چگونه از خجالت نجات پیدا کرده و به راحتی هر کسی را شیفتهی خود کنیم؟
بهتر است این مطلب را با یک جمله از Shirley Maclaine شروع کنیم:
ترس از مردم باعث میشود حتی دوستانتان به غریبه تبدیل شوند.
تا چند سال پیش من جهان را فضایی محدود میدیدم، جایی که نهایتاً چند در برای من باز کرده است. انزوای من که از درونگرایی من حاصل میشد، باعث شده بود تا دنیای پیرامونم محدود شود. اما از زمانی که شروع به مبارزه با آن کردم و همه چیز را تغییر دادم، حس من به دنیا نیز عوض شد. هر دوست جدیدی که پیدا میکردم گویی یک درب جدید به روی باز میشد.
دلیل اصلی که من نمیتوانستم دوستان زیادی داشته باشم این بود که از ارتباط برقرار کردن با غریبهها میترسیدم. مثلاً اگر کسی من را به یک مراسم یا مهمانی دعوت میکرد، به خاطر اینکه افراد غریبه در آن بودند. من به آنجا نمیرفتم و همیشه از چنین مکانهایی فراری بودم.
اما روزی با کمک مشاورم تصمیم گرفتم که با این کار مبارزه کنم. زیرا نمیخواستم در عصری که مبنای پیشرفت در هر زمینهای داشتن ارتباط با افراد مختلف است. من با گوشه نشینی فرصتهای خودم را از بین ببرم. درنهایت نتیجه به دست آمده برایم فوق العاده بود. اما شما که این مطلب را میخوانید تا به حال به این فکر کردهاید که چطور تعداد دوستهای خودتان را افزایش دهید؟ یعنی چطور با یک آدم کاملاً غریبه دوست شوید؟
در ادامه مطلب بهترین راهکارها برای اینکه بتوانید با خجالتی بودن خود مبارزه کنید و با غریبهها دوست شوید را برای شما ارائه خواهیم کرد.
5 گامی که باید قبل از برقراری ارتباط بدانید
» به نتیجه فکر نکنید
بیشتر کارهای ما انسانها قبل از انجام شدن، در فکرمان شکست میخورد. یعنی آنقدر نتیجه را درون ذهنمان بد ارزیابی میکنیم که همانجا آن کار را باخته تلقی کرده و کنار میکشیم. شما اصولاً نباید نتیجه را مد نظر قرار دهید و فقط به انجام کار فکر کنید.
مثلاً برای برقراری رابطه با یک فرد غریبه باید فقط به کاری که میخواهید انجام دهید فکر کنید. اگر به دنبال نتیجه حتمی باشید ممکن است نا امید شوید و نتوانید با افراد دیگر هم ارتباط بگیرید. همیشه نتیجهای که ما فکر میکنیم با چیزی که رخ میدهد کاملاً فرق میکند.
چند بار تابهحال شده که شما به بدترین حالت ممکن فکر کردهاید اما نتیجه کار آنقدرها هم بد نشده است؟ پس وقتی میخواهید یک رابطه را فردی غریبه شروع کنید به خودتان بگویید که من فقط میروم و انجامش میدهد. هرچه شد، شد!
» رد شدن را تحمل کنید
99% افرادی که تمایل ندارد با اشخاص جدید و غریبه ارتباط برقرار کنند به خاطر این است که قبلاً دست رد به سینه آنها خورده است. ما باید جنبه و تحمل رشد شدن را داشته باشیم و برای این کار بهتر است فکرمان را عوض کنیم. چطور؟ به این صورت:
شما فکر میکنید وقتی کسی شمارا رد میکند یعنی به درد او نمیخورید. در حالی که باید به این فکر کنید. وقتی کسی شما را رد میکند یعنی او به درد شما نخورده. پس خوشحال باشید زیرا آن فرد مناسب شما نبوده است.
بدترین حالت این است که این رد شدن روی باقی ارتباطهای شما تأثیر بگذارد. درواقع برعکس. شما وقتی توسط کسی رد میشوید حتماً باید بازهم ادامه بدهید تا توسط کسی دیگر پذیرفته شوید. باید فقط آدمی که به شما میخورد را پیدا کنید.
» مهم نیست غریبهها چه فکری میکنند
ببیند شما نباید قبل از اینکه با یک غریبه وارد صحبت شوید به این فکر کنید که او درباره من چه فکری میکند. درواقع رفتن و صحبت کردن با او بخشی از حق طبیعی شما برای زندگی کردن است.
شما دو حالت در پیش دارید. یا با فرد غریبهای که از آن خوشتان آمده حرف نزنید و بگذارید برود که در این صورت از دستتان رفته. یا اینکه با او حرف بزنید. وقتی صحبت را شروع کنید لااقل 50% احتمالاً موفقیت را برای خودتان ایجاد کردهاید. پس نگذارید این حداقل شانس از دستتان برود.
به اینکه او الآن چه فکری میکند، چه چیزی در سرش است و چه جوابی میدهد فکر نکنید. تمام تمرکز خودتان را روی این بگذارید که شما چطور باید با او حرف بزنید تا رابطتان شکل بگیرد.
» اگر احساس ترس دارید، بازهم این کار را انجام دهید.
ترس یک حس طبیعی است. درواقع ترس یعنی عدم شناخت از انجام کاری. وقتی شما با یک نفر غریبه هستید، حسی که نمیگذارد رابطتان را با او شروع کنید ترس است. ترس تنها با انجام دادن همان کاری که از آن میترسید از بین میرود.
هیچکس فقط با فکر کردن نتوانسته ترس را از بین ببرد. درواقع ترس در ذهن شما همیشه بزرگتر و بزرگتر میشود. همیشه ما از غریبهها میترسیم. از صحبت کردن در جمعها میترسیم و حتی از بودن در بین اجتماعات.
چند روز پیش مقالهی بسیار مفیدی در مورد ترس برایتان نوشتیم که اگر اینجا کلیک کنید میتوانید بخوانید
3 گامی که باید در لحظه برقراری ارتباط رعایت کنید.
» در گام اول از کلمه جادویی سلام استفاده کنید
خیلی واضح است. بزرگترین مانعی که برای برقراری یک ارتباط وجود دارد عدم حرف زدن است. و بهترین فرمولی که این مانع را باز میکند سلام کردن است. درواقع سلام کردن، یخ شروع یک مکالمه را فوراً آب میکند. پس برای این کار سعی کنید که جلو بروید، با لبخند به فرد غریبه سلام کنید و در چشمان او نگاه کنید. این ارتباط چشمی نوعی اطمینان خاطر را بهطرف مقابل میدهد که شما به عنوان یک غریبه قصد فریبش را ندارید. (قبلا در این مورد حرف زدیم که چطور به سادگی ارتباط چشمی با هر کسی برقرار کنید)
اصول شروع مکالمه با غریبهها
وقتی میخواهیم با یک غریبه ارتباط بگیرید. پس از سلام کردن باید یک حرف درست را با او بزنید. اگر موضوع صحبت را درست انتخاب کنیم باعث میشود که صحبت ما شکل بگیرد. بهترین کار این است یک سؤال بپرسید. مثلاً در مترو کسی در حال کتاب خواندن را پیدا کنید. پیش او بروید به او سلام کنید و بپرسید: خیلی خوبه که شما اهل مطالعه هستید. چه کتابی میخوانید؟ به همین سادگی. کار را برایتان خودتان سخت نکنید. نیازی نیست دنبال چیز عجیب غریبی برای باز کردن سر صحبت بگردید
با این کار شما روی علاقهمندی او دست گذاشتهاید پس احتمال اینکه او با شما صحبت کردن را ادامه دهد بسیار زیاد است. تعریف و تمجید از دیگران آنهم در نگاه اول باعث میشود آنها حس خوبی پیدا کنند.
هیچ وقت مکالمه خود را با یک غریبه بر اساس درخواست از او، یا یک انتقاد شروع نکنید.
هیچ وقت از چیزهای خصوص سؤال نپرسید
و به دنبال علاقهمندیها مشترک باشید.
سعی کنید با او شوخی نکنید
یا درباره مسائل سیاسی یا مذهبی چیزی نگویید چون شما از تفکرات فرد مقابلتان خبر ندارید. این کار ممکن است یک غریبه را نسبت به شما بدبین کند.
در اواسط بحث نامش را بپرسید و بعد از آن نام او را صدا بزنید. مردم وقتی نامشان را میشنوند به طور ناخودآگاه احساس خوشایند و حس آشنایی عمیق با شما میکنند مثلاً بگویید: راستی اسم من علی اسم شما؟
همچنین وقتی صحبت را شروع کردید بعد از 1-2 دقیقه کاری کنید که طرف مقابل مجبور به حرف زدن باشد. بخصوص حرفی که تعریف از خودش باشد. اینگونه به راحتی یخ در این رابطه آب خواهد شد.
» از حرکات بدن استفاده کنید
بهترین حالت این است که به محض رو به رو شدن با یک غریبه با او دست بدهید. اما خیلی طرف مقابل را لمس نکنید. سعی کنید لبخند روی صورتتان باشد. خیلی تکان نخورید که حس اضطراب را به او منتقل کنید.
دستهایتان نباید در جیب یا به صورت دست به سینه یا دست به کمر باشد. در هنگام حرف زدن با توجه به معنی کلماتتان کمی سرتان را تکان دهید یا با دستهایتان کمی توضیح دهید.
اگر فرد نشسته است اجازه بگیرید و کنار او بنشینید و اگر ایستاده است شما هم مانند او به ایستید. ضمن حرف زدن در حرکاتتان یک شوق از هم صحبتی با او را نشان دهید. با انگشت اشاره به خود فرد یا هیچ کس و چیز دیگر اشاره نکنید.
راهنمای کاملتر زبان بدن را در این مقاله بخوانید
امروزه در جهانی که همه مردم تنها دوستانشان افراد مجازی هستند بازهم میشود دوست و همکار جدید پیدا کرد. فقط کافی است اصولی پیش ببرید. از هیچ چیز نترسید. همه مردم تشنه ارتباط سالم با دیگر افراد هستند.
همانطور که شما خجالت میکشید یا فکر میکند که طرف مقابل به شما محل نمیگذارد. همانطور هم او چنین فکری میکند. پس شما باید بدون ترس قدم اول را بردارید. اوایل این تمرینات برای شما کمی سخت خواهد بود اما بعد از مدتی خواهید دید که چقدر راحت میتوانید با مردم ارتباط بگیرید، با غریبهها حرف بزنید و دوستان جدید پیدا کنید.
کلید موفقت این روزها در داشتن ارتباطات صحیح است و برقراری ارتباط با دیگران یکی از مهمترین مهارتهایی است که باید آن را بگیرید. راستی، شما مخاطب سوخت جت پاسخ بدهید که تاکنون در زندگیتان چقدر توانستهاید با غریبهها ارتباط بگیرید. مشکلات شما در این زمینه چیست و چه تجربیاتی درباره آن دارید.
شما هم اگر در این زمینهای تجربهای دارید میتوانید همینجا با ما و بقیه دوستان به اشتراک بگذارید
در همین زمینه بخوانید:
عالی و کاربری
مطلب مفید و کاربردی بود واقعا تشکر
خیلی عالی بود ممنون جناب گودرزی
عالی بود استفاده کردم. واقعا خسته نباشید خیلی زحمت میکشید دوره هاتونم که عالیه من واقعا اعتماد کامل دارم بهتون
ممنون خیلی خوب بود
سلام مرسی مطلب جالبی بود . استفاده کردم.
دیگه از فردا اگه دیدید مردم کنار خیابون خواب شدن و…. تعجب نکنید .!!! (دارن تمرین میکنند)
واقعا دمتون گرم ؛مقاله های مفیدی قرار میدید. هروقت بیکار میشم یکی رو میخونم و تا دو روز عمل میکنم.
3پاس فراوان
خیلی مطلبتون کامل و عالی بود ، اما متاسفانه بعد از این کرونا نمیشه به راحتی دست داد 🙁
اره ولی جالبه میتونین از حرکات دیگ مثل ارتباط چشمی و لبخند استفاده کنیم بعد برای گفتن اسم و پرسیدن اسم طرف مقابلمون از دست دادن کرونایی استفاده کنیم
این پست خیلی عالی بود..موضوع مورد علاقه من میباشد.. همیشه از این میترسیدم که در وسط حرف زدن سوتی بدم و خوب تموم نشه.. و آبروم بره..
سلام ؛ ممنون از مطالبتون فقط تو یه شهر کوچیک خیلی نمیشه اینجوری رفتار کرد اگر میشه بیشتر این موضوع رو باز کنید تا با چندتا تمرین دیگه هم اشنا بشیم
سلام آقا پوریا ؛ یه پیشنهاد از طرفِ بنده : یکی از مزیت های شهر های کوچیک اینه که شما اگر بتونید با مردم بیشتری ارتباط برقرار کنید،مثلا در جلساتِ مختلف شرکت کنید و… (کُلا سعی کنید مردم شما رو بیشتر ببینند) ، در این صورت اگر شما کسب و کاری رو شروع کنید یا حتی اگه مغازه بزنید و… مردم از شما بیشتر خرید میکنند ؛ یک اصلی هست که میگه : مردم بیشتر دوست دارند از کسانی خرید کنند که آنها را بیشتر میشناسند.
خلاصه اگه بتونید این کارهارو بکنید ، کارِ شما خیلی سریع تو شهر های کوچیک پیشرفت میکنه و بعدش میتونید به شهرهای دیگر هم توسعه پیدا کنید.