چند تکنیک یک دقیقهای برای رسیدن به آرامش با مدیریت وسایل خانه
هر از گاهی لحظاتی غیر منتظره از صلح و آرامش درونی را تجربه میکنیم. ولی اغلب اوقات، سعی میکنیم پچ پچهای ذهنیمان را با چیزهایی مثل پُرخوری، کار و ورزش درمان کنیم. ولی اینها فقط راه حلهای موقتی برای خاموش کردن این افکار و تسکین دردمان هستند.
شاید نتوان خانهی ذهنتان را خالی از به هم ریختگی نگه دارید، ولی میتوانید به حدی روی افکارتان تأثیرگذار باشید تا کیفیت زندگی و خوشبختیتان را به شدت بالا ببرید. شاید فکر کردن، کاری اتوماتیک و غیرقابل کنترل به نظر برسد، ولی خیلی از الگوهای فکری ما از روی عادت هستند و بدون فکر انجام میشوند.
هر چند به نظر میرسد که شما و افکارتان غیرقابل تفکیک هستید، ولی شما یک خودآگاه دارید که میتواند عامدانه وارد شود و افکارتان را کنترل کند. شما خیلی بیشتر از چیزی که فکرش را میکنید، روی افکارتان کنترل دارید. وقتی یاد بگیرید چگونه باید ذهنتان را کنترل کنید، دری باز میکنید به سوی خلاقیت، انگیزه و هوشمندی عمیق که درست پشت سر به هم ریختگی افکارتان بوده است و شما آن را نمیدیدهاید.
یکی از راههای مؤثر در کنترل فکر و کمک به آرامش ذهنی مدیریت وسایل داخل خانه است. از این طریق شما میتوانید افکارتان را خلع سلاح کنید و فضای فکری بیشتری برای خودتان به وجود آورید و از شادی و آرامش درونیتان لذت ببرید.
خانهی ما پُر از لباسهایی شده است که هیچ وقت نمیپوشیم، کتابهایی که نمیخوانیمشان و اسباب و وسایلی که استفادهشان نمیکنیم و رنگ آفتاب را هم نمیبینند. میزهای کارمان شلوغ و در هم ریخته شدهاند و گوشیهای موبایلمان مدام اخطار میدهند که :«حافظهیشان پُر شده است».
همانطور که در کتاب«ده دقیقه ساماندهی دیجیتالی» نوشته شده است:
«ما چنان بردهی وسایل الکترونیکیمان شدهایم که تفریحات دیجیتالی و اطلاعات سریع دیجیتالی را به تعاملات و تجربههای دنیای واقعی ترجیح میدهیم».
خیلی راحت ممکن است با وجود این جریان مداوم اطلاعات و دسترسی به تکنولوژی، به مصرف کنندهی همیشگی این وسایل و اطلاعات دیجیتالی تبدیل شویم. ما فقط با یک کلیک میتوانیم هر چیزی، از کتاب گرفته تا قایق موتوری، سفارش دهیم و جلوی درِ منزل تحویل بگیریم.
خانهمان را با چیزهایی که استفاده نمیکنیم و وقتمان را هم با جریان همیشگی توییتها، به روز رسانیها، مقالهها، پُستهای وبلاگ و ویدیوهای بامزه از گربهها پُر میکنیم. پیامها و وسایل به تدریج در اطرافمان تلنبار میشوند و کاری نمیتوانیم در موردشان بکنیم و احساس درماندگی به ما دست میدهد.
تمامِ این وسایل و پیامهای اضافی، نه تنها وقت و کارآییمان را کم میکنند، که افکار انفعالی، اضطرابآور و منفی هم به وجود میآورند. افکاری مثل:
* به نظر میرسد دوست فیسبوکی من زندگی عالیای دارد. ولی زندگی من به درد لای جرز دیوار هم نمیخوره.
* یعنی لازمه که اون دستگاه قدم شمار رو بخرم تا حواسم به سلامتیم باشه و زود نمیرم؟
* ای وای، یادم رفت توی مسابقهی فلان شرکت کنم. اگه نکتهی به درد بخوری گفته باشن چی؟
انگار همه چیز مهم و ضروری به نظر میرسد. هر ایمیل و پیامکی باید جواب داده شوند. هر دستگاه و اختراع جدیدی را باید خرید. این موضوع، همیشه ذهنمان را مشغول نگه میدارد، درگیر امور بیاهمیت میکند و از اطرافیانمان و احساساتمان دورمان میکند.
خیلی وقتها این طور احساس میکنیم که فرصت ساماندهی نداریم؛ چون درگیر استفاده از وسایل و اطلاعات جدید هستیم. ولی همهی این مشغلهها در نهایت باعث فرسودگی ذهنی و احساسیمان میشوند. همانطور که به تمام ورودیها به ذهنمان، نه نمیگوییم و پردازششان میکنیم، در واقع، سرگرم تحلیل، بررسی، فکر کردن و در نهایت نگران کردن خودمان هستیم.
چطور شده که از ارزشها و اولولیتهای زندگی که باعث تعادل و معقول بودنمان میشدند، فاصله گرفتیم؟
چه کاری میتوانیم در این مورد انجام دهیم؟
نمیتوانیم در زمان سفر کنیم، برگردیم به گذشته و بدون تکنولوژی، زندگیمان را سَر بکنیم. نمیتوانیم از همهی وسایل و داشتههایمان دل بکنیم و برویم در غار زندگی کنیم. باید راهی برای زندگی در این دنیای مدرن پیدا کنیم و در ضمن، دیوانه هم نشویم.
راه حل چیست؟ مدیریت امور و ساماندهی وسایل.
خوب در اطراف خود کنکاش کنید، چه چیزهایی لازم داریم و هر روزه از آنها استفاده میکنید و چه چیزهایی را لازم ندارید ولی همیشه جلوی چشمتان است و در ذهن ناخودآگاه شما نیرویی را القا میکند که تو به من نیاز داری؟
جعبهای را تهیه کنید و وسایل ریز و غیرقابل استفاده را کنار بگذارید و اگر میدانید هرگز از آنها استفاده نمیکنید آنها را به کسانی بدهید که به این وسایل نیاز دارند اما توان خرید آن را ندارند. از طرفی وسایل بزرگی که ممکن است از آنها سالی یک بار استفاده کنید را نیز مدیریت کنید و از جلوی چشمتان به آنجا که صلاح میدانید، انتقال دهید و یا نحوهی استفادهی خود را تغییر دهید.
وسایل الکترونیکی همگی نیاز انسان امروزه است اما متأسفانه استفادهی اشتباه و بیرویه از آنها باعث شده تا به جای ملاقات با افراد نوشتههای آنها را به صورت پیامک، ایمیل، چتهای گروهی و حتی پستهای مختلف در شبکههای مختلف ببینیم. کمی فکر کنیم. چرا یک قرار با دوستمان نمیگذاریم و او را به یک کافه دعوت نمیکنیم تا هم دیداری تازه کنیم و هم معاشرتی داشته باشیم تا بتوانیم کمی از دنیای مجازی و وسایل الکترونیکی فاصله بگیریم.
توصیه میکنم در کنار این راهکارها حتما تکنیک قدرتمند پارنایاما را هم در مقالهی مربوطه یاد بگیرید که در عرض چند دقیقه میتواند آرامش را در هر حالتی به شما برگرداند.
به جای تنها نشستن در خانه و فیلم دیدن در سینمای خانگی خود، یک بلیط تهیه کرده و به سینما بروید و از این طریق با افراد مختلف فیلم را تماشا کنید و احساسات مختلف را دریافت کنید.
به جای استفاده از تردمیل که قطعاً وسیلهی مناسبی است، به پارک نزدیک محل خود بروید و بدوید، احساسی که از این کار به دست خواهید آورد فوقالعاده خواهد بود و از طرفی روحیهی ورزش کردن را نیز به مردم منتقل میکنید و حتی ممکن است معاشرتی نیز با افرادی که در حال ورزش کردن هستند داشته باشید.
تمام وسایلی که برای زندگی ساخته شدهاند صد در صد میتوانند هم مورد استفاده قرار گیرند و هم مفید واقع شوند، اما گاهی آنقدر خود را غرق در این وسایل و خانهی شلوغمان میکنیم که گاهی حتی هفتهها از منزل بیرون نمیرویم، حتی اگر بزرگترین و شیکترین منزل را نیز داشته باشید، همین ماندن در خانه به طور متوالی موجب هجوم افکار منفی و مخرب به ذهن میشود و به نوعی ترس از بیرون رفتن را برای فرد ایجاد میکند و فرد به جای بیرون رفتن سعی میکند هر نیازی را که دارد بخرد و در خانه بگذارد اما بیرون نرود.
انسان با اجتماع زنده است و اجتماع نیز به وجود انسان نیاز دارد. به خود بازگردیم و خود را در منزل حبس نکنیم و دور و برمان را پُر از وسایل شلوغ نکنیم، چرا که اینگونه ذهنمان نیز آرام خواهد گرفت. آرامشی که بشر قرن 21 همیشه به دنبال آن است.
اگر به دنبال آرامش هستید مقالههای زیر را هم از دست ندهید:
واقعا نکته ی به جاییه همه ی دنیا برده ی لوازم الکترونیکی شدن دیگه
سلام
گاهی جامعه امروز بسیار تخصصی رفتار می کند و این بسیار زیباست و عامل پیشرفت، گاهی ای حس در وجود انسان به افراط کشیده می شود؛ مگر فردی می تواند در تمام علوم و هنرها متخصص باشد، که بخواهد در مورد همه آنها وسایل و لوازمی داشته باشد.
گاهی با جلوه دادن وسایل تخصصی در نظر ما، به گونه ای که «همه این وسیله دارند و اگر شما ندارید، ضرر می کنید» در ما نیاز کاذب ایجاد می کنند. انسان آگاه خودش باید بداند سودمندی هر وسیله یا روش، در جهت توانمندی و علاقه مندی خودش نیز هست یا نه؟!..
بهاره لمسه چی
سپاس از راهکار های خوبتون. خیلی بهم کمک کرد. پاینده باشید
مقاله ای خوب در زمان نامناسب :))
واقعا قران خواندن به ادم ارامش میده واز فکر منفی رها میشیم