چرا شکست و موفقیت دو روی یه سکه هستند؟
تصور رایجی که در مورد موفقیت و شکست وجود دارد صحیح نیست.مردم فکر میکنند که موفقیت و شکست مخالف هم هستند.برای اینکه بفهمید چرا این تصور،غلط است به مفهوم شکست دقت کنید.
برای بسیاری از مردم شکست هنگامی اتفاق میافتد که نتوانند در کاری،هدفی یا پروژهای موفق شوند. واقعیت این است که اگر به مفهوم شکست دقیقتر نگاه کنیم، اکثر مردم قبل از اینکه در هر کاری موفق شوند چند بار شکست میخورند.
موفقیت و شکست آبراهام لینکلن که در زندگی خود تجربه کرده است
در این مورد نمونههای خوبی وجود دارد ولی یک مورد، قابل توجهتر است. آبراهام لینکلن آدم موفقی بود. درست است؟ خب، در اینجا به بخشی از سوابق او توجه کنید:
1831: شکست در کار و تجارت
1832: شکست در انتخابات مجلس قانونگذاری
1833: شکست مجدد در کار و تجارت
1836: ابتلا به آشفتگی روانی
1838: شکست در انتخابات ریاست مجلس
1840: شکست در انتخابات فرمانداری
1855: شکست در انتخابات سنا
1856: شکست در انتخابات معاونت رئیس جمهور
1858: شکست مجدد در انتخابات سنا
1860: سرانجام…پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری
از نمونهای مثل آبراهام لینکلن چه درسی میشود گرفت؟ نظر بیشتر در مورد این مثال این است که او با وجود شکستهایش تا رسیدن به موفقیت نهایی استفامت نشان داد. مفهومش این است که شکست، نقطهی مقابل موفقیتی بود که او دنبال میکرد.
علاوه بر این سلسله شکستهایی که او تجربه کرد تلاشهایی بودند که او برای رسیدن به موفقیت باید از خودش نشان میداد. بیایید به این مورد دقیقتر نگاه کنیم. اگر آبراهام لینکلن آن همه شکست را تجربه نمیکرد (با توجه به دورهای که او در آن زندگی میکرد)، نمیتوانست تجربه و بینش لازم را به دست بیاورد و چنان رهبر موفق و بزرگی بشود.
آیا او به هر یک از آن موانع به چشم یک شکست نگاه میکرد یا یک قدم موفقیتآمیز برای رسیدن به هدف؟ آیا او زندگی را تلاشی همراه با شکست میدید یا بازتاب هدفی که دنبال میکرد؟
توجه داشته باشید که آبراهام لینکلن از هر یک از شکستهایش درس میگرفت. او از هر شکستی یاد میگرفت که باید چه کار کند تا بتواند به سمت هدف فردی و شغلیاش به پیش برود.
او از موفقیتهایش هم درس میگرفت. اصولاً هم از شکست و هم از موفقیت میشود درس گرفت. اگر به این مسئله اعتقاد داشته باشید میفهمید که برای رسیدن به هدف هم به موفقیت و هم به شکست نیاز دارید. شکست و موفقیت بیشتر از اینکه با هم تفاوت داشته باشند به هم شبیهاند.
در اینجاست که باید طرز فکری را که در مورد موفقیت و شکست وجود دارد تغییر داد. شکست و موفقیت در دو قطب مخالف هم قرار ندارند بلکه در یک خط و در کنار هم هستند. بنابراین شکست نقطهی مقابل موفقیت نیست بلکه جزئی از موفقیت است.
بسیار خوب، اگر شکست بخشی از موفقیت است و نقطهی مخالف آن نیست پس نقطهی مخالف موفقیت چیست؟ به این نکته توجه کنید که هم برای موفق شدن و هم برای شکست خوردن باید کاری انجام بدهید. باید با عشق و علاقه به کارتان ادامه بدهید، تلاش کنید و کار کنید تا موفق شوید(یا شکست بخورید).
بنابراین نقطهی مخالف موفقیت، عدم فعالیت و بیتحرکی است. دقیقاً همین طور نیست؟ بزرگترین تهدید موفقیت، شکست نیست بلکه عدم فعالیت و بیتحرکی است. در تلاش برای موفقیت باید از شکست به عنوان بخشی از موفقیت استقبال کنیم و از بیتحرکی بپرهیزیم.
برای استقبال از شکست باید طرز فکرمان را تغییر بدهیم. دیگر نباید نگران شکست خوردن باشید، شکست را بپذیرید، از آن درس بگیرید و به راهتان برای رسیدن به هدف ادامه بدهید. وقتی با درس گرفتن از شکستهایتان اطلاعات بیشتری در مورد موفقیت به دست بیاورید تصورتان در مورد موفقیت تغییر میکند و بهتر میشود ولی هرگز نباید از پیشروی دست بردارید.
پذیرفتن این طرز فکر در مورد شکست ابتدا مشکل به نظر میرسد ولی سرانجام قدرت بخش خواهد بود. برای اینکه بیتحرکی را کنار بگذارید ابتدا باید آن را بشناسید. بیتحرکی از کجا سرچشمه میگیرد؟
اکثر بیتحرکیها نتیجهی تردید،عدم اعتماد به نفس و عقب انداختن کارها و امروز و فردا کردن است. بیتحرکی ناشی از خستگی و تنبلی نیست.همهی آدمها انرژی دارند و میتوانند برای رسیدن به هدفهایشان از انرژیشان استفاده کنند،حتی اگر شکست بخورند این انرژی پایان نمییابد.
البته سرعت رسیدن به هدف در افراد مختلف متفاوت است. باید اضافه کرد که هیچ آدمی تنبل نیست شاید مردم انگیزه نداشته باشند یا اینکه شما انگیزههایشان را درک نکنید ولی تنبل نیستید و شکستشان به خاطر تنبلی نیست، در مورد شما هم همینطور است.
درمان تنبلی با 9 راهکار فوری و آسان که باورتان نمیشود
چگونه می توانیم تردید و عدم اعتماد به نفس را کنار بگذاریم؟
برای اینکه تردید را کنار بگذارید باید شجاعت و قاطعیت را در خودتان پرورش بدهید.این رفتار را باید با تمرین کردن یاد بگیرید. با شجاعت هر شکستی را پیروزی خواهید دید.
خوب است که به تصمیمهایی که میگیرید توجه کنید و یاد بگیرید که همیشه تصمیمهای بهتری بگیرید.
هر چه عزت نفس شما و آگاهیتان از محیط اطراف بیشتر شود بهتر میتوانید عمل کنید و از طرفی میزان شکست شما نیز پایین خواهد آمد.
امروز و فردا کردن عادت خیلی از آدمها است که منجر به شکست در خیلی از کارها میشود. اولین چیزی که باید بدانید این است که این مشکل نیست بلکه مکانیزمی برای سازگاری با مسائل مختلف است.بهتر است بفهمید که چرا انجام دادن بعضی کارها را مدام به آینده موکول میکنید.
آیا ترس از شکست،ترس از موفقیت،ترس از دست دادن کسی یا چیزی باعث میشود که کارهایتان را عقب بیاندازید؟یا شاید از هیچ چیزی نمیترسید و فقط به کاری که باید برای رسیدن به هدفتان انجام بدهید علاقه ندارید.
چهار سنگ بنای اعتماد به نفس که روحیاتتان را دگرگون میکند (توصیههای استفان کاوی)
اگر بفهمید به چه دلیلی برای انجام دادن کارهایتان امروز و فردا میکنید راحتتر میتوانید این مشکل و علت شکست خود را برطرف کنید،بعضی اوقات تنها کاری که باید انجام دهید این است که کاری انجام بدهید،هر کاری حتی یک کار کوچک یا کاری که هیچ ارتباطی با مسئلهی مورد نظرتان نداشته باشد.
به این ترتیب کم کم راه میافتید و در مسیر مناسب قرار میگیرید و در نهایت باید بدانید که کارتان چطور باید انجام شود. آیا باید به کاری که انجام میدهید بیشتر توجه کنید یا به زمان انجام کار؟
به عبارت دیگر در کدام مورد بهتر کار خواهید کرد؟ آیا زمانی بهتر کار میکنید که کارهایتان را پشت سر هم انجام بدهید یا وقتی که برای انجام دادن کارهایتان زمان مشخصی را تعیین میکنید؟
به عنوان آخرین حرف در مورد موفقیت و شکست و بیتحرکی باید گفت که آدمها کسانی را که شکست میخورند به دید حقارت نمیبینند.
از همه مهمتر اینکه هر کس به شکستهای خودش بیشتر توجه میکند.پس برای کمتر کسی مهم است که دیگران شکست میخورند یا نه. یعنی خودتان بیشتر از دیگران خودتان را تحقیر میکنید.اینجاست که باید طرز فکر عامهی مردم را در مورد شکست تغییر داد.
[bs-quote quote=”خوب است که موفقیت را جشن بگیریم، ولی مهم تر این است که از شکست درس بگیریم.” style=”default” align=”center” author_name=”بیل گیتس” author_job=”بنیانگذار مایکروسافت” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2019/12/بیل-گیتس.jpg”][/bs-quote]خب یاد گرفتید که موفقیت و شکست در دو قطب مخالف هم قرار ندارند بلکه در یک خط و در کنار هم هستند. پس همین حالا موفقیت و شکست هایتان را جشن بگیرید.
اگر از خواندن این مقاله لذت بردید حتما نگاهی هم به مقالات زیر بیاندازید: