3 درس زندگی از استیو بالمر [مدیر عامل سابق مایکروسافت]

3 درس زندگی از استیو بالمر
[مدیر عامل سابق مایکروسافت]

استیو بالمر مدیر عامل قبلی شرکت مایکروسافت در تاریخ فوریه 2014 در جمعی از فارق التحصیلان دانشگاه واشینگتون حضور یافت و برای جوانانی که میخواهند وارد دنیای کسب و کار شوند نطقی انجام داد.

در دوران استیو بالمر (تحت رهبری و مدیریت اش) شرکت مایکروسافت موفق رشد سود سالانه اش را از 25 به 70بیلیون دلار افزایش دهد و ارزش خالص شرکت توانست رشد 215 درصدی کند و به 23 بیلیون دلار برسد…

بالمر در ابتدای سخنرانی اش قبل از شروع رو به دو دانشجوی فارق التحصیلی میکند که قبل از او سخنرانی میکردند و میگوید “شما آقای 22 و 30 ساله در سخنرانی تان متوجه شدم که گفتید بعد از دانشگاه نمیدونید دقیقا میخواهید چیکار کنید و از کجا شروع کنید! باید بگم من 58 سال ام است و من هم نمیدونم دارم چیکار میکنم؛ پس زیاد نگران نباشید”

بالمر توانست با افکار اقتصادی و موفق اش به رتبه 32-ام لیست میلیاردر های فوربز صعود کند.
استیو بالمر همانند اکثر کارآفرینان و افراد موفق دنیا زندگی آسان و راحتی نداشته، همواره امواج زندگی سعی بر شکستن کشتی نجاتش داشتند اما فقط یک دریای طوفانی میتواند ناخدای بزرگ بسازد.

به همین منظور بالمر در این سخنرانی نصیحت هایی برای جوانان داشت که 3 قسمت و درس مهم از سخنرانی استیو بالمر که در جمع دانشجویان دانشگاه واشینگتون ایراد کرده را میخوانید :

1. فرصت ها غنیمت بشمارید : احتمال دارد بعد از فارق التحصلی احساس کنید به علت تورم، گرانی، تحریم و … زمان بعدی برای ورود به بازار کار است اما استیو بالمر اعتقاد دارد ” تاریخ فارق التحصیلی شما بهترین زمان برای ورود به بازار کار است.” واقعا چنین خوشبینانه؟ بله ! بالمر معتقد است دنیای تکنولوژیک به افکار جدید در هر زمانی نیازمند است زیرا نیاز به تغییر دارد. ” فرصت! فرصت! فرصت!… منتظر تو است. برو بیرون و بدستش بیار. ”

به عقیده بالمر “فرصت ها میتوانند تمام طول عمر در برابرتان باشند! نباید از دستشان بدهید؛  بروید و بدستشان بیاورید. از ریسک کردن نترسید، من نیز در سال 1980 بعد از اخراج از دانشگاه استنفورد زمانی که وارد شرکت مایکروسافت شدم ریسک کردم! زیرا فرصتم را دیدم و نخواستم راحت از دستش بدهم. از این نترسید که شاید انتخاب اشتباهی کرده باشید. زیرا شما میدانید زمانی که انتخاب اشتباهی کنید چکار باید انجام دهید؟ میگذارید زمین و یک انتخاب دیگه برمیدارید.”

2. یک دیدگاه اختصاصی برای خودتان داشته باشید : “بعضی اوقات دیدگاه و طرزفکر شما دلیل دیدن و یا خلق فرصت ها خواهد بود و بعضی مواقع دیگر فرصت هایی که انتخاب کردید دلیل بدست آوردن دیدگاه جدید برای شما خواهند بود.”

فرصت ها به اندازه کافی وجود دارند اما این نگرش و دیدگاه افراد است که چه استفاده ای از فرصت ها ببرند. بعضی ها آنها را رها میکنند، بعضی ها آنها را جدی نمیگیرند و بعضی دیگر توسط همان فرصت ها زندگیشان را متحول میکنند.

بالمر میگوید “یک دیدگاه فقط میتواند باعث شود که گرانی ماشین ها تبدیل به فرصت شود تا هنری فورد نامش درتاریخ جاودانه شود. او میدانست که گرانی ماشین ها فرصت خوبی است تا اتومبیل های ارزان قیمت و به صورت انبوه تولید کند. او فرصت را دید و دیدن فرصت را مدیون دیدگاه و طرزفکرش بود.”

3. سرسخت باشید : ” سرسخت یعنی پایدار باشید. سرسخت یعنی بلند مدت فکر کنید. سرسخت یعنی مصمم باشید… من نمیدونم شما چه کاری انجام میدهید و یا انجام خواهید داد و مهم هم نیست. اما چیزی را که میدونم این است که شما قرار است صبور و کوشا و سرسخت باشید تا به موفقیت دست پیدا کنید.”

بالمر عقیده اش را با مثالی روشن تر میکند :” زمانی که ما در مایکروسافت شروع کردیم نرم افزارهایی طراحی و به کسب و کارها بفروشیم، همه شروع کردند ما را نا امید کردن و گفتن اینکه ما نخواهیم توانست چنین کاری را شروع کنیم… اما علارغم تمام نا امیدی ها شرکت ما متوقف نشد زیرا ما مصمم بودیم. شاید اوایل فروش نداشتیم اما اگر صبور نبودیم شاید پروژه را رها کرده بودیم و امروزه سود 80% شرکت از فروش نرم افزار را نداشتیم… ”

موفقیت آنی به ندرت اتفاق می افتد… بالمر نیز معتقد است : “فرصت به معنی بدست آوردن چیزی که ندارید اما میخواهید داشته باشید… فرصت یعنی داشتن یک دیدگاه. اما داشتن دیدگاه نیازمند مصمم و صبور بودن است. فکر نکنید هرآنچه را بخواهید سریعا بدست خواهید آورد! شما هرچقدر هم اشتیاق داشته باشید باید صبر و پافشاری داشته باشید به علاوه دید بلند مدت. ”

و در ادامه به عنوان سخن اختتامیه “زندگی تماما جستجوی چالش ها است… جستجو برای فرصت ها هیچوقت متوقف نخواهد شد! … تمام فرصت هایی که بدنبالشان هستید در برابرتان هستند ،اگر نمیتوانید آنها را ببینید نیازمند دیدگاه جدیدی هستید. “