چطور بذر یک فکر قدرتمند را در ذهن تان بکارید و آنرا پرورش دهید؟

شاید یکی از بهترین فیلم‌های که در عمرم دیده باشم فیلم تلقین یا همان Inception  است. من از دید فیلم سازی به این اثر شاهکار کریستوفر نولان نگاه نمی‌کنم، یا منظورم موزیک فوق‌العاده هانس زیمر نیست. منظورم فکری است که پشت این فیلم خوابیده است و قرار است ما را با روشی جدید برای تغییر رفتار آشنا کند. برای آن‌ها که فیلم را ندیده‌اند باید بگویم داستان این است که قرار شده تا گروهی به سر پرستی دیکاپریو فکری را در اعماق ذهن یک نفر قرار دهند تا او به دست خودش امپراطوری پدرش را خراب کند.

صبر کنید بهتر است از آن سریع عبور نکنیم، همان داستان به ما می‌گوید که تا چه میزان قدرت فکر و چیزی که به ما تلقین شده می‌تواند قوی باشد. فکری غلطی که مثلاً از کودکی با ما بزرگ شده می‌تواند ما را نابود کند؟ یا توهمی که مدام به خودمان آن را تلقین می‌کنیم آیا می‌تواند این کار را کند؟؟؟

بگذارید کمی زاویه دوربین را عوض کنیم، تا به حال با افرادی که بد بین هستند برخورد داشته‌اید؟ آن‌ها به همه چیز شک دارند و به دست خودشان زندگی خانوادگی و یا کسب و کارشان را نابود می‌کنند، اما داستان چیست؟؟؟

خیلی ساده است آن‌ها یک فکر را مدام  و مدام در ذهنشان تکرار می‌کنند تاجایی که مغز، فکر آن‌ها را به صورت یک واقعیت می‌پذیرد و بر اساس آن واقعیت مجازی فرمان می‌دهد.

اگر آدم باهوشی باشید که مطمئنم هسیتد و تا اینجای متن را آرام و آهسته خوانده باشید متوجه منظور من شده‌اید.

» کاشتن افکار

بله، زمانی که یک فکر بد می‌تواند با تکرار شدن به ملکه ذهن انسان تبدیل شود، پس یک فکر خوب چه کارهایی می‌تواند انجام دهد؟؟؟

حواستان باشد حرف من را با گفته‌های مثبت اندیشی که در کلیپ‌ها و کتاب‌های به نام راز گفته شده اشتباه نگیرید. سال‌ها پیش بود که کلیپ راز بین جوانان عمدتاً بیکار ایرانی رواج زیادی داشت و می‌گفت آن‌قدر به داشتن ماشین فکر کنید تا آن را به دست آورید. تا جایی که من میدانم هیچ کس این‌طوری ماشین دار نشده است.

حرفی که می‌خواهم به شما بگویم این است که تلقین می‌تواند فکر یک عمل مثبت و انقلابی را درون شما قرار دهد و آن‌قدر قدرت شما را بالا ببرد که بتوانید از پس انجام آن کار بر آیید برای بهتر فهمیدن حرفم جا دارد به یکی از دیالوگ‌های جالب فیلم که شخصیت دیکاپریو (کاپ) گفت اشاره کنم:

“مهم‌ترین  انگل غیر قابل نابودی چیه؟ باکتری؟! ویرس؟! نه.  اون یه فکره… وقتی که فکری وارد ذهن آدم تقریباً غیر ممکنه بشه اون رو نابود کنی، فکری که کاملاً شکل گرفته و قابل درک باشه برای همیشه در ذهن می مونه”

» چگونه خودتان تفکراتی را در ذهن‌تان بکارید؟

مراحل فکر سازی کاری بزرگ است، این نیست که شما به خودتان بگویم که مثلاً من می‌توان نفر اول کنکور شود و بشوید!

نه خیر به این راحتی نیست، ذهن انسان آن‌قدر هم بی سواد نیست که بتواند به راحتی گول بخورد،  در واقع راهش این است که آرام آرام و بدون فشار خاصی آن فکر را درون ذهنتان قرار دهیم و آرام آرام آن را پرورش دهید.

◄این مقاله را هم حتما بخوانید: چطور از وضعیت آلفای ذهنی برای تحقق اهداف و رویاهایتان استفاده کنید؟

» تکرار تکرار و تکرار

اگر دقت کرده باشید در دستورات دینی گفتن ذکر بسیار وجود دارد. فکر کنید که شما هر روز بارها و بارها یک ذکر را در سالهای سال تکرار می‌کنید و به همین دلیل است که ناخداگاه وابسته به یک مذهب می‌شوید و به شدت رویش تعصب پیدا می‌کنید.

پس تکرار کردن کار بسیار خوبی است اما نه تکرار یک چیز کلی : مثلاً گفتن “من می‌توانم” خیلی کار درستی نیست، بهتر است بجای آن به دنبال یک فکر منفی خود بگردید، و سعی کنید آن را با یک فکر مثبت از بین ببرید. حواستان باشد که این کار زمان بر است و شاید ماه‌ها طول بکشد تا یک فکر غلط و یا یک عادت غلط از ذهن شما خارج شود، پس صبور باشید و به تکرار کردن ادامه بدهید.

» از جملات کلی استفاده نکنید

مثلاً اگر قرار است شما از طریق فوتبالیست شدن به هدف ثروتمند شدن برسید. برای تلقین به خود هیچ وقت نگویید: “من ثروتمند می‌شوم.” این خیلی کلی است که ذهن آن را نمی‌پذیرد. باید ذهنتان را درگیر چیزی کنید که جسمتان با آن در ارتباط روزانه است. پس بهتر است بگویید: “من می‌توانم فوتبالیست خوبی بشم.” این جمله بهتر است.

» تصویر خوبی بسازید

یکی از چیزهایی که ما کمتر به آن توجه می‌کنیم این است که ذهن انسان هر فکر مثبت یا منفی را به همراه یک تصویر ضبط می‌کند. بهتر بگویم تا راحت‌تر متوجه شوید، فکر کنید که شما با دوستان خود به شمال می‌روید، یک عطر را در طول این سفر می‌زنید، یا یک موسیقی را بیشتر گوش می‌دهید. حالا اگر 3 سال بعد هم همین بوی همین عطر را بشنوید فوراً ناخداگاه حس خوبی پیدا می‌کنید حتی اگر یادتان نباشد که شما یک سفر خوب را با آن داشته‌اید.

بنابراین اگر می‌خواهید فکری را درون ذهن خود بکارید، سعی کنید تصویری که چشم شما می‌بیند و به مغزتان مخابره می‌کند یک حس خوب و تصویری مناسب باشد. به این شکل شما از چند جهت در حال تقویت یک فکر مثبت درون ذهنتان هستید.

» پرورش دادن فکر

در واقع فکر مانند یک تخم گیاه است. باید علاوه بر اینکه کاشته می‌شود، خاک خوب داشته باشد، نگهداری شود و آبیاری شود. این را بدانید که اگر این فکر درون ذهن شما ریشه بزند قوی‌تر خواهد شد و امکان آن وجود دارد که روزی به شما میوه بدهد و میوه آن رسیدن به هدف‌های تعیین شده است.

◄ قبل از اینکه دیر شود باید از این حقایق زندگی مطلع شوید

اما این میوه‌ها نیاز به شاخ و برگ دارد، شما باید فکرتان را شاخ برگ بدهید، آن هم با آینده نگری، در پستوهای ذهنتان وقتی می‌خواهید فکر خود را عمیق‌تر کنید شروع به آینده نگری کنید، هر تصمیمتان بر اساس هدفی بزرگتر بر آینده باشد نه یک موفقیت کوچک در حال.

سعی کنید مسیرهای کوچکی را که باید از آن‌ها برای رسیدن به هدف اصلی خود در نظر گرفته‌اید را در ذهنتان بررسی کنید، مشکلات پیش رویش را به طور مجازی ایجاد کنید و با آن مشکلات در ذهنتان بجنگید. هدف از این وضعیت این است که شما هر روز این فکر را در ذهن خود عمیق‌تر و بزرگتر کنید تا به ملکه وجود شما تبدیل شود. البته این کار زمان خواهد برد پس عجله نکنید.

در همین زمینه مقالات زیر را هم بخوانید:

• قدرت باورنکردنی تلقین و راهنمای قدرتمند برای استفاده از آن
• چطور از وضعیت آلفای ذهنی برای تحقق اهداف و رویاهایتان استفاده کنید؟
• وقتی با خودتان صحبت میکنید، این اتفاق غیرمنتظره در مغزتان رخ میدهد
• معجزات چطور و چرا در دنیای امروز هم رخ میدهند؟