علاج واقعی ترسهای رایج : ترس از شکست، پیری، فقر و کنکور
گاهی ترسها آنقدر در ما ریشه میکنند که از یک غریبه به یک دوست تبدیل میشوند. اما این دوست نه چیزی به دانستههای ما اضافه میکند و نه هنگام برداشتن قدمهای مهم به سمت اهدافمان ما را تشویق میکند. او خیانتکاری است که ما را از حرکت باز میدارد.
شاید فکر کنید که در این مقاله قرار است راهکارهایی برای نترسیدن ارائه دهیم. اما باید بگویم که راهی برای نترسیدن وجود ندارد. تنها کاری که در این زمینه میتوانیم انجام دهیم کنترل، محدود کردن و استفاده درست از نیروی ترس است.
همه کسانی که بادی در غبغب میاندازند و میگویند من از هیچ چیز نمیترسم نیز ترس را احساس میکنند؛ حتی بیشتر از شما. تنها تفاوت شما با آنها در این است که این افراد، یاد گرفتند که ترس خود را کنترل کنند. چیزی که تا انتهای این مقاله شما نیز آن را یاد میگیرید.
» ترس از کجا میآید؟
نگرانی، ترس، آشفتگی و وحشت، همگی از تخیل بد و منفی ریشه میگیرند. ما این قدرت را داریم که نیست را به هست تبدیل کنیم. بنابراین وقتی مشکلی را تصور میکنیم آن قدر برایمان واقعی جلوه میکند که احساس نیز وارد عمل میشود. در نتیجه ما از چیزی که نیست و اصلا وجود خارجی ندارد شروع به ترسیدن میکنیم. این نمونه واقعی اقدام علیه خودمان است.
گاهی هم به واسطه یک اتفاق در گذشته به ترسی دچار میشویم. مثلا یکی از ترسهای من به دوران کودکی و ماجرای سقوطم به درون یک گودال پر از آب باز میگردد. شاید این ترس تا آخر عمر با من همراه باشد اما حداقل میدانم چطور آن را کنترل کنم و به شما هم خواهم گفت.
» ترس هم مدلهای گوناگونی دارد
ترس دو مدل دارد که شامل ترس سودمند و ترس زیانبار میشود. ترس سودمند مکانیزمی غیر ارادی است که ما را از خطرهای احتمالی پیرامونمان آگاه میکند و با تاثیرات مستقیمی که روی سیستم بدنمان میگذارد باعث بروز برخی رفتارها و فعال شدن یکسری از تواناییهای جالب در ما میشود که در حالت عادی به فکرمان هم خطور نمیکند در ما وجود داشته باشند. مثلا جا خالی دادن ناگهانی، یکی از مکانیزمهای بسیار جالب ذهن برای دور کردن بدن از موقعیتهای خطرناک است.
درست است که ترس، قدرت فعال کردن تواناییهای نهفته ما را دارد. اما همین ترسیدن میتواند جانمان را به خطر بیندازد. مثلا از شدت ترسیدن ممکن است غش کنیم یا دست و پایمان سست شده و سر جایمان خشکمان بزند.
پس ترسیدن اثری خنثی دارد.
چون به همان اندازه که در لحظه ما را قوی میکند،
در لحظه نیز توان و انرژیمان را از بین میبرد.
گاهی این ترس آنقدر جلو میرود که برایمان به یک زندان با میلههای نامرئی تبدیل میشود. درب زندان باز است اما ما جرات خارج شدن از آن را نداریم. چون بیرون آمدن از زندان و رو به رو شدن با دنیایی که شاید تغییر کرده باشد، به نظرمان دشوار خواهد بود. به همین دلیل دوست داریم با وجود ترسهایمان و تاثیری که روی ما میگذارند زندگی کنیم. میتوان نامش را یک جور همزیستی مسالمتآمیز گذاشت. مثلا ترس از شکست خوردن در هر چیزی (که ← در این مقاله کامل در مورد از بین بردنش توضیح دادیم) ، از تجارت گرفته تا پا گذاشتن در یک مکان جدید و سخن گفتن با افرادی که تا به حال ندیدهایم.
» چگونه ترسیدن را مهار کنیم؟
ترس، خوب است. البته تا زمانی که نیروی تفکر را از ما نگیرد. در واقع باید با تمرین کردن، حد و مرزهایی برای ترسیدن ایجاد کنیم. خب، حالا این پرسش پیش میآید که چگونه میتوان این کار را انجام داد. برای مهار ترس باید سه گام را در نظر بگیرید و روی تقویت مهارتتان برای برداشتن این سه گام تمرکز کنید.
» گام اول: مشخص کنید که به طور دقیق از چه میترسید
گاهی خودمان هم علت واقعی ترسهایمان را نمیدانیم. برای کنترل ترس، باید ریشه آن را پیدا کنیم. اگر نسبت به کشف علت ترسهایمان بی تفاوت باشیم، آن ترس کوچک میتواند در سراسر زندگی ما گسترش پیدا کند. با فهمیدن علت ترسیهایمان میتوانیم آنها را منزوی کنیم. این گام مهم و بزرگی است که شما باید آن را بردارید.
» گام دوم: اقدام کنید
هر ترسی، نتیجه نگرانی بابت یک مشکل است که این مشکل میتواند واقعی یا غیر واقعی باشد. هر مشکلی هم بیش از یک راه حل دارد. پس به دنبال پیدا کردن سادهترین راهحلها برای حل مشکلتان باشید. وقتی مشکلی نباشد، ترسی هم وجود ندارد. به نمونههای زیر توجه کنید:
-
از فقیر شدن میترسم
سیستم مالی خود را تغییر دهید. به دنبال یاد گرفتن مهارتهای مدیریت پول بروید. پس انداز کردن را از همین حالا شروع کنید. به خیلی از خریدهای غیر ضروری «نه» بگویید. مخارج خودتان را همیشه یادداشت کنید یا از آن بهتر، از یک سیستم حسابداری شخصی برای مدیریت واقعی هزینهها و درآمدهایتان استفاده کنید.
-
از پیر شدن میترسم
به وضع سلامت خود اهمیت دهید. ورزش را جدی بگیرید. جسم شما، نتیجه غذایی است که میخورید. غذاهای پر ویتامین و کم کالری را جایگزین فست فوتها و غذاهای چرب کنید. کمتر از شکر استفاده کنید و بیشتر آب بخورید.
-
از کنکور میترسم
هدفتان را مشخص کنید و بر اساس آن درس بخوانید. برنامه ریزی را بسیار جدی بگیرید. هر سال هزاران نفر در کنکور قبول میشوند. آنها توانستند پس شما هم میتوانید.
اگر در این راه هم با کمبود انگیزه مواجه شدید لیست انگیزشیترین جملات برای کنکوریها را بخوانید که برای شما آماده کردهایم
درست مثل نمونههای بالا و حتی سادهتر از اینها با ترسهایتان برخورد کنید. یک سوال ساده بپرسید و یک پاسخ ساده به آن بدهید.
» گام سوم: تردید نکنید
بررسی زیاد یک موقعیت باعث میشود شما زمان زیادی را از دست بدهید. موقع انجام دادن، قاطع باشید و به نتیجه فکر نکنید. فقط به انجام درست آن کار فکر کنید. یادتان باشد. اقدام کردن باعث از بین رفتن ترس میشود
» ماندن یا رفتن، مساله این است!
هرگز با خودتان فکر نکنید که داشتن یک ترس در زندگی میتواند شما را ضعیف کند. ترسها از خودشان قدرتی ندارند. این ما هستیم که آنها را بزرگ میکنیم. فرار کردن از ترسهایمان فقط باعث بلندتر شدن سایه آنها میشود و این توهم را در ما ایجاد میکند که آن چیز واقعا ترسناک است.
شاید پشت آن سایه ترسناک، تنها یک عروسک کوچک پنهان شده باشد. تنها کسی میتواند چهره واقعی ترس را ببیند که به جای گریختن، بایستد، مستقیم در چشمهایش نگاه کند و به آن غول کاغذی کوچک بفهماند آنقدرها هم که فکر میکند بزرگ و خوفناک نیست!
دفعه بعد که ترس بزرگ یا کوچکی را تجربه کردید خود را کنترل کنید. آن گاه به دنبال جوابی برای این پرسش بگردید:
چه اقدامی میتوانم انجام دهم تا بر این ترس غلبه کنم؟
از ترستان عبور کنید و اقدام لازم را انجام دهید.
در همین زمینه بخوانید:
مچکرم عزیز من
واقعاً عالی بود
تا وقتی به ترسمون غلبه نکنیم هیچوقت موفق نمیشیم ترس رو شکست بدیم
این ترس است که حد و مرز ها را به وجود می آورد ؛ دُرست ترین جمله ای که تا به حال در عمرم شنیدم .