نابودی کامل ترس از شکست فقط با یک طرز فکر
تکنیک های نابودی کامل ترس از شکست
افراد باهوش بر این باورند که بهتر است در ابتدای کار یک شکست کوچک داشته باشند تا این که در ادامهی کار با یک فاجعه رو به رو شوند. آنها ایدههایشان را با آزمایشهای کوچک ارزیابی میکنند و به این ترتیب قدمهای بزرگی برمیدارند و یاد میگیرند چگونه موانع و شکستها را به موفقیتهایی در آینده تبدیل کنند.
افراد خلاق یک ویژگی مشترک دارند و آن شکست خوردن است. بعضی از این افراد خیلی زود شکست میخورند و برخی دیگر گاه به گاه، اما همهی آنها در آینده باز هم شکست خواهند خورد. اما نتیجهی این شکستها چیزی عمیقتر است: شکست خوردن یادگیری را تشدید میکند.
به خاطر داشته باشید که این فرآیند نه لذت بخش است و نه آسان اما کاملاً ضروری است.
رید هافمن، مؤسس لینکدین میگوید:
«واقعیت این است که اگر کاری کنید که شانس شکست خوردنتان به صفر برسد، به احتمال خیلی زیاد شانس موفقیتتان را هم به صفر رساندهاید. نکتهی مهم این است که مسیرتان را به دقت رصد کنید و هنگامی که احساس کردید به نقطهی شکست نزدیک شدهاید یا باید کار را متوقف کنید یا دنبال یک روش تازه باشید. یکی از چیزهای واقعاً فوقالعاده در سیلیکون ولی این است که شکست خوردن در آن جا همچون یک نشان لیاقت است».
افراد موفق چیزهای مختلفی را به ارزانترین روش ممکن امتحان میکنند تا ببینند آیا ایدههای خوبی هستند و به خوبی کار میکنند یا نه. آنها در کوتاهترین زمام ممکن سعی و خطا میکنند و سپس از اشتباهاتی که مرتکب شدهاند درس میگیرند.
این افراد برای این که بتوانند این فرآیند را ادامه دهند یک ذهنیت در خودشان پرورش دادهاند که شکست خوردن آغاز یا میانهی یک پروژه است. و نتیجهی نهایی آن نیست. انتظار آنها در ابتدای کار این است که روشهای نادرست انجام یک کار را پیدا کنند.
آنها سریع حرکت میکنند، آزمایشهای ارزان و خلاقانه انجام میدهند و سپس دنبال علائمی میگردند که نشان دهد ایده یا محصولشان به خوبی کار میکند یا نه.
موفقترینها در ابتدای کار مشخص میکنند که چه مقدار شکست خوردن قابل قبول است. برای انجام این کار آنها همچون افراد کمالگرا عمل نمیکنند بلکه به اندازهی کافی ریسک میکنند تا به یک محصول جدید و جذاب دست پیدا کنند. (درمان کمالگرایی را اینجا بخوانید)
کم بودن شکستها در یک پروژه باعث نگرانیشان میشود چرا که نشان میدهد آنها به اندازهی کافی و به خوبی زوایا و جوانب کار را در نظر نگرفتهاند.
مت کولر میگوید:
«اگر دو کارآفرین را کنار هم بگذارید و آنها در همه چیز کاملاً یکسان باشند به جز این که یکی از آنها شکستهایی بزرگی را تجربه کرده است و دیگری نه، من ترجیح میدهم در پروژه فرد اول سرمایهگذاری کنم. یادگیری از شکست شما را به فرد با ارزشتری تبدیل میکند».
افرادی که فکر خلاقی دارند با ظاهر شدن نخستین مشکلات پا پس نمیکشند و پروژه را متوقف نمیکنند. آنها به مسیرشان ادامه میدهند چرا که از صمیم قلب باور دارند که ایدههایشان در بلندمدت موفق خواهد شد.
اگر چیزی پیدا کردید که واقعاً به آن علاقه داشتید در این صورت انرژی و انگیزهی کافی را برای غلبه بر موانع و مشکلات اولیه خواهید داشت.
اگر ذهنیت مثبتی داشته باشید قطعاً در کارتان موفق خواهید شد. به بیان دیگر باید واقعیت را آن چنان که هست بپذیرید و سپس دنبال یک روش علمی برای حرکت به سمت جلو باشید. به جای این که نگران چیزهایی باشید که خوب کار نکردهاند، در جست و جوی روشهایی باشید که به درستی کار میکنند و موفقیت شما را رقم میزنند.
ایلان ماسک میگوید:
«اگر چیزی به اندازهی کافی برای شما مهم است یا باور دارید که از اهمیت زیادی برخوردار است، باید به حرکتتان برای دستیابی به آن ادامه دهید حتی اگر ادامهی مسیر باعث وحشت شما میشود. واقعیت این است که باید خود را برای حرکت در یک مسیر رنجآور آماده کرده باشید. سخت کار کنید و ریسکهای مختلف را به جان بخرید. این چنین کار کردن به هیچ وجه آسان نیست».
افراد خلاق این ویژگی را دارند که بارها و بارها بازگردند و کار را از ابتدا آغاز کنند. اگر شما هم میخواهید مانند آنها رفتار کنید همیشه در جست و جوی روشی باشید که بتوانید رشدتان را ادامه دهید. افراد خلاق در تبدیل اشتباهات و چالشها به فرصتهایی برای شروع دوباره مهارت بسیار خوبی دارند.
حتما بخوانید: 10 نصیحت تکان دهنده از مارک زاکربرگ نابغه و موسس فیسبوک
این افراد قادر هستند چرخشهایی به چپ، راست یا عقب داشته باشند و هنگامی که شرایط ایجاب میکند از نو کارشان را آغاز کنند. اگر چه شکست خوردن دردناک است، اما بسیاری از شکستها قابل جبران هستند. یادتان باشد بزرگترین شکستی که میتواند وجود داشته باشد، انصراف از تلاش کردن است.
اگر واقعاً میخواهید در انجام کارهایی که دیگران در انجامشان موفق نبودهاند موفق باشید، باید در شکست خوردن مهارت پیدا کنید. باید نسبت به شکست احساس خوبی داشته باشید و اجازه ندهید شما را از نظر ذهنی یا احساسی نابود کند.
شکست پُلی برای پیروزی خواهد بود در صورتی که شما نیز بتوانید در این راه منعطف باشید و مسر خود را به همراه یک نقشهی ذهنی و همچنین راهحلهای مناسب برنامهریزی کنید. این کار به شما کمک خواهد کرد که اگر چندین طرح شما با شکست مواجه شود، همیشه طرحها و برنامههای دیگری برای دوباره امتحان کردن و از سر گرفتن کارها داشته باشید.
بسیار عالی و مفید بود ممنون.
چه خوب بود مطلبی که عنوان کردید.سپاس از شما
سلام
ممنون
واقعا مفید بود
بابت زحمتی که برای نوشتن ای مقاله کشیدید ، سپاسگزارم
یادمه آقای سینانی توی یکی از پادکستاشون گفتن الان تو دوره ی ارتباطات هستیم و تو دوره ای هستیم که به راحتیه هر چه تمام تر با این همه امکانات جای هیچگونه اشتباهی نیست اما اینجا یه طوره دیگهبیان شده خواهش میکنم یه راهنمایی بفرمایید
یادمه آقای سینانی توی یکی از پادکستاشون گفتن الان تو دوره ی ارتباطات هستیم و تو دوره ای هستیم که به راحتیه هر چه تمام تر با این همه امکانات جای هیچگونه اشتباهی نیست اما اینجا یه طوره دیگهبیان شده خواهش میکنم یه راهنمایی بفرمایید
یادمه آقای سینانی توی یکی از پادکستاشون گفتن الان تو دوره ی ارتباطات هستیم و تو دوره ای هستیم که به راحتیه هر چه تمام تر با این همه امکانات جای هیچگکنه اشتباهی نیست اما اینجا یه طوره دیگهبیان شده خواهش میکنم یه راهنمایی بفرمایید
سلام خسته نباشد و درود ب شما
درسته با علم و ارطباتات امروزی میشه اگه راهی رو میخاید برید اسون تر کنید وَ گاهی بدون شکست ب اون چیزی ک مد نظرتونه برسید امّا اینو در نظر داشته باشید ک شما باید با دیدی باز ب شکست نگاه کنید و اسمشو تجربه در ی کار بزارید مثال واضحی ک خودم تجربش کردم بخام براتون بزنم
من رزمی کار میکنم و چند وقتی پیش استادی بودم ک فنون زیادی بلد بود و فنون زیاد و ب روزی ب شاگرداش یاد میداد ولی هیچ وقت ب دلیل ترس از درد سرش مبارزه برگزار نمیکرد بین شاگرداش و اونها درسته تکنیک داشتند ولی ن تحمل درد ضربه در هنگام مبارزه رو داشتند ن تمرکز و تجربه مبارزه برای همین شاگرداش شاید میتونستن ب کمر بند های بالا تر برن و آزمونو ب آسونی قبول بشن ولی توی مبارزه ضعف داشتن!عوضش در حال حاظر پیش استادی کار میکنم ک بیشتر تمرکزش روی مبارزه و قدرت بدنیه ک گاهی ام تکنیک با اینکه توی مبارزهای زیادی شکست خوردم ولی لوله مبارزم هر هفته بهتر شد و توی شکست هام یاد گرفتمک از کجا ضربه میخورم و نقطه ضعف های خودمو پیدا کردم…
اون علم همه گانی نیست و توی هر شخصی متفاوته در هر صورت شکست گاهی جزوی سازنده از مسیرته و چیز منفیی نیست…