چگونه راحت نه بگویید و کنترل زندگیتان را به دست بگیرید – قسمت 3
با مشخص کردن اینکه در زندگی ما چه چیزی «مهم» است میتوانیم خود را در مسیر نگاه داریم، حتی زمانی که چیزهایی ضروری پیش میآید و کمی خط سیر ما را عوض میکند. با پرسیدن این سؤالات از خود پی ببرید که چیزی در زندگی شما مهم است تا از این طریق هم راحت تصمیم بگیرید و هم راحتتر از «بله» و «خیر» استفاده کنید.
از خود سؤال کنید:
» 1- هدف اصلی من در حال حاضر چیست؟ هدف غایی من کدام است؟
به دقت به این مسأله فکر کنید. اگر میخواهید مقالهای به نگارش درآورید، هدف غایی نوشتن و اتمام مقاله است. اگر میخواهید ورزش کنید، هدف غایی این است که از در خانه بیرون بروید و ورزش کنید. با نظر داشتن این که آیا این وظیفه و کار این قدر در ذهن شما ضروری حس میشود، آیا شما را به هدفتان نزدیکتر میکند، یا از هدف خود دورتر میشوید؟ چیزهایی که شما را به هدفتان نزدیکتر میکند به چیزهایی که مستقیماً باعث رشد شما نمیشوند پیشی میگیرند.
حتما بخوانید: اگر در زندگی خوشحال نیستید، رسالت شخصی تان را هنوز پیدا نکردید
برای اینکه از دورنمای آن چه دوست دارید اتفاق بیفتد آگاه شوید، آن مسأله را مجرد و به صورت جداگانه نگاه کنید. به این وسیله میتوانید از چیزهایی که حواس شما را پرت میکند و به اصطلاح «ضرورت فوری» خوانده میشود دوری کنید.
» 2- پیامد عدم انجام این کار در این لحظه چیست؟
خیلی از مردم درست مثل ساچمهای که داخل ماشین بازی «پینت بال» قرار دارد، هر لحظه از جایی به جای دیگر میپرند. ایمیلها را جواب میدهند. پیامهای متنی را پاسخ میدهند. قرار ملاقات میگذارند. لباسها را از ماشین لباسشویی در میآورند. چند ایمیل دیگر را جواب میدهند. همواره به هر چه پیش بیاید واکنشی نشان میدهند و عبور میکنند.
همواره نسبت به آنچه جلوی راهشان و در مسیر دیدشان قرار دارد، عکس العمل نشان میدهند. این کار باعث میشود عزم و حرکت جدی لازم را نداشته باشند و جنب و جوش و ارادهی راسخی که مستلزم کارهای اصلی و هدفدار است، کمتر شود.
بنابراین وقتی کاری به شما پیشنهاد میشود یا کاری به خودی خود به سمت شما میآید، به پیامد و نتیجهی انجام ندادنش فکر کنید. احتمالاً هر کاری، هر قدر هم ضروری باشد، میتواند تا زمانی که شما کار اصلی و مهم خود را به اتمام نرساندید صبر کنید. به کارهای «ضروری» که درست مثل مواد مخدر عمل میکند، اعتیاد پیدا نکنید.
» 3- چه چیزهایی بیشتر از همه حواس شما را پرت میکنند؟
آیا میدانستید که هر وقت که یک پیغام جدید روی موبایلتان ظاهر میشود، یا یک ایمیل جدید یا پیغامی روی یکی از شبکههای اجتماعی به دست شما میرسد، مقداری ماده دوپامین هنگام چک کردن آن پیام در بدن شما ترشح میشود؟ این همان مادهای است که در خیلی از مواد اعتیادآور در بدن آدمها ترشح میکنند. جای تعجب نیست که برای ما خیلی سخت است که کارهای مهم را از کارهای ضروری تشخیص دهیم. بهتر است یک دقیقه راجع به بزرگترین عامل حواسپرتی خود فکر کنید.
شما میتوانید که هنگامی که غذا میخورید و هنگامی که به جلسات مختلف میروید تلفن همراه خود را خاموش کنید.
«آزادی به منزلهی نبود تعهد نیست. بلکه توانایی انتخاب و متعهد کردن خود به چیزی است که واقعاً برای ما مهم است».
پائولو کوئیلو
تحقیق:
بهتر است در هر کاری تکالیف اولیهی خود را به نحو احسن انجام دهید. اما یک «اما»ی بزرگ در اینجا وجود دارد.؛ هرگز آنقدر طولانی در مرحلهی تحقیق گیر نکنید که این عامل باعث شود هیچ وقت کار خود را شروع نکنید. هدف از تحقیق این نیست که جواب تمام سؤالها را پیدا کنیم و نتیجهی عمل خود را با تمام جزئیات مشخص کنیم.
تحقیق پویا، وضعیتی است که به آن «مزه مزه کردن آب» هم میگویند. این نوع تحقیق به شما کمک میکند که خیلی بیش از یک سری اطلاعات اولیه راجع به موضوع به دست آورید.
» به ندای درون خود گوش دهید:
گاهی اوقات انتخاب و اقدام به این بستگی دارد که پروسهی پایان ناپذیر ارزیابی سود و زیان چیزها را به پایان برسانیم. گاهی اوقات لازم است به خودمان فضای مانور کمتری بدهیم و دنبالهرو دلمان باشیم.
گرگ مک کون، در کتاب «ماهیت گرایی» پیشنهاد میکند که تصمیم گیریهایمان را به یک تست خارق العاده واگذار کنیم. اگر بی چون و چرا، کاملاً قانع شدیم که باید کاری را انجام دهیم، پس انجامش میدهیم و اگر این حس در ما کمتر بود و قانع نشدیم انجامش نمیدهیم. این خیلی نامتعادل و افراطی به نظر میرسد.
حس درونی شما هم بر اساس کلی تحقیق و تجربه شکل گرفته است و تصمیم بر اساس این حس درونی یک تصمیم آنی و از سر خوشی نیست.
» در ضمن به شما یاد دادیم که چطور ندای درونیتان را استفاده کنید که بهترین تصمیمها را بگیرید
اگر حاضر باشید به حس درونی خود گوش دهید، او راهنمای خوبی برای شما خواهد بود. همانطور که بدن شما در مورد چیزهایی که برای سلامتی خوب نیستند، بهترین راهنمای شماست.
هیچ وقت نمیتوانیم از نتیجهی کارهایی که انجام میدهیم کاملاً آگاه باشیم. وسواس زیاد در این باره باعث میشود ادامهی مسیر سخت باشد. ما همیشه دنبال یک دلیل منطقی میگردیم که یک ایده یا برنامه را نباید پیش ببریم و یا از ایجاد یک تغییر امتناع کنیم.
وقتی که در درون خود احساس آرامش و اطمینان دارید، بدانید که تصمیم درست را گرفتهاید. کمال طلبی را رها کنید.
رمز موفقیت در یک تصمیم این است که به محض اتخاذ آن خیلی سفت و سخت به آن بچسبیم. اگر احساس میکنید تصمیم که گرفتهاید مانند وزن کل دنیا بر شانهی شما سنگینی میکند، بهتر است آن را به تصمیمهای کوچکتر تقسیم کنید تا از عهدهی انجامش برآیید. همانطور که کار پیشرفت میکند، شما هم سازشپذیر و منعطف باشید.
وقتی متوجه شدید که چه چیزی در زندگی مهم است؛ کسب و کار یا سلامتی و یا…بعد از آن میتوانید شروع به تمرکز کنید و اعمالی را انجام دهید که بیشترین تغییر را در شما ایجاد میکند. حرکت، تمرکز و قاطعیت! اینها بیشترین و بزرگترین تغییرات را ایجاد میکنند.
با این روشها هنگامی که شما دریافتید هدفتان در زندگی چیست و به دنبال چه چیزی هستید تصمیمات خود را راحتتر میگیرید و همانطور که اشاره شد قاطعانه به درخواستهایی که دوست دارید و یا دوست ندارید پاسخ «بله» یا «خیر» میگویید.
در همین زمینه بخوانید:
خداقوت و خسته نباشیدnمطالبتون بسیار غنی و راهنما کننده هستن
خسته نباشین . مطلب مفید و عالی بود.