سمهای ذهنی و افکار منفیتان را اینگونه کاملا پاک کنید! قسمت چهارم: سختگیر بودن به خود
برخی از افراد بسیار تمایل دارند تا نسبت به دیگران سهلگیر اما نسبت به خودشان بسیار سختگیر باشند. افراد زیادی هستند که میگویند«من هرگز همانطور که با دیگران رفتار میکنم، با خودم رفتار نمیکنم». مشکل این افراد دشمنی بیجهت با خود است.
اما موارد خفیفتری نیز وجود دارد – یعنی اشخاصی که نسبت به دیگران هیچ گونه سختگیری و رفتار نامهربانانه را روا نمیدانند اما نسبت به خودشان بدترین رفتارها را جایز میدانند. آنها خبر ندارند بیشتر اشخاصی که رفتارهایی همچون ناشکیبایی، بیتحملی، انتقاد، محکوم سازی، بیانصافی یا تعصب را میبینند، چنین رفتارهایی را نسبت به هیچکس نمیپسندند.
برخی از این افراد از این گونه جملات نیز استفاده میکنند«من دوست ندارم ببینم با کسی از سر خشونت رفتار میشود و هیچ فرقی نمیکند که ببینم طرف این بدرفتاری را با دیگران میکند یا با خودش».
دکتر لازاروس میگوید:
ما از بیمارانمان میخواهیم درگیر خودآزاری شوند و به دقت تحقیرهایی را که به خودشان نسبت میدهند، در طی یکی دو هفته ثبت کنند، ما به آنها میگوییم:«این عمل فرصت خوبی به شما میدهد تا ببینید چه کاری با خودتان میکنید». اما برخی اشخاص که در حد افراط هفتهها از خودشان انتقاد میکنند، هفتهها دفترچه را با خودشان این ور و آن ور میبرند، اما هیچ یادداشتی نمیکنند. آنها به قدری به توصیفات منفی از خود عادت کردهاند که از آنچه میگویند آگاه نیستند و هیچ چیز غیرمعمولی در آنها نمیبینند.
بیمارانی که خودشان را تحقیر میکنند، به ما میگویند که هیچ توجهی به اظهارات منفی خود در یکی دو هفتهی اخیر نداشتهاند. به طور نمونه، ما در طول سی دقیقهی بعد بیشتر از یک دو جین تحقیر و سرزنش را مشخص میکنیم. وقتی آنها را متوجه برخی از آنها میکنیم، اغلب میشنویم:«اینها، اظهارات منفی نیستند. آنها واقعیت هستند».
کمالگرایان بیشتر از خیلیها درگیر مستعد افتادن در این دام هستند. آنها خودشان را احمق مینامند چون نمیتوانند به برخی معیارهای باورنکردنی و عجیب و غریبی که برای خودشان تعیین کردهاند، برسند. آنها خودشان را «چاق» یا «زشت» مینامند، چون شبیه مانکنهای حرفهای به نظر نمیرسند.
آیا شما خودتان را در تعمیمگراییهایی همچون«من احمقی تمام عیار به نظر میرسم!»، «هیچ کاری را نمیتوانم انجام دهم»، «کودن هستم!»، یا «من شایستهی چیزهای خوب نیستم!» میبینید؟
تحقیرهای منفی و انتقاد از خود، اغلب به هیجانات منفی و نتایج ناگوار منجر میشود. اگر پیوسته به خودتان سخت میگیرید، نیاز دارید آگاه شوید که هر کسی جایزالخطا است و به شدت تلاش کنید تا خودتان را تحمل کنید و بپذیرید. این بدین معنا نیست که سبک زندگی راحت طلبانه سودمند است و باید گسترش یابد.
از افراطگرایی اجتناب کنید. اما اگر نسبت به خودتان خیلی سختگیر هستید، اگر اغلب خودتان را بیارزش و تحقیر میکنید، احتمالش هست که بیجهت ناراحت شوید. در عوض، این فلسفهی باستانی عبری را که میگوید:«اگر به خودم توجه نکنم، چه کسی به من توجه خواهد کرد؟»، به خاطر آورید.
اگر از خرد کردن خودتان، ناسزاها و کلمات منفی برای تنبیه خودتان به دلیل رفتاری غلط و یا اشتباهی کوچک و بزرگ استفاده میکنید، باید بگوییم که مسیر اشتباهی را در حال طی کردن هستید. این کارها نه تنها به موفقیت شما کمک نمیکند بلکه اعتماد به نفستان را از شما خواهد گرفت.
[bs-quote quote=”تا آنجا که میتوانید منبع حال نامناسب خود را پیدا کنید و آن را رفع کنید تا به شادی واقعی در زندگی دست یابید. بزرگترین خرسندی، شناخت منبع ناخرسندی است.” style=”style-7″ align=”left” color=”#8224e3″ author_name=”فیودور داستایوفسکی” author_job=”نویسنده بزرگ روسی”][/bs-quote]
یک بار برای همیشه سعی کنید نکات مثبت خود را ببینید. اینقدر سختگیر نباشید. تمام انسانهایی که بر روی این کرهی خاکی زندگی میکنند ویژگیهای مثبت فوقالعادهای دارند، هیچ کس کامل نیست، همانطور که همهی ما نقاط مثبت بسیاری داریم، ممکن است به همان اندازه نیز نکات منفی و ایراداتی نیز داشته باشیم. اما یک بار برای همیشه دیدتان را نسبت به خودتان تغییر دهید.
فقط دیگران نیستند که عالی هستند، شما نیز عالی هستید، فقط دیگران نیستند که زیبا هستند، شما نیز زیبا هستید، فقط دیگران نیستند که صدای خوبی دارند، شما نیز بسیار خوش صدا هستید.
اگر برای اولین بار است که این کار را میکنید، شاید سخت باشد ولی برای بار دوم ویژگیهای مثبت شما نمایانتر میشود و شما در نهایت متوجه خواهد شد که ویژگیهای مثبتتان از منفیها، پیشی گرفته است.
مقابله با این فکر:
- * من میتوانم خودم و دیگران را تحمل کنیم.
- * من محدودیتهای معینی دارم که باید آنها را بپذیریم، نه اینکه اظهار تأسف کنم.
- * خوب است که از خودم توقع بیشتری داشته باشم، اما توقعات افراطی اغلب به ناخشنودی و خود پندارهای ضعیف منجر میشود.
- * انتقاد از خود و تحقیر خود، عزت نفس را کاهش میدهد، پذیرفتن و تحمل کردن خود، عزت نفس را بهبود میبخشد.
- * سختگیری نسبت به خودتان خوب است، تنها اگر به تغییر سازنده و خودباوری بیشتری منجر شود.
- * در زندگی، تأیید کردن خود از محکوم کردن خود سودمندتر است.
کوتاه سخن اینکه:
گاهی اوقات آنقدر غرق در زندگی کاری و شخصی خود هستیم که افکار تنها چیزی است که به درست و غلط بودن، مفید و مضر بودن آن توجهی نمیکنیم. وقتی به خود میآییم که میبینیم این ما نیستیم که زندگیمان را کنترل میکنیم، بلکه افکار منفیمان است که این کار را انجام میدهد.
چه خوب است که ما نسبت به آنچه در ذهنمان میگذرد آگاهی داشته باشیم تا بتوانیم افکار سمی را از افکار سالم تفکیک کرده و به موقع با آنها بهترین برخورد را داشته باشیم. فکر انسان قدرت فوقالعاده را دارد، بنابراین مراقب افکارمان باشیم که تمام مسیر زندگیمان را تغییر خواهد داد.
در همین زمینه مقالههای بیشتری بخوانید:
مفیدبود