چطور با افزایش خودآگاهی در زندگی ده برابر موفق‌تر شوید

اگر خودآگاهی نداشته باشید چگونه می‌خواهید بگویید که به افزایش خودآگاهی نیاز دارید؟ این یک معماست، اینطور نیست؟ شما باید به سرنخ‌های بزرگی در زندگی خود نگاه کنید تا به شما اجازه دهند بدانید که آیا از خودآگاهی خوبی برخوردار هستید؟

» نشانه‌هایی از نداشتن خودآگاهی:

– نتایج حاصله دز زندگی شخصی و حرفه‌ای‌تان ارزش توانمندی شما را ندارند.

– در جسم خود تنش‌های فیزیکی استرس‌زایی را حمل می‌کنید.

– بازخوردهای پیوسته‌ای را از افرادی که با آن‌ها مواجه می‌شوید دریافت می‌کنید: انرژی، عدم اطمینان از خود، غیرقابل دسترسی، ناصبوری یا هر صفت دیگری که واقعاً به شما نسبت داده نشود.

توجه کنید چگونه به هر یک از این سرنخ‌ها پاسخ می‌دهید. وقتی این را در نظر می‌گیرید که آیا نتایج حاصله ارزش توانمندی‌تان را داشته‌اند یا خیر، چه چیز در ذهنتان می‌گذرد؟ برای بسیاری از افراد، این مرحله مسائل زیادی را به بار می‌آورد. آن‌ها در این مرحله احساس ناراحتی پیدا می‌کنند که همانطور که ممکن است حدس زده باشید، علامتی مطمئن برای بیان پاسخ منفی است و اینکه آن‌ها احتمالاً به خودآگاهی بیشتری نیاز دارند!

چگونه دلایل خود را برای ترک شغلتان و توسعه روابط شخصی نزدیک‌تر توضیح می‌دهید؟
قبل از اینکه به خواندن ادامه دهید، به این موضوع فکر کنید.

آیا به چالش‌هایی که در زندگی با آن‌ها رو به رو شده‌اید، می‌اندیشید؟ به این حقیقت فکر می‌کنید که شما آن مزیت‌هایی را که دیگران داشته‌اند، نداشته‌اید؟ پول یا ترفیع یا مزیت‌هایی را که دیگران داشته‌اند، نداشته‌اید. بنابراین حتماً، آن‌ها از شما جلوتر بوده‌اند.

به مسئله‌ی اول چگونه پاسخ می‌دهید: اینکه آیا نتایجی که کسب کرده‌اید پتانسیل موجود در شما را منعکس می‌کنند، بصیرتی عمیق و دقیق در مورد خودآگاهی شما ارائه می‌دهند.

روانشناسان می‌گویند وقتی افراد موفق هستند، به دنبال دلایل درونی برای این موفقیت می‌گردند، مثل اینکه «من باهوش هستم، من سخت کوش هستم، من پشتکار دارم».

وقتی افراد دچار شکست می‌شوند، شرایط بیرون مثل بد شانسی را مورد سرزنش قرار می‌دهند. با این حال، وقتی شکست افراد دیگر را می‌بینند، به دلایل درونی رجوع می‌کنند،«آن‌ها به اندازه‌ی کافی باهوش نیستند، آن‌ها تنبل‌اند، آن‌ها به راحتی دست از تلاش می‌کشند»، و وقتی دیگران موفق می‌شوند، مردم تمایل دارند به آن‌ها نگاه کنند و بگویند «این خوش‌شانسی و مزیتی غیرمنصفانه است». به عبارت دیگر، موفقیت دیگران به خاطر عوامل بیرونی محقق شده است.

بار دیگر که خواستید به موفقیت‌ها یا شکست‌های خودتان یا دیگران بیندیشید، به این دقت کنید که چگونه این موفقیت‌ها یا شکست‌ها را توصیف می‌کنید. این اولین گام برای کسب خودآگاهی بیشتر است.

» شناسایی احساسات:

شما قرار است بعد از ظهر یک جلسه داشته باشید. رئیستان جلسه را اداره می‌کند و کل افراد حوزه شما حضور خواهند داشت. طبیعتاً شما برنامه‌ی کار را مرور می‌کنید و متوجه می‌شوید که نیازی به ارائه‌ی یک سخنرانی در این جلسه ندارید.

در هر حال، زمانی که وارد جلسه می‌شوید، رئیس به سمت شما برمی‌گردد و سؤالی می‌پرسد. شما دوست ندارید وقتی شانس فکر کردن در مورد سؤالی را ندارید از شما سؤال شود. دوست دارید قبل از پاسخ دادن فکر کنید. وقتی سعی می‌کنید پاسخ دهید رئیس سه بار شما را متوقف می‌کند، زیرا نمی‌توانید افکارتان را با همان سرعتی که او می‌خواهد جمع کنید.

چه احساسی دارید؟
خشمگین؟ دست پاچه، احساس بی‌احترامی و توهین؟

یکی از عوامل کلیدی در خودآگاهی، توانایی شما برای شناسایی احساساتتان است، اینکه بدانید چه اعمالی بر پاسخ‌هایتان تأثیر داشته است و اینکه قادر باشید درک کنید عواطفتان به چه صورت بر اطرافیان تأثیر می‌گذارد.

سواد عاطفی، توانایی شما برای شناسایی و بیان عواطفتان به شمار می‌رود.
[bs-quote quote=”هر که خود را شناخت پیروز و رستگار شد.” style=”style-21″ align=”left” color=”#1e73be” author_name=”حضرت علی (ع)”][/bs-quote]

اگر آگاهی اولیه نسبت به یک عاطفه یا هیجان را نداشته باشید، عواطف نیز همین گونه خواهد بود و نمی‌توانید آن‌ها را مدیریت کنید. عواطف نیز تأثیری این گونه بر جای می‌گذارند، احتمالاً به شیوه‌های برآشفته کننده. بنابراین تأثیری روی رفتار شما بر جای خواهند گذاشت، اما باید آگاه باشید که در حال تجربه کردن عواطف و چگونگی مدیریت آن‌ها به نفع خودتان هستید.

آگاهی و شناخت نسبت به احساسات نیز از جمله مهم‌ترین گام‌ها در راه رسیدن به خودآگاهی است که باید به آن توجه ویژه‌ای نشان دهید.

در ضمن توصیه میکنم که روش فوق ویژه سامورایی‌ها را برای کنترل احساسات هم در این مقاله یاد بگیرید.

 

» گام‌هایی برای افزایش خودآگاهی:

1- هیجانات و عواطفی را که به طور معمول تجربه می‌کنید روی کاغذ بیاورید.
برای مثال: خشم، لذت، ناامیدی، ناراحتی، خرسندی، اضطراب.

2- توجه کنید چه شرایطی این هیجانات را پیش می‌برند،
برای مثال: آیا هنگامی که با یک فرد خاص در حال گفتگو هستید؟ آیا در موقعیت خاصی قرار دارید، مثل جلسه، یا ترکیبی از این دو؟

3- پاسخ‌های فیزیکی قوی را مشاهده کنید:
مثل شانه‌های سفت، سایش دندان‌ها، مشت پُر شده. برخی اوقات ممکن است تا قبل از توجه به علائم استرس متوجه نباشید که هیجان منفی را از خودتان نشان می‌دهید.

4- گفت و گوی درونی، آگاه باشید که در مورد آنچه مشاهده می‌کنید به خودتان چه می‌گویید.
داستان‌هایی که شما می‌گویید بر رفتارتان تأثیر خواهند گذاشت.

به خاطر داشته باشید آگاهی از عواطف و هیجانات نیز مهمترین گام به سمت مدیریت آن‌ها به شمار می‌رود.

 

خودآگاهی یا شناخت خود به طور کامل، مسیری است که خیلی از افراد از آن بی‌خبر هستند و اگر هم بدانند توجه خاصی به آن نشان نمی‌دهند. حقیقت این است هر چه شناخت ما نسبت به احساسات، عواطف و عکس‌العمل‌هایمان بیشتر باشد، موقعیت‌‌ها و اوضاع و احوال را بهتر و بیشتر در کنترل خود داریم و این امر باعث می‌شود بتوانیم کمتر واکنش‌های نامناسب و بی‌جا از خود نشان دهیم.


در همین زمینه مقاله‌های بیتشری بخوانید:

2 نفر دیدگاه شان را با ما در میان گذاشتید، نفر بعدی شما هستید :
  1. کاربر سوخت جت سف می‌گوید

    این مقاله خیلی مفید بود ولی ممنون میشم یه کتاب یا منبع مفید در این مورد معرفی کنید
    با مطالعه یک مقاله کوتاه نمیتوان چنان پیشرفتی در حال و احوال خود ایجاد کرد

    1. کاربر سوخت جت وی می‌گوید

      رازهای هوش هیجانی از کریستال جوناس

نظرتان را ارسال کنید

دیدگاه تان را با ما در میان بگذارید...

ما به دیدگاه شما احتیاج داریم؛ پس بیایید دیدگاه و نقطه نظرات مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم تا یک اجتماع موفق از افکار برنده با همدیگر بسازیم.

**‌به ازای هر یک دیدگاه سازنده، یک روز اشتراک رایگان پروژه سوخت جت دریافت کنید**