چطور کارآفرین شویم و واقعا کسب‌و‌کارمان را راه‌اندازی کنیم؟ – قسمت هفتم

به شما تبریک میگم…
اگر تا به اینجای مقاله با ما همراه بودید، نشاندهنده این موضوع هستش که سختی‌های دنیای کارآفرینی را نادیده گرفتید و فقط چشم بر روی لذت و شوق هدف دوختید.

 

همانطور که آلبرت انیشتین میگوید:

و دقیقا مکمل این جمله را هنری فورد کبیر میگوید:

موانع، چیزهایی هستند که وقتی چشم از روی هدف برمیدارید دیده میشوند.

تا به اینجای مقاله ها شما چه چیزهایی یادگرفتید :

• فلسفه کارآفرینی چیست
• چطور ایده های کارآفرینی شکل میگیرند
• چطور بفهمید ایده کارآفرینی شما خوب است
• چطور ایده تان را اجرا کنید

بخش اجرا تقریبا سخت‌ترین بخش ماجراست؛
شما شیرجه میزنید درون کهکشانی از احتمالات و عدم قطعیت‌ها !

اینجا خبری از تئوری و پیش‌بینی و حدس و گمان نیست؛ اینجا روبرو شدن با واقعیت‌هاست، جایی که شما هر روز غافلگیر میشوید و برنامه بلند‌مدتی که چیدید را هر روز باید تغییر دهید.

این یک عیب، برای مسیر کارآفرینی نیست.
این دقیقا حسن و مزیت این مسیر ماجراجویانه است؛ اینجا افراد فکر میکنند، تلاش میکنند، مجبور میشوند خلاقیت به خرج بدهند و باعث میشوند مهارت‌های جدید و قابلیت‌های بیشتر بدست آورند.

شما اگر کارمند باشید، بعد از 5 سال دوستانتان شما را ببینید، شاید  10 الی 20  درصد کیفیت زندگی و شخصیت شما تغییر کرده باشد؛ اما اگر کارآفرین باشید، احتمالا هرسال، تغییراتی با طیف 50  الی 100 درصدی خواهید داشت.

 

این مسیر برای افراد بلندپرواز با رویاهای بزرگ است؛
اما این مسیر با چشم انداز زیبا، سختی ها و مشقت‌هایی هم دارد.

در این قسمت میخواهیم بپردازیم به بعضی از موانع و مشکلات اساسی که حتما در مسیر کارآفرینی تان با آنها برخورد میکنید و راه‌حل های پیشنهادی برای این مشکل ارائه کنیم. آماده‌اید؟

 

خب، اجازه بدهید اول از همه با مهم‌ترین مشکل شروع کنیم :

» مانع چهارم: پول کار زیادی برای شما انجام نمیدهد

برای کارآفرینان نوپا، یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌ها پول و سرمایه است.
مخصوصا اگر دفعه اول‌تان باشد که بخواهید کارآفرینی کنید، به احتمال 90% پول، بزرگترین عامل موفقیت در ذهن‌تان حکمفرمایی میکند.

درحالی که اینطور نیست. صحبت‌های دوستان، خانواده و اطرافیان را دور بریزید که به شما از رویاهایی میگویند که اگر پول داشتند میتوانستند بدست آورند.

◄ در این زمینه حتما مقاله چرا برای شروع کارآفرینی به سرمایه نیاز ندارید ؟ (و هرآنچه راجع به سرمایه شنیدید افسانه است) را بخوانید.

پول برای کارآفرینی مهم است، اما ضروری نیست !

شاید الان بپرسید «خب اگه پول نبود چطور کارمان را پیش ببریم؟» پاسخ این سوال را در مقاله بعدی که مربوط به سرمایه است میدهیم اما فقط تا این حد باید بدانید:

• اگر بدون پول رشد نمیکنید، یعنی ایده تان خوب نیست
• اگر برای پیشرفت قراره پول زیادی خرج کنید، ایده تان خوب نیست
• اگر فکر میکنید بدون پول موفق نمیشوید، کارآفرین موفقی نمیشوید

در دنیای کارآفرینی، پول یک مزیت رقابتی نیست.
پول، تنها حسنی که دارد، سرعت رشد شما را افزایش میدهد… حال اگر ایده‌تان خوب نباشد، با خرج کردن پول زیاد، افراد بیشتری دست رد به سینه شما میزنند !

 

» مانع پنجم: همکاری کنید!

از طرزفکرهای که بسیار عام و رایج، بسته نگه‌داشتن و ایزوله کردن کسب و کار است.
اگر فکر میکنید ایده شما انقدر خاص و مقدس است که هیچ کسب و کاری به اندازه شما خوب نیست که در ابتدای راه ازش کمک بگیرید، بدانید ایده شما خوب نیست.

در اوایل شروع مسیر کارآفرینی، شما باید یادبگیرید روی کول کسب و کارهای بزرگ بنشینید و مسیرهایی را از آنها سواری بگیرید. هزینه این سواری هم ارائه خدمات شما احتمالا با قیمت پایین‌تر است.

نام این استراتژی Bundle کردن است.
مثلا شما یک کسب و کار اینترنتی دارید که فیلم و سریال نمایش میدهید به کاربرانی که حق اشتراک تهیه میکنند؛ شما برای اینکار، میتوانید با یک سرویس‌دهنده اینترنت مذاکره کنید که در صورتی که کاربران شما از خدمات فیلم و سینمایی استفاده کنند، برای آنها حق اشتراک رایگان خواهد بود.

 

طبیعتا سرویس‌دهنده اینترنت این پیشنهاد شما را میپذیرد، چون نه تنها چیزی از دست نمیدهد، بلکه کاربرانش راضی تر خواهند بود که از این سرویس‌دهنده با این امکانات استفاده میکنند.

و از طرف دیگر شما نیز سیل عظیمی از مشتریان را برای بار اول به صورت رایگان خدمات رسانی میکنید و شما را در مدت کوتاهی به تعداد زیادی از کاربران اینترنتی آشنا میکند. یک همکاری برد-برد تمام آنچیزی است که میخواهید.

 

» مانع ششم: از شلوغ‌کاری بپرهیزید.

قانون جالبی در طراحی مدرن وجود دارد که میگوید:

«کم، همیشه زیاد است» یا Less is More.

این اصطلاح باید همیشه توی ذهن تان باشد.
اگر ایده شما انقدر خوب و پیچییده است که برای توضیح آن نیم ساعت زمان لازم دارید و یک برگه کاغذ برای کشیدن شکل ها و چند مثال زنده از مشتری تا یک نفر را قانع کنید از شما خرید کند، ایده شما شکست خورده است.

کسب و کارهای موفق، ایده های خیلی ساده ای دارند.
سعی کنید خدمات‌تان را تا جای ممکن ساده و قابل درک کنید. مشتری امروز زمان کافی برای فکر کردن به ایده شما و رمزگشایی از ارزش آن ندارد.

فکر نکنید که «خب مشتری عقل داره… میفهمه این بهتره !»
نه … اینطور نیست. مشتری عقل داره، اما حوصله فکر کردن به ایده شما را ندارد. شما باید در پیام تان به مشتری انقدر ساده، روان و راحت ایده تان را مطرح کنید که سریع آنرا جذب کند.

در همین زمینه هم سعی کنید خدمات‌تان را ساده تر کنید.
ویژگی های متفاوت، سطح بنده های مشتری های متفاوت و … فقط کسب و کار شما را پیچیده‌تر میکند و درک ارزش را برای مشتری سخت تر میکند.

خب، شما تا به اینجا با شش مانع اساسی که کارآفرین‌ها با آن روبرو میشوند آشنا شدید؛
نوبت  شماست، در زیر این مقاله بگویید:
بزرگ‌ترین مانعی که در مسیر کارآفرینی با آن برخورد کردید چه بود و چطور از ان عبور کردید؟

---