مذاکره کننده حرفهای شوید (7) چهار تکنیک غولآسای مذاکره که قویترین مذاکره کنندگان را هم به زانو در خواهد آورد
پس بهتر است همین الان آنها را یادبگیرید...
خب، به امید خدا داریم خوب پیش میرویم…
در قسمت قبلی از سری مقالات «مذاکره کننده حرفهای شوید» شما تکنیکهای بدستگیری موضع قدرت در مذاکره را یادگرفتید؛ اما حالا به تکنیکهای دیگر هم در حوزه مذاکره میرسیم…
تکنیکهایی غولآسا برای تضمین موفقیت شما در مذاکره ! آماده اید؟
مذاکره یعنی چه؟
مذاکره تکنیکیست برای بحث کردن بر سر ایدهها یا مشکلات برای رسیدن به نتیجهای به نفع هر طرف حاضر در مذاکره و خصوصا خودمان.
حالا مذاکره چرا مهم است و باید آن را یاد بگیریم؟
به عنوان مثال شاید شما بهترین ایدهها را برای شروع یک کسبوکار در سر داشته باشید. ولی وقتی نتوانید کسانی که به آنها نیازمند را تحت تأثیر قرار دهید عملا چیزی دستگیرتان نخواهد شد.
یا شاید در موقعیتی قرار گرفتهاید که اگر نتوانید با مذاکره از حقوق خودتان دفاع کنید بسیار بد برایتان تمام خواهد شد.
تحقیقات حتی ثابت کردهاند که مذاکره در خانواده باعث کاهش اختلافها شده و روابط فردی را بهبود میبخشد.
هدف سری مقاله «مذاکره کننده حرفهای شوید» آشنا کردن شما با اصول و انواع مذاکره و دستورالعملهایی برای ارتقای این مهارت بنیادین در هر زمینه از زندگیتان است.
» تکنیک اول: استفادهی هنرمندانه از زمان
داشتن یا نداشتن حس فوریت یا به عبارت بهتر، استفاده هنرمندانه از زمان تکنیک بعدی ماست؛ یادتان باشد که هرچقدر از نظر زمانی تحت فشار باشید، به همان نسبت مذاکره بدی خواهید داشت.
به عبارت بهتر، اگر زمان کمتری داشته باشید، قدرت کمتری هم خواهید داشت و اگر زمان بیشتری برای رسیدن به نتیجه داشته باشید، قدرت بیشتری هم خواهید داشت.
احتمالاً این اتفاق برایتان زیاد افتاده، برای خرید به راستههای تجاری میروید؛ مثلاً در تهران به جمهوری یا هفتتیر یا جاهای دیگر. از شلوار یا پیراهنی خوشتان میآید. بهطرف میگویید که میروید تا دوری بزنید و برگردید. فروشنده هم از فرصت استفاده کرده و میگوید اگر الآن بخرید، مثلاً ده درصد تخفیف دارد؛ ولی اگر بروید و دورتان را بزنید و برگردید، خبری از تخفیف نیست یا پنج درصد تخفیف خواهید گرفت.
خود من که چند باری با این ترفند، فریب خورده و ناچار به خرید شدهام… و قبلا هم در مقاله «4 حقه کثیف مذاکره + روش شناسایی و مقابله با آنها» راجعبه آن صحبت شده که اگر وقت داشتید حتما بخوانیدشان…
برایان تریسی در کتاب «مذاکره» خود داستان جالبی را تعریف میکند :
یک آمریکایی، برای مذاکره به ژاپن میرود. آدم مبادی آدابی هم بوده. ژاپنیها کلی او را تحویل گرفته و برایش ماشین تشریفاتی لیموزین میفرستند تا از فرودگاه، او را به سمت هتل ببرد. حتی بلیتهای او را میگیرند تا کارهای برگشتش را خودشان انجام بدهند.
به بلیتهایش نگاه میکنند و میبینند که تنها شش روز فرصت دارد. درنتیجه یک بازی هوشمندانه راه میاندازند. پنج روز اول کلی تحویلش میگیرند و از او پذیرایی میکنند و جاهای مختلف توکیو و شهرهای دیگر را نشانش میدهند. درنتیجه، یک روز باقیمانده را با او وارد مذاکره میشوند.
چون طرف هم در موضع ضعف بوده، یک توافق ضعیف را امضا میکند.
شما هیچوقت از این کارها نکنید.
سعی کنید زمان زیادی داشته باشید و فریب این بازیهای اضطراری را نخورید؛ در این صورت قدرت بیشتری در مذاکرات خواهید داشت.
به قول رابرت گرین، نویسنده کتاب «قوانین قدرت» :
همه مردم بازیچهاند؛
برخی بازیچه تقدیر و سرنوشت و عده دیگری بازیچه منافع شخصی!
مهارت بازی با این بازیچهها را بیاموز.
درود بر شما جناب محمدی . از اینکه سخاوتمندانه برای دیگران وقت هزینه میکنید برایتان آرزوی بهترین ها را دارم . من به نوبه خودم از متن فوق لذت بردم و از اینکه در گذشته چه فشارهایی رو به خاطر به تاخیر انداختن کارها متحمل شدم ، پشیمانم