روش حذف «من نمیتوانمها» به طور کامل از زندگی
تمرینها و روشهای زیر برای قدرت دادن به شما به منظور تبدیل پیامهای «من نمیتوانمها» به «من میتوانمها» طراحی شده است. آنها یاریتان میدهند تا:
- 1- «من نمیتوانمها»یی که شما را عقب نگه داشتهاند، تشخیص دهید.
- 2- تصمیم بگیرید کدام یک را حذف کنید.
- 3- تصمیم بگیرید برای تبدیل آنها به «من میتوانم» چه کاری میتوانید انجام دهید.
- 4- در حذف «من نمیتوانمها» پیشرفت خود را ردیابی کنید.
- 5- تفکر «من میتوانم» را به بخش همیشگی زندگی خود تبدیل کنید.
چگونگی استفاده از این روشها به شرح زیر است:
1- کشف «من نمیتوانمها» و تجسم «من میتوانمها»(زمان:7-15 دقیقه)
قبل از شروع این قسمت میخواهم در یک مقالهی جدا به اهمیت نوشتن پی ببرید و اینجا میتوانید بخوانید
برای رها شدن از شر «من نمیتوانمها» باید ابتدا از آنها آگاه شوید و تصمیم بگیرید از شر کدام یک خلاص شوید. این تمرین کمکتان میکند این آگاهی را به دست آورید و اولویتهای خود را برای تغییر این «نمیتوانمها» به «میتوانمها» تعیین کنید.
یک ورق کاغذ سفید و مدادی تهیه کنید، سپس چشمانتان را ببندید و آرام بگیرید.
اکنون، با تماشای پردهی نمایش ذهنتان، از خود بپرسید «به نظرم چه کاری را نمیتوانم انجام دهم که دوست دارم به انجام برسانم»؟ سپس به قدرت تجسم خود میدان دهید و توجه کنید چه چیزی پدیدار میشود.
همچنان که هر یک از «نمیتوانم»ها را کشف میکنید، آن را در زیر ستونی با این عنوان «چیزی که نمیتوانم انجام دهم، ولی میخواهم به انجام رسانم» بنویسید. در حدود دو تا سه دقیقه به «نمیتوانمها»ی خود گوش سپارید.
سپس از خود بپرسید«اگر میتوانستم، چه کاری دوست داشتم انجام دهم»؟ بار دیگر به تجسم خود میدان بدهید و آنچه را پدیدار میشود در زیر ستون مناسب آن بنویسید. شاید پی ببرید بعضی از پاسخها شبیه هستند، ولی با مطرح کردن پرسش بدین ترتیب، شاید پاسخهای جدیدی بشنوید. برای انجام دادن این کار دو تا سه دقیقه وقت صرف کنید.
اکنون به فهرست خود برگردید و آن «من نمیتوانمها» و «دوست دارمها» را در مقیاس1(بالاترین اولویت) تا 5 (پایینترین اولویت) و بر حسب درجهی اهمیت تغییر دادن آنها برای شما، ارزیابی کنید. حال میتوانید «من نمیتوانمها»یی را برگزینید که برای چیره شدن بر آن، اول میخواهید دست به اقدام بزنید.
»» دلیل تسلیمهای شما فقط ۱۴ چیز است؟ این لیست را بخوانید.
2- تعیین آنچه شما را عقب نگه میدارد(زمان 5-10 دقیقه)
پس از شناسایی «نمیتوانمها»یی که میخواهید روی آنها کار کنید، گام بعدی تصمیم گرفتن در این مورد است که برای تبدیل آنها به «میتوانمها» چه کار میتوانید انجام دهید. چه مقاومتها یا ترسهایی مانع پیشرفت شماست؟ برای چیره شدن بر هر مقاومتی چه گامهای عملی ممکن است بتوانید بردارید؟ چه کاری امکان دارد انجام دهید که ثابت کنید میتوانید؟ اکنون به چه اقدامهایی بایستی دست بزنید؟
بار دیگر چشمان خود را ببندید و آرام بگیرید. پس از آن بر روی آن «من نمیتوانم» که انتخاب کردهاید به «من میتوانم» تبدیل کنید متمرکز شوید و سؤالهای زیر را بپرسید:«چه مقاومتها یا ترسهایی مرا عقب نگه میدارد»؟ «چرا احساس میکنم نمیتوانم این کار را انجام دهم؟» اجازه دهید پاسخها به ذهنتان برسد و آنها را بنویسید.
پس از آنکه پاسخها متوقف شد، بپرسید: «آیا مقاومتها یا ترسهای دیگری وجود دارد که ممکن است از آنها بترسم»؟ آیا چیزی هست که توجه نکردهام یا نمیخواهم توجه کنم؟»
بار دیگر اجازه دهید پاسخها پدیدار شوند و آنها را یادداشت کنید.
اکنون که هر مقاومت یا ترس را فهرست کردهاید، از خودتان بپرسید چه کار ممکن بود انجام دهید تا بر آنها چیره شوید و «نمیتوانم» را به «میتوانم» تبدیل کنید. این بار ببینید وقتی چشمانتان بسته است و در حالت پذیرا هستید، چه فکرهایی به ذهنتان میرسد و سپس با چشمان باز و در حالتی فعالتر، سیالسازی ذهن را امتحان کنید.
بار دیگر، آنچه را ممکن است انجام دهید، یادداشت کنید.
برای مثال، فرض کنیم از حرف زدن میترسید، فهرست مقاومتها و ترسهایتان و فهرست آنچه میبایست انجام دهید، امکان دارد چیزی شبیه این باشد:
مقاومتها و ترسها – احمق به نظر رسیدن – فراموش کردن آنچه میخواهیم بگوییم – به اندازهی کافی خوب نبودن – دستپاچه بودن – کسالتآور بودن
پس از آن، با شناسایی کردن چیزهایی که ممکن است دوست داشته باشید انجام دهید، به فهرست مراجعه کنید و آنها را از 1 (بالاترین اولویت) تا 5(پایینترین اولویت) ارزیابی کنید تا نشان دهد چه چیزی را بیشتر از همه دوست دارید اکنون تمرین کنید. سپس، در طی یکی دو روز بعد، انجام دادن آن را شروع کنید.
شما در کار کردن روی چیره شدن بر «من نمیتوانمها»ی خاص، میتوانید هر زمان که با تفکر «من نمیتوانم» رو به رو شدید روی آن کار توقف کنید. به عنوان مثال وقتی کسی از شما درخواست انجام دادن کاری را میکند یا زمانی که چیز جدیدی را امتحان میکنید، آیا خود را در حالی مییابید که میگویید«من نمیتوانم»؟ اگر چنین است، از خودتان بپرسید چرا میگویید«نه». آیا دلیلش این است که:
- * به راستی نمیخواهید آن کار را انجام دهید؟
- * ترس یا مقاومتی مانع شماست؟
اگر دلیل شما ترس یا مقاومت است با گفتن «بله، من میتوانم» را امتحان کنید و کاری را که برای رخ دادن آن لازم است انجام دهید. اگر این را به عادت تبدیل کنید، درخواهید یافت که میتوانید همه نوع چیزهای جالب توجه و لذت بخش انجام دهید که در غیر این صورت ممکن بود خود را از تجربهی آن محروم سازید.
بنابراین، هر وقت با هر چیزی جدید یا تهدید کننده رو به رو شدید، توجه کنید که آیا تمایل دارید بگویید «من نمیتوانم» .این اغلب صرفاً واکنشی غیر ارادی به فکر تغییر کردن است. اگر این واکنش معمول شماست، آگاه باشید و پیش از گفتن من نمیتوانم به خودتان، جلوی خود را بگیرید.
حتما بخوانید: رویاهاتو نفروش ; چرا و چگونه باید رویا داشته باشید؟
از خودتان بپرسید آیا به راستی نمیتوانید یا آیا نگرشی کلی شامل مقاومت و ترس مانع پیشرفت شماست. اگر قضیه همین مورد آخری است، فوری نگویید «من نمیتوانم» به جای آن بگویید «من میتوانم» یا «دوست دارم آن را بررسی کنم». سپس، اگر میتوانید و میخواهید آن کار را انجام دهید، بگویید:«من میتوانم».
در همین زمینه بخوانید:
Thank you