عباس برزگر دست فروش روستایی چطور یک کارآفرین میلیاردر شد؟
عباس برزگر کارآفرین برتر ایرانی متولد 1355 ، با تحصیلات پنجم ابتدایی، ساکن روستای بزم، شهرستان بوانات، استان فارس است. وی توانسته به یک کارآفرین و چهرهی برتر در گردشگری ایران تبدیل شود.
اما چگونه؟
عباس برزگر میگوید:
«اگر به سالها قبل برگردم دیگر به امید بانک و دولت نمینشینم! وقتهایی که برای گرفتن وام از بانک گذاشتم را دیگر هدر نمیدهم».
کارآفرین میلیاردی صنعت گردشگری ایران کارش را از دست فروشی و درآمد روزانه 3 هزار تومان شروع کرده است.او تنها 43 سال دارد و درآمدزایی چشمگیرش با یک اتفاق معجزه آسا استارت خورده است. عباس برزگر ساکن روستای بزم در استان فارس است.
روستایی که نه چندان حاصلخیز است و نه جاذبهی خاصی دارد، اما با موقعیت شناسی درست این جوان روستایی توانسته در کتاب راهنمای گردشگری یونسکو،عنوان شگفت انگیزترین تجربهی گردشگری ایران را از آن خود کند.
قصهی زندگی عباس برزگر بیشتر از آنکه به واقعیت شباهت داشته باشد به فیلم و افسانه میماند.
در یک شب بارانی و تاریک،اتفاقی رخ میدهد که درآمدش را به بیش از چند میلیون تومان در روز میرساند.
عباس برزگر که روزی در انشای دوران کودکیاش نوشته بود دوست دارد در آینده شغل پادشاهی داشته باشد و مورد تمسخر همکلاسیهایش قرار گرفته بود حالا در روستای بزم استان فارس از طریق گردشگری برای خودش پادشاهی شده است.
همچنین چندی پیش گروهی از هالیوود به محل سکونتش آمدند و قرارداد ساخت فیلمی بر اساس زندگیاش را با او به امضا رساندند.این فیلم هم اکنون در حال ساخت است و چندی دیگر در سینماهای جهان اکران خواهد شد.
» از خانهی 80 متری به کسب و کار 27 هکتاری:
عباس برزگر میگوید: ایدهی شکلگیری دهکدهی گردشگری اتفاقی شکل گرفت.از صفر شروع کردم. تا 16-15 سال پیش در شهر شیراز دست فروشی میکردم.از ترس شهرداری و سد معبر به روستای بزم پناه آوردم و سوپر مارکت کوچکی راه اندازی کردم.
آن موقع درآمدم روزی 1000 تومان بود.خواست خدا بود که شبی باران شدیدی گرفت،دو مسافر آلمانی که اصلاً قرار نبود در ده ما اقامت کنند، در مسیر به کرمان در باران گیر میکنند.نیاز به کمک داشتند، به سراغ من آمدند.
من به خانه دعوتشان کردم. شامی که در خور دو مهمان خارجی و غریبه باشد نداشتیم و مجبور شدم همان سفرهی فقیرانهی خودم را برایشان پهن کنم و همان دم پختک گوجه فرنگی که همسرم برای خودمان پخته بود،برایشان بیاورم.
بعد هم آنها را به چای آتشی دعوت کردیم و تنها رختخوابهای خانه را برای میهمانان خارجیمان مهیا کردیم و خودمان روی زمین خوابیدیم. اینها بسیار خوششان آمد بعد رفتند و تعریف ما را کردند تا اینکه 5 نفر دیگر آمدند. آن 5 نفر موقع رفتن 200 هزار تومان به من دادند. 200 هزار تومان معادل 200 روز درآمد من در آن سوپر مارکت بود.
عباس برزگر گفت که به ذهنم رسید که میشود از این راه پول درآورد.وقتی اولین بار موقعی که آن پنج نفر توریست از من خواستند که آنها را در دِه بگردانم و اطراف را نشانشان بدهم، فکر میکردم مردمان جوان و خوش ظاهر و خانههای نوساز، جاذبهی توریستیاند و از این که خانهی عادی روستایی را نشانشان بدهم خجالت میکشیدم و فکر میکردم آبروی کشورم میرود.
عباس برزگر میگوید: به خاطر دارم روزهایی که برای مهمانان خارجی بهترین میوهها را میخریدم، اما وقتی میرفتیم خانههای روستاییان تا قالیبافی را نشانشان بدهیم،وقتی در آنجا یک خیار محلی و کج و کوله میدیدند با کیف میخوردند و به به و چهچه میکردند. به مرور فهمیدم که این محصولات برای آنها ارگانیک است و گردشگران خارجی آنها را خیلی دوست دارند.
امروز تمام صبحانه و غذایی که برای توریستها آماده میکنیم از محصولات خودمانی یا ارگانیک مزرعهی خودمان است.
عباس برزگر میگوید: بله زمانی درامد ناچیزی داشتم. الان تا شبی 10 میلیون و حتی 30 میلیون هم درآمد دارم ولی یک شبه به آن نرسیدم. خیلیها به من خندیدند و بی محلی کردند. حتی به دلیل نداشتن سواد به من پروانهی گردشگری نمیدادند.خلاصه کار همینطور گسترش پیدا کرد و با پولی که درآمد، زمینهای اطراف را خریدم و کم کم آن خانهی کوچک 80 متری به حدود 27 هکتار افزایش یافته است.
زندگی نامه ابوالفضل جوکار از زبان خودش ; از دستفروشی تا بزرگترین فروشنده کتاب در ایران و کارآفرین نمونه سال
عباس برزگر میگوید: با تجربهای که به دست آوردم متوجه شدم که گردشگران خارجی بیش از هر چیز در مورد شیوههای زندگی ایرانی و تفاوتهای فرهنگیمان کنجکاوند.آنها نیامدهاند که آدمها و زندگی شبیه خودشان را ببینند.آنها بیش از هر چیز مشتاق هستند تا ایرانیهای اصیل را ببینند و عشایر به عنوان یک شیوهی زندگی بکر و دست نخوردهی زندگی ایرانی،برای آنها جذابیت زیادی دارد.بنابراین تور گردشگری عشایر را راه اندازی کردم.
عباس برزگر میگوید که من هیچ گونه تبلیغی نداشتم و فهمیدم منی که سایت ندارم، ایمیل ندارم، برای موفقیت و جذب توریستهای بیشتر فقط یک راه دارم؛ جلب رضایت مشتری. یک مسافر راضی برود تا ده مسافر دیگر بیایند، ده مسافر راضی بروند تا 100 توریست دیگر بیایند. با این روش سالی 8 هزار گردشگر به دهکده میآیند.
عباس برزگر اشاره میکند که امروز بیش از هزاران نفر از بچههای عشایر صنایع دستی درست میکنند و من محصولاتشان را به فروش میرسانم.من خودم را رئیس و صاحب کار آنها نمیدانم، تنها راه درآمدزایی را برای آنها باز کردهام. این معنای واقعی کارآفرینی است.
عباس برزگر میگوید: من خودم اگر به سالهای قبل برگردم دیگر به امید بانک و دولت نمینشینم. وقتهایی که برای گرفتن وام از بانک گذاشتم را دیگر هدر نمیدهم. این وقتها را برای تولید و دامداریام صرف کنم.
عباس برزگر در در سال 1395 مشغول آمادهسازی 15 هزار سیاه چادر عشایری شد. او با بزرگان طایفههای قشقایی و بختیاری به توافق رسیده بود تا میهمانان خارجی را در سیاه چادرهایشان بپذیرند و هر خانوادهی عشایری در ازای پذیرایی از میهمانان درصدی از هزینهی اقامت مسافران را دریافت کنند.
تا آخر سال 1395 کار سیاه چادرهای عشایری به وضعیت بسیاری خوبی رسیده بود و باعث شد بیشتر گردشگران خارجی آنها از پیش رزرو کنند. امروز نیز وضعیت سیاه چادرها بسیار خوب است و پذیرای مهمان زیادی است.
حالا شهرت عباس برزگر به اندازهای رسیده است که تمام ظرفیت دهکدهی منحصر به فردش در 365 روز سال تکمیل میشود. یونسکو در کتاب راهنمای گردشگری خود، تور عشایری او را به عنوان شگفتانگیزترین تجربهی گردشگری در ایران معرفی کرده است.
کارشناسان صنعت گردشگری میگویند که اگر او بتواند استانداردهای اقامتگاه خاص و منحصر به فردش را ارتقا دهد به راحتی میتواند درآمدش را به عنوان یکی از گران قیمتترین هتلهای خاورمیانه و جهان افزایش دهد.
عباس برزگر توانست با کارآفرینی منحصر به فرد خود برای بیش از 9 هزار نفر از ساکنان روستای بزم شهرستان بوانات استان فارس اشتغال ایجاد کند و حالا 15 هزار خانوادهی دیگر در درآمد و کسب و کار او شریک میشوند.
عباس برزگر نمونهی یک فرد پُر تلاش، امیدوار و هدفمند است که هر روز بیشتر و بیشتر به فکر پیشرفت خود و کشورش هست و از مسیری که در آن قرار دارد رضایت داشته ولی برای بهترینِ بهترین شدن هر روز تلاشش را از دیروزش بیشتر میکند.
برای این کارآفرین برتر گردشگری آرزوی موفقیت بیشتر و خوشحالی افزونتر را از خداوند مهربان خواستاریم.
۵۰ توصیه بینظیر کارآفرینی از ۵۰ کارآفرین بزرگ دنیا
بنظرم هر چیز را اگر با تمام وجود بخواهیم کائنات زمینه رسیدن به هدف را فراهم میکند.من اتفاقات و پیشرفت زندگی عباس برزگر را به خوبی درک میکنم.بنابراین برای رسیدن به هدفمان باید مثبت فکر کنیم و آن هدف را در ذهنتان پرورش دهیم و برای رسیدن به آن از پایین ترین سطح استارت بزنیم.باور کنید کائنات مسیر رسیدن به هدف اصلی شما را هموار میکند.
جلسه اول چالش من می تونم رو با جان و دل گوش دادم
عالی بود
به سایت سر زدم و این بخش رو انتخاب کردم بخونم
و
نمونه ای که با خوندنش تصمیم گرفتم کمال گراییم رو کنترل کنم و فقط یک قدم کوچیک برای هدفم بردارم
ممنونم
به نظر من عباس برزگر تصویری از سخن خداست .
خود خدا گفته از تو حرکت از من برکت و شکرگذار خدا بودن که شکر نعمت نعمتت افزون کند