مهمترین چیزی که موفقیت شما را در هر شرایطی تضمین میکند
آخرین باری که کاری مهم را تا آخر انجام دادید بود؟ یادتان می آید؟
اصلا یادتان می آید کتابی را تا انتها خوانده باشید؟ یادتان هست رشته ای را که دوست داشتید واردش شوید را کامل تا مدارج عالی تمامش کرده باشید؟
راستی… اصلا مدرک تان را از آموزشگاهی که چند ماه پیش ثبت نام کردید تا کلاس های تقویت زبان شرکت کنید را گرفتید؟
چرا از این شاخه به اون شاخه می پریم؟
درد مشترک بیش از 80% نسل جوان؛ نسلی که نمیدانید کدام راه را برود، اصلا چرا آنرا برود و اگر آن راه را طی کرد و به بن بست رسید چه کند؟
اگر شما هم جز این دسته هستید، یعنی دسته ای که نمیداند دقیقا چه از زندگی اش میخواهد، باید داستان جالبی را قبل از خواندن ادامه این مقاله بخوانید؛
داستان مربوط به سال 1519 است، حدود 500 سال قبل که در کتاب های تاریخ مدارک آن موجود است…
هرنان کرتس (Hernan Cortes) فرمانده بنام اسپانیایی در نبرد با امپراتوری آزتک ها زمانی که به ساحل جزیره و خاک دشمن رسید، اولین دستورش به سربازانش این بود :
« آذوقه ها را بردارید و کشتی ها را آتش بزنید »
سربازهای کرتس، با تعجب دستور را اجرا کردند و تمام کشتی ها را به آتش کشیدند… آنها تا زمان پیروزی درک نکردند چرا فرمانده شان چنین دستوری به آنها داد تا وقتی که کرتس پس از پیروزی تاریخی بر امپراتوری آزتک برای سربازانش نطق کرد و به آنها گفت :
«شما توانستید بر امپراتوری آزتک ها پیروز شوید،
اما؛
نه به خاطر اینکه بهترین گزینه تان پیروزی بود،
بلکه چون تنها گزینه تان پیروزی بود»
داستان جالبی بود… اصلا میتواند سوژه ای برای فیلمساز ها باشد؛ اما چه پند با ارزشی در بطن این داستان بود که باید متوجه می شدید؟
اشتیاق، تنها چیزی است که بعد اینکه همه چیزتان را از دست دادید شما را به هدف تان میرساند….
ناپلئون هیل، در شاهکارش یعنی کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» می نویسد ‘اشتیاق، نقطه شروع تمام دستآوردهاست.’ در واقع اشتیاق، انگیزه شماست تا چیزهای بیشتری بدست آورید، حتی اگر با چیزهایی که دارید احساس راحتی میکنید.
اشتیاق، همان قدرتی است که در سخت ترین شرایط با خودتان میگویید ‘تحملش میکنیم… روزهای خوب تو راهند…’ در واقع اشتیاق، برگ برنده شماست وقتی زندگی روزهای سخت، اتفاقات بد و شکست ها را به سمت شما پرتاب میکند.
رفتار انسان ناشی از سه منبع اصلی درونی یعنی اشتیاق، احساس و دانش است.
ارسطو
مثال آنرا میتوانید در داستان هرنان کرتس تصور کنید؛
سربازها، تنها به خاطر اشتیاق به داشتنِ بقا تمام تلاش شان را کردند تا پیروز شوند. این اشتیاق و میل به زندگی چنان قدرتمند بود برای آنها که قدرت و توان ذهنی آنها را چندین برابر کرد.
وقتی شما از درون اشتیاق و خواسته ای دارید که وجود شما را به شعله میکشد، هرکاری برای بدست آوردنش حاضر میشید انجام دهید. حاضرید زمان و انرژی و قدرت اراده تان را در این کار بگذارید تا به خواسته و اشتیاق تان دست پیدا کنید.
در واقع وقتی یک اشتیاق، هدف و رویای شعله ور در وجودتان هست، ناخودآگاه بدون اینکه اغلب اوقات خودتان بدانید ظرفیت های پنهان وجودتان را افزایش میدهد، توان شما بیشتر میشود و سختی ها را آسان تر تحمل میکنید.
برای آنکه به قدرت این موضوع پی ببرید، اجازه بدهید یک آزمایش ذهنی انجام دهیم؛
فرض کنید به دو گروه مختلف، شرایط زیر پیشنهاد شود :
گروه اول قرار است یکهفته و روزی 12 ساعت کار کنند و در آخر آن هفته یک میلیون تومان نفری دستمزد دریافت کنند.
گروه دوم قرار است یکهفته و روزی 12 ساعت کار کنند و در آخر آن هفته ده میلیون تومان نفری دستمزد دریافت کنند.
به نظر شما، احتمال خستگی و انصراف از مسابقه برای کدام گروه بیشتر است؟
درست حدس زدید… گروه اول ممکن است سریع تر جا بزند، تسلیم و از ادامه منصرف شود. اما گروه دوم تسلیم شدن را بی منطق ترین کار دنیا میداند !
این مثال ساده ای بود از رفتار ما انسان ها در شرایط سخت.
اشتیاق سوزان شما چیست؟
دلیل شماره یکی که اکثر افراد درجا میزنند و پیشرفت زیادی در زندگی نمیکنند، همین مورد است.
آنها اشتیاق سوزانی ندارند. در واقع دلیل محکم و قاطعی برای تحمل سختی ها ندارند. آنها چیزی را خیلی سخت و با تمام وجود نمیخواهند.
دلیلی که 120% توان تان تلاش نمیکنید این است که یک دلیل و ‘چرا’-ی قدرتمند برای اینکار ندارید.
اریک توماس
اگر در دوره های مختلف شرکت میکنند، کاری جدید شروع میکنند، به باشگاه بدنسازی میروند، کتاب میخرند یا روند جدیدی در زندگی شروع میکنند به خاطر اشتیاق و یک دلیل احساسی قدرتمند در وجودشان نیست.
آنها به خاطر این کاری را شروع میکنند تا یک درآمدی داشته باشند…و نه اینکه ثروتمندترین جوان شهر بشوند. به باشگاه بدنسازی میروند تا بدنی خوب داشته باشند و نه اینکه خوش هیکل ترین و سالم ترین شخص شرکت باشند. کتاب جدیدی میخرند تا فقط بگویند کتاب میخوانند و نه اینکه اشتیاق سوزانی برای دانش بیشتر و پیشرفت داشته باشند.
در آخر باید بدانید
حتما الان این سوال برایتان پیش آمده ‘فقط داشتن اشتیاق برای موفقیت کافیه؟’ پاسخ خیلی ساده و قاطع نــــه است. اشتیاق در واقع نقش چسبی را بازی میکند که فاکتورهای مختلف موفقیت را در کنار هم نگه میدارد.
اگر هدفی دارید و خیلی سخت میخواهید به آن برسید باید هرکاری برای رسیدن به آن لازم است انجام دهید، هر هفته، هر روز و هر ساعت.
باید از عادات بدی که جلوی شما را گرفته اند خلاص بشید، عادات خوبی که کمک تان میکنند سریع تر موفق شوید در خود ایجاد کنید و برای رسیدن به اهداف تان منظم و برنامه ریزی شده تلاش کنید.
در همین زمینه، شدیدا توصیه میشود دو مقاله زیر را بخوانید :
سلام من تازه به این سایت فوق العاده پیوستم .و ازتون برای کمک به من و بقیه ممنونم .
خیلی مطلب جالبی بود ممنون
من فکر می کنم توجه به این نکته هم کمک کننده باشه که هدف از انجام هر کاری در نهایت شادی و لذت واقعی از اون کاره اگر ما از این شاخه به اون شاخه می ریم شاید یکی از دلایل واقعی اون این باشه که اون شاخه به ما شادی و لذت حقیقی نمی ده پس ما به شاخه های دیگر برای جست وجو می ریم تا شاید اون وپیدا کنیم شاخه های زیادی روامتحان می کنیم اما می بینیم که هنوز راهمون پیدا نشده و شاید یکی از دلایل اون عدم شناخت کافی از خود و خود شناسی است زمانی که خودمون ونشناسیم نمی تونیم راهمون وپیدا کنیم اما همین از این شاخه به اون شاخه هم به نظر من می تونه کمک کنه خودمون وپیدا کنیم حداقل به ما نشون میده چه چیزی رو دوست نداریم و اینکه از نظر من یکی از بهترین راه ها برای پیدا کردن شاخه خودمون آرزوها و رویاهای کودکی است چون رفتارهای کودکی بیشتر ناشی از غریزه و کمتر همراه با ترس و محدودیت ها وچارچوب های فکری تحمیل شده جامعه است .
اما به هر حال هر جست و جویی اگه ادامه پیدا کنه به نتیجه منتهی میشه مهم ادامه دادن است .
آروز می کنم رویاها و آرزوهامون از یاد نبریم .
با سلام و تشکر از شرکت در طرح هم افزایی دیدگاهی؛ یک روز به اشتراک سوخت جت شما اضافه شد.
من احساس میکنم بیشتر از اشتیاق، لذت بردن از لحضات زندگی ، چه خوب ، چه بد، به موفقیت کمک میکند.
چه بسا با اشتیاق زیادی به دنبال هدفی باشیم اما در زمان مناسب و آنطور که می خواهیم به آن نرسیم در این صورت اشتیاق ما به دلسردی و بی انگیزگی بدل میشود اما اگر بدانیم آنچه که میگذرد عمر ماست، زندگی ماست و لحظه به لحظه زندگی مان ارزشمند است در این صورت اگر به صورت مطلوب هم به هدف نرسیم اشتیاق مان ته نمیکشد و دوباره می توانیم پیش برویم به قولی رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود، رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود(سعدی).
کمی از نزدیک بینی دور شویم و اهداف رو بالا وبالاتر ببینیم ، داشتن هر هدفی به انتخاب و میل هر فردی خیلی خوبه اما در سطح بالاتر هدف از رسیدن به این اهداف ، کسب تجربه از زندگی است و درحقیقت زندگی کردن است.
پس به معنای بهتری زندگی کنیم.
من شخصا به خوندن این مقاله احتیاج داشتم. ممنون از تیم شما که با ریز بینی به این مسائل هم توجه میکنه
maghale foghaledeh jalebi bood manon jet
چرا از این شاخه به اون شاخه می پریم= سوال بشیتر جوان ها
خواهشا به این موضوع بیشتر بپردازید ممنون از شما