ویلما رودلف | چطور قدرت یک رویا دختری معلول را قهرمان المپیک کرد؟
احتمالا مقاله من درباره ایمی مالینز را خواندید، زنی که با پاهای مصنوعی و اراده قوی دنبا را زیر پاهایش قرار داد یا باستر داگلاس که با اراده آهنین خود توانست مشهورترین بوکسور آن زمان را شکست دهد.
این بار قصد دارم یکی دیگر از انسان های با اراده معاصر را به شما معرفی کنم، شخصی که با باورهایش علم پزشکی را هم زیر سوال برد.
شاید نام ویلما رودلف را قبلا شنیده باشید، شاید هم مثل بسیاری از افراد، این شخص موفق و با اراده را نمی شناسید. پس در ابتدا بهتر است کمی با این شخصیت فوق العاده آشنا شوید: ویلما یکی از بهترین دونده های آمریکایی در دهه های گذشته است که زندگی بسیار الهام بخش و شنیدنی دارد.
در سال ۱۹۴۰ در یکی از محله های دور افتاده تنسی دختری به دنیا آمد که بیستمین فرزند یک خانواده پرجمعیت و فقیر محسوب می شد.
ویلما از همان زمان تولد درگیر مشکلات زیادی بود. اولین مشکل این بود که او نارس به دنیا آمد و به حدی ضعیف بود که امیدی به زنده ماندنش نبود. با این وجود ویلما زنده ماند اما چالش بعدی زندگی اش در چهار سالگی به سراغ او رفت.
همه چی به باور آدم برمیگرده. واقعا ما میتونیم بریم سراغ آدمهای شکست خورده و تا ابد ناامید بمونیم یا از این افراد الهام بگیریم و ته دلمون حسرتی برامون باقی نمونه
هرچه اراده قوی تر باشه پیروزی ها بزرگتر و شیرینتر میشه
خیلی جذاب بود
جذاب و الهام بخش بود، ممنون 😉
مساله ی مهم انگار همینه که از درجا زدن ها و رشد نکردن های ظاهری نترسیم، اگه 10 بار آخر شدیم فکر نکنیم پیشرفتی نکردیم و امید داشته باشیم که با یکم تلاش دیگه احتمالا میتونیم یکی مونده به آخر شیم و مسیرمون رو کم کم پیدا کنیم.
عالی بود!