از این فرمول استفاده کنید تا هیچ فرصتی را در زندگی از دست ندهید
بعضی از افراد به طور ناخودآگاه و از روی عادت، فرصتهای جدیدی که آنها را از منطقهی امنشان خارج میکند را رد میکنند. برخی دیگر به هر فرصتی بله میگویند و بعد تلاش میکنند تا بیشترین استفاده را از آن ببرند.
اگر باهوش باشید، به اکثر فرصتها به شیوهای مثبت پاسخ خواهید داد و برای آنها تلاش خواهید کرد. در واقعیت هیچ راهی برای پیش بینی اینکه در نهایت کدام فرصت مفید و کدام شما را گمراه کرده است، وجود ندارد؛ اما اگر به حرکت ادامه دهید و دیدگاه مثبتتان را ثابت نگه دارید، احتمال این وجود دارد که اوضاع بهتر شود.
چند نکته که بهتر است هنگام اجرای کاری به یاد داشته باشید:
1- اگر تصمیم به انجام کار عجیبی دارید، بهتر است که یک گروه پیدا کنید تا آن کار را با هم انجام دهید. زمانی که یک گروه با هم کار یکسانی را انجام میدهند، مردم تأمل میکنند و تلاش خواهند کرد که این گرایش جدید را کشف کنند. شما میتوانید از این رفتار به عنوان یک مزیت برای خود استفاده کنید.
2- زود یا دیر (اکثراً زود) شما خراب کاری خواهید کرد.
زمانی که این اتفاق افتاد، به اشتباه خود اقرار کنید و چند قدم به عقب برگردید.
اگر تلاش کنید تا به خودتان دروغ بگویید، در نهایت اوضاع را بدتر خواهید کرد.
بعضی وقتها ما آنقدر مشغول جزئیات زندگی میشویم که فراموش میکنیم یک قدم به عقب برداریم و فرصتهای بزرگتری که وجود دارند را ببینیم.
اگر یک راه محافظه کارانه را دنبال میکنید،
چرا یک شانس به خودتان نمیدهید و برای مدتی آن را رها نمیکنید؟
اطراف خود را تغییر دهید، با برنامههای عجیب دوستتان موافقت کنید، به یک سفر دور بروید. جمعهای متفاوتی را پیدا کنید و بفهمید که کجا مناسب شماست.
به یاد داشته باشید که اهداف بلند مدت واقعی این است که : زمانی که بمیرید، نمیتوانید هیچ چیزی همراه خودتان ببرید. پس بهتر است تا زمانی که زندگی میکنید، به جای این که راکد بمانید و اندوخته جمع کنید، وقت خود را صرف تجربه کردن کنید.
به یاد داشته باشید که در حقیقت، مشکلات برای شما مفید هستند. شاید فکر کنید که امکان ندارد هیچ مشکلی، مفید باشد، اما زمانی که به یک مشکل برمیخورید، شما این فرصت را دارید که اوضاع را بهتر کنید ( راه حلش را در این مقاله بخوانید). همدلی و توصیف درستی از مشکل، بخشهای جدایی ناپذیر از روش تفکر طراحی هستند.
حقیقت این است که همهی ما مشکلات حل نشدهای در زندگی داریم. شرایط یا افرادی هستند که در زندگی شخصی یا حرفهای ما را آزار میدهند. وقتی که متوجه شدید مشکلتان چیست، راه حلهای (بالقوه یا ایده) زیادی به ذهنتان میرسد و بعد یک نمونهی اولیه از مسیر راه را برای رسیدن به موفقیت میسازید.
نمونهی اولیه، یک الگو یا مدل است که ثابت میکند ایدهی شما به عنوان راه حل قابل اعتماد است و کار میکند. از نمونهی اولیهتان مانند بالنهای آزمایشی استفاده کنید تا واکنش مردم در مورد ایدهتان را اندازهگیری کنید.
نمونههای اولیه میتوانند اشکال مختلفی داشته باشند:
- – اشیاء یا اجسام فیزیکی
- – گفت و گو با کاربران بالقوه
- – پیش نویسهای نوشته شده
- – فیلم یا متن کوتاه
لازم نیست که نمونهی اولیه مانند راه حل اصلی به خوبی کار کند، بلکه میتواند یکی از جنبههای کلی آن را تأیید کند. از نمونهی اولیهتان به عنوان وسیلهای برای جمعآوری اطلاعات دنیای واقعی استفاده کنید.
دفعهی بعدی که از شما خواسته شد کاری انجام دهید، زمان زیادی روی فکر کردن برای شروع نگذارید. به راحتی شروع کنید. این کار را با گرفتن اولین ایدهای که به ذهنتان میرسد انجام دهید و از آن یک نمونهی اولیه(حتی غیر واقعی) بسازید. سپس به این فکر کنید که از آن چیزی آموختهاید. اگر به اندازهی کافی شجاع هستید، آن را روی افرادی امتحان کنید و نظر آنها را بپرسید.
با نمونههای اولیه همزمان که روی روند طراحی کار میکنید در قالبهای زیر تکامل پیدا میکنند:
مفهومی:
اولین نمونههای اولیه، تصور یا درکی هستند که به طور طبیعی در آزمایش ایدههای اولیه یا ایدههایی که درون شرایطی که راه حل باید داشته باشد، قرار دارد. در اینجا شما برای الهام دادن به مفهومی، نمونه سازی میکنید.
امکان پذیری:
مرحلهی دوم جایی است که راه حل را تکامل میبخشید، آنها را دقیقاً تنظیم میکنید و راههای مشخصی برای ارتقاء آن پیدا میکنید. امکان پذیری نمونههای اولیه در این مرحله استفاده میشود.
عملی:
مرحله نهایی جایی است که شما مطمئن میشوید که راه حل همانطور که انتظار میرفت کار میکند و آن را بر اساس اولویتهای مشتری اصلاح میکنید. این جا جایی است که شما از یک نمونهی اولیهی توسعه یافته و کاربردی استفاده میکنید که به محصول نهایی شما خیلی نزدیک است.
اگر تصمیم بگیرید که دلیل یک اتفاق باشید به جای اینکه صبر کنید تا شخص دیگری کاری را انجام دهید یا شرایط مناسب پیدا شوند، دست آوردهای بیشتری خواهید داشت. به جای اینکه به گفتهی دیگران تکیه کنید، خودتان را متعهد کنید تا چیزهایی را امتحان کنید و ببینید چه اتفاقی میافتد.
به این معنی است که تمام مسئولیت کاری که قصد انجامش را دارید بر عهده بگیرید. به جای اینکه تنها یک وسیله باشید که نیروهای خارجی روی آن تأثیر میگذارند، خودتان کار را به دست بگیرید. به جای اینکه تماشاچی منفعل باشید، تصمیم بگیرید که در صندلی راننده بنشینید و انتخابهایی کنید که آیندهی شما را تغییر دهد.
در همین زمینه بیشتر بخوانید:
خیلی خوب بود مرسی
سلام عالی بود
میشه در مورد اینکه چگونه افرادی که از ما بهتر هستند را برای شروع کار به تیم خود اضافه کنیم؟
با سلام خدمت شما
مقالات شما عالی هستند
فقط اگه ممکنه قابلیت دانلود داشته باشند
همیشه امکان آنلاین بودن برام وجود نداره
VAghean Halamo Khub Kard Tashakor Babate Ghalame Por Maanaye Nevisande..