راههایی شگفتانگیزی برای رسیدن به آرامش از طریق گفتگو با خداوند به سبک دندی دیلی مک کال – قسمت اول
همیشه میگوییم «خدا با ماست» اما اکثر ما فقط وقتی وحشت زده، غمگین،گیج یا سردرگم میشویم به یاد خدا میافتیم و نیاز پیدا میکنیم با او حرف بزنیم.در روزهای عادی و اتفاقات روزمرهی زندگی حضور خدا را در کنارمان از یاد میبریم و گفتگو با خداوند را فراموش میکنیم در نتیجه از دریافت راهنمایی و کمک او غافل میشویم.
از طریق گفتگو با خداوند بیشتر با خداوند نه تنها آگاهی، اقتدار، مهربانی و… او را بیشتر میشناسیم،بلکه شناخت بهتری از نقاط قوت و ضعف خودمان به دست میآوریم.به این ترتیب میتوانیم به بهبود جسم و روحمان بپردازیم،موفقیتهای بیشتری به دست آوریم و در نتیجه از زندگی بیشتر لذت ببریم.
این ترفندهای کوچکی که میخوانید
هر کدام ممکن است زندگیتان را دگرگون کند
ــــ هدیهای از یک ناشناس ــــ
به کسی هدیهای بدهید یا لطفی به او بکنید،کسی که به هیچ وجه نمیتواند حدس بزند شما این کار را کردهاید.این هدیه میتواند فرستادن چند میوهی تازه یا مقداری پول برای کسی،کاشتن یک نهال در باغچهی نزدیک خانهی یک نفر یا تمیز کردن جلوی خانهی کسی باشد.
از خدا برای موقعهایی که اصلاً انتظار نداشتهاید ولی هدیهای به دستتان رسیده تشکر کنید:مثلاً آن روزی که بعد از مدتها یکی از دوستانتان به شما تلفن کرد،آن کارت تبریکی که از یک دوست یا فامیل به دستتان رسید،آن ظهر سرد زمستان که به دور از انتظار شما ناگهان خورشید از پشت ابرها بیرون آمد و هر چند کوتاه اما سخاوتمند،پرتوهای گرمش را نثار کرد یا لحظههای به یادماندنی که حضور خدا را در کنارتان به خوبی احساس کردهاید.
ــــ کسی را ببخشید ـــــ
در حالی که با خدا راز و نیاز میکنید،موضوع کسی را که در حقتان بیانصافی کرده یا با شما رفتار خوبی نداشته،به شما دروغ گفته یا دروغی را به شما نسبت داده،به شما تهمتی زده یا به عهدش وفا نکرده با او در میان بگذارید.
سپس نامهای بنویسید و در آن تمام درد و رنج،ناامیدی و یا هر احساس آزار دهندهی دیگری را که این فرد در شما ایجاد کرده توصیف کنید.از خیانت، دورویی، بیعدالتی و… او بگویید.بعد نامه را پاره کنید و در سطل زباله بریزید.او را ببخشید و دست آخر،از خدا به خاطر اینکه همیشه اشتباهاتی را که در زندگی کردهاید بخشیده تشکر کنید.
حتما بخوانید: کودک درون شما پاسخ همه سوالات مهم زندگی را میداند، چرا ازش نمیپرسید؟
ــــ فقط یک نجوا فاصله ــــ
تنها کسی باشید که در حساسترین شرایط زندگی و اوج هیجانات شیرین و تلخ با خدا دربارهی چیزی جز آن هیجانات صحبت میکند.در لحظههای مختلف با خداوند آهسته صحبت کنید.از او تشکر کنید که حتی در جمع و در اوج همهمه و شلوغی در کنار شماست و فقط یک نجوا با شما فاصله دارد.
ـــــ پیدا کردن نور ـــــ
وقتی میخواهید تصمیم مهمی بگیرید،میتوانید در تاریکی مطلق تنها بنشینید و با خدا دربارهی راههایی که پیش رو دارید و میخواهید تصمیم بگیرید کدام را انتخاب کنید،صحبت کنید.سپس ساکت بنشینید و به پاسخ او گوش بدهید.در تاریکی نور را پیدا کنید.
ـــــ معجزه بکارید ـــــ
خاک باغچه را بکنید و پیاز گل یا نهالی را در آن بکارید.تجسم کنید گل یا نهال بعد از یک سال،ده سال و صد سال!چه شکلی به خود میگیرد.به معجزهی خدا در رشد و نمو گیاهان فکر کنید و از او به خاطر رشد و پرورش خودتان قدردانی کنید.
ـــــ تماشای طلوع ـــــ
به تماشای خورشید بروید،آن هم از جایی که چشم انداز زیبایی ندارد،مثلاً از یک قطعه زمین،ساختمان یا کارخانهی متروکه و یا از یک پارکینگ شلوغ و دودآلود،تجسم کنید خدا در کنار شماست و با هم طلوع را تماشا میکنید.در هر لحظه از بالا آمدن خورشید،به تغییرات آسمان دقت کنید.ببینید نور خورشید چقدر زیبا از تکه شیشهی شکستهای که روی زمین افتاده منعکس میشود.دقت کنید چطور پرتوهای گرم خورشید خودش را در آن فضای سرد و بیروح گسترده میکند.
از خدا بخواهید در همه حال گرمای امید را با شما همراه کند،حتی در شرایط سخت زندگی.در پایان روز به جایی که دوست دارید بروید و غروب خورشید را در حضور خدا در وجودتان تماشا کنید و به این ترتیب روز را تمام کنید.
ـــــ هدیهی پزشک ـــــ
اگر در مطب پزشک یا دندانپزشک منتظر هستید تا نوبتتان شود،به جای خواندن مجلههای قدیمی،با خدا شروع به صحبت دربارهی وضعیت سلامتیتان کنید.الان موقع خوبی است که از او به خاطر آن قسمتهایی از بدنتان که در سلامت کامل هستند تشکر کنید.
ضمناً اگر دوست داشته باشید میتوانید از او به خاطر ضعفهای جسمانیتان که باعث شده به او بیشتر توجه کنید نیز تشکر کنید.با او دربارهی ترسهایی که در زندگی دارید حرف بزنید،ترس از بیماری و مرگ؛هیچ کس بهتر از خدا از وضعیت جسمی شما با خبر نیست،حتی بزرگترین پزشکان.
ـــــ قدرت خدا را درک کنید ـــــ
دفعه بعد که باد شدید یا طوفان شروع به وزیدن کرد،اگر رعد و برقی در کار نبود،از خانه بیرون بروید و بگذارید باد شما را احاطه کند تا شدت و قدرت آن را با تمام وجود حس کنید.در آن حال به قدرت باورنکردنی خدا نیز توجه کنید!سعی کنید او را به عنوان قدرتی که تمام جهان و از جمله این باد شدید به آن متکی است بهتر حس کنید.
ـــــ ترسهایتان را مطرح کنید ـــــ
با دوستتان دربارهی ترسی که مانع موفقیت شماست صحبت کنید،ترس از قبول مسئولیت بیشتر در کار،ترس از رها کردن شغل فعلی و شروع یک کار جدید و…
بعد با هم برای از بین رفتن آن ترس دعا کنید یا از او خواهش کنید بعداً برایتان دعا کند.خداوند ارزش زیادی برای دعا در حق یکدیگر قائل است.حال شما از دوستتان بخواهید او از ترسهایش حرف بزند و این بار شما با نیروی دعایتان او را حمایت کنید.
ـــــ از زندگی عادی لذت ببرید ـــــ
در خیابانی که زندگی میکنید شروع کنید به قدم زدن و خوب به جزئیات توجه کنید،به چیزهایی که معمولاً به آنها دقت نمیکنید:ترکیب رنگها در ساختمان خانهها، انعکاس نور پنجرهها روی چمن یا آسفالت خیابان، دودی که از دودکشها بیرون میآید، غنچهها و گلهای داخل باغچه، خیابان و…
حالا میفهمید هر روز که از این خیابان میگذرید زیباییهای زیادی هست که آنها را نادیده میگیرید. اگر دیگر بوی گل رز را خوب احساس نمیکنید،سعی کنید بفهمید به چه بوهای دیگری بیتوجه شدهاید.از خدا بخواهید به شما کمک کند در زندگی کمتر شتاب داشته باشید تا بتوانید از زیباییهای زندگی روزمره بیشتر لذت ببرید.
ـــــ یک آلبوم سپاسگزاری درست کنید ـــــ
به آلبومتان نگاه کنید و عکسهایی را که به شما میگوید چه نعمتهای با ارزشی در اختیار دارید پیدا کنید، همان نعمتهایی که به خاطرشان از خدا سپاسگزار هستید: مثلاً درخت مورد علاقهتان، منظرهای از ایوان یا پنجرهتان تماشا میکنید، گوجههایی که تازه در باغچه کاشتهاید، آسمان، خانواده، دوستان و…
همهی این عکسها را بردارید و داخل یک آلبوم جداگانه بچسبانید و اسمش را «آلبوم سپاسگزاری» بگذارید. در حالی که به عکسها نگاه میکنید و آنها را توی آلبوم میگذارید، آرام و آهسته از خدا تشکر کنید.
اگر دوست داشتید، میتوانید زیر هر کدام از عکسها بنویسید که چه شخصی یا شیئی در آن عکس هست که به خاطرش از خدا قدردانی میکنید.
با خداوند حرف میزنیم و نیازهای عمیق خودمان و دیگران را بهتر درک میکنیم، با خداوند حرف میزنیم و میفهمیم که چطور باید سهم دوستی را ادا کنیم، با خداوند حرف میزنیم و حقیقتاً میفهمیم که «خدا همیشه با ماست» حتی زمانهایی که خودمان را سزاوار این لطف نمیبینیم، با خداوند حرف میزنیم و میفهمیم که هیچ وقت تنها نیستیم.
ادامه دارد…
بسیار زیبا واقعا عالی بود…
سلام روزتون بخیرمن بانوشتن یکم مشکل دارم وقتی میخوام بنویس همه چیزفراموش میکنم اصلایادم میره چی میخواستم بنویسم یادرخواستم چطوری باخدامطرح کنم
هرگاه لبخندی را بر چهره یک انسان نقاشی کنید هدیه ایی به خداوند داده اید …