رنه سینانی کیست؟ بیوگرافی بنیانگذار سوخت جت و تله واش
شاید با شنیدن اسم سوخت جت، این سؤال برای شما هم پیش آمده باشد که مرد پشت این رسانه یعنی رنه سینانی کیست و چه مسیری را طی کرده است تا به اینجا رسیده؟
رنه سینانی از ارامنه ایران محسوب میشود و دوازدهم مهر سال 1372 چشم به دنیا گشوده است. او در خانوادهای بزرگ شده که شغل مادرش، تولید و توزیع شیرینی خانگی و البته پدرش نیز درگیر کارآفرینی بوده؛ که از بد روزگار ورشکسته شد. بهاینترتیب او در خانوادهای رشد کرد که نشانههایی از کارآفرینی و توسعه فردی در آن وجود داشت.
شاید برای خیلی از شما سؤال پیش بیاید که «رنه» به چه معنایی است. رنه واژهای است که از ریشه کلمه رنسانس برداشته شده و در زبان فرانسوی به معنای تولدی تازه و دوباره است؛ در واقع رنه به مفهوم همان رنسانس یا نو شدن است.
» کودکی رنه سینانی
رنه از همان دوران کودکی فرزندی بازیگوش و ناآرام محسوب میشد. به شدت بازیگوش بود. تا اینکه سالهای مدرسهاش فرا رسید. در همین دوران مدرسه بود که متوجه شد برخلاف نگاهی که بیشتر افراد دارند، پول میتواند یک اتفاق بسیار مثبت و سازنده باشد.
او بچههای خانوادههاي پولدار را میدید که از امکانات بیشتری برخوردار بودند در حالی که خودش از این حیث مشکل داشت؛ چرا که در روزهای ورشکستگی پدرش به سر میبرد.
وقتی رنه خودش را با دیگران مقایسه میکرد،
متوجه اشکالاتی میشد.
او میدانست که پول حلال بسیاری از مشکلات است،
پس باید کاری میکرد.
» اولین درآمدها…
رنه سینانی در نوجوانی تحت فشار مالی شدیدی قرار داشت. نقل میکند که حتی پول رفتوآمد و تاکسی سوار شدن را هم نداشت. پدر او ورشکسته شده بود و همین امر، خانواده آنها را تحت فشار قرار داده بود. او خودش را موظف میدانست که باید کاری انجام بدهد و پولی به دست بیاورد. مدام به این فکر میکرد که چه اتفاقی باید بیفتد تا او به درآمدزایی برسد.
در جریان فکر کردنها به این منظور بود که با سایتی آشنا شد که بازیهای موبایلی را برای دانلود در اختیار مخاطبان خودش میگذاشت. او هم تنها با ارسال یک پیامک، موفق شد تا از این سایت یک فرصت درآمدزایی به دست بیاورد و با آنها کار کند. سرانجام پاسخ این پافشاریاش را گرفت و توانست شغلی برای خودش دست و پای کند؛ با درآمد روزانه 8 هزار تومان. شاید امروزه این مبلغ برایتان خندهدار باشد، اما افراد هم سن و سال او در آن روزگار، روزی دو هزار تومان پول هم توجیبی نمیگرفتند.
اولینبار بود که آزادی و استقلالی را كه پول داشتن به ارمغان میآورد، حس میکرد. او پول خوبی در میآورد و درباره هزینهکرد آن نیز آزادی عمل خوبی داشت. البته همه اینها دولت مستعجل بود و این سایت بسته شد و دوباره در بر همان پاشنهای چرخید که قبلاً میچرخید.
مشکلات مالی پیش آمده، باعث شد تا آنها محل سکونت قبلیشان را ترک گفته و به یک محل سکونت ارزانتر بروند. این جابهجایی، البته برای رنه سینانی سخت بود؛ چرا که دیگر دوستان و هممحلیهای قبلیاش را نمیتوانست ببیند. اما چاره کار را در این دید که به دنیای کتابها و مطالعه پناه ببرد. او به شدت اهل مطالعه شد و کاب پشت کتاب میخواند.
» رنه علاقه واقعیاش را کشف میکند
رنه کمکم متوجه میشد که علاقه زیادی به تولید محتوا دارد. او حتی متوجه میشد که امکان تولید محتوا را دارد و بهتر است که دراینباره کاری کند. اما بعد از کارهای اولیه و تجربههایی که کسب کرده بود، تصمیم گرفت در کنکور شرکت کند. او یک درسخوان واقعی بود و در ریاضی و فیزیک همیشه عالی ظاهر میشد؛ به طوری که حتی در المپیادها و آزمونهای منطقهای هم مقام میآورد.
رنه نوجوان و مغرور، تصمیم گرفت که رتبهای عالی در کنکور بیاورد. چنین بود که یک سالی خودش را در انبار خانهشان حبس کرد تا بتواند درس بخواند. طبیعی بود که برای فرد برونگرایی چون او، که یک لحظه آرام و قرار نداشت، این اتفاق چقدر سخت بود. اما هرطور که بود، خودش را وادار کرد تا این مسیر را طی کند.
سرانجام روز کنکور فرا رسید و رنه کنکورش را داد. بعدازآن هم به شرکت ساختمانی پدر دوستش رفت و در آنجا کارگری کرد؛ با حقوق ماهانه هفتاد هزار تومان. اما جواب کنکور، ضربه بزرگی به او وارد کرد. او از یک طرف زمان زیادی را صرف درس خواندن کرده بود. از سوی دیگر به دلیل مشکلات مالی که برای پدر خانواده پیش آمده بود، به هر ترتیبی كه بود میخواست که در دانشگاه دولتی پذیرفته شود؛ تا ناچار نباشد که شهریه سنگین دانشگاه آزاد را پرداخت کند.
رتبه 10 هزار کنکور، البته رتبه بدی نیست، ولی نتیجهاش برای رنه جوان، دو ماه افسردگی بود. او انتظارات زیادی نسبت به زمانی که صرف کرده بود داشت. از طرف دیگر به دلیل اینکه نسبت حقوق کمی که میگرفت معترض بود، او را اخراج کردند. دیگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک دستبهدست هم داده بودند تا او در اوج گرفتاری زندگی کند.
او سرانجام با توجه به علاقهاش به رشته مهندسی صنایع دانشگاه آزاد برود. جالب اینکه کل پساندازش نیم میلیون تومان بود؛ ولی شهریه این رشته یک و نیم میلیون؛ یعنی سه برابر پساندازش. اما او به هر حال رشته تحصیلیاش را دوست میداشت؛ چرا که هم علاقهاش به فیزیک و فنی و ریاضی را میتوانست دنبال کند و هم به واسطه روحیه برونگرایی که داشت، میتوانست درگیر مدیریت هم بشود.
» استادی که زندگیاش را زیر و رو کرد
رنه راه خودش را به دانشگاه باز کرد. اما ظاهراً سرنوشت جایی در همین دانشگاه قرار بود که دستهایش را بگیرد و او را به مقصد امروزش برساند. در همان روز اول دانشگاه که در حیاط نشسته بود، بنری دید از سلسله سمینارهای کارآفرینی؛ که فردی به نام استاد فر آن را آموزش میداد. او به محل سمینار رفت، هرچند که متوجه شد استقبال زیادی از این کلاسها برگزار نشده. ولی دو ساعت نشست تا حرفهای استاد را گوش کند.
جوان قصه ما به بیزینس و مفاهیم مرتبط با آن علاقه بسیاری داشت. به همین دلیل از این دو ساعت استقبال فراوانی کرد و احساس میکرد گمشدهاش را یافته. به همین دلیل بعد از کلاس، نزد استاد فر رفت و دغدغههایش را مطرح کرد. حرفهای استاد او را حسابی تکان داد؛ که میگفت تو حتماً به فرد موفقی تبدیل خواهی شد؛ فقط باید قدمبهقدم بروی تا راه اساسیات را پیدا کنی.
» اولین تلاشهای کارآفرینی
او برای اولین تجربه کاریاش، تصمیم گرفت در کار فروش و تزئین درخت کریسمس ورود کند. به همین دلیل تراکتهایی طراحی کرد تا شروع به کار کنند. شبانه پنج هزار تراکت را پخش کردند، دریغ از اینکه یک تماس هم داشته باشند. البته این حرکت، باعث شد تا به قدرت طراحی در خودش هم پی ببرد؛ اینکه میتواند ایدههای بصری خوبی تولید کند.
وقتی استاد فر ایده و تراکت آنها را دید، گفت که به موفقیت نمیرسند؛ چرا که این کارها درآمدزا نیستند. در نتیجه آنها بدون هیچ تردیدی، تصمیم گرفتند که کارشان را رها کنند و درک کردند که از ابتدا، باید نردبان موفقیت را در جای درستی تکیه بزنند، وگرنه به موفقیتی نخواهند رسید.
ایده بعدی، استفاده از مهارت آشپزی مادر خانواده بود. مادر در پخت انواع کیکها و غذاها و … مهارت خاصی داشت. رنه و دوستانش تصمیم گرفتند که کیکهای خوبی پخته و آن را تحویل کافیشاپها بدهند. آنها اسم برندشان را هم دایموند گذاشته بودند. پرزنت و بازاریابی با شخص رنه بود.
کار و بار کمی سکه شد؛ ولی همین امر موجب شد تا از کیفیت کار کم شود تا بتوانند همه سفارشها را برسانند. کم شدن کیفیت همانا و خداحافظی مشتریان هم همانا.
کارآفرین جوان داستان ما، کار در یک شرکت واردات ابزار موبایل را نیز تجربه کرد و علیرغم درآمد خوبی که در آن داشت، ولی آن را کنار گذاشت. سپس دنبال کار پوشاک رفت؛ همان چیزی که استاد فر به او توصیه کرده بود؛ استاد گفته بود دنبال کاری برو که علاقهاش را داری و از هر هیچ شکستی نترس؛ چرا که بیشتر موجب خودشناسی تو میشود.
کار در صنعت پوشاک نیز برای رنه جوان تجربههای خوبی داشت. او به پاساژ فردوسی رفته و توانست کاری پیدا کند. البته در ابتدا انتظار نداشت که از او بخواهند که کارهای تمیز کردن مغازه و چیدن لباسها و … را انجام بدهد. اما در نهایت متوجه شد که کار کردن هیچ ایرادی ندارد.
رنه در این شغل، توانست قدرت فروش و اقناع و جلب توجه خودش را هم به رخ بکشد. او به واسطه تسلطی که به ارتباط گرفتن با افراد داشت، توانست فروش مغازهای را که در آن کار میکرد به شدت بالا ببرد. او حتی توانست روش تولید را هم یاد بگیرد و … . وقتی هم که قصد جدایی از محل کارش را داشت، البته صاحبکارش کمی مقاومت کرد. اما وقتی که فهمید رنه میخواهد در کار تولید تیشرت ورود کند، به او پیشنهاد شراکت داد؛ که این کار هم البته به سرانجام نرسید.
او دوست داشت از محیط بازار خارج شود؛ چرا که دنبال افرادی بود که اهل مطالعه و یاد گرفتن و توسعه فردی بودند. کار بعدی او، ایجاد یک فروشگاه اینترنتی بود. لباسها را از طریق اعتباری که در بازار به دست آورده بود امانت گرفته و بعد از فروش، پولش را باز میگرداند. هرچند که این کار نیز به شکست رسید؛ چرا که همراهانش او را ترک کردند و خسته شدند. او آموخت که باید یک منبع انگیزه درونی و همیشگی و فردی داشته باشد تا بتواند در کارش موفق شود.
حوزه بعدی، حوزه طراحی سایت بدون کدنویسی بود؛ چیزی که امروزه به نام وردپرس میشناسیم. این کار انگیزه فراوانی در او ایجاد کرد تا بتواند کسب و کار خودش را راهاندازی کند.
» سوخت جت؛ داستان انگیزشیترین سایت فارسی زبان
اما در این میان یک اتفاق جالب دیگر هم افتاد. او که همیشه در صدد انگیزه دادن به خودش بود، مدام سایتهای انگیزشی خارجی را مطالعه میکرد. تا اینکه این ایده به ذهنش رسید که چرا چنین چیزهایی را به زبان فارسی منتشر نکند؟ او بعدها تصمیم گرفت که سایت 12ceo.ir یا همان کارآفرینان جوان را راهاندازی کند. شعار معروفش هم این گذاشت: «ما اینجاییم تا به شما اجازه ندهیم رویاهایتان را فراموش کنید».
نه دنبال آموزش بود، نه میخواست ادای مربیها و معلمها را در بیاورد.
او میخواست منبع انگیزه جوانان باشد؛
به جوانانی که تشنه این بودند که کسی همهروزه به آنها انگیزه بدهد تا به پیش بروند. این، شاید اولین برتری سایت آنها بود؛ سایتی که بعدها تبدیل به sookhtejet.com شد و به مسیرش ادامه داد.
او کارش را با شدت دنبال کرد. نشانهها یکی پس از دیگری پیدا میشدند. تا اینکه تصمیم گرفت تا محتوای اشتراکی با هزینه پرداخت ماهانه راهاندازی کند. نشانههای مثبتی از استقبال مخاطبان نیز خودنمایی میکرد؛ تا جایی که حتی توانست یکی از همدانشگاهیهای خودش را نیز استخدام کند.
آنها دفتری شش متری از یک شرکت معماری اجاره کردند. هرچند که بعدتر، این شرکت تعطیل شده و دوباره آواره شدند. اما دست از تلاش برنداشتند و به کارشان ادامه دادند و نیروهایی را استخدام کردند. این مداومت، حالا باعث شده است تا با مجموعهای روبهرو باشیم که: دفتری 150 متری، یک تیم چهل نفره، 120 هزار ممبر در سایت و 20 هزار بازدید روزانه از سایت دارد.
سوخت جت علاوه بر اینکه به صورت اشتراک پولی از مخاطبان خود پول دریافت میکند، دورههای معروفی نیز برگزار میکند: سیستم ارتعاش ثروت، ماشین پولسازی، مهندسی امواج ذهنی، شاهکلید، مدیریت زندگی و … مدرس بیشتر این دورهها نیز شخص رنه سینانی است و افراد زیادی با این دورهها تا کنون بر بزرگترین دغدغههای زندگیشان غلبه کردهاند.
او امروزه دارد به آینده مجموعه خودش و ورود به حوزههای دیگر فکر میکند. ضمن اینکه ترجیح میدهد با کسانی که در اندیشه تغییر مثبت جهان هستند، ارتباط داشته باشد؛ افرادی چون علی حاجی محمدی، احمد کلاته، مهدی شرافت، سامان فیروزمند، محمد هلاکویی، حسین اقبالی نسب، پوریا مظفریان، رضا آرش نیا، حسین تیموری و … که در حوزههای خودشان، افراد شاخصی محسوب میشوند.
» سیستم ارتعاش رنه سینانی چیست؟
امروزه رنه را با عنوان سلطان ارتعاش و جذب نیز میشناسند. این دوره او، معروفترین دورههایی است که برگزار میکند. او سه سال وقت گذاشت تا در زمینه ذهن و قوانین هستی تحقیقاتی را انجام داده و موفق به کشف سیستمی به نام «سیستم ارتعاش» شود.
خودش میگوید که با توسل به این سیستم، در همین سه سال درآمدش را 130 برابر کرده. او چنان به این سیستم خود ایمان دارد که حاضر است ضمانت بدهد که شرکتکنندگان چنین دورهای، تنها در صد روز، میتوانند درآمدشان را دو برابر کنند و هر کس که با عملی کردن این آموزهها به درآمد دو برابری نرسید میتواند پول دوره را پس بگیرد.
او میگوید که ایده این دوره و سیستم، در یک روز گرم تابستان 1395 اتفاق افتاد؛ وقتی که داشت به خانهاش باز میگشت و از اینکه در زندگیاش دستاورد خاصی نداشته ناراحت بود. او تصمیم گرفت به این چرخه پایان بدهد و به همین دلیل، سروقت قدرت فکر و نقشی که میتواند در ثروتمند شدن افراد داشته باشد، رفت. جالب اینکه او قبلاً فکر میکرد این جور چیزها توهمی بیش نیستند.
اما سه سال زمان و آزمونوخطا کردن روی این سیستم و نتیجه درخشانی که از این کار گرفت، او را به این نتیجه رساند که سیستم ارتعاش و جذب او، حتی برای دیگران نیز میتواند به شدت کارساز باشد.
سیستم ارتعاش چیست و چرا فقط دو درصد مردم دنیا از آن اطلاع دارند؟
» آیا رنه سینانی کلاه بردار است؟
در تمام جوامع دنیا و خصوصا جامعهی خودمان به هر کسی که به درجهی متفاوتی از موفقیت دست پیدا میکند جور دیگری نگاه میکنند. این قسمتی از ذات انسانی است که چیزهایی که با عقلمان جور درنمیآید را دروغ و تهمت و قلابی مینامیم. زیرا به غیر از این راهی برای درک این مسائل نداریم.
تقریبا تمام کسانی که قلههای ترقی را طی میکنند و اندکی شناخته میشوند با مخالفتهای شدید از طرف عدهای روبهرو میشوند که آنها را کلاه بردار و شیاد میخوانند. و رنه سینانی هم از این قاعده استثنا نبوده است.
او از همان دوران نوجوانی کتاب خواندن و تحقیق روی مسائل مالی را شروع کرد تا به امروز صدها و شاید هزاران کتاب در این زمینه مطالعه کرده است. او به اطلاعات دنیای کتابها هم بسنده نکرده و شخصا با تعدادی از بزرگترین کارآفرینهای کشور مصاحبه کرده . و به نقطهای رسید که فهمید چیزهایی وجود دارد که اکثر مردم از آن خبر ندارند و اینجا بود که تصمیم گرفت که این اطلاعات را با مردم به اشتراک بگذارد و در زمان نه چندان زیادی تعداد زیادی از مخاطبان مشتاق را به سمت خودش جذب کرد
او تا به امروز به بیش از ده هزار نفر کمک کرده که زندگی مالیشان را دگرگون کنند و هزاران نفر از سیستم رنه سینانی نتیجههای مستقیم گرفتهاند. او از کاری که میکند اطمینان دارد و حتی برای دورههایش ضمانت صددرصدی بازگشت وجه دارد و اذعان میکند هر کس که با عملی کردن این آموزهها به نتیجه نرسید میتواند پول دورهاش را پس بگیرد
برای دیدن تعدادی از نتایج دورهی سیستم ارتعاش ثروت میتوانید به پیج نتایج این دوره نگاهی بیاندازید:
انسان خوش قلب
رنه سینانی من یکی از کسانی هستم که همیشه تحسینت کردم و خیلی دوستت دارم و هرچقدر نظر منفی درموردت میشنوم باعث نمیشه نظرم درموردت عوض بشه چون شهودم بهم میگه انسان درستی هستی و داری خدمت بزرگی به این دنیا میکنی و پاداش بزرگی هم باید بگیری ❤️✨️ امیدوارم یک روز از نزدیک همو ببینیم قطعا اون روز، من رو به عنوان یک فرد ثروتمند خواهی دید و عضو باشگاه میلیاردرهای نابغه ات هستم … منو یادت بمونه من ⭐️ ام
من دوره ۱۲ ستون و Gmc10x رو باایشون شروع کردم.با توجه به دوره های که با استادهای دیگه داشتم میتونم بگم ایشون بهترین وکامل ترین دوره هارودارن تشکر ازشون
جناب سینانی عزیز کارشون خیلی عالیه من هم ۱۲ ستون کار میکنم و هم GMC انسانی خوش قلب کار بیست دوست دارم ملاقات حظوری داشته باشن باهاشون صحبت کنم
سلام خیلی مشتاقم داستان شما رو بشنوم اگر تونستید با من تماس بگیرید
۰۹۳۶۸۰۶۹۸۸۴
مطالب خیلی جالبی هم در دوره ارتعاش وهم در دوره ۱۲ستون دارم میشنوم ممنونم از استاد رنه بخاطر آموزشهای خوبشون
دوست دا م یه خاطره تلخ که از کلاس شما دارم براتون تعریف کنم دوست داشتید تماس بگیرید خوبه که فقط اتفاق خوب را تعریف نکنید.