راهنمای عملی تاثیرگذاری در دیگران با تغییر رفتار خودمان – قسمت دوم: کار مهم شما
انسانهای زیادی روی کره زمین زندگی میکنند که تا آخر عمر در یک سطح باقی میمانند. ممکن است که در طول زندگی خود از آن سطح پایینتر روند اما امکان این که خود را بالا بکشند بسیار کم است. چون طرز تفکرشان آنها را پایین نگه میدارد.
آنها خود را مهم نمیدانند. کارشان را مهم نمیدانند. به خودشان ذرهای محبت و علاقه ندارند و اطرافشان هم پر است از آدمهایی این چنینی که به جای روشن کردن یک شمع، مدام به تاریکی بد و بیراه میگویند.
» به کار خود اهمیت بدهید
کار شما هر چه که هست – کارمند شهرداری، نظافتچی یک شرکت، آشپز، مدیر عامل، رفتگر، نویسنده یا مغازهدار، فرقی نمیکند – چیزی است که زمان گرانبهایتان را در آن سپری میکنید. انسانهای زیادی با کار شما در ارتباط هستند و شیوه عملکرد شما روی کیفیت زندگی آنها تاثیر مستقیم میگذارد. همین دو دلیل کافی است که قبول کنیم، کار ما مهم است.
ما انسانهای مهمی هستیم و کارهای مهمی انجام میدهیم. این اهمیت دادن به خودمان و کاری که انجام میدهیم تغییر زیادی در کل جامعه ایجاد میکند. در اطراف ما – شاید حتی خود ما – افراد زیادی هستند که نه تنها خود را مهم نمیدانند بلکه فکر میکنند کاری که انجام میدهند هم بی اهمیت است. اما حقیقت برخلاف این است.
زندگی از شیوه خوبش به من ثابت کرد که اگر کارم را – فرقی نمیکند چه شغلی داشته باشم – مهم بدانم، به آن احترام بگذارم و نهایت شور و هیجان و تلاشم را برای انجامش به کار ببندم،
همزمان و ندانسته در حال ساخت پلههایی نامرئی اما پولادین برای خودم خواهم بود تا در سطح بعدی و در کیفیتی بسیار متفاوت، کاری فوقالعاده انجام دهم و این تنها و تنها در نتیجه اهمیت و احترامی است که به کار قبلی خود داشتهام.
یکی از دلایلی که کارتان را ارزشمند نمیدانید شاید این باشد که خودتان را ارزشمند نمیدانید و مقالهای که برای افزایش عزت نفس برایتان نوشتهایمدر این زمینه قطعا به شما کمک خواهد کرد
» از نظافتچی تا شراکت در رستورانهای زنجیرهای
سال گذشته با انسان بسیار جالبی آشنا شدم. او مدیر عامل و سهامدار یکی از رستورانهای زنجیرهای بود. داستان موفقیت او نمونه مستقیمی از قدرت مهم دانستن خودمان و کارمان در هر سطحی است. او از خانواده متوسطی بود که پس از بازگشت از خدمت سربازی، به دلایلی، دیگر خانهای برای زندگی کردن نداشت. با یک ساک لباس در دست و مقدار کمی پول، در خیابانها سرگردان شد. با کمک یکی از دوستان دوران دبیرستانش توانست چند شبی به صورت مخفیانه در یک رستوران بخوابد.
بعد از چند شب، صاحب رستوران موضوع را میفهمد و از او میخواهد که آنجا را ترک کند. اما این دوست ما، با اصرار و خواهش فراوان از صاحب رستوران میخواهد که به او اجازه بدهد فقط شبها در رستوران بخوابد و در عوض سرویسهای بهداشتی رستوران را تمیز میکند.
صاحب رستوران ابتدا قبول نمیکند اما بعد از اینکه داستان آواره شدن این جوان در خیابانها را میفهمد به او اجازه میدهد که در عوض تمیز کردن سرویسهای بهداشتی، شبها در رستوران بخوابد. البته صاحب رستوران مرد منصفی بود و در عوض کارش به او پول هم میداد.
این دوست تعریف میکرد: «هیچ وقت فکر نمیکردم که روزی در چنین وضعیتی قرار بگیرم که به خاطر چنین موقعیتی خوشحال شوم ولی آن موقع واقعا خوشحال شده بودم. تصمیم گرفتم کارم را آن قدر عالی انجام دهم که بتوانم اعتماد صاحب رستوران را جلب کنم. میخواستم به او ثابت کنم که من فرد شایستهای هستم و این موقعیت، ارزش واقعی من را تعیین نمیکند. دست به کار شدم و نهایت تلاشم را کردم تا کارم را خیلی خیلی عالی انجام دهم.
بعد از مدتی صاحب رستوران که من را زیر نظر گرفته بود، پیش من آمد و گفت: «فلانی، اولش فکر میکردم میخوای از زیر کار فرار کنی تا فقط یه جای خواب داشته باشی. اما وقتی دیدم چطور کارت رو عالی انجام میدی و اونو عیب و عار نمیدونی از جنمت خیلی خوشم اومد. از امروز بیا تو سالن به عنوان گارسون کارتو شروع کن»
باید بگویم که این دوست ما آن قدر گارسون خوب و خوش برخوردی شد که مشتریهای زیادی فقط به خاطر اخلاق و مردمداری او مشتری رستوران میشدند. مدتی بعد او از گارسونی به مدیریت رستوران ارتقا پیدا کرد و از آنجا بود که ایده زدن رستورانهای زنجیرهای را به صاحب رستوران پیشنهاد داد و همین طور پشت سر هم پلههای ترقی را آهسته اما پیوسته، طی کرد. او میگفت:
» پله پله تا اوج
کار ما مهم است. اگر ما هم آن را مهم بدانیم، به پله ترقیمان تبدیل میشود. ولی اگر آن را بیارزش و بیاهمیت بدانیم، مایه عذاب روح و جسم ما و درجا زدنمان برای تمام عمر خواهد شد.
به ماجرای واقعی که برایتان تعریف کردم خوب فکر کنید. موقعیت بسیاری از ما، حداقل یکی دو درجه از گذشته آن دوست بهتر است و این یعنی هنوز فرصتهای زیادی در اختیار ما قرار دارد. همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که شیوه تفکر ما نسبت به کارمان، بخش بسیار زیادی از شیوه تفکر دیگران نسبت به ما را تعیین میکند. در قسمت بعد، آخرین نکتههای این بحث را با هم دنبال میکنیم.
قسمت سوم این مقاله به زودی منتشر خواهد شد
میتوانید مطالعه را با مقالههای زیر در این رابطه ادامه دهید:
واقعا تعهد در کار باعث رشد برای کارهای دیگه میشه خیلی عالی بود…
فوق العاده اید.ممنونم خیلی خوب بود
عالی است
خیلی عالی بود دمتون گرم
خیلی مقاله ی خوبی بود واقعا لذت بردیم