکن جذب کسب و کارم میشوند.

شاید برایتان جالب باشد که بدانید از روزی که شروع کردم به استفاده از سیستم ارتعاش اصلا رسیدن به اهداف و خواسته‌ها در زندگی آسان تر شده. گویا قبلا از یک جادی خاکی، پر پیچ و خم و پر از پستی و بلندی میخواستم به چیزی که میخواهم برسم اما الان از یک مسیر صاف، اسفالت با منظره خیلی قشنگ به سمت اهدافم حرکت میکنم.

از روزی که با سیستم ارتعاش آشنا شدم، مثل یک کارگردان، خودم اتفاقات زندگی ام را تعیین میکنم و با احتمال 90% تمام آنها درست و دقیق انجام میشوند که این تجربیاتم رو در گروه شرکت کنندگان دوره سیستم ارتعاش ثروت قرار میدهم بعضا تا دوستان هم ببینند.

اینطوری شد که بعد از دیدن نتایج خودم و اطرافیان، تصمیم گرفتم یک دوره مجازی و 100 روزه طراحی کنم، تا هرکسی که قصد دارد از سیستم ارتعاش استفاده کند، در این دوره قدم به قدم همراه من به مدت 3 ماه این مسیری که من 3 سال رفتم را فشرده و متمرکز طی کند و با تمرینات و آموزش‌های هفتگی نتایجش رو هفته به هفته رصد کند.

حتی در این کارگاه 100 روزه شرکت کنندگان یک پشتیبان حرفه‌ای و اختصاصی دارند که میتوانند خودشان انتخاب کنند تا در طول کارگاه هر سوال، چالش یا موضوعی بود با پشتیبان در میان بگذارند و یک نفر را داشته باشند کنارشان تا راهنمای انها در طول مسیر باشد.

سیستم ارتعاش ثروت برای چه بخش‌هایی از زندگی مفید است؟

آنچه که میتوانید با سیستم ارتعاش در زندگی بدست آورید :

• رشد درآمد و شکستن سقف‌های درآمدی (حداقل ۲ برابر)
• توسعه کسب و کار، بازار و مهارت‌های کاری به راحت‌ترین شکل ممکن
• حذف موانع و باورهای محدودکننده و ورود سیلی از ایده‌های پولساز به ذهن
• قابلیت تشخیص ایده های پولساز و مسیرهای موفقیت مالی با راحت‌ترین شکل ممکن
• افزایش ارتباطات و نفوذ در بین اطرافیان
• جذب بهترین افراد و کارمندان به زندگی و کسب و کار
• افزایش چشمگیر محبوبیت در بین افرادی که شما را می‌شناسند
• افزایش قابل توجه نفوذ کلام شما در بین اطرافیان و بهبود ارتباطات شما با آنها
• بهبود و رشد عزت نفس به صورت کاملا عملی در هفته‌ی اول
• درک قوانین جهان هستی و خلق اتفاقات دلخواه به صورت آگاهانه در زندگی
• احساس عالی در طول روز و لذت از مسیر زندگی
• داشتن حس آزادی ازینکه میتوانید هرآنچه را که میخواهید با سیستم ارتعاش خلق کنید
• پیدا کردن مسیر زندگی و کشف علاقه‌مندی و استعدادها
• هدف نهایی زندگی را شناختن و قدم برداشتن درمسیر اهداف و خواسته‌ها
• خودشناسی بیشتر و پیدا کردن خود واقعی و حس خوب بودن کسی که هستید
• عدم توجه به حرف دیگران و کم اهمیت شدن نظر دیگران در زندگی
• سرعت خلق اتفاقات به بالاترین حد ممکن میرسد و معجزه گر زندگی خود میشوید
• سطح سلامتی شما به طرز چشمگیری افزایش پیدا میکند
• سیستم ایمنی بدن شما به طرز قابل توجهی قوی تر میشود
• ناراحتی‌های جسمانی و دردهای پنهان از بین خواهند رفت و میتوانید سلامتی کامل را بدست بیاورید
• درک کامل ارتباط بین افکار و جسم و اینکه چطور جسمتان را سرعت بسیار بالایی ترمیم کنید
• و صدها نتیجه بزرگ و کوچک دیگر که میتوانید در آخر این مقاله از شرکت کنندگان ببینید

 

آیا نتایج سیستم ارتعاش تضمین دارد؟

اطمینان ما از سیستم ارتعاش ثروت، به اندازه اطمینان یک معلم ریاضی از فرمول وضرب و تقسیم است. وقتی شما با قوانین جهان هستی کار میکنید، دیگر شک معنا ندارد. هیچکس با شک و تردید ۲ را ضرب در ۲ نمیکند تا امیدوار باشد جواب ۴ باشد !

به همین خاطر، ما تضمین میکنیم، اگر شما فقط ۳ ماه با تمرکز بسیار بالا آموزش‌های سیستم ارتعاش ثروت را پیگیری کنید. ۳ ماه هر هفته تمام تمریناتی که به شما گفته میشود را انجام دهید، غیرممکن است درآمد شما حداقل ۲ برابر نشود !

آیا شما حاضرید متعهدانه و با جدیت، فقط ۳ ماه وقت بگذارید و درآمدتان را راحت ۲ برابر کنید؟ اگر شما حاضر باشید، من و تیم پشتیبان‌ها تمام و کمال در کنار شما خواهیم بدو در این ۳ ماه آموزش‌های کارگاه سیستم ارتعاش ثروت.

چطور و از کجا میتونیم در این دوره ۱۰۰ روزه ثبت‌نام کنیم؟

دوره ۱۰۰ روزه سیستم ارتعاش ثروت به صورت مجازی و از طریق اپلیکیشین آکادمی سوخت جت برگزار میشود تا همه جا همراه شما باشد با قابلیت‌های خیلی زیادی که استفاده از دوره را برای شما راحت و آسان میکند.

شما بلافاصله پس از ثبت‌نام به اموزش های دوره دسترسی خواهید داشت و هر ۳ ماه یکبار ثبت‌نام برای دوره شروع میشود. برای ثبت‌نام میتوانید بر روی کلید ثبت‌نام در انتهای مقاله بزنید.

 

اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام در دوره