چرا انگیزه ندارید؟ این جمله را به دیوار اتاقتان بچسپانید!
یک خبر دست اول:
«عمل فقط نتیجه،
انگیزه نیست بلکه علت آن نیز هست»
بیشتر مردم فقط وقتی دست به عمل میزنند که انگیزه کافی داشته باشند. و فقط وقتی انگیزه کافی دارند که احساساتی شوند.
آدمها فقط وقتی شروع به درس خواندن برای امتحانات پایانترم میکنند که از عواقب درس نخواندن بترسند. فقط وقتی ساز زدن را یاد میگیرند که کسی را داشته باشند که برایش بنوازند.
مطمئنا همه ما روزهایی را داشتهایم که بیانگیزگی سستمان کرده باشد.
ما گاهی اوقات نسبت به هدف خاصی که برای خودمان مشخص کردهایم، بیتفاوت میشویم و انگیزهمان را از دست میدهیم. علت بیانگیزگیمان هم این است که از نظر عاطفی دلمان نمیخواهد آن کار را انجام دهیم.
ما معمولا فکر میکنیم انگیزه داشتن به این شکل است:
تلنگر عاطفی ⬅️ انگیزه ⬅️ اقدام مطلوب
اما اگر بخواهیم با این چهارچوب و ساختار جلو برویم به مشکل برمیخوریم:
اکثر تغییرات و کارهایی که ما در زندگی به آنها نیاز داریم از احساسات منفی نشات میگیرند و همین احساسات منفی باعث میشوند که دست به اقدام نزنیم.
اگر کسی بخواهد رابطهاش را با مادرش از اول بسازد، احساساتی که در آن لحظه دارد (آسیبدیدگی، رنجش، دوری) کاملا متضاد احساساتی ست که باید برای ساختن رابطه داشته باشد. احساساتی مثل رویارویی، صداقت، بخشندگی.
اگر کسی دوست دارد وزن کم کند و در عین حال از بدنش خجالت میکشد، پس باشگاه رفتن و ورزش کردن برایش دشوارترین کار ممکن است و همین باعث میشود که لم دادن روی مبل را به ورزش کردن ترجیح دهد.
که ما تمایلی نداشته باشیم برای برطرف کردن آن احساسات قدمی برداریم.
بهترین و سادهترین راه برای انگیزه گرفتن:
اصل «بلند شو و یه کاری بکن!»
این اصل و اساس زنجیره Catch-22 ست. Catch 22 فقط یک زنجیره بخشی نیست بلکه یک حلقه بیپایان است:
اقدامات و کارهایی که انجام میدهید واکنشها و الهامهای عاطفی بیشتری به وجود میآورند و باعث میشوند که کارهای بیشتر و بیشتری انجام دهید. با بهرهگیری از این دانش میتوانید ذهنیتتان را به این شکل تغییر دهید:
اقدام ⬅️ تلنگر عاطفی ⬅️ انگیزه
نتیجه این میشود که اگر انگیزه کافی برا ایجاد یک تغییر اساسی در زندگیتان را ندارید، پس بلند شوید و یک کاری انجام دهید! و بعد واکنشی که آن اقدام در شما برانگیخته را کنترل و مدیریت کن و به سمت مسیری که خودتان میخواهید، هدایت کنید.
من این اصل را اصل «بلند شو و یه کاری بکن!» مینامم.
فلجشان کرده بود، این توصیه را میکردم که فقط بلند شوند و دست به کار شوند.
آن زمان به مراجعینم میگفتم:
تو به من پول دادی که کمکت کنم و بهت بگم چی کار کنی! باشه خب! بلند شو و یه کاری کن! هرکاری!
چیزی که متوجه شدم این بود که وقتی مراجعینم کاری انجام میدهند، حتی یک قدم کوچک برمیدارند، خیلی زود انگیزه کافی برای انجام کارهای بهتر یا بزرگتر هم پیدا میکنند.
آنها این پیغام را به مغزشان فرستاده بودند: «من این کار رو کردم! احتمالا بازم میتونم کارهای دیگهای انجام بدم!» و بعد به آرامی قدمهای بزرگ و بزرگتر برمیداشت.
خود من هم؛ سالهای سال از این اصل در زندگی شخصی و حرفهایام استفاده کردم و همیشه نتیجه خوبی گرفتهام.
این ذهنیت و طرزفکر بسیار مفیدتر از چیزی ست که حتی فکرش را بکنید.
هرچه زمان بیشتری بگذرد، بیشتر میفهمم که موفقیت در هر کاری بیشتر از اینکه به دانش یا استعداد برگردد، وابسته به اقدام کردنی ست که با دانش و استعداد همراه است.
احتمال موفقیت در کاری که با آن آشنا نیستید، وجود دارد
احتمال موفقیت در کاری که استعداد کافی برای آن ندارید هم وجود دارد
اما احتمال موفقیت در کاری که هرگز برای آن اقدامی نکردهاید، صفر است.
با این چند نکته، انگیزهت رو به همیشه بالا نگه دار!
اراده آدمیزاد محدود است. انگیزه هم گاهی هست و گاهی نیست، میآید و میرود. احساساتتان هم وقتی که انتظارش را ندارید، به شما تلنگری میزند و وقتی به آن نیاز دارید، ناپدید میشود.
اسمش هرچه میخواهد باشد، اما شما باید مدام منابعتان را پر و بارگیری کنید.
چون همیشه کمک میکند که از اول شروع کنید.
با کمک این اصل، شما فقط روی شروع کار تمرکز میکنید. مابقی خود به خود انجام میشود.
چند نکته برای حفظ انگیزه در دراز مدت را برایتان مثال میزنیم:
اولین نکته برای حفظ انگیزه در طولانیمدت این است که …
✔️روتین داشته باشید
شاید فکر کنید که انجام یک سری کارهای تکراری باعث خستگی و بیانگیزگیتان میشود. اما اشتباه نکنید.
داشتن یک روتین روزانه اصل «بلند شو و یه کاری بکن!» را به حرکت درمیآورد. شما تصمیم میگیرید که یک کاری را در زمان مقرر و در موقعیت مقرری انجام دهید. وقتی آن کار بخشی از روتین روزانهتان شد، دیگر خود به خود به سمت انجامش کشیده میشوید و دیگر نیازی نیست برای انجام کارها به خودتان فشار بیاورید یا از نیرو ارادهتان کمک بگیرید.
و بعد یک اتفاق جادویی رخ میدهد:
آن کار و آن روتین، جزئی از زندگیتان میشود و خیلی زود به اندازه هدف اصلیتان، مهم میشود
و بعد اگر سراغ هر کار دیگری به جز آن کاری که باید انجام دهید، بروید احساس گناه و پوچی میکنید.
⭕ اما یک نکته بسیار مهم: مراقب باشید که بیش از حد درگیر این روتین نشوید!
بسیاری از مردم فکر میکنند کسی موفق است که هر روز ساعت 5:27 دقیقه از خواب بیدار میشود، ورزش میکند، صبحانه خاصی میخورد و .. چون اکثر مطالعات به ما گفتهاند که بهترین زمان برای انجام کارها صبح زود است و ..
اما شما این کار را نکنید! نکته مهمِ این بخش این است که شما در درجه اول شروع کنید، روتین داشته باشید و این روتین متناسب با خود شخص شما باشد.
دومین نکته برای حفظ انگیزه در طولانیمدت
✔️حواسپرتیها را بیرحمانه از زندگیتان حذف کنید
اینستاگرام، ایمیلها، پیامهای خوانده نشده گروههای تلگرامی، نوتیفیکیشنها، صبحانه امروز، ناهار فردا.
همه اینها فوایدی دارند اما اینطور هم نیست که بیضرر باشند. یکی از آسیبهایی که میرسانند، حواسپرتیهای همیشگیشان است.
در لحظه احساس خوبی پیدا میکنیم اما درواقع هیچ تاثیر بزرگ یا بلندمدتی ندارند.
و همزمان باعث میشوند انگیزهای که برای کارهای دیگر داریم از بین برود. چراکه این دسته از کارها معمولا در لحظه حس خوشایندی به ما نمیدهند و ما دوست داریم که از انجامشان فرار کنیم.
به همین دلیل اگر با مشکل حواسپرتی دستوپنجه نرم میکنید، مواردی که گفته شد را بررسی کنید و ببینید چه چیزی بیشتر از همه تمرکزتان را برهم میزند.
سومین نکته برای حفظ انگیزه در طولانیمدت
✔️ دلایل اصلی و پنهانی بیانگیزگیتان را بیابید
اگر همه این کارها را انجام دادید ولی باز هم انگیزه کافی نداشتید، پس وقت آن رسیده که نگاه دقیقی به زندگیتان بیاندازید و ببینید چه چیزی از زندگیتان هست که آن را دوست ندارید و دوست دارید تغییر کند.
اگر انگیزهای برای بهرهوری در کارتان ندارید، پس شاید از شغلتان بیزارید و وقتش رسیده که به دنبال یک شغل یا حرفه جدید بگردید.
اگر نمیتوانید ورزش منظم و روزانه را در زندگیتان بگنجانید، پس شاید وقتش رسیده که ببینید چه باورهایی درمورد بدنتان دارید، سبک زندگی سالم از نظر شما چیست و ورزش کردن برایتان لذتبخش هست یا خیر.
اکر نمیتوانید با همسر یا شریک عاطفیتان بنشینید و مشکلات رابطهتان را حل و فصل کنید، پس شاید وقت آن رسیده باهم روراست باشید و یک تصمیم جدی برای رابطهتان بگیرید.
دقت کنید که همه این موقعیتها نیازمند این است
که به یک احساس ناخوشایند را رسیدگی کنید.
من همیشه گفتهام که مواجه با احساسات ناخوشایند دقیقا همان چیزی ست که باعث رشد ما میشود.
اتفاقات بد و تلخ زندگی ما هم با وجود دردناک بودنشان، میتوانند تغییرات مثبتی در زندگیمان ایجاد کنند. تغییراتی مثل اینکه بفهمیم نه تنها غیرممکن است همیشه شاد باشیم، بلکه شادی همیشگی خوب هم نیست.
بنابراین نه تنها باید با این لحظات رو به رو شوید، بلکه باید آنها را با آغوش باز نیز بپذیرید. پس به جای اینکه از آنها دوری کنید، خودتان به سراغشان بروید.
یکی از بهترین و موثرترین و کاربردیترین متنهایی بود که خواندم
کوثر خانم از مطالبی که در سایت تان نوشته بود بسیار لذت بردم امیدوارم موفق تر باشید
ممنون که همراه سوختجت هستید ❤️
عالی بود ممنون
همه چیز عالی من همیشه تو اوج نا امیدی هام با پادکست های سوخت جت مجدد سرپا میشم
برای چی باید انگیزه داشت وقتی تو جهان مافیایی زندگی می کنی همچین عیب می گیرن انگار خودشون بی عیب نقصن خودشون با پارتی بازی اومدن زر زرم می کنن برای چی انگیزه باید داشت وقتی بهت میگن جوراب، قارچ ، زگیل به کسی که یه آرایشم نکرده خودشون ۲۴ سر تو برگه اته عرعر میکنن تو فضولی مثل خود لشت حود گهت ریدی شاشیدی بابایی نکبت پخمه خنگ کودن عین جوراب یعنی چی تو خودت دیدی سر دسته دهاتی خنگ کودن پخمه ضایع هیچ پخی نیستی هیچ گهی هم نمیشه
سلام
تشکر از شما خانم گل یاری عزیز
بسیار عالی سپاسگزارم
سلام به خانم گل یاری ممنون از مطالب عالی
ممنون از همراهیت فریبای عزیز
سلام و خسته نباشید به خانم گل یاری و سایت خوب تون. من هر روز یکی از مقاله های این سایت رو میخونم و واقعا بی نظیر هستید. ممنون ازتون
سلام و خسته نباشید به خانم گل یاری و سایت خوب تون.