برای همیشه با تنبلی خداحافظی کن – ۲۷ راهکار باورنکردنی برای مبارزه با تنبلی
تکنیک اول:
از تنبلی تان استفاده کنید!
همه آدم ها از انجام یک سری کارها طفره می روند. یکسری از آنها از کارهایی طفره می روند که شاید زیاد باشد، اما آن قدر تاثیر گذار نیست، در حالی که دیگران از کارهایی طفره می روند که کوچک است ولی تاثیرات بزرگی دارد. مثلا روشن کردن کولر فقط با فشردن دکمه انجام می شود اما آسایش زیادی به مهمانان می دهد. استفاده از تنبلی یعنی همین! جارو زدن را به تعویق بیاندازید و بجای آن، کولر را روشن کنید!
برای استفاده از این روش هدفی که دارید را به چند کار تقسیم کنید. بعد نتایج هر کدام را یادداشت کنید. حالا از خودتان سوال کنید اگر فقط یکی از این کار ها را بتوانم انجام دهم، کدام را انجام می دهم که به هدفم نزدیک شوم؟
کاری را انتخاب کنید که بیشترین تاثیر را دارد و بقیه را به تعویق بیندازید.
تکنیک دوم:
مشکلات ممکن را پیش بینی کنید.
هر کاری که انجام می دهید، در مسیرتان قطعا موانعی وجود دارد که سرعت شما را کم و انگیزه تان را کاهش می دهند. بنابراین بهتر است این موانع را از قبل پیش بینی کنید.
از خودتان بپرسید کدام اتفاقات پیش بینی نشده می تواند باعث شود که نتوانم به موقع و طبق برنامه به کارم برسم؟
وقتی چند عامل را شناسایی کردید، آن موردی که بیشترین تاثیر را دارند انتخاب کنید و سراغ رفع کردن همان بروید.
تکنیک سوم:
کارها را به قدم های کوچک تقسیم کنید
یکی دیگر از علت های تنبلی این است که وقتی یک انگیزه خوب به شما دست می دهد و به سراغ کارهایتان می روید، این قدر کارتان بزرگ به نظر می رسد که به کل ناامید می شوید.
بنابراين،
کاری که باید انجام دهید را مشخص کنید.
هر کاری از چند مرحله تشکیل شده.
همه آنها را روی کاغذ بنویسد.
حالا قدمی که می خواهید با آن شروع کنید انتخاب کنید( برای اینکه بدانید از کدام قدم شروع کنید به تکنیک های شش و هفت مراجعه کنید).
به خودتان بگویید: “فقط این یک کار را انجام می دهم، همین، قدم ها و کار های دیگر هیچ اهمیت ندارند، تمام کاری که باید بکنم همین است”
با این کار ذهنتان را روی همان قدم متمرکز می کنید و استرستان از بابت ادامه مسیر هم کم می شود.
تکنیک چهارم:
نیت کنید!
همه مردم اغلب با یک ذهنیت منفعل و ناخودآگاه سراغ کارهایشان می روند. وقتی ذهنیتتان از کارتان جداست، نمی توانید تمرکز کنید و همیشه پرش ذهنی دارید.
این کم کم شما را به تنبلی و پشت گوش انداختن کارتان ترغیب می کند. از این به بعد وقتی می خواهید کارتان را شروع تمام اجزای کارتان را شناسایی و برای خودتان مرور کنید.
حتی با صدای بلند با خودتان حرف بزنید. به خودتان بگویید: “الان می خواهم بنشینم و این کار را انجام بدهم، برای انجام آن باید این کارها را بکنم و احتمالا این قدر از من زمان خواهد گرفت”.
وقتی به کارتان آگاه باشید. با رضایت بیشتر به آن می پردازید. هر لحظه در وسط کارتان که حس کردید حواستان پرت می شود، دوباره همین نیت را تکرار کنید تا تمرکزتان برگردد.
تکنیک پنجم:
با خودتان شرط ببندید!
اگر اهل چالش و هیجان باشید، احتمالا خیلی کارها حوصله سر بر و ناامید کننده هستند. شما رغبتی برای انجام وظایف از پیش تعیین شده و روزمره ندارید. حق دارید، آنها واقعا کسل کننده هستند! اما اگر بتوانید از کارهای ساده برای خودتان چالش بسازید چطور؟ اینطوری حتی کارهای روتین و عادی هم جالب خواهند بود.
یک کار خیلی معمولی را انتخاب کنید. مثلا همان تهیه گزارش. به خودتان بگویید من برای این کار دو ساعت زمان دارم. اما اگر بتوانم آن را در یک ساعت انجام بدهم چه؟ نیم ساعت چطور؟ با خودم شرط می بندم که اگر این کار را در یک ساعت تمام کردم، یک ساندویچ شکلات صبحانه برای خودم می گیرم. اینطوری انگیزه زیادی برای آن کار خواهید داشت و بیشتر ترغیب می شوید که آن را زودتر انجام دهید.
تکنیک ششم:
با سخت ترین کار شروع کنید.
فرض کنید یک تعطیلات عالی داشته اید، حالا اولین روز کاری هفته است و شما انگیزه زیادی برای کار کردن دارید .
اگر این انگیزه را برای کارهای بی اهمیت و کوچک هدر بدهید ضرر میکنید. پس باید به بهترین شکل از آن استفاده کنید.
اگر یک کار درست و حسابی انجام دهید، در ادامه هفته آسوده تر خواهید بود و بخاطر بزرگی کار ها تنبلی نخواهید کرد. وقتی لیست کارهایتان را تهیه کردید، کاری که از همه سخت تر است را مشخص کنید.
مثلا فکر کنید برای انجام آن لازم باشد با 4 نفر صحبت کنید، سه گزارش بخوانید و یک ساعت پشت لب تاپ باشد.
حالا با استفاده از تکنیک های دیگر این آموزش طبق نیازتان، آن را انجام دهید. وقتی این کار را انجام دادید، انگار بار سنگینی از روی دوشتان برداشته شده و این هفته دیگر کار زیادی برای انجام ندارید.
تکنیک هفتم:
با آسان ترین کار شروع کنید!
مگر همین الان نگفتید با سخت ترین کار شروع کن؟! چرا!
اما گفتیم آن برای شرایطی کاربرد دارد که در وضعیت با انگیزه و شادی باشید. وقتی حال و حوصله انجام هیچ کاری را مطلقا ندارید، روش کار آسان بیشتر کمکتان می کند.
تمام کارهایتان را یادداشت کنید. آسان ترین کار را انتخاب کنید. شاید امروز باید با یک نفر صحبت کنید تا یک مطلب کوچک را با او چک کنید. همین. کار زیادی نیست. پس با این کار شروع می کنید.
وقتی این کار را انجام دادید، بدون اینکه فاصله بیندازید و غرق افکارتان شوید، سراغ کار آسان بعدی بروید، نگذارید موتورتان سرد شود، مداومت داشته باشید تا انگیزه تان به مرور بیشتر شود.
تکنیک هشتم:
قانون 80 به 20 را رعایت کنید.
تا اینجا خیلی در مورد اولویت بندی کار ها و تاثیر این کار برای غلبه بر تنبلی گفتیم. وقتی از ارزش کاری که می کنید بی خبر باشید، رغبتی هم برای انجام آن کار ها ندارید.
اما چطور کارهایمان را اولویت بندی کنیم تا با انجام دادن کمترین کار بیشترین نتیجه را بگیریم؟
در این حالت قانون 80/20 به کارتان می آید. قانون هشتاد به بیست میگوید که بیست درصد از کارهایتان، هشتاد درصد نتیجه دلخواهتان را می دهد. یعنی شما با فقط انجام بیست درصد کارهایتان، هشتاد درصد مسیر را رفته اید!
هیجان انگیز نیست؟
اگر ده کار برای انجام دادن دارید، دو تا از کارها شما را به بیشتر خواسته تان می رساند. این دو کار را انتخاب کنید و تمام تمرکز خودتان را به آن دو اختصاص دهید. برای انتخاب این دو کار میتوانید با رئیستان هم مشورت کنید.
تکنیک نهم:
مهارت هایتان را افزایش دهید.
یک نکته مهم این است که بعضی کارها که آنها را با زحمت زیاد انجام می دهید، روش های ساده تری هم دارند.
در واقع وقتی شما سختی کار را می بینید، علاقه خود را برای انجام آن از دست می دهید و تنبلی می کنید. در حالی که شاید افراد دیگری دارند آن را به راحتی آب خوردن انجام می دهند.
برای اینکه به سرعت آنها برسید، یک کار به خصوص را انتخاب کنید.
حالا جست و جو کنید که چطور می شود در زمان کمتری آن را انجام داد. شاید همکاری داشته باشید که به یک نرم افزار خاص مسلط است که می توانید یاد بگیرید، شاید باید چند ویدئو یا دوره آموزشی ببینید. یا مثلا از هوش مصنوعی استفاده کنید. مهارت هایتان را به روز کنید تا سرعت و بهره وری شما افزایش پیدا کند.
تکنیک دهم:
“چرایی” بزرگ خود را پیدا کنید.
اگر از شما بپرسم صبح با چه انگیزه ای بیدار می شوید و سر کار می روید چه جواب می دهید؟ احتمالا جواب واضحی ندارید.
یا شاید ذهنتان با جواب های کلیشه پر شده باشد، یا بخاطر این می روید که همه می روند.
اما اینها حریف اهمال کاری و تنبلی نمی شوند. بنابراین شما برای زندگیتان و پیشرفت به چرا های قدرتمند نیاز دارید. یک روز که سرتان خلوت و حال دلتان خوب است، یک ورق کاغذ بردارید.
با آرامش از خودتان سوال کنید که چه چیز هایی در زندگی برای من اهمیت دارند.
خلاقیت به خرج دهید، همه را بنویسید. از بین آنها، دو سه موردی هست که هیچ جوره نمی خواهید از دست بدهید.
به همان ها بچسبید، هر روز که بیدار می شوید آنها را به خودتان یادآوری کنید تا به انگیزه کار روزانه تان تبدیل شوند.
تکنیک یازدهم:
قبل از شروع کردن تدارک ببینید.
اینکه بخواهید کاری را شروع کنید وقتی هیچ چیزی سر جایش نیست، آزار دهنده است. بهتر است یک سری پیش نیاز ها دم دستتان باشد.
از این به بعد هر روز که کارتان تمام می شود میز کارتان را تمیز کنید. تدارک کار فردا را ببینید، مثلا چیزهایی که باید مطالعه کنید یا تماس هایی که باید بگیرید را از قبل مشخص کنید.
اگر وسایلتان را در دسترس بگذارید تمایل کمتری برای عقب انداختن کارهایتان خواهید داشت.
تکنیک دوازدهم:
روش اولویت بندی “ضروری” و “مهم” را یاد بگیرید.
اگر نمی دانید چطور کارهایتان را به درستی اولویت بندی کنید، معمولا در انجام دادن کار هایی که تاثیر گذاری بالایی دارند دچار مشکل تنبلی می شوید.
این روش دو فاکتوری به شما برای مشخص کردن با اهمیت ترین کار ها کمک میکند.
در این روش کارها با دو فاکتور ضروری و مهم دسته بندی می شوند.کارهای ضروری کارهایی هستند که انجام ندادنشان تاثیر فوری دارد. به قولی مسئله مرگ و زندگی هستند
کارهای مهم نتایج بزرگی دارند که می تواند خیلی شما را جلو بیاندازد.
حالا، کارها را با این روش به چهار دسته تقسیم کنید:
- کارهای ضروری/مهم،
- کار های ضروری/ غیر مهم،
- کار های غیر ضروری/مهم
- کارهای غیر ضروری/غیر مهم
با همین ترتیب اولویت به کارهایتان رسیدگی کنید تا نتایجتان به خطر نیفتد.
تکنیک سیزدهم:
از قانون دو دقیقه استفاده کنید.
تمام سختی کار در قدم اول آن است. وقتی قدم اول را بردارید، خودتان به ادامه دادن ترغیب خواهید شد.
قانون دو دقیقه به شما می گوید که اگر فقط به اندازه دو دقیقه مشغول کاری شوید که
از انجامش طفره می روید، در آن صورت به احتمال زیاد خودتان کار را تا انتها ادامه خواهید.
بنابراین دفعه بعدی که دچار تنبلی شدید فقط خودتان را دو دقیقه به کاری که انجام نمی دهید مشغول کنید.
تکنیک چهاردهم:
کمال گرایی را ترک کنید.
خیلی ها منتظر این هستند که شرایط به بهترین شکل ممکن اتفاق بیفتد تا کاری را شروع کنند. عادت معروف منتظر ساعت رند ایستادن یکی از نمونه های آن است.
ولی در حالت پیچیده تر، ممکن است مطمئن نباشید که می توانید کار خود را انجام دهید یا نه.
مثلا می خواهید پروژه ای را تحویل دهید، اما یکی از همکارانتان بخش مربوط به خودش را هنوز ارائه نداده. اشکالی ندارد.
شما کارتان را با بخش هایی که مستقل از آن هستند شروع کنید تا زمانی که او قسمت خودش را تمام کند. تمرکزتان را روی نیمه پر لیوان و کاری که میشود انجام داد بگذارید و چیزهایی که در کنترل شما نیست فراموش کنید.
تکنیک پانزدهم:
برای خودتان روتین بسازید.
روند های روزمره از کاربردی ترین روش های برای ترک کردن تنبلی هستند.
این را قطعا شنیده اید و قطعا امتحان کرده اید. خیلی سخت است که به روتین های شغلی پایبند بمانید، اما نکته جالب این است که شما به می توانید خیلی راحت تر شروع کنید.
یک روتین پیش پا افتاده انتخاب کنید. مثلا هر روز ساعت 10 یک سیب بخورید. یا هر روز ساعت 9 شب به پیاده روی بروید. با چیزهایی که دوست دارید شروع کنید تا کم کم مغزتان به روتین ها علاقه مند بشود.
اینطوری به روتین های پیشرفته تر هم علاقه مند میشوید.
تکنیک شانزدهم:
بیش از اندازه کار نکنید.
بله درست است!
اگر هر روزتان را دائما با کار پر کنید، یا کارهایتان را بدون برنامه در تمام ساعات روز و هفته پخش کنید، زندگیتان دچار هرج و مرج می شود
باید مطمئن باشید که علاوه بر کار در روز مشخصی تفریح کافی خواهید داشت.
با این اطمینان، به امید همان روز تفریح حاضر خواهید بود که در طول هفته کار بیشتر انجام دهید. بنابراین هفته تان را طوری برنامه ریزی کنید که از داشتن یک آخر هفته لذت بخش مطمئن باشید.
تکنیک هفدهم:
حواس پرتی هایتان را بنویسید.
همه موقع انجام کارهایشان درگیر هزار و یک فکر میشوند، از حرف فلان آدم بگیر تا کاری که هنوز به آن رسیدگی نکردهاند، اما نکته اینجاست که چطور میتوانید این حواس پرتی ها و پرش های ذهنی را کنترل کنید.
یک روش موثر، نوشتن آنهاست.
یک دفترچه کنارتان داشته باشید و هر موضوعی که برایتان حواس پرتی میآورد را بنویسید و به خودتان بگویید بعد از انجام کارهایم به آنها رسیدگی خواهم کرد.
حتی میتوانید برای رسیدگی به آنها یک زمان مشخص تعیین کنید. خواهید دید که خیلی از آنها بعد از انجام کار، دیگر اهمیتی ندارند!
تکنیک هجدهم:
یک شریک پیدا کنید.
شاید بتوانید خود را گول بزنید یا خودتان را قانع کنید که از زیر کار در نمیروید، اما کسی که خارج از ذهنتان زندگی میکند، به وضوح این را میبیند. برای همین جلوی شما را خواهد گرفت.
بگردید بین دوستان و همکارانتان تا کسی را پیدا کنید که مثل شما به همین مشکل دچار است. آنوقت حواستان به همدیگر باشد و موقع حواس پرتی به قول معروف مچ همدیگر را بگیرید.
تکنیک نوزدهم:
دست از شرمگین کردن خود بردارید.
شما هم یک انسان معمولی و هستید تنبلی میکنید. این کاملا طبیعی است. شاید مدتها باشد که خودتان را برای این موضوع سرزنش میکنید. اما این کار نه تنها فایده ای ندارد، بلکه اثر منفی بیشتری میگذارد، چون به ذهنتان تلقین میکنید که آدم تنبلی هستید و قرار است اینطور بمانید.
یادتان نرود:
«اصلاحی که از طریق شرمساری و احساسات منفی شروع شود، پایدار نیست.»
پس یک گفتگوی ذهنی مثبت داشته باشید و برای ترک عادت ها به خودتان انگیزه بدهید. خودتان را ببخشید و دوست داشته باشید، و بدانید همین که این آموزش را مطالعه میکنید، یعنی دارید به سمت پیشرفت قدم برمیدارید!
تکنیک بیستم:
از دیگران کمک بگیرید تا به شما یادآوری کنند.
اگر برایتان سخت بود که تنبلی را ترک کنید، می توانید به یکی از افراد خانه یا محیط کارتان بسپرید که کارهایتان را به شما یادآوری کند و ترقیبتان کند انجامشان بدهید.
این فرد با شریک قانون قبل متفاوت است.
اینجا فقط باید به شما تلنگر بزند، اما شریکتان دست از سرتان بر نمیدارد!!!
میتوانید این دو نفر را در کنار هم داشته باشید تا هیچ فضایی برای تنبلی باقی نماند!
تکنیک بیست و یکم:
به خودتان کارت صد آفرین بدهید!
شاید کار خنده داری باشد، اما یک فلسفه قوی پشت آن وجود دارد. کنترل و تغییر عادت ها با چرخه های عمل و پاداش، یکی از روش های اثبات شده در علم روانشناسی است.
کاری که میکنید این است که تعدادی کارت صد آفرین برای خودتان تهیه میکنید و به ازای هر کاری که تمام میکنید، به خودتان یک کارت صد آفرین میدهید.
بعد برای هر پاداشی که در نظر دارید، یک قیمت تعیین میکنید.
مثلا یک قسمت سريال مورد علاقه پنج کارت صد آفرین قیمت دارد. آن وقت سعی کنید برای تجربه هر کدام از این پاداش ها، کارهای بیشتری انجام دهید.
تکنیک بیست و دوم:
از سلامت خودتان مراقبت کنید.
تحقیقات جدید نشان میدهد که خیلی از عادت های بد و حتی مشکلات رفتاری،بخاطر عادت های سلامتی منفی ماست.
تا حالا چند بار از کوره در رفته اید فقط چون گرسنه بودید؟! وقتی انرژی و آمادگی فیزیکی کافی ندارید، تنبلی و بی حوصلگی تعجبی ندارد.
برای شروع سه وعده غذای خوب در روز بخورید، مخصوصا صبحانه را فراموش نکنید. ساعت خوابتان را تنظیم کنید و متعهد شوید که قبل ۱۲ به خواب بروید. آب کافی مصرف کنید مخصوصا اگر کار ذهنی زیادی دارید.
کار های فکری آب زیادی مصرف میکند اما بر خلاف کار فیزیکی تشنگی زیادی ایجاد نمی کند. در آخر، حتما ورزش منظم را به برنامه زندگیتان اضافه کنید.
تکنیک بیست و سوم:
از تکنیک پومودورو استفاده کنید.
شاید شما هم از افرادی باشید که طاقت کار مداوم و طولانی را ندارید. همیشه به ما گفته اند کسی که نمی تواند ساعت ها پای کار باشد، شکست می خورد.
اما برای بعضی از ما این سیستم واقعا مناسب نیست.
در عوض، تکنیک پومودورو میگوید ۲۵ دقیقه کار کنید و ۵ دقیقه استراحت کنید. فعالیت خود را به بازه های ۳۰ دقیقه ای تقسیم کنید و این تکنیک را به کارببرید.
اینطوری نه آنقدر کار میکنید که حوصله تان سر برود، نه آنقدر استراحت میکنید که تمرکزتان را از دست بدهید.
تکنیک بیست و چهارم:
تغییر دکوراسیون بدهید!
مخصوصا اگر دفتر کار دارید، یا جای خاصی از خانه به کارهایتان مشغول میشوید، این محیط در ذهن شما یاد آور دردسر و کارهای انجام نشده زیاد است، و شما تمام شکست های قبلی را هم با این محیط یادآوری میکنید.
برای ایجاد عادتهای جدید باید یک محیط کار مناسب هم درست کنید. سلیقه به خرج بدهید و چند وسیله تازه برای اتاقتان بخرید، یا مثلا دیوار ها را رنگ کنید و تزئینات را عوض کنید را عوض کنید.
از رنگ های شاد استفاده کنید و چند متن انگیزشی به دیوار بچسبانید.
اینطوری محیط کارتان را بیشتر دوست خواهید داشت و کارآمد تر خواهید بود.
تکنیک بیست و پنجم:
از افراد بی برنامه و تنبل فاصله بگیرید.
طبق تحقیقات شما میانگین ۵ نفری خواهید بود که بیشترین وقتتان را با آنها میگذرانید.
پس اگر دور و اطرافتان را چک کنید، احتمالا بهترین دوستانتان هم مشکل تنبلی را دارند. وقتی که با این افراد میگذرانید را محدود کنید و وقت بیشتری به افراد سخت کوش اختصاص دهید.
آنها برنامه هر روز را از قبل میدانند، زمانی که میتوانند با شما بگذرانند محدود است و در نتیجه شما هم باید بقیه وقتتان را به چیزی مفید اختصاص دهید تا هم وقتتان پر شود، هم در جمع آنها حرفی برای گفتن داشته باشید.
افراد قوی شما را هم بالا میکشند. پس ار وجودشان بهره مند شوید.
تکنیک بیست و ششم:
به خودتان انگیزه بدهید.
انگیزه و ذهنیت مثبت روزانه میتواند انرژی رسیدگی به کارهایتان را فراهم کند. برایان تریسی روش جالبی برای این کار دارد. در روش او شما باید قبل از شروع کار، مثلا در مسیر رفتن سر کار، به یک فایل صوتی انگیزشی گوش کنید، یا یک مطلب انگیزشی بخوانید، تا برای ادامه روز انگیزه داشته باشید.
مثلا به زندگی نامه افراد موفق گوش کنید، یا از یک فایل صوتی انگیزشی استفاده کنید. اینطوری در طول روز انرژی بیشتری دارید. وقتی هم که میخواهید بخوابید، قبل خواب، گوشی را کنار بگذارید و نیم ساعت یک مطلب الهام بخش بخوانید یا گوش کنید، چیزی که از زیبایی رویاهایتان بگوید، یا شکرگزاری داشته باشد، و شما را به یاد چیزهای مثبت بیندازد.
اینطوری وقتی خواب هستید، این ذهنیت مثبت کم کم به ناخودآگاهتان نفوذ میکند و صبح با نشاطی را شروع میکنید.
تکنیک بیست و هفتم:
به برنامه خودتان تنوع و انعطاف بدهید.
هرچقدر هم برنامه خشک و مشخصی داشته باشید، احتمالا تفاوت های اندکی بین فعالیت هایتان وجود دارد. وقتی لیست کارهایتان را میچینید و برنامه ریزی میکنید، کارهایی را پشت هم بگذارید که فعالیت متفاوتی داشته باشند.
مثلا اگر قرار است دو ساعت با کامپیوتر کار کنید، بعدش کاری انجام دهید که با آدم ها تعامل داشته باشید، بعد از آن، به خصوص اگر درونگرا هستید، یک ساعت یک گوشه بنشینید و مطالعه کنید.
اگر درس میخوانید، درس را عوض کنید و مطلب دیگری بخوانید، با ایجاد تنوع، میل بیشتری به انجام کارها خواهید داشت و حوصلهتان دیر تر سر میرود.
در کنار این، برنامه ای منعطف داشته باشید و جا برای اتفاقات غیر قابل پیش بینی تعیین کنید، اگر برنامه تان فشرده باشد، با به هم ریختن یک کار، کل برنامه تحت تاثیر قرار میگیرد، و شما میمانید یک عالمه کار نکرده که حتی نمیخواهید نگاهش کنید.
اما اگر یک سری فضای خالی در برنامه باشد، به همه کار ها سر موقع میرسید.