چگونه اهل عمل باشیم؟ علت ناتمام ماندن کارها و راه حل آن – قسمت اول
همه ما انجام دادن را دوست داریم. لذت تمام کردن کاری که در حال انجامش هستیم شور و حال منحصر به فردی دارد. با این وجود، بسیاری از ما کارهای ناتمام زیادی برای انجام دادن داریم. کتابهای زیادی را نصفه و نیمه به حال خود گذاشتهایم و انجام خیلی از کارها را به زمانی نامعلوم در آینده موکول کردهایم. گویی که در آینده قرار است یک دوجین نیروی کمکی برای انجام کارهای ناتماممان برایمان به صف شوند.
در این مقالهها به سراغ چیزهایی میرویم که مانع از تمام کردن کارهایمان میشوند. آنها را حل میکنیم و راهکارهایی برای افزایش ویژگی عمل گرا بودن ارائه میدهیم.
[bs-quote quote=”خوابیدم و خواب دیدم كه زندگی همان شادی است. بیدار شدم و دیدم كه زندگی یك وظیفه بود. وارد عمل شدم و عجبا كه وظیفه همان شادی بود.” style=”default” align=”center” color=”#424242″ author_name=”رابيندرانات تاگور” author_job=”ادیب هندی” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2019/12/Rabindranath-Tagore.jpg”][/bs-quote]» سیاه چال ایدهها
هر چیزی که در اطراف خود میبینیم از یک مداد ساده گرفته تا آسمان خراشی بلند بالا، یک ایده بوده که به سرانجام رسیده است. داشتن ایدههای عالی کافی نیستند. یک ایده متوسط که به مرحله اجرا رسیده و پرورش یافته باشد، صد در صد بهتر از ایدهای بسیار عالی است که فراموش شده و به سرانجام نرسیده باشد.
تفاوت بین یک آدم موفق و کسی که به دنبال موفقیت است در این است که فرد موفق، عمل میکند اما فردی که به دنبال موفقیت است، میخواهد عمل کند ولی نمیکند. حالا به دنبال پاسخ این پرسش میگردیم که چرا میخواهیم مثل بقیه افراد موفق، کارهایمان را تمام کنیم ولی در عمل نمیشود!
مانع اول: کمال گرایی
در این سری مقاله میخواهیم دو مانع اصلی ناتمام ماندن کارها را بررسی کنیم که مقالهی امروز را به کمالگرایی اختصاص میدهیم. کمال گرایی هم خوب است و هم بد. اصولا هیچ چیز در این دنیا مطلقا خوب یا بد نیست. هر خصلتی، وابسته به نوع استفادهای که از آن میشود میتواند مفید یا مضر باشد. وقتی پای عمل کردن به میان میآید، کمال گرایی روی بدش را به ما نشان میدهد. کمال گرایی به دو شیوه، مانع از عمل کردن میشود:
شیوه اول: خیال خام زمان مناسب
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که برای انجام کاری، بسیار مشتاق هستید اما چون مطمئن نیستید که زمان مناسبش چه وقت از راه میرسد، آن کار را در وضعیت معلق نگه داشتهاید. رسیدن به کمال، فوقالعاده خوشایند است. اما در حقیقت، هیچ چیز ساخته دست بشر، صد در صد کامل نیست.
نگه داشتن کارها در وضعیت معلق یا صبوری کردن تا فرا رسیدن زمان مناسب، به نوعی گول زدن خودمان است. چون زمان مناسب برای انجام کار ما هیچ وقت از راه نمیرسد. به قول دیل کارنگی، بهترین زمان برای انجام کار شما، همین الان است.
شیوه دوم: بی نقص بودن
یکی دیگر از دامهایی کمال گرایی برای ما پهن میکند، عالی تمام کردن کار است. این نوع از کمال گرایی، انسان را به سمت وسواسی پر فشار میکشاند که بیشتر از همه خودمان را آزار میدهد. اجازه بدهید ماجرای خودم در این مورد را برایتان تعریف کنم. این یک تجربه عملی از گیر افتادن در دام کمال گرایی بی نقص بودن است.
یک خانه کامل…
چند سال پیش، درگیر آماده شدن برای آزمون اسکیس ارشد بودم. من سفت و سخت تلاش میکردم تا بهترین نمره را در این آزمون بیاورم. در این فکر بودم که با ارائه یک طرح فوقالعاده عالی و بکر، داوران را تحت تاثیر قرار بدهم. بنابراین، یک باکس برگه A3 را بغل دستم گذاشته بودم و روز و شب مشغول طرح زدن بودم.
از نظر استادم، طرحهایی که میکشیدم، خلاقانه و حرفهای بودند اما یک مشکل بزرگ داشتند و آن زمانشان بود. زمان تقریبی کل آزمون، چیزی حدود 4 ساعت بود که ما باید در این مدت، یک پروژه را تمام شده تحویل میدادیم. اما طرحهایی که من قبل از آزمون میزدم، یک روز کامل طول میکشیدند. این تفاوت زمانی من را بسیار نگران کرده بود. چون من در طول 4 ساعت نمیتوانستم طرحم را به صورت کامل ارائه دهم و این یعنی تمام زحماتم بر باد میرفت.
من تلاش میکردم تا این فاصله زمانی را کاهش دهم اما موفق نمیشدم. اگر آن زمان میدانستم که برای موفق بودن نیازی نیست که کامل باشیم، آن قدر خودم را تحت فشار و آن حجم عظیم از استرس قرار نمیدادم. درست 3 هفته قبل از آزمون بود که برای نشان دادن طرحهایم به دفتر استادم رفتم.
همان طور که طرحهایم را ورق میزد به من گفت: «بهاری، میدونی بزرگترین مشکل تو چیه؟ » گفتم: «نه استاد» گفت: «تو دنبال این هستی که نهایت کمال و حداقل خطا رو داشته باشی و همین باعث شده که این همه دچار دردسر بشی. به جای اینکه به دنبال ایدههای بکر و جزئیات باشی به دنبال تمام کردن باش. یک ایده عالی اما نا تمام به یک ایده متوسط اما کامل شده میبازه!»
در راه خوابگاه به طرحهایم دوباره نگاه کردم. سعی کردن از دید استادم به آنها نگاه کنم. در کمال تعجب فهمیدم که خیلی از کارهایی که روی طرحها انجام میدادم ضروری نبودند و فقط زمان را از چنگ من در میآوردند. این ماجرا باعث شد که فلسفه کاری خودم را به این تغییر بدهم که:
«یک ایده ساده را بگیر،
اطلاعات لازم برای انجامش را به دست بیار،
آن را تمام کن و بهتر شدنش را به اشتراک بگذار»
من هنوز هم از این فلسفه استفاده میکنم. هر بار که کارمندانم برای نشان دادن عیب و ایرادهای کار تمام شده پیش من میآیند، به آنها میگویم: نظر شما برای بهتر شدن آن چیست؟ بیایید با هم آن را بهتر کنیم.
» اصلاح کننده باشید
خیلی از چیزها برای پیشرفت، نیازی به کامل بودن ندارند. آنها باید انجام بشوند، بازخورد بگیرند و اگر لازم بود – که حتما لازم است – اصلاح شوند. فلسفه نابود کردن و از نو ساختن، باعث از بین رفتن منابع، انرژی و پایمال کردن روحیه تمام کسانی میشود که برای به سرانجام رسیدن آن محصول یا خدمت، تلاش کردهاند.
اصلاح کنید. دوباره نگاه کنید. همیشه میتوان راهی برای بهتر انجام دادن کارهای تمام شده پیدا کرد. در قسمت بعد به ادامه این موضوع میپردازیم و از چیزهایی که مانع از تمام کردن کارهایمان میشوند، بیشتر با هم صحبت میکنیم.
قسمت دوم به زودی منتشر میشود
توصیه میکنم برای غلبه کامل بر مشکل کمالگرایی
مجموعه مقالهی نعمتی به نام کامل نبودن را مطالعه کنید.
good❤
سلام عالی بود بی صبرانه در انتظار قسمت دومش هستم…
سلام:
مطلب عالیای بود.
اما مشکل اینه من نمیدونم از کجا شروع کنم تا کمالگرایی رو کاهش بدم. شاید باید برای خودم یه چالش بسازم!
ممنون از مطلب مفیدتون
سلام دوستان ،من تقریبا همه این مشکلات رو دارم و امروز تونستم ریشه یابی کنم و یکی از عوامل باز دارنده از انجام کارهام رو کمال گرایی بدونم
ممنونم
خانم بهاری عزیز مثل همیشه عالی بودین و استفاده کردم ، ممنون از اینکه دانسته ها و تجربیات کاربردیتون رو به اشتراک میذارین و خداقوت (:
واقعا عالیییی و موثر بود…
باید چندین بار متنو خوند تا مفهومشو درک کنیم…
سپاسگزارم چون باعث شد تکونی بخودم بدم…
سلام دوست عزیز، آقای سیاوش رازیان
بسیار سپاسگزارم که زمان گرانبهاتون رو گذاشتید و این مقاله رو مطالعه کردید.
خوشحالم که براتون مفید بوده.
سرسبز باشید^^
مترجم هم مترجمای قدیم!
یه ایراد بزرگی که در اکثر کتب افتاده و میوفته در تمام زمینه ها، ترجمه خشک و خالی متونه، متن به زبان خارجی در واقع باید معادل سازی بشه نه ترجمه!
یکیش همین کمال گرایی!
کمال گرایی یه چیزعالی و لازمه، چیزی که باعث میشه دنبال دانش بیشتر، چیزای بهتر و خوب باشیم و به چیزای حقیر و کم منفعت قانع نباشیم… چیزی که باعث میشه خسته نشیم و بریم جلو!
اما اگر مقصود شما Perfectionism هستش که چیز بدیه و دردسرساز، بهش میگن “کامل گرایی” نگاه صفر یا صد! یا همه یا هیچ!
این کامل گراییه نه کمال گرایی…
🙂
کلمه ای که در متون روانشناسی رایج هست و همه اساتید مطرح می کنند همین کمال گرایی هست با عنوان کمال گرایی مثبت و کمال گرایی منفی
این ترجمه کامل گرایی که شما عنوان کردید خیلی ملموس نیست و بیشتر مخاطب رو دچار کژفهمی میکنه!
اتفاقا از قدیم واژه Perfectionism به کمالگرایی ترجمه شده و این معنایابی کار مترجمان امروزی نیست. کاملگرایی ترجمه واژه Perfectism است که هنوز باب نشده است.
سلام دوست گرامی، آقای SAM
بسیار سپاسگزارم که زمان گرانبهاتون رو گذاشتید و این مقاله رو با دقت مطالعه کردید. نقد شما به درک من از مفهوم کمال گرایی رو مطالعه کردم. چون این ایهام رو در نظر شما احساس کردم باید بگم که مقاله ای که مطالعه کردید، ترجمه نیست. اما من هم مثل بیشتر افرادی که مطالعه میکنن، از منابع ترجمه شده فارسی برای افزایش اطلاعاتم استفاده میکنم.
از نظر من – که کاملا شخصیه و به تجربه ها و مطالعاتم برمیگرده – مشکل من، ما و جامعه مون، در قالب واژه های کامل و کمال نمیگنجه. درگیر شدن با ترجمه این واژه، چیزی به ما اضافه یا کم نمیکنه. باید به جای پرداختن به این موضوع، به دنبال اصلاح تاثیر این مفهوم و میل اشتباه به 100 درصد عالی انجام دادن چیزها و رها کردن چیزهایی که در این قالب قرار نمیگیرن باشیم.
درسته که صنعت ترجمه نیاز به خانه تکانی داره. شکی در این نیست. اما بسیار خوشحالتر میشدم اگر نظر یا پینشهادی برای برطرف کردن این مشکل ارائه میکردید. در ضمن، صمیمانه پیشنهاد میکنم با این دانشی که از علم ترجمه دارید، دست به کار بشید و کاری برای این صنعت بکنید. شاید با تلاش شما، ما هم بتونیم از ترجمه کتاب های عالی به خوبی استفاده کنیم.
شاد، پیروز و سرسبز باشید^^
درودبر شما
بسیار عالی بود
هر قدر مقاله های شما از سمت تئوری به سمت عمل پیش میره اشتیاق شنونده هم صد چندان خواهد شد.
سپاس
سلام دوست عزیز آقای حمیدرضا اسحاقی
بسیار سپاسگزارم که زمان گرانبهاتون رو گذاشتید و این مقاله رو مطالعه کردید.
صد البته، حق با شماست.
سرسبز باشید^^
بسیار عالی
سپاس و سرسبز باشید^^
ممنون.نکته ظریفی بود.خیلی وقتها کمال گرایی دست و پای ادم رو میبنده.ولی نباید این نکته هم فراموش بشه که هر چیزی در دنیا پیشرفت کرده به خاطر اهمیت دادن به جزئیات بوده
سلام دوست عزیز، آقای هادی زعیمباشی
سپاسگزارم که زمان گرانبهاتون رو گذاشتید و این مقاله رو مطالعه کردید.
به نظر من، بین اهمیت دادن به جزئیات و کمال گرایی فاصله زیادی وجود داره. ولی نظر شما همچنان محترمه.
سرسبز باشید^^
سلام جناب سینانی
ممنون از مقاله خوبتون
همزمانی جالبی بود درست بموقعدستم رسید
من همیشه و همیشه به خاطر کمال گرایی و کمال طلبی و عالیییی انجام دادن خیلی از کارها انجام ندادم اصلا
ممنون از شما
واقعا مطلب کاربردی ای بود ممنونم
سلام دوست عزیز، بانو Elnaz
سپاسگزارم که زمان گرانبهاتون رو گذاشتید و این مقاله رو مطالعه کردید.
سرسبز باشید^^
مطلب بسیار کاربردی و قابل درکی بود
به نظر من این مطالبی که در این سایت مطرح میشه رو فقط نیمی از آن را در مدرسه به ما آموزش میدادند خیلی از مسائل کشور حل بود. به جناب آقای سینانی پیشنهاد می کنم با وجود داشتن دوستایی که در این سایت همراهشان هستند یک مدرسه موفقیت بزنند تا ایرانی آگاه و پیشرفته را تا 10 سال آینده شاهدش باشیم
سلام
خیلی عالی بود این مسئله رو دقیقا خودم هم دارم کمال گرایی بخاطر همین بعد از سالها کار کردن حتی یک کار تمام شده برای خودم ندارم یا کاری که بتوانم در مواقع لزوم تبدیل به پولش کنم همین دیشب یک کار را بخاطر اینکه یک ایراد کوچک داشت میخواستم پاره کنم ولی خوب شد این کار را نکردم
من فقط کارهایی رو تمام کرده ام و تحویل داده ام که سفارش مشتری بودن و مجبور بودم که انها را تمام کنم
ولی پس از خواندن این مقاله متوجه این ایراد بزرگ در زندگی ام شدم
سلام دوست عزیز، آقای محسن کاشانی
سپاسگزارم که زمان گرانبهاتون رو گذاشتید و این مقاله رو مطالعه کردید.
بسیار خوشحال شدم که این نوشته ها تونست بهتون کمک کنه. هیچ شادی بالاتر از این نیست. بسیار سپاسگزارم.
سرسبز باشید^^