چگونه ببخشیم و ثروتمند شویم ؟ – آموزش کاربردی فعال کردن قانون بخشش و افزایش ثروت در زندگی – قسمت اول
در این جهان پر از شگفتی، قانونهای زیبایی وجود دارند که قبل از ما بودهاند، در زمان ما هستند و بعد از ما نیز با قدرت، خواهند بود. قانون بخشایش یکی از همین قانونهای زیبا و شگفت انگیز است.
به اندازه همان چیزی که بخشیده و حتی بیشتر از آن را دریافت خواهد کرد.
در نگاه اول، قانونی ساده و بسیار جذاب است اما هر کسی به سمت انجامش نمیرود. چون به بخش دوم این قانون که همان بازگشت اموال یا چیزهای بخشیده شده است، زیاد اعتماد نداریم.
چه ما باور کنیم و چه نکنیم،
این قانون شگفت انگیز وجود دارد، فعال است
و در زندگی خیلی از آدمهایی که ما نمیشناسیم و شاید هیچ وقت هم فرصت شناختن آنها را پیدا نکنیم، جریان دارد.
در این سری از مقالهها میخواهیم در مورد قدرت بخشش صحبت کنیم. بایدها و نبایدهای قانون بخشیدن را در قالب پرسشهایی بیان کرده، به دنبال پاسخهای درست آن بگردیم و نکتههایی را لا به لای ماجراهای زندگیمان پیدا کنیم که شاید برای سالها باعث شدهاند تا ما از معنای واقعی بخشیدن غافل بمانیم.
واقعیتهای که در مورد قانون بخشایش باید حتما بدانیم
» چرا بخشیدن، ترسناک است؟
کُری خواندن، وقتی که هنوز وارد میدان نشدهایم، خیلی ساده است. میتوان افراد زیادی را پشت سر هم ردیف کرد و ساعتها در مورد بخشیدن و فواید آن سخنها گفت. اما وقتی قرار باشد میکروفون را زمین بگذاریم، گیوههایمان را ور بکشیم و وارد میدان شویم، ماجرا عوض میشود.
دیگر از آن سکانس رویایی که ساعتها در موردش سخن میگفتیم خبری نیست. الان در مقابل دیدگانمان جز یک بیابان برهوت، یکی دو تا چاه خشکیده و چند خس و خاشاک که برای خودشان جولان میدهند چیزی وجود ندارد.
اما چرا این گونه است؟
چرا وقتی نوبت به عمل میرسد و توپ بخشش به میدان ما میافتد اینقدر دادن، سخت میشود؟
اگر بخواهم خیلی ساده به این پرسش پاسخ دهم، میگویم چون خیلی زیاد فکر میکنیم! اغلبمان تا اسم بخشش به میان میآید ناگهان به فکر راهاندازی کسب و کارمان میافتیم، به فکر قسطهای بانکیمان، به فکر شهریه دانشگاه، اختلاف طبقاتی در جامعه و ناگهان به این نتیجه میرسیم که ای بابا! من الان خودم مستحق دریافت کمک هستم از کجا پول بیاورم و بخشش کنم؟
اصل ماجرا این است که در این جور وقتها کمالگرایی یقهمان را میگیرد. فکر میکنیم که بخشیدن فقط متعلق به افراد پر درآمد و خیلی پولدار است. کسانی که به قول معروف، پول از پارویشان بالا میرود و با بخشیدن مقدار اندکی از اموالشان، چیزی از آنها کم نمیشود. با خودمان فکر میکنیم که اگر ما با این مقدار از درآمدمان، شروع به بخشیدن کنیم ظرف یکی دو روز ورشکسته میشویم. باید صبر کنیم تا به مقدار درآمد رویاییمان برسیم و سپس بخشیدن را شروع کنیم.
[bs-quote quote=”باید تلاش کنیم که سرمایه خود را راکد نگه داریم تا از طریق آن خوب زندگی کنیم. نباید فکر کنید آنچه که میبخشید از طریق همان آدمی که به او بخشیدهاید به شما باز میگردد. اما به شما اطمینان میدهم که بیشتر از آنچه بخشیدهاید را دریافت خواهید کرد.” style=”default” align=”center” color=”#878787″ author_name=”چارلز فیلمور”][/bs-quote]» بخشیدن داریم تا بخشیدن
جهان هستی، بسیار مرموز و عجیب رفتار میکند. در همین هوایی که نفس میکشیم عدهای با بخشیدن پولشان به دیگران دچار دردسر میشوند، ماجراهای عجیب و غریبی برایشان رخ میدهد و در نهایت به این نتیجه میرسند که واقعا پولشان را به هدر دادهاند. در آن طرف میدان، عدهای با کمک بسیار کمی، فرصتهای عجیب و باورنکردنی به سراغشان میآید و ماجراهای خوبی را تجربه میکنند که رخ دادنشان به این راحتی و سرعت، حتی به ذهنشان هم خطور نمیکرد. چه ماجرایی پشت این بخششها پنهان شده است که نتیجهشان از زمین تا آسمان با هم تفاوت دارد؟
دوستان عزیزم، بخشیدن چیز پیچیدهای نیست. ولی چون ما آدمها فکر میکنیم چیزهای رایگان و ساده، حتما کلکی در پشت خود پنهان کردهاند و قصد ندارند چیزی به ما بدهند، دوست داریم فکر کنیم که بخشش هم چیز پیچیده و حتی سختی است که حالا حالاها نباید نزدیکش شویم.
بیشتر بخوانید: دیپاک چوپرا توضیح میدهد با قانون بخشش چطور زندگی دلخواهتان را خلق کنید
پرسش اول: قانون بخشایش چه زمانی فعال میشود؟
بیشتر وقتها در دنیای آدمها واژه بخشش دچار یک سوتفاهم میشود. وقتی خوب دو دو تا چهارتا میکنیم، متوجه میشویم که ما اسم خیلی از چیزها را بخشش میگذاریم در حالی که واقعا بخشش نیستند. درست مانند سپاسگزاری کردن، اگر بخششی که میکنیم، تغییری در زندگی ما ایجاد نکند، پس بخشش ما با چرتکه جهان هستی و نظام شگفت انگیزی که خدا آفریده است بخشش محسوب نمیشود.
در نظر جهان هستی و کائنات، تنها یک چیز به عنوان بخشش شناخته میشود و آن هم زمانی است که بخشیدن با احساس ما درگیر شود. به زبان سادهتر، درون تکتک ما، یک دستگاه شناسایی بخشش وجود دارد که بسیار دقیق کار میکند و هیچ وقت هم دچار خطا نمیشود. این دستگاه شناسایی بخشش، حال خوب ما یا همان احساس خوبمان در لحظه بخشش است.
بخشیدن، زمانی واقعا بخشیدن به حساب میآید
که با انجام آن، احساس خیلی خوبی را به دست آوریم.
» انجام وظیفه، بخشیدن نیست
همه ما به عنوانهای مختلفی، بر حسب وظیفه یا اجبار، مبالغی را به دیگران یا سازمانها میپردازیم. آیا تا به حال شده که از پرداخت این مبالغ خوشحال شویم؟ آنقدر که اشکمان دربیاید و احساس کنیم هیچ خوشی بالاتر از این آفریده نشده است؟ تا به حال شده که پس از پرداخت قبض گازتان احساس کنید که آسمان آبیتر شده است یا پرندگان چه خوش صداتر شدهاند؟
انجام وظیفه، هرگز بخشش محسوب نمیشود. هیچ کس نمیتواند با خودش اینطور حساب و کتاب کند که بله…چون من مالیات اموالم را میدهم یا قبضهایم را پرداخت میکنم و این پولها در نهایت، صرف آبادانی کشور میشود پس من در حال بخشش اموالم به دیگران هستم.
» فرق بخشیدن با بقیه دادنها
حقیقت این است که قانون بخشایش به وظیفه، حس انسان دوستی یا کمک به هم نوع، کاری ندارد. در یک کلام، حتی اگر کسی با پولش به سازمانهای خیریه کمک کند، مسجد، مدرسه یا بیمارستان بسازد اما با این کارش، از اعماق قلبش، احساس شادمانی نکند، در واقع کار خاصی انجام نداده و فقط پولش را خرج کرده است! چون قانون بخشایش، فقط و فقط به احساس ما متصل است. البته، همه میدانیم که پرداخت قبض گاز، کمک به سازمانهای خیریه یا ساختن مدرسه و بیمارستان، کارهای بسیار شایستهای هستند اما تنها چیزی که حساب آن را از بخشش جدا میکند، احساس درونی ما در زمان انجام این کارها است.
همه چیز، همه چیز به احساس ما بستگی دارد.
کائنات به زبان احساس ما سخن میگویند،
به احساس ما پاسخ میدهند
و مشابه آنچه احساس میکنیم را برایمان فراهم میکنند.
در قسمت بعدی این سری از مقالهها جزئیات بیشتری را در مورد احساسمان در زمان بخشیدن روشن میکنیم و به پرسشهای بسیار جالبی در مورد قدرت بخشیدن پاسخ میدهیم تا بتوانیم از این قانون شگفتانگیز به نفع خودمان و جهانی که در آن نفس میکشیم، استفاده کنیم.
با سلام
من به بخشش و قانون های نانوشته این جهان هستی بسیار اعتقاد دارم.
از شما بابت آموزش نکات کلیدی و زیبا به بنده صمیمانه سپاسگزارم
ارادتمند محمد رفیعی
سلام، میخواستم تجربه ی کوچکی را خدمت شما عرض کنم: ۱۰ روز به پایان سال ۱۳۹۶ مونده بود، در روزهایی که همه بدنبال پول بودند و خودشون رو برای سال نو آماده میکردند، یه روز عصر رفتم از دستگاه ATM پول بگیرم، خانم مسنی جلوی دستگاه بود، احساس کردم نمیتونه عملیات بانکی رو انجام بده، گفتم: مادر میتونم بهتون کمک کنم؟ گفت: آره پسرم، ببین چقدر پول اومده به حسابم؟
بعد از وارد کردن رمز دیدم دو ، سه هزار تومان بیشتر تو حسابش پول نیست که بهش گفتم.
احساس کردم یه جورایی ناامید شد، همینکه میخواست بره دلم طاقت نیاورد بهش گفتم: مادر چقدر پول میخوای؟ بهم گفت: نه پسرم، من از شما انتظاری ندارم. گفتم: میدونم، حالا بفرمایید. قبول کرد و گفت: اگه میشه ۲۰ تومان. من مبلغ ۱۰۰ تومان برداشت کردم و به ایشون دادم، البته بعنوان قرض! ولی اون خانم پول و گرفت و رفت، نه از من آدرسی گرفت و نه شماره ای. منم همون لحظه نیتم رو تغییر دادم و در دلم اون پول رو بخشیدم. یک هفته از این ماجرا گذشت و دو ، سه روز به آخر سال مونده بود، من محل کارم بودم که یکی از برادران بهم زنگ زد و گفت: کجایی وحید؟ گفتم اداره، گفت: فرصت کردی امروز به دیدنم بیا. گفتم: خیره داداش! کاری داری؟ بهم گفت: قاسم (برادر اولی و بزرگ ترم) از کانادا برات پول فرستاده، یک میلیون تومان. تو دلم خوشحال شدم و یاد اون روزی افتادم که به اون خانم کمک کردم، و همون جا خدا رو شکر کردم که باورم به انفاق و بخشش رو بهم نشون داد.
سلام.بسیارسپاسگزارم ازمطالب خوب وارزشمندتون.بقدری رسا وعالی گفتیدکه دوست دارم همه مطالب رو یکجابخونم.بخشش شماموردقبول خدای مهربان.
عالی بود
شاد و پیروز باشید . مقاله شما دید من رو به دنیا عوض کرد
عالی بود
سلام وقت بخیر سوخت جت عالیه
اما ببخشید آدم چطور باید رسالت واقعی خودشو پیدا کنه؟آیا مقاله ای هست؟
عالی بود
شادی های سبز در انتظارتون خانم بهاری
تشکر میکنم که این ویدیو های انگیزشی در مثبت شو وجود داره.امیدوارم هر کجا هستید شاد و پیروز و سربلند باشید.
Great content! Super high-quality! Keep it up! 🙂
^^Thank you
سوخت جت همیشه عالی بوده وهست وخواهد بود.من رسالت وجودی زندگی خودم روباکمک سوخت جت پیدا کردم ودارم دنبال میکنم وبدستش میآرم
سلام دوست عزیز، آقای علی اصغر تقوی
سپاسگزارم که زمان گرانبهاتون رو گذاشتین و این مقاله رو مطالعه کردین.
از کامنت دلگرم کننده تون بسیار سپاسگزارم.
سرسبز باشید^^