غلبه بر خود بزرگ بینی و نفس خودخواه با تکنیکهای دکتر وین دایر
خود بزرگ بینی بزرگترین دشمن انسان است. چیزی که او را تضعیف میکند این است که شخص بیشتر زندگی خود را صرف رنجیدن از چیزی یا کسی کند. این بزرگترین مانع پیوند با هدف است و خیلی راحت میتواند ناهماهنگی ایجاد کند.
اساساً احساس خود بزرگ بینی چیزی است که باعث میشود حس کنید مورد خاصی هستید.ضروری است که احساس کنید منحصر به فرد هستید، اما مشکل زمانی بروز میکند که شما خود را به عنوان جسمتان، کارهایتان و اموالتان مشخص میکنید.
به این شکل مردمی که کمتر از شما حساب کردهاند به عنوان فرودست میبینید و خود بزرگ بینی شما باعث میشود که دایم به طریقی از چیزی برنجید.احساس اهمیت خاص کردن ما را به طرف خود بزرگ بینی میبرد.احساس خود بزرگ بینی موجب میشود تا شما احساس کنید که ماهیتتان بزرگتر از دیگران است.این حس جدایی به جای همکاری با دیگران شما را به رقابت با دیگران وا میدارد.
نفس به سادگی ایدهای از چه کسی بودن شماست که با خود حمل میکنید. به طور دقیق به وسیلهی کالبد شکافی نفس قابل حذف نیست! این ایده که چه کسی هستید تمام احتمالات پیوند شما با قصد و هدفتان را از بین میبرد.
پنج گام برای فائق آمدن بر نفس و خود بزرگ بینی
۱ – رنجیده نشوید
رفتار دیگران دلیل بیحرکت ماندن نیست.هر آن چه که شما را میرنجاند شما را ضعیف میکند. اگر دنبال موقعیتی برای رنجیدن باشید،همه جا پیدا خواهید کرد. این نفس شماست که میخواهد شما را قانع کند که زندگی نباید این طور باشد. اما شما میتوانید کسی باشید که قدر زندگی را بدانید و با روح خلاق جهانی هماهنگ شوید.
با رنجش نمیتوانید به نیروی قصد برسید.با تمام امکانات سعی کنید ترسهای دنیوی را ریشه کن کنید که از تعیین هویت نفس سرچشمه میگیرد.
آرام باشید. آرامش از خداست، شما که بخشی از آن هستید در منزل سکنی نخواهید داشت مگر در آرامش او.رنجیدن همان انرژی مخربی را ایجاد میکند که در جای اول شما را رنجاند و منجر به حمله و حملهی متقابل و جنگ میشود.
۲ – از نیاز به برنده شدن بگذرید
نفس عاشق این است که ما را به دو گروه برندهها و بازندهها تقسیم کند.عواقب برنده شدن وسیلهای موفق برای جلوگیری تماس آگاهانه با قصد است چرا؟چون نهایتاً همیشه بُرد امکان ندارد.
و باعث خواهد شد که شما احساس کم اهمیتی و بیارزشی کنید.
شما بُردها یا پیروزیهای خود نیستید.میتوانید از رقابت لذت ببرید و در جهانی که در آن بُرد همه چیز است سرگرم شوید،اما لزومی ندارد که در افکار خود آنجا باشید.
در جهانی که همه از یک منبع انرژی استفاده میکنیم بازندهای وجود ندارد.
تنها چیزی که میتوانید در موعد مشخص بگویید این است که شما کاری را در سطح مشخصی در مقایسه با سطوح دیگران و در آن روز انجام دادهاید.اما امروز روز دیگری با دیگر رقیبان و موقعیتهای جدید است.شما هنوز در حضوری بیکران در یک جسم هستید که روز دیگر پیرتر شد. بیایید تا از نیاز بُرد یا عدم توافق بر اینکه نقطهی عکس بُرد، باخت است، بگذریم.
این ترس نفس است.اگر جسم شما به روشی برنده در این روز عمل نمیکند. زمانی که با نفس تعیین هویت میکنید، اهمیتی ندارد. مشاهده کننده باشید، بدون نیاز به بُرد ببینید و لذت ببرید. در آرامش با انرژی قصد هماهنگ باشید و هر چند که به سخن متوجه خواهید شد بیشتر پیروزیها اگر کمتر دنبال آنها بروید در زندگیتان ظاهر خواهد شد.
۳ – از اینکه همیشه حق با شماست بگذرید
نفس منبع تضادها و تفرقههاست چرا که شما را به جهتی سوق میدهد که در آن دیگران همیشه اشتباه میکنند. وقتی خصم باشید از نیروی قصد جدایید، روح خلاق مهربان است، عشق است که پذیرنده و بری از خشم، بیقراری یا سخن است.
وقتی از اینکه حق با شماست در مکالمات و یا روابطتان بگذرید مثل این است که به نفس گفته باشید:من بردهی تو نیستم.میخواهم مهربانی را در آغوش بکشم و اینکه حق با من است را رد میکنم.در واقع میگذارم این شخص با این فکر که حق با اوست احساس بهترین داشته باشد و از او تشکر میکنم که مرا به سمت حقیقت راهنمایی کرده است.
وقتی از اینکه حق با شماست بگذرید،قادر به مستحکم ساختن پیوند با نیروی قصد خواهید بود، البته با در نظر داشتن اینکه نفس همیشه یک دشمن مصمم است.مردمی را دیدهایم که ترجیح میدهند بمیرند ولی قبول نمیکنند حق با آنها نیست،دیدهایم که مردم روابط زیبای خود را با اینکه حق با آنهاست به پایان رساندهاند.
از خودتان سؤال کنید که آیا من میخواهم خوشحال باشم یا اینکه حق با من باشد؟ وقتی که حالت شاد،دوست داشتنی و معنوی را انتخاب کنید،اتصال شما با قصد محکم میشود. این لحظات بالاخره پیوند جدید شما را به سوی نیروی قصد توسعه میدهد و مبدأ کیهانی در جهت خلق خواستههایتان همکاری خواهد کرد.
۴ – حس برتری را از بین ببرید
اصالت، برتر بودن از دیگری نیست، بلکه بهتر بودن از آنچه که اکنون هستید است.
بر رشد خود آگاهی داریم از اینکه هیچ کس روی این سیاره از دیگری بهتر نیست،
متمرکز باشید. ما همه از یک نیروی زندگی خلاق ظاهر شدهایم. ما همه وظیفهای داریم. هستیای که ما قصد کرده بشناسیم، همهی چیزهایی که برای روند سرنوشتمان لازم است در اختیار ماست. هیچ یک از اینها وقتی خود را برتر از دیگران ببینید میسر نیست. این یک دید قدیمی ولی درست است.
با دیدن خدا در هر کسی از حس برتر بودن بگذرید.
دیگران را بر اساس ظاهر، کارکردها، داراییها و سایر خواستههای نفس برآورد نکنید. وقتی احساسات برتری جویی از خود بروز میدهید شما را عقب میبرد و منجر به رنجش و نهایتاً احساسات خصمانه میکند. خاص بودن همیشه باعث قیاس میشود که به واسطهی دیدن نقصانی در کسی ایجاد میشود و با جستجو و در ذهن نگه داشتن تمامی نقصهایی که میشود درک کرد، ایجاد میشود.
۵ – از نیاز به بیشتر داشتن بگذرید
مانترای نفس، بیشتر است. هرگز راضی نمیشود. مهم نیست که چقدر کسب کرده باشید، نفس شما همیشه میگوید که کافی نیست. خود را در وضعیت دائمی تقلا یافته و امکان رسیدن را از دست میدهید. در حالی که رسیدهاید.
چگونگی استفاده از این لحظهی حاضر انتخاب خود شماست. وقتی بیشتر نخواهید، چیز بیشتری از آنچه که آرزویش را داشتهاید به زندگی شما وارد میشود. از آنجا که از نیاز به آن جدا هستید، دادن آن به دیگران را خیلی راحت مییابید، چون در خواهید یافت که به منظور راضی و راحت بودن چقدر کم نیاز دارید.
مبدأ جهانی از خود خشنود است. دایم در حال رشد و خلق زندگی جدید است. هرگز به دلیل خواستههای خودپسندانهی خود سعی به متوقف کردن خلقتش نمیکند. خلق میکند و میگذرد. وقتی از نیاز به بیشتر خواهی بگذرید با آن وحدت خواهید یافت.
به عنوان یک قدردانی کننده از آنچه که هست شما درس پر قدرتی را یاد میگیرید که:
« در دادن است که میگیریم».
با گذاشتن اینکه وفور از شما جاری شود، با مبدأ خود هماهنک شده و جریان انرژی را تعیین کنید.
بهتر است که خودت را پاک و پرانرژی نگه داری؛
تو پنجره ای هستی که از طریق آن باید دنیا را ببینی.جرج برنارد شاو
در همین زمینه بخوانید:
سلام و ممنون بخاطر این مقاله علمی و عملی خوب شما . خوبه که بدونیم این 5 اصول ذکر شده مخصوصا در دنیای امروزی بسیار پر کاربرده .چون این دنیا از کودکی عقایدی مثل بیشتر خواستن ،رقابت کردن و امثال اینها رو به خورد ما داده تا جایی که فکر میکنیم حقیقت دنیا همینه ، در حالی که پیروزی حقیقی اینه که هر روز از دیروز خودمون بهتر باشیم یعنی با خودمون رقابت کنیم ، کافیه همین رو رعایت کنیم و میبینیم که چقدر پیشرفت میکنیم ؛ فرق رقابت با نفسمون و رقابت با دیگران اینه که همیشه یکی از ما برتر هست و این به ما استرس میده ولی اگه با خودمون رقابت کنیم حس خوبی میده بهمون و انرژی میده بهمون چون میدونیم میتونیم تو این رقابت پیروز همیشگی باشیم که البته کار آسونی هم نیست. این به معنای این نیست که نسبت به این دنیا منفعل هستیم ،بلکه معنیش اینه که تعریف ما از شکست و پیروزی تعریف متفاوتیه . و این تعریف درسته . با این جهان بینی دیگه هر چقدر که تلاش کنید خسته نمیشید و هر چقدر که شکست( به معنای عرفی) بخورید نا امید نمیشید . چون میدونید که اصل اون گامی هست وه به سوی پیشرفت برداشتید و حتی همین شکست قسمتی از تکانل شما رو شکل میده . امیدوارم منظورمو خوب رسونده باشم . با آرزوی موفقیت همه دوستان عزیز.
با سلام.
سپاسگزارم از نظر ارزشمند و سازندهی شما.
پایدار باشید.
درود بر شما
و سپاس از مقاله آموزنده ای که تهیه کرده اید
به جرات می توان گفت برای انسان هیچ موضوعی و هیچ دانش مهم تر از خودشناسی یا نفس شناسی وجود ندارد و در این مقاله از یک جنبه بسیار مهم به نفس پرداخته شده است
باز هم تشکر … با قدرا ادامه دهید
با سلام.
سپاسگزارم از نظر انرژی بخش و ارزشمند شما.
پایدار باشید.