دروغ بزرگ درباره برقراری تعادل در زندگی – جنبه‌ی تاریک موفقیت!

نظریه 4 شعله

طبق نظرسنجی که موسسه گالوپ در سال 2017 درمورد وضعیت اداره‌ها در آمریکا انجام داد، حدود 53 درصد از کارکنان ادعا کردند که سِمت شغلی که به آن‌ها اجازه میدهد بین کار، زندگی و رفاه شخصی تعادل بیشتری داشته باشند، برایشان بسیار مهم است.

ما دائما دنبال این هستیم که بین کار و زندگی شخصی تعادل برقرار کنیم و فکر می‌کنیم
اگر بتوانیم به قدر کافی تعادل برقرار کنیم، زمان کافی داریم که صرف کار، خانواده، دوستان و سلامتی‌مان کنیم.

با پیشرفت تکنولوژی و حضور فناوری‌هایی مثل ایمیل، گوشی هوشمند، شبکه‌های اجتماعی اپلیکیشن‌های تناسب اندام و .. در زندگی‌مان باعث شده که بتوانیم کارهایمان را سریع‌تر انجام دهیم. اما هنوز هم یک مشکل اساسی وجود دارد.

ما در روز فقط 24 ساعت زمان داریم و انرژی‌مان هم محدود است.

خوشبختانه برای تعادل بین کار و زندگی یک رویکرد جایگزین وجود دارد که تئوری 4 شعله نامیده میشود و میتواند برای دستیابی به بهره‌وری، سلامتی، احساس خوشبختی و رضایت به شما کمک کند. در ادامه به نحوه عملکرد آن می‌پردازیم.

 

 

 

دروغ بزرگ درباره‌ی برقراری تعادل بین کار و زندگی

 

چند ثانیه فقط به این موضوع فکر کنید که یک اجاق گاز 4 شعله دارید، هر شعله نشان‌دهنده بخش عمده‌ای از زندگی شما ست. برای مثال:

  1. شعله اول نماد خانواده‌تان است.
  2. شعله دوم نماد دوستان‌تان است.
  3. شعله سوم هم نماد سلامتی‌تان است.
  4. و شعله چهارم نماد شغل‌تان ست.

بسیار خب! حالا تصور کنید که برای هر کدام از این شعله‌ها مقدار محدودی گاز وجود دارد و درجه حرارت همه شعله‌ها نمی‌توانند با هم برابر باشند و شما مجبورید یکی از شعله‌ها رو قربانی کنید و از این طریق کاری کنید که شعله‌های دیگر با قدرت بیشتری بسوزند.

زندگی هم دقیقا همینطور است!
زندگی مانند یک گاز 4 شعله ست با منبع انرژی محدود!

این فرضیه نشان می‌دهد که برای موفقیت باید یکی از این شعله‌ها را قربانی کنید. و اگر میخواهید واقعا آدم موفقی شوید، باید دو تا از شعله‌ها را خاموش کنید.

به عبارت دیگر اگر می‌خواهید در کار یا شغل‌تان موفق باشید،
باید زمانی که با دوستان یا خانواده‌تان سپری می‌کنید و یا سلامتی‌تان را فدای این موفقیت کنید.

نظریه 4 شعله تا حدی حقیقت دارد. اگر به گذشته‌تان نگاه کنید و سعی کنید یکی از دستاوردهای مهم شخصی‌تان در ورزش، تحصیلات یا شغل را به یاد آورید، احتمالا می‌بینید که چند بخش اصلی دیگر از زندگی‌تان را حذف کرده‌اید.

این فداکاری برای موفق شدن، ضروری ست.

ما مدام می‌شنویم که باید بتوانید بین کار و زندگی‌تان تعادل برقرار کنید.

اما یکی از نکات منفی این زاویه دید این است که ساعات زیادی که باید صرف یک حیطه (مثلا کار) شود را دستکم میگیرد.

یک زاویه دید بهتر برای دیدنِ این نظریه:

فرض کنید که شما شعبده‌باز هستید و در لحظه فقط میتوانید 2 توپ را در دستان نگه دارید. هر توپ نشان‌دهنده یک حوزه اصلی از زندگی شما ست.

مهم نیست که چند توپ را میخواهید در هوا بچرخانید، چیزی که مهم است این است که هیچ یک از توپ‌ها را نمی‌توانید از بازی بیرون بی‌اندازید (حذف کنید) و همیشه برای اینکه توپی را بگیرید باید توپی را رها کنید.

مجموعه‌ای از سناریوهای مختلف قابل اجرا ست. به عنوان مثال اگر یک توپ را ثابت در دست‌تان نگه دارید، تعداد توپ‌هایی که می‌توانید با آن‌ها بازی کنید، محدود میشود و باید توپ‌های بیشتری را رها کنید.

 

به همین ترتیب؛ بعضی از آدم‌ها نسبت به شما می‌توانند توپ‌های بیشتری را ، به هوا پرتاب کنند.  علاوه بر این شما می‌توانید با سایر آدم‌ها شعبده‌بازی کنید یا به کس دیگری پول دهید که برایتان شعبده‌بازی کند.

نکته کلیدی این موضوع این است که ما مجبور نیستیم بخش‌های اصلی زندگی‌مان را به طور کامل حذف کنیم. اما باید به این موضوع اعتراف کنیم که موفقیت و تعادل در زندگی آب‌شان باهم توی یک جوب نمی‌رود. چون زمان و انرژی‌مان محدود است.

 

آدم‌های موفق چطور بین کار و زندگی‌شان تعادل برقرار می‌کنند؟

 ما قبلا مقالات زیادی درمورد زندگی روزمره آدم‌های موفق، ورزشکاران، عادت‌های همیشگی کارآفرینان نوشته‌ایم.

اگرچه هرکدام از آن‌ها روتین و عادت‌های مختلف و متفاوتی دارند، اما طی تحقیقاتی که ما انجام داده‌ایم، بین همه این افراد یک روند و رفتار مشترک وجود دارد. آن هم این است که آن‌ها در مقطعی از مسیر زندگی‌شان، یک یا چند بخش از بخش‌های اصلی زندگی‌شان را برای رسیدن به موفقیت قربانی کرده‌اند.

به عنوان مثال؛ ایلان ماسک (کارآفرین میلیاردر و مدیرعامل اسپیس ایکس و تسلا) در یکی از مصاحبه‌هایش گفته که در هفته حداقل 100 ساعت کار میکند.

ایلان ماسک برای اینکه به این درجه از موفقیت برسد،
زمانی که باید با خانواده‌اش (پسر خردسالش) بگذراند را فدا میکند.

ماسک در سال 2013 اشاره میکند که زمانی که آخر هفته‌ها باید با پسرانش سپری کند، صرف جواب دادن به ایمیل‌های کاری میشود.

«چون آن‌ها نیازی به تعامل مستقیم ندارند، میتوانم همزمان با حرف زدن با آن‌ها به ایمیل‌هایم نیز جواب دادم.»

مصاحبه‌کننده صحبت ایلان ماسک را قطع میکند و میپرسد:

«میتوانید همزمان با صحبت با فرزندان‌تان، کار هم بکنید؟»

ماسک هم جواب میدهد:

«صددرصد! البته نه همیشه! اما اغلب اوقات می‌توانم. اگر اینطور نبود که نمی‌توانستم کارم را انجام دهم.»

این درحالی ست که کارمندان روزانه 8 ساعت کار میکنند و معمولا آخرهفته‌هایشان را نیز به خانواده، سفر و تفریح اختصاص میدهند که این یعنی

ایلان ماسک به طور میانگین در روز 12 ساعت کار میکند که دو برابرِ مردم عادی ست.

یک مثال دیگر در زمینه نوشتن و خلاقیت، نویسنده معروف و مشهور هاروکی موراکامی ست.

موراکامی که به عنوان یکی از بزرگ‌ترین رمان‌نویسان زنده دنیا شناخته می‌شود، در کتاب آیین روزانه  روتین و عادت‌هایی که برای کسب موفقیت دارد را با خوانندگانش در میان میگذارد.

وقتی درحال نوشتن یک رمان هستم، ساعت 4 صبح بیدار میشوم و 5 الی 6 ساعت بی‌وقفه کار میکنم. بعدازظهر 10 کیلومتر می‌دوم یا 1500 متر شنا می‌کنم (یا شاید هم هر دو) سپس کمی مطالعه میکنم، کمی موسیقی گوش میدهم و ساعت 9 شب میخوابم.

من این روتین را هر روز، بدون تغییر تکرار میکنم. خودِ تکرار این روال، مهم‌ترین بخش آن است. مانند نوعی مسحورسازی ست. من خودم را مسحور میکنم که به وضعیت ذهنی عمیق‌تری برسم.

اگر دقت کرده باشید، در همین نوشته کوتاه هم موراکامی اشاره میکند که کار و سلامتی خود را بیش از هرچیزی حفظ کرده است اما برای رسیدن به این سطح از موفقیت، خانواده و دوستانش را قربانی کرده.

به طور کلی؛ به نظر میرسد که

بین زمانی که صرف کار میشود و موفقیتی که حاصل میشود، همبستگی بالایی وجود دارد.
در نتیجه؛ کسانی که به شدت موفق هستند، معمولا حاضرند یک یا چند بخش اصلی زندگی‌شان را فدا کنند
که بتوانند وقت بیشتری را صرف حرفه و کارشان کنند.

اما چه چیزی آدم‌های موفق را تشویق میکند که چنین فداکاری‌هایی کنند؟ جواب ساده است: احساس رضایت از اینکه دنبال موفقیت بیشتری باشند.

به نظر میرسد که برای آدم‌های موفق، این احساس رضایت پاداش و انگیزه‌ای بزرگ‌تر و والاتر از داشتن تعادل بین کار و زندگی ست.

 

چطور میتوان به رضایت شغلی و رضایت از زندگی رسید؟

 

«کسی نمیتواند جنبه‌های شخصی و حرفه‌ای زندگیِ یک فرد را از هم جدا کند… شما (و همه ما) زندگی‌ای داریم که جنبه‌های شخصی و حرفه‌ای دارد و این جنبه‌ها تاثیر باورنکردنی به روی یکدیگر دارند… مردم میخواهند که هم از نظر حرفه‌ای و هم شخصی، زندگی واقعا رضایت‌بخشی داشته باشند.

متیو کلی – کارشناس تعادل بین کار و زندگی

متیو کلی که کارشناس تعادل بین کار و زندگی ست و کتاب‌های پرفروشی هم دارد، در کتاب عدم تعادل: فراتر از افسانه تعادل کار و زندگی رضایت شخصی و حرفه‌ای از 10 هزار نفر درمورد تعادل بین کار و زندگی سوال کرده است.

سوالی که کلی از شرکت‌کنندگان پرسیده این است که: شما اگر بخواهید بین تعادل و احساس رضایت یکی را انتخاب کنید، انتخاب شما کدام یکی خواهد بود؟

از بین 10 هزار شرکت‌کننده، 10 هزار نفر احساس رضایت را به تعادل ترجیح دادند! که بسیار جالب است.

این نظرسنجی نشان میدهد که ما دنبال تعادل نیستیم.

ما دنبال این هستیم که زمان بیشتری را صرف کارهایی کنیم که باعث میشوند از خودمان یا دیگران احساس رضایت داشته باشیم و دوست داریم زمان کمتری را صرف کارهایی کنیم که باعثِ احساس رضایت‌مان نمی‌شوند.

در ادامه به 4 راهی می‌پردازیم که به شما کمک میکند به رضایت بیشتری در زندگی کاری‌تان برسید:

اولین راه برای رضایت بیشتر از زندگی کاری

✨روی مدیریت انرژی‌تان تمرکز کنید نه مدیریت زمان.

دکتر جیم لئور و تونی شوارتز در کتاب «قدرت مشارکت کامل» ادعا میکنند که دلیل اصلی موفقیت بعضی از آدم‌ها این نیست که آن‌ها در طی یک روز کارهایی انجام می‌دهند، که آدم‌های معمولی آن‌ کارها در طول چند هفته انجام می‌دهند. دلیل موفقیت این دسته از آدم‌ها این است که آن‌ها انرژی‌شان را بهتر مدیریت می‌کنند.

این انرژی را می‌توان به انرژی جسمی، ذهنی، احساسی و معنوی تقسیم کرد.

به عنوان مثال؛ برای اینکه در طول هفته بهره‌وری بالایی  داشته باشید، می‌تواند آخر هفته‌هایتان را به استراحت و دوری از کار اختصاص دهید. مثال دیگر اینکه میتوانید طوری برنامه‌ریزی کنید که مهم‌ترین فعالیت‌هایتان را وقتی انجام دهید که بیشترین انرژی را داشته باشید.

به این فکر کنید که چه عادت‌های روزانه دیگری میتوانید ایجاد کنید که سالم، پرانرژی بمانید و تمرکزتان را بالا ببرید.

راهنمایی: مدیتیشن، ورزش، رژیم غذایی و ..

 

دومین راه برای رضایت بیشتر از زندگی کاری

✨کارها را محول کنید

اگر زمان کافی برای یکی از این مشعل‌ها ندارید، خب پس چرا به شخص دیگری پول نمی‌دهید که بعضی از کارها را برایتان انجام دهد؟

 

هیچوقت کاری که می‌توانید حذف کنید را خودتان انجام ندهید. هیچوقت کاری را که میتوانید خودکار یا ساده‌سازی کنید به دیگری محول نکنید. چراکه با این کار زمان شخص دیگری را هدر داده‌اید و او پولی که شما به سختی به دست آورده‌اید را به راحتی هدر میدهد. چنین کاری چطور میتواند موثر و کارآمد باشد.

تیم فریس – هفته کاری 4 ساعته
نویسنده پرفروش در نیویورک

 

برای مثال به جای اینکه در طول هفته زمانی را صرف انتخاب و خرید مواد غذایی ‌کنید، میتوانید مواد غذایی را به طور انلاین سفارش دهید و آن‌ها را دمِ درب خانه تحویل بگیرید. این کار باعث صرفه‌جویی در وقت میشود و از این طریق می‌توانید، زمان بیشتری را صرف دیگر شعله‌های زندگی‌تان کنید.

با این حال واضح است که بعضی کارها (مثل ورزش کردن) را نمیتوان به دیگران واگذار کرد. اما اگر دقت کنید کارهای زیادی را پیدا میکنید که می‌توانید به دیگران محول کنید.

 

سومین راه برای رضایت بیشتر از زندگی کاری

✨ اولویت‌هایتان را  تعیین کنید

گاهی اوقات کمبود وقت یا انرژی نیست که بهره‌وری ما را پایین می‌آورد، بلکه مشکل به عدم اولویت‌بندی برمیگردد.

اگر ندانیم که چه چیزی برایمان از هرچیزی مهم‌تر است و چه چیزی از از اهمیت کمتری برخوردار است، بله گفتن به کارهایی مهم است سخت‌تر میشود.

تنها راه مقابله با این مشکل این است که اولویت‌‌هایتان را مشخص کنید.

به عنوان مثال اگر وقت گذراندن با خانواده در ساعات غیرکاری اولویت اصلی شما باشد، نه گفتن به دعوت همکاران‌تان به صرف نوشیدنی، راحت‌تر خواهد بود.

یک لیست واضح و روشن از اولویت‌هایتان به شما کمک میکند که برای احساس رضایت در زندگی شغلی و زندگی شخصی مرزهای سالمی تعیین کنید.

 

چهارمین راه برای رضایت بیشتر از زندگی کاری

✨ عاداتی ایجاد کنید که باعث شوند احساس رضایت داشته باشید.

داشتن عادات همیشگی و روزمره میتوانند راه دستیابی به احساس رضایت از زندگی را برای ما آسان‌تر کنند.

به عنوان مثال؛ ورزش کردن یا گیتار زدن در پایان یک روز کاری سخت و پراسترس عادت خوبی میتواند باشد. داشتن چنین عاداتی به افزایش سطح رضایت در طول یک روز سخت و پر فراز و نشیب کمک میکند که میزان رضایت‌تان بالا رود.

چه عادتی برای شما مناسب است؟ اگر نمیدانید، مشکلی نیست. 5 عادتی که باعث میشود احساس بهتری داشته باشید را بنویسید. این عادات در روزهای سخت به فریادتان خواهند رسید!

 

چطور بدون فداکاری، موفق شویم؟

 

 موفقیت همیشه به فدا کردن نیاز داشته و دارد. اگر موفقیت راحت بود که همه موفق بودند! اما سخت است و دقیقا به همین دلیل هم هست که کمیاب است. آدم‌ها بیشتر  از چیزی که خودتان بتوانید فکر کنید، با استعداد هستند اما آدم‌های معدودی حاضر به فداکاری هستند.

میتو کلی – کارشناس تعادل بین کار و زندگی

با وجوئ اینکه ایده تعادل بین کار و زندگی، دیدگاهی جذاب و امیدوارکننده است و این وعده را به ما می‌دهد که میتوانیم بین بخش‌های کلیدی زندگیمان تعادل برقرار کنیم، اما نظریه چهار شعله خلاف این را به ما میگوید.

نظریه چهار شعله یک یادآوری واقع‌بینانه است که میگوید

بخاطر محدودیت زمان و انرژی ما نمی‌توانیم همه‌چیز را با هم داشته باشیم

به عبارت دیگر برای اینکه در هر زمینه‌ای از زندگی بتوانید موفق شوید؛ باید بتوانید بخش‌های دیگر را فدا کنید و تعادل بین کار و زندگی افسانه‌ای بیش نیست.

این موضوع نباید باعث ناامیدی شما شود، بلکه فقط میخواهد به شما یادآوری کند که شاید بهتر باشد به جای اینکه دنبال برقراری تعادل بین کار و زندگی شخصی باشید، به دنبال رضایت شغلی و شخصی باشید. این یکی خیلی واقع‌بینانه‌تر است!

کدام بخش از زندگی شما هست که بیشترین میزان رضایت را برایتان به ارمغان می‌آورد؟ برای اینکه بتوانید آن‌ها را شعله‌ورتر کنید، چه چیزهایی دیگری باید قربانی کنید؟ برای ما بنویسید.

نظرتان را ارسال کنید

دیدگاه تان را با ما در میان بگذارید...

ما به دیدگاه شما احتیاج داریم؛ پس بیایید دیدگاه و نقطه نظرات مان را با همدیگر به اشتراک بگذاریم تا یک اجتماع موفق از افکار برنده با همدیگر بسازیم.

**‌به ازای هر یک دیدگاه سازنده، یک روز اشتراک رایگان پروژه سوخت جت دریافت کنید**