چگونه اهل عمل باشیم؟ علت ناتمام ماندن کارها و راه حل آن – قسمت دوم
قدرت عمل کردن به کارهایی که مدتها است در گوشه ذهنمان خاک میخورند به ما جان دوبارهای میدهد. گویی یک مخزن پر از انرژی که مدتها به صورت خنثی باقی مانده بود، یک مرتبه فعال میشود.
هر کاری که به سرانجام میرسد در دلش انرژی شروع کار بعدی را نهفته دارد. به همین دلیل، کارهای تمام شده خیلی مهم هستند. در قسمت قبل با هم به سراغ یکی از بزرگترین علتهای ناتمام گذاشتن کارها و دوری از عمل کردن رفتیم. در این قسمت، ماجرا را با هم دنبال میکنیم.
مانع دوم: ترس
ترس، علت بسیاری از کارهای ناتمام ما است. ترس از کافی نبودن، ترس از بلد نبودن، ترس از خراب کردن و ترس از شکست خوردن. بسیاری از ما ایدههای میلیاردی فوقالعادهای در سرمان داریم اما چون میترسیم، هیچ وقت آنها را عملی نمیکنیم. حالا پرسش مهم این است که چطور میتوان این ترس را از بین برد؟
راه اول: اقدام کنید
در بیشتر موارد، چیزی که از انجام آن میترسیم در نهایت به نفع ما تمام میشود. مثلا از آغاز یک شراکت میترسیم، دست به عصا وارد آن میشویم و بعد میبینیم که چقدر این شراکت به نفع ما تمام شده است. در طول دوران کاری و تحصیلیام، چالش برانگیزترین کارها و موضوعها، بهترین خاطرات کاری و تحصیلیام را تشکیل دادهاند. با انجام کارهایی که از تمام کردنشان ترس، تمام وجودم را پر میکرد چیزهای خیلی خیلی زیادی آموختم و البته فهمیدم که وقتی عمل کردن را آغاز میکنم و وارد آن ماجرا میشوم، ترس فراموش میشود.
اگر از شروع کردن یا تمام کردن کارهایتان میترسید بی درنگ برای انجام آنها اقدام کنید. دلیل اصلی این کار را در مقالهی قانون عمل در پنج ثانیه بخوانید. خواهیم دید که ترسها چیزی جز سایههایی بی رمق نیستند و ما چون از دور به تماشای آنها نشسته بودیم، از دیدن ابهت پوشالیشان به خود میلرزیدیم. تنها کسانی به هویت واقعی ترسهایشان پی میبرند که با وجود این احساس، به سمتشان قدم برمیدارند. به انجامشان فکر نکنید، مستقیم اقدام کنید. ترسها از بین میروند.
» ترس ترکیبی
گاهی ترس ما از انجام کارها با نوعی تنفر، همراه میشود. ترکیب پیچیدهای که راهحل سادهای دارد. این نوع ترس از عمل کردن بیشتر در مورد کارهایی رخ میدهد که مجبوریم هر روز آنها را انجام دهیم. این جور ترسها در نتیجه تفکر به عواقب انجام ندادن این کارها ایجاد میشوند.
مثلا سر کارمان مجبوریم به مشتریان ناراضی تلفن بزنیم یا با ارباب رجوع بی اعصاب مدارا کنیم چون اگر این کار را نکنیم سر و کارمان با رئیس خواهد افتاد یا مجبوریم ظرفها را بشوریم چون اگر نشوریم مجبوریم با سوسکها ملاقات کنیم و حتی مجبوریم دو بار در روز، مسواک بزنیم چون اگر نزنیم سر و کارمان به دندان پزشک و آمپول و هزینههای نجومی میافتد.
پس گاهی مجبوریم برخی از کارها را انجام دهیم. اما روش سادهای برای کاهش ترس و تنفر از انجام دادن این کارها وجود دارد. امروز این کار را بکنید. کاری که کوچکترین علاقهای به انجام دادن آن ندارید را در نظر بگیرید. آنگاه بدون فکر کردن راجع به آن، انجامش دهید. غافلگیر کردن خودمان، موثرترین شیوه انجام دادن کارهای عادی و روزمره است که میلی برای انجامشان نداریم. این کار دو مزیت دارند، کمتر استرس میگیریم و زودتر تمام میشوند.
راه دوم: شبیه سازی کنید
گاهی برای قدم برداشتن، نیاز داریم تا کمی غلظت شجاعت خونمان را بالا ببریم. در چنین حالتی، بهترین کار «تظاهر به اقدام کردن» است. این کاری است که من آن را خیلی دوست دارم. یک چیزی در مایههای بازیگری است با این تفاوت که نویسنده، کارگردان، تهیه کننده، بازیگر نقش اول و تماشاچیاش خود ما هستیم.
اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم. تصور کنید که شما از اینکه کسب و کار خودتان را راه بیندازید میترسید. برای جمع کردن شجاعتتان باید نقش مدیر عامل شرکتتان را بازی کنید. پشت بهترین میز خانهتان بنشینید. چند برگه کاغذ بردارید. تصور کنید که آنها برگههای عقد قرارداد با شرکتهایی بزرگ یا چک حقوق کارمندانتان هستند و پایین آنها را امضا بزنید.
لپ تاپتان را روشن کنید و چند ایده برای توسعه شرکتتان بنویسید. به روبهروی خودتان نگاه کنید. دفتر کارتان را تصور کنید. کارمندانتان را ببینید که با ذوق و اشتیاق در حال انجام کارهای شرکت هستند. دوباره به روبهروی خودتان نگاه کنید، تصور کنید که اعضای اصلی شرکت در اتاقتان هستند. برایشان از اهداف کاریتان بگویید. از اینکه میخواهید آنها چگونه عمل کنند.
شاید خیلی از شما به این بازی بخندید. شاید هم برخی عصبانی شوید و بگویید: «مگر کار و بار به این سادگی است که ما با بازی کردن بتوانیم به آن برسیم؟!» حق با شما است. مسیر ایجاد یک کسب و کار یا انجام هر چیزی که ما از آن میترسیم از بازی آن کمی سختتر است. اما جدا از آن نیست.
گاهی ذهن ما به خوراک نیاز دارد. نشان دادن یک پیش نمایش از چیزی که خواهیم دید و کاری که خواهیم کرد به قلبمان قدرت و به پاهایمان، نیرویی دو چندان برای شروع حرکت میدهد. یادمان باشد، ذهن، تفاوت بین تصور و واقعیت را درک نمیکند.
اگر در ذهن خود بتوانیم کاری که از آن ترس داریم را انجام دهیم،
باور کنید که انجامش در واقعیت بسیار سادهتر خواهد شد.
چون ذهن دیگر فکر نمیکند که این کاری تازه است. در مواجه با موقعیتی مشابه، ذهن به بانک دادههایش مراجعه میکند و میبیند که برای این کار، نسخه مشابهی وجود دارد و این یعنی قبلا انجام شده است. پس آن را با اطمینان و قدرتی بسیار زیاد انجام میدهد. شاید حتی سادهتر و راحتتر از انجام نمایشیاش.
گاهی لازم است ذهنمان را در دنده مناسبش بگذاریم تا آن را متقاعد کنیم برای ما خلق کند. به جای اینکه صبر کنیم تا روحیه و حال و هوای انجام کار به سراغمان بیاید، خودمان باید روحیهمان را به حرکت درآوریم.
» لحظه شیرین حال
الان، واژه جادویی موفقیت است. فردا، هفته آینده، بعدا، یک وقتی، یک روزی، واژههایی هستند که بوی شکست میدهند. بسیاری از رویاهای خوب در گنجه ذهنمان در حال خاک خوردن هستند چون ما به آنها میگوییم: «فعلا همان جا باش تا من یک روزی به سرم بزند و به سراغ تو بیایم.»
بیایید خودمان را دُور نزنیم.
از حجم ترسهایمان کم کنیم
و بر وزن شجاعتمان بیفزاییم.
انجام دهیم.
تمام کنیم.
اهل عمل باشیم.
به فکر موفقیت نباشیم،
بلکه یک موفق واقعی باشیم.
یکی از زیباترین متنهایی که در مورد عمل کردن خواندم از شاعر آلمانی، یوهان وولفگانگ گوته بود. او میگوید:
[bs-quote quote=”«روح من، مرا یاری میدهد. ناگهان راه چاره را مییابم و با آرامش مینویسم: آغاز هر کار، عمل کردن است.»” style=”default” align=”center” color=”#4a527a” author_name=”گوته” author_job=”شاعر و نویسنده فرانسوی” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2018/11/گوته.jpg”][/bs-quote]
من یکی از مشکلات اصلیم اینه که همش به فکر موفقیت هستم،به جای اینکه یک موفق واقعی باشم،انجام بدم و تمام کنم
خانم بهاری عزیز، مقاله های شما مخصوصا اونهایی که در رابطه با کمال گرایی هستن فوق العاده ان و برای من خیلی موثرن،من نه تنها اونها رو چندبار میخونم بلکه نکات مهمشون رو یادداشت میکنم .
خواستم بگم تا بدونین چقدر تاثیرگذارین و لطفا همینطور ادامه بدین (:
برای هر آنچه که میخواهی شروعی لازم است که در زمانش اتفاق بیافتد . و زمانش همین حالاست . همه چیز دست یافتنی است فقط کافیست بخواهی . پس همین حالا بخواه
Tnx
Thank you
You’re welcome
^^
بسیار عالی
سلام دوست گرامی، آقای هادی عادل دوست
بسیار سپاسگزارم که زمان گرانبهاتون رو گذاشتید و این مقاله رو مطالعه کردید.
سرسبز باشید^^
سپاسگزارم