۱۰ طرز فکر سمی که دلیل شکست تمام آدمهاست
یکی از مهمترین عوامل شکست یا موفقیت در هر کاری تصوراتی است که افراد از همان ابتدا در مورد آن کار دارند. تجربه نشان داده است که اکثر آدمها پیشفرضهایی در مورد اهدافشان دارند که به هیچ عنوان حقیقت ندارند.
این پیش فرضها ضمن اینکه اشتباه هستند، ترسها و نگرانیهایشان را بیشتر میکنند، آرزوهایشان را بر باد میدهند و ناقوس مرگ موفقیت را برایشان به صدا در میآورند.
در اینجا ده مورد از مخربترین پیش فرضهایی را که افراد با آنها رو به رو میشوند را معرفی میکنیم. این فهرست را به عنوان مخربترین پیش فرضهایی در نظر بگیرید که همیشه باید از آنها دوری کرد.
1- تصور و پیش فرض اشتباه شماره یک:
من دقیقاً میدانم اوضاع از چه قرار است:
هشدار! اگر دیدید در حال فکر کردن به این جمله هستید و همین حرف را میزنید وقتش رسیده است که توقف کنید و چند سؤال از خودتان بپرسید و بعد چند سؤال دیگر.
خیلی روشن است که زمانی باید سؤال کردن را کنار گذاشته و وارد عمل شوید ولی این کار باید موقعی انجام شود که در مورد آنچه میخواهید انجام دهید هم به اندازهی کافی اعتماد به نفس داشته باشید و هم اینکه متوجه باشید آگاهی شما در مورد هر موقعیتی همیشه به نوعی محدود است.
2- تصور و پیش فرض شماره 2:
من یک برنامهی بینقص دارم.
هیچ برنامهای بی نقص نیست و فقط آدمهای نادان با یک برنامه کار میکنند. شما باید دو سه برنامهی جایگزین دیگر هم داشته باشید. بدترین حالتها را در نظر بگیرید و تا جایی که زمان به شما اجازه میدهد به «اما و اگرها» فکر کنید.
»» اگر میخواهید برنامهریزیای در حد بینقص داشته باشید راهنمای درست انواع برنامهریزی را بخوانید
3- تصور و پیش فرض اشتباه شماره 3:
من نیازی به کمک ندارم(یا کسی نیست که به من کمک کند).
موفقیت را نمیتوان به تنهایی به دست آورد. در تاریخ تعداد محدودی از موفقیتهای واقعی به تنهایی به دست آمدهاند(موفقیتهایی که بدون کمک کسی و فقط توسط یک نفر به دست آمدهاند). یک ایدهی مکمل، یک کمک و یک نگاه تازه به ندرت بیمصرف میماند.
اگر فکر میکنید به کمک دیگران احتیاجی ندارید، پس حتماً اشتباه میکنید(پیش فرض شمارهی یک را مرور کنید) و اگر فکر میکنید کسی نیست که به شما کمک کند، بهتر است ابتدا درخواست و بعد قضاوت کنید. اگر نمیدانید به کجا باید مراجعه کنید از کتابخانهی محل، دانشگاه یا دفترچهی راهنمای تلفن شروع کنید.
4- تصور و پیش فرض اشتباه شماره 4:
من تحصیلات لازم را برای این کار ندارم.
ایدههای به کار گرفته شده باعث موفقیت میشوند نه مدارج تحصیلی. آدمهای زیادی هستند که از دبیرستان و دانشگاه اخراج شدهاند ولی به موفقیتهای بزرگی رسیدهاند، پس این بهانه را برای شروع نکردن کارتان کنار بگذارید.
اگر حتماً باید تحصیلات رسمی داشته باشید برای رسیدن به آن به راههای زیادی وجود دارد. شاید کسب تحصیلات لازم به سبک سنتی ممکن نباشد ولی هر طوری که به دست بیاید میتواند به اندازهی تحصیلات به شیوهی سنتی مفید باشد.
5- تصور و پیش فرض اشتباه شماره 5:
من پول کافی برای این کار ندارم.
اگر در حال حاضر پول ندارید به این معنی نیست که در آینده هم نمیتوانید پول داشته باشید.
6- تصور و پیش فرض اشتباه شماره 6:
من وقت کافی ندارم.
واقعیت امر این است که همهی وقت دنیا در اختیار شماست. شاید مجبور باشید در بعضی از برنامههایتان تجدید نظر کنید، اولویتهایتان را تغییر دهید و بعضی از کارهایتان را متوقف کنید ولی باید توجه داشته باشید که هیچ وقت بیشتر از حالا وقت نخواهید داشت. پس چرا منتظرید؟
7- تصور و پیش فرض اشتباه شماره 7:
از سن من گذشته است (یا سن من برای این کار کم است).
فقط موقعی سنتان برای انجام کار زیاد است که مرده باشید و اگر سن و سالتان به اندازهای باشد که نگرانید آیا سنتان برای انجام کاری کافی است یا نه پس مطمئن باشید که سنتان کافی است.
8- تصور و پیش فرض اشتباه شماره 8:
خیالاتی شدهام.
بعضی از بزرگترین موفقیتها مواردی بودهاند که ابتدا بسیار غیرواقعی به نظر میرسیدند. بلند پرواز و شجاع باشید. اجازه دهید در حالی که شما رویایتان را به حقیقت تبدیل میکنید، منتقدها در مورد واقع بینانه بودن یا نبودن آن بحث کنند.
9- تصور و پیش فرض اشتباه شماره 9:
من لیاقت موفق شدن را ندارم.
خب، اگر شما، لیاقت ندارید پس چه کسی دارد؟ اگر این تصورتان اشتباه باشد چطور؟ چرا به کارتان ادامه نمیدهید تا بعد ببینید که آیا لیاقت دارید یا خیر؟ شاید یک غافلگیری (و یک موفقیت) سر راهتان باشد.
10- تصور و پیش فرض اشتباه شماره 10:
هیچ کس کاری را که من میخواهم انجام دهم درک نمیکند.
شاید در میان کسانی که شما میشناسید این طور باشد ولی به اطرافتان نگاه کنید، تا متوجه شوید که دنیا پُر از آدمهای فوق العاده، مثل خود شما، که هر کدام به روش خودشان در راه موفقیت تلاش میکنند. رویاهایتان را برای آنها بگویید. آن وقت خیلی زود تعداد حامیان شما به حدی میرسد که نمیتوانید آنها را بشمارید.
یادتان باشد دست یافتن به راه حل برای رفع مشکلی در یافتن علت آن نهفته است، با شناخت خود و تواناییهایی خود و با شناخت باورهای غلط، به رویاها و آرزوهای بی نظیر خود نزدیک و نزدیکتر خواهید شد.
در همین زمینه بیشتر بخوانید:
- نابودی کامل ترس از شکست فقط با یک طرز فکر
- علاج واقعی ترسهای رایج : ترس از شکست، پیری، فقر و کنکور
- پول بیشتر و کار کمتر با شکستن یک باور محدودکننده
ایول واقعا از حرفات روحیه گرفتم !!!خداهمراهت دوست عزیز
عالی بود♡♡♡ nمن همش فکر میکنم نکنه دارم توهم میزنم که میتونمو میشه .. چون یک سالی هست که اون چیزی که رویامه رو گذاشتم کنار ولی همیشه به فکر اونم ..
سلام،،هزارو یک بدبختی دارم اما بعد از ۲۸سال سن و با مدرک تحصیلی سیکل فهمیدم مهارت توی کشیدن تابلوی نقاشی (رنگ روغن)دارم،تنها داراییم همین گوشیه و بسته اینترنتیش،قراره فردا برم یه شرکت کارگری کنم و از نوع زندگیمو بسازم،شرکت کارش با چوبه،خیلی ب دردم میخوره چون میتونم از اونجا قاب درست کنم برای بومهای نقاشیم،شیش ماه کار کنم و پس انداز سختی داشته باشم و قید تفریحمو بزنم بعدش میخوام سه تا کلاس آموزشی برم ،طراحی، ،رنگ شناسی،عکاسی،بعد پس اندازی که داشتمو صرف کلاسها و پول تو جیبیم میکنم،بعد شیش ماه همین روشو دوباره میرم و در سن سی سالگی آموزشگاه نقاشی میزنم.