چرا کارآفرین موفق یک موجود سرکش، درنده و معتاد به پیروزی است؟
آیا تا به حال شنیدهاید که کسی به کارآفرینی معتاد شده باشد؟
وقتی این جمله را بررسی میکنید بسیاری از شما یک فرد معتاد که قادر به کار کردن نیست را در ذهنتان تصور خواهید کرد.
اما اعتیاد میتواند معانی مختلف دیگری داشته باشد. بله یک معتاد از نظر جامعه فردی بیمار، رانده شده اسیر ماده مخدر است که نمیتواند آن را رها کند. و یک شخص که به کارآفرینی اعتیاد دارد نیز دقیقاً اسیر خلق آرزوهای خود است و به هیچ وجه نمیتواند آن را رها کند.
- اما آیا زمانی که ما کارآفرین میشویم معتاد شدن به آن ضروری است؟
- آیا میتوانید یک زندگی عادی داشته باشید و موفق شوید، یا حتماً باید ذهنتان معتاد به این کار شود؟
شاید نظرات شما متفاوت باشد، اما من اینطور فکر نمیکنم. لطفاً از خودتان بپرسید: چه چیزی در زندگی خود واقعاً میخواستید؟
آیا همین شغلی که به عنوان بازاریاب، بانکدار، پرستار و …. دارید؟
شاید چیزی که حالا هستید نتیجه عدم اعتیاد شما به کارآفرینی باشد. شما به راحتی سرنوشت و تقدیر معمولی را برای خود پذیرفتهاید و نخواستید که از حد مرز رفتاری خارج شوید. درحالیکه یک معتاد به کارآفرینی تا نصفه شب کار میکند، کم میخوابد، صبح با اشتیاق وصف ناپذیری بیدار میشود و روزها اثری از خستگی در او دیده نمیشود.
او گویی به اندازه 10 نفر انرژی دارد و این انرژی از مواد مخدری تأمین میشود که توسط مغز او در بدنش ترشح میشوند و او را خوشحال و سرحال نگه میدارد.
در همین زمینه بخوانید: