زمانی که به اطرافیانمان نگاه میکنیم، همیشه هستند کسانی که پتانسیل موفقیت را داشتهاند اما حاضر به اقدام نشدند.
بهنظر میآید تاریخ پر بوده از خوانندگان خوش صدایی که هیچ وقت جرئت خواندن پیدا نکردند، نویسندگان با سوادی که جرئت نوشتن پیدا نکردند و….
قطعا با فکر کردن به این موضوع توجهها به سمت ترسی خواهد رفت که دلیل بسیاری از تصمیمات هستند.
تصمیمگیری بر مبنای ترس، حسرت و درد شدیدی را به همراه دارد، اگر میخواهید با این ترس مقابله کنید، در این مقاله پنج روش به شما پیشنهاد میشود.
تصمیمگیری براساس ترس
زمانی که از اقدام و شروع کاری صرف نظر میکنیم، در واقع به ترسهایمان اجازه تصمیمگیری میدهیم. این جملات برای شما آشنا نیستند؟ :
- -عاشق سفر با هواپیما هستم، ولی اگر حادثهای رخ بدهد…
- خیلی دوست دارم کتابی بنویسم،ولی اگه مورد استقبال قرار نگیرد؟ شاید بهتر باشه بیشتر روی قلمم کار کنم.
- تصمیم دارم بدن ورزیدهای داشته باشم، اما نگرانم در باشگاه موقع تمرین خوب بنظر نرسم، شاید بهتر باشه اول کمی وزن کم کنم.
و متاسفانه در نهایت کارهایی که براتون مهم هستند رو انجام نمیدهید. باید بدانید که این اشتباهات طبیعی هستند، همه مردم به سادگی بهانه میآورند و اقداماتشان را به تعویق میاندازند.
اما فراگیر بودن یک اشتباه، دلیلی برای ادامه دادن آن نیست،
پس از خواندن این مقاله مقابله با ترسها برای شما سادهتر میشود.
۵ ایده برای مقابله با ترس و تردید
۱-دنبال اهدافی که کم ریسک هستند نباشید.
گاهاً افراد به جای به چالش کشدیدن خود سعی میکنند در منطقه امن به تمرین ادامه دهند مثل ورزشکاری که با وجود قدرت بالا در مسابقات شرکت نکرده و تمام تمریناتش محدود به باشگاه میشود، .باید درنظر داشته باشید شکست خوردن در منطقه امن راهی جایگزین برای اقدام نکردن است.
اما با فرار کردن از این احساس، جلوی تجارب جدید و احتمالاً موفقیتها رو میگیرید.
۲-برنده و بازنده شدن شما برای کسی اهمیتی ندارد.
شاید برنده شوید،شایدهم ببازید.
در اکثر مواقع برای کسی اهمیتی ندارد که شما چه نتیجهای میگیرید.
البته اتفاق خوبی هست! دنیا بسیار عظیم و شما کوچک هستید،
و این یعنی حتی با وجود نگرانیهایی که درمورد نظر دیگران دارید، امکان رسیدن به آرزوهاتون رو دارید.
۳-احساس ناکافی بودن، دلیلی برای شروع نکردن نیست
ایکاش وقتی شروع به نوشتن کردم،نویسنده بهتری بودم. ای کاش زمانی که کسبوکارم رو شروع کردم باهوشتر و باتجربهتر بودم. این حرفهارو کنار بگزارید، اتفاقاً باید به خودتون افتخار کنید که جسارت شروع کردن رو داشتید، حتی زمانی که عالی نبودید و چیزی مهمتر از این نیست.احساس ترس و تردید گاهی باعث میشه فکر کنید هنوز آماده نیستید.
- باید قبل از شروع مسابقات تمریناتم رو بیشتر کنم.
- باید قبل از رفتن به جلسه امتحان چند دور دیگه درس رو مرور کنم.
- قبل از استارت بیزنسم، باید این مدرک رو هم بگیرم.
به این سوال توجه کنید، شاید کمی باعث درگیری ذهنتون بشه:
«تا کی میخواید با عقب انداختن کارهایی که بلدید،جلوی موفقیتتون رو بگیرید؟ »
۴-به احتمالات فکر نکنید.
چهکسی به شما اطمینان داد که قرار هست شکست بخورید؟
اگر کسی در کاری موفق نشده دلیلی برای ناموفق بودن شما نمیشود،شاید رئیس از دوست شما متنفر باشد ولی کار شما را دوست داشته باشد. قابل درک هست،شاید تاالان نتوانسته باشید وزن کم کنید،ولی این دلیلی برای ناتوانی حال حاضر شما نمیشود.
بهتره فرصتهارو از دست ندید. شاید اینبار موفقیت در تقدیر شما باشد. پس، از حالا دیگر منتظر شکستهایی که قرار نیست اتفاق بیافتند نباشید.
۵-تنها راه قطعی شکست، اقدام نکردن است.
همه انسانها با احساس ترس و شک و تردید سروکار دارند ولی نباید به این احساسات اجازه داد تا در تصمیمات دخالت کنند. اگر با وجود این ترس اقدام کنید از بسیاری از افراد موفقتر خواهید بود.
بهیاد داشته باشید برای شروع کردن نیاز نیست عالی باشید، کافیه تصمیم بگیرید فردی باشید که اولین قدم رو برای موفقیت برمیدارد.
کاری رو که بسیاری از افراد برای به تعویق انداختن آن بهانه میآورند
را انجام داده و از موفقیتها لذت ببرید.
خوب است که بدانید تنها شما نیستید که ترس از شکست باعث میشود دست به هیچ اقدامی نزنید. این موضوع از چیزی که فکر میکنید شایعتر است. ما اینجا، در سوخت جت روزانه پیامهای زیادی دریافت میکنیم که نشان میدهد ترس از شکست چقدر در بین ایرانیان رایج است. اما هیچ جای نگرانی نیست. ما برای شما مقالهای تهیه کردهایم که به شما کمک میکند تنها با تغییر یک طرز فکر ترس از شکست را برای همیشه نابود کنید.
این مقاله قدیمی و پرطرفدار را از دست ندهید:
نابودی کامل ترس از شکست فقط با یک طرز فکر
عالی بود.
کاملا درسته
برای هر تصمیمی و رسیدن به هدف باید از منطقه امن خارج شویم و با کنار گذاشتن ترس ها مسیر رسیدن به هدف را طی کنیم
ترس از کار منجر به بیراهه رفتن و انجام ندادن کارها می باشد
خیلی خوبه منطقی به نظر میرسه