افراد موفق کمال گرا هستند؟ یا افراد کمال گرا موفق میشوند؟
مسئله این است...
کمال گرایی؛ لغتی عجیب است… ظاهر زیبایی دارد اما پر فریب است و می تواند ترسناک باشد!
میتواند رویای فرد را آلایش دهد و دنیای درون را می سازد و آن را پر می کند و به ما انگیزه درونی می دهد.
پیش بینی نتیجه متعاقب از آن می تواند بشدت لذت بخش باشد و در پی آن شخص احساس قهرمانی کند.
اگر کمال گرایی نباشد ممکن است فرد بلند پروازی را از دست دهد و اگر باشد،
ممکن است تصور کند قهرمانی بی خطاست و از این رو اشتباه کردن را مناسب خود نداند.
در مورد کمال گرایی کم و بیش چیزهایی شنیده ایم که هسته این شنیده ها این است:
- تمایل داریم کارها را به شکلی بی عیب و نقص انجام دهیم.
- میخواهیم نقشه بکشیم و در کوتاهترین زمان ممکن و به ساده ترین شکل ممکن از پس کارها بربیاییم و دچار چالش نشویم و به بهترین شکل ممکن دقیقا به جایگاهی که تصور می کنیم شایسته آن هستیم برسیم.
- می خواهیم در طول مسیر شکست نخوریم و بهای سنگینی را پرداخت نکنیم.
- می خواهیم هر آنچه در ذهن داریم عملی شود و منابع بیرونی با ما همسان شوند و موانع و مشکلات خارجی هم در سر راه ما ظاهر نشوند.
در واقع، می خواهیم در حالی که سرود شادی بر لب داریم و با خوشحالی بر روی زمین قدم برمی داریم و در حالی که دیگران دارند به ما لبخند می زنند به هدف خود برسیم؛ اما سوال اصلی اینجاست: آیا چنین چیزی امکان پذیر است؟
البته همانطور که احتمالا می دانید از کمال گرایی به عنوان لغتی مثبت یاد نمی شود. معمولا کمال گرایی را به فردی موفق نسبت نمی دهند بلکه گفته می شود انسان موفق انسانی واقع بین و اهل تعادل اما پیشرو است.
و معمولا کمال گرایی را متضاد با واقع بینی در نظر می گیریم؛
کمال گرایی چیزی است که دوست داریم چارچوب رویای مان قرار گیرد و از درون وجودمان نشأت می گیرد در حالی که واقع بینی برآیند نیروها و محرکات بیرونی و درونی است که به واسطه این دید می توانیم در برابر مواجه با چالش های پیش بینی نشده و پاسخ مناسب به آنها آماده باشیم.
در واقع ساده تر بگوییم :
کمال گرایی آن چیزی است که می خواهیم باشد و واقع بینی آن چیزی است که هست
دقت کردید زمانی که به رویاها و خواسته های خود فکر می کنیم هیچ اثری از منفی نگری و ناراحتی نیست.
لذت برخوردار شدن از خواسته های قلبی را نمی توان با چیز دیگری جایگزین کرد، لذا در این زمان شوق زیادی برای دست یافتن به آرزوها را بدست می آوریم و احساس می کنیم شکست ناپذیر شده ایم و فکر می کنیم چیزی وجود ندارد در مقابل ما قد علم کند.
بخصوص وقتی در این حال تماشای کلیپ های انگیزشی سوخت جت یا درحال گوش دادن به آهنگی شاد و انرژی بخشی هستیم… انرژی و انگیزه ما تحریک و افزایش پیدا میکند و میخواهیم تمام موانع سر راهمان را خرد کنیم تا به رویایمان برسیم.
اما همینکه محرک اثر خود را بعد از زمانی اندک از دست داد، متوجه موانع درونی و بیرونی میشویم و بنابراین بخش زیادی از انگیزه خود را از دست می دهیم و احساس می کنیم آسیب پذیر هستیم.
اینجا دقیقا همانجایی است که رویاهای دور و دراز و خواب های شیرین و قول و قرار های رنگارنگ تبدیل به کابوس می شوند و به سادگی بین موفق ها و ناموفق ها فاصله می افتد…
اینجا دقیقا همان جایی است که فرد متوجه می شود دنیای بیرون مانند دنیای درون عمل نمی کند و چیزی فراتر از تصور و خواسته برای موفق شدن نیاز است.
اینجا دقیقا همان جایی است که کمال گرایی به اشتباه ویژگی بدی معرفی می شود و بنابراین بیشتر مردم تصمیم می گیرند رویاهای خود را فراموش کنند
و اگر رویای شان را فراموش کنند، مطمئن باشید ضمیرِ ناخودآگاه شان هیچگاه آنها را به دلیل چنین خیانت بزرگی نمی بخشد.
اما دوستان… از آن جا که خیال پردازی و کمال طلبی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند نباید اجازه دهید واقع بینی جایگزین کمال طلبی و رویاپردازیتان شود !
چطور میتوانیم در حین کمال گرا بودن، دستآوردهای بزرگی هم داشته باشیم و برای همیشه روحیه و انگیزه مان را هم حفظ کنیم؟
خب میخواهیم در این مقاله به شما بگوییم…
در زمینه کمال گرایی، حتما مقالات زیر را هم بخوانید :
درود
مسیر دستیابی به موفقیت هیچ گاه هموار نیست و باید وقتی در شکست هستی وناراحت به موفقیت فکر کنی و لبخند و ،وقتی هم در شادی هستی باید به شکست فکر کنید این ماجرا برای من خیلی آشناست،مثل کوه نوری هستش حرکت به سمت قله،حرکت به سمت پایین کوه.این مقدمه بود از نظر من باید این مسیر این ریتم لازم رو داشته باشه،داخل رشته تخصصی دانشگاهی خودم که متالورژش هست یک تعریفی از انرژی هست به عنوان دلتا جی،یعنی برای شروع و ادامه یک تغییر در ابعاد اتمی باید انژری به یک ماکزیمم برسه و بعد مینیمم…
کمال گرایی و واقع بینی دقیقا قله و دره مسیر موفقیت هستند،برام آشناس وقتی برای مذارکره با مدیر یک مجموعه بزرگ در ایران(اصفهان سیتی سنتر)میرم همه چیز رو خوب تجسم میکنم:میرم داخل دفتر،و خوشحال خارج میشم اما نه نمیشه،دلیل رو دقیق نمیدونم اما اگر کمی دقت کنید میشه نقطه کمال گرایی و واقع بینی رو در این مثال مشخص کنید…
البته داخل ایران به این ننیجه رسید که نگرش واقع بینانه جای خودش رو به یک نگرش حساس داده و حتی میشه گفت نگرش منفی،این نکته منجر میشه کامل گرایی کمترین حد خودش رو داشته باشه یعنی به اوج قله نری و در میانه رسیدن به کوه برگردی،ساده تر بگم شما اگه قرار باشه از یک قله ۲۰ متری صعود کنی ۱۰ متر بالا میری اما باید ۳۰ متر پایین بیای (البته در ایران) واین اصلا خوب نیست و اصل تبدیل انرژی رو زیر سوال میبری یادمون باشه انرژی از بین نمیره یک میزان انرژی به انرژی دیگه تبدیل میشه اما با همان اندازه نخست…..
امیدوار هستم سلول های خاکستری تون رو با تنش مواجه کرده باشم.
دوست تون دارم
اوعجوبه کارآفرین ایران،به زودی…
با سلام و تشکر از شرکت در طرح هم افزایی دیدگاهی؛ طبق این طرح یک روز به اشتراک سوخت جت شما اضافه شد.
مثل همیشه عالی ♥
فوق العاده بود این مقاله تون واقعا بعد از یک سال عضویت هنوز هم دارم چیزهای جدیدی از سایت شما یاد میگیرم
با سلام .مطالب مفیدی دارید اما همش پولیه شاید یکسری افراد باشن مـسل من که پول نداشته باشن تا فایل ها و مقاله هارو بخرن اونوقت چی؟
دوست عزیز با توجه به هزینه هایی که تهیه و آرشیو این مطالب برای شما عزیزان متقبل میشویم هزینه ها را حداقل میزان ممکن قرار دادیم.