شمشیر دو لبهی لطیفه گویی – چه وقت شوخی کنیم و چه وقت نکنیم؟
چه چیزی بامزه و خندهدار است؟
پاسخ ساده به این پرسش این است:کسی نمیداند
ممکن است لطیفهای که یک نفر را از خنده رودهبُر کند، با نگاه متحیر دیگری روبرو شود.
لطیف گویی مهارت بزرگیست که فقط بعضی میدانند چطور از آن استفاده کنند.
به طور کلی، در هر جمع کسب و کاری یا محیط اجتماعی که بیش از دو نفر در گروه هم صحبت شما هستند، دور لطیفهها را خط بکشید. اگر تنها دو نفر حضور دارند – که شامل شما و بهترین دوستتان است – ادامه دهید و لطیفه بگویید.
به طور قطع، تعداد اندکی از مردم از نظر موقعشناسی، تشخیص مناسب، ایجاز، اختصار کلام و ارائهی لطیفه کامل و بیعیب و نقص هستند، شما باید بدانید که از آیا از لحاظ آماری جزو این دسته هستید یا خیر؟
شما ممکن است بسیار بامزه باشید و دستتان پُر از لطیفههای زیبا باشد، ولی برای لطیفه گفتن زمان مشخصی وجود دارد – در نیمهی وقت بازی، بعد از شام با خانواده، موقع پیادهروی با دوستان – که امور کسب و کاری یا اجتماعی با همکاران و منسوبان جزو این زمانها نیست.
برای جای دادن لطیفه در گفتگویی تا حدی رسمی و تشریفاتی با افراد غیر صمیمی، سطح بسیار متفاوتی از ادراک و فهم لطیفه لازم است.
[bs-quote quote=”دوست داشتن عقاید و مفاهیم خوشمزگی از نظر دیگران، کاری دشوار است.” style=”default” align=”center” color=”#3f3f3f” author_name=”گرترود اشتین” author_job=”رماننویس، نمایشنامهنویس و شاعر آمریکایی” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2019/03/گرترود-استاین.jpg”][/bs-quote]علاوه بر خجالت و شرمساری ناشی از لطیفهای بیمزه، مسئلهی بزرگتری هم وجود دارد. واقعیت این است که لطیفهها هرگز جزو گفتگو نیستند. اگرچه لطیفهای به موقع ممکن است بحث و گفتگویی را به راه اندازد، در وقت لازم جوّ را سبک یا موضوعی را روشن کند.
گفتن لطیفه حتی فقط برای یک لحظه، شما را در سطحی دیگر نسبت به حاضران قرار میدهد.
از خودتان بپرسید چرا میخواهید لطیفه تعریف کنید؟
- احساس میکنید باید چیزی بگویید و موضوعی به غیر از آن لطیفه به فکرتان نمیرسد.
- سکوت سنگینی برقرار شده که به نظر نمیرسد کس دیگری برای پُر کردن آن آمادگی داشته باشد.
- از اینکه فلان و بهمان در مرکز توجه قرار دارند، خسته شدهاید.
- احساس میکنید نوبت شماست که رشتهی سخن را به دست بگیرید.
- لطیفهی مورد نظر به طور کامل با گفتههای آخرین نفر جور و هماهنگ است و گفتگو را به مسیری جدید هدایت میکند.
تنها پاسخ درست مورد 5 است زیرا سودمندتر از لطیفه، عبارت کوتاهی است که به آنچه گفته شد ارتباط نزدیک دارد. بر خلاف بیشتر لطیفهها این عبارت موجب توقف گفتگو نمیشود، بلکه آن را در همان مسیر قبلی به جلو میبرد.
شما باید مجموعهای متنوع از عبارات کوتاه را در اختیار داشته باشید. یا در پیدا کردن عبارت و به کار بردن این تدبیر بسیار تیزهوش باشید.
چنانچه باید لطیفهای بگویید و همچنین لطیفهگوی خوبی هم هستید و لطیفهی مذکور بسیار مناسب گفتگوی فعلیتان است، در صورتی کامل موفق خواهید بود که:
- لطیفه را با آنچه هم اکنون گفته شده کوک و میزان کنید، به طوری که به طور کامل ناشی از گفتگویتان باشد . لطیفه هر قدر هم بامزه بود، اگر ربطی به موضوع مورد گفتگویتان نداشت، آن را نگویید.
- شنوندگان خود را بشناسید ولطیفه گویی تان را با گروه مورد نظر، رویداد و یا اوضاع و احوال دور و بر مرتبط کنید.
- توقعات خود را به صورت تلگرافی بیان نکنید، آیا تاکنون از شنیدن چنین حرفهایی خندهتان گرفته است:
- یک لطیفه برایت دارم!
- میتوانم تو را بخندانم!
- اگر گمان میکنی جالب و خندهدار است به این گوش کن!
- اوه، لطیفهی خندهداری بود!
- شاید این لطیفه را بیش از این شنیده باشی، ولی به قدری بامزه است که میدانم از شنیدن آن دوباره خواهی خندید!
تبلیغ پیشاپیش با آگاه کردن جمعیت، فرق دارد. این تبلیغ برعکس مورد آگاه کردن جمعیت، به شنوندگان یادآوری میکند که باید از خنده رودهبُر شوند و همین حالت است که موجب تنش آنها میشود. ممکن است آنها از لطیفهی شما خوششان بیاید، اما اگر پیش پیش نمیگفتید ممکن بود از لطیفهی شما لذت بیشتری ببرند.
بهترین لطیفهها بدون جلب توجه به داخل گفتگو سُر میخورند، به طوری که شنوندگان زمانی متوجه آن میشوند که گفته شده است و با تعجب و لذت به آن میخندند.
اعلام اینکه میخواهید قصهی خوبی تعریف کنید ( و پوزخندی که قبل از آن میآید)، همواره گشایش خطرناکی است.
مارگوت آسکویت
این نکات بسیار مهم را در هر صورتی رعایت کنید:
- اگر لطیفهای طولانی است، بهتر است خیلی خیلی بامزه و خیلی مناسب باشد. اگر از قبل در مورد لطیفه به صورت موفقیتآمیز عمل کردهاید، معنای این گفتهها را کامل میفهمید.
- از گفتن لطیفههای ناجور خودداری کنید، مگر برای دوستان و نزدیکان. زیرا در غیر این صورت گفتن آن هیچ نفعی به حال شما ندارد. صرف نظر از اینکه شنوندگان شما چقدر بخندند یا چقدر خوش خلقی شما را تحسین کنند، به عنوان شخصی نه چندان موقر و عالی مقام در ذهن شنوندگان باقی خواهید ماند.
- از گفتن لطیفههای جنسی، نژادی و مذهبی خودداری کنید، حتی اگر خودتان عضو آن گروه باشید یا حتی بر حسب اتفاق لطیفهتان خیلی بامزه باشد. این کار در اصل ارزش ندارد.
- هرگز در مورد یکی از اعضای گروه، در مورد نام، عادتها، محل تولد، شغل، ظاهر یا گذشتهی او، لطیفهای نگویید. در حقیقت مسئلهی بامزه، بیضرر یا مناسب بودن آن مطرح نیست. هیچ کس دوست ندارد به این نحو انگشتنما شود. زمانی که شما موضوع لطیفه باشید، صرف نظر از اینکه چقدر با قوت به خود بگویید آنها در حال خندیدن به شما نیستند، از خندهی آنها خوشتان نمیآید.
- اگر در مورد لطیفهای شکی دارید، محض احتیاط آن را نگویید. در یک جمع اجتماعی هیچ چیز دردناکتر از لطیفهای که مردم از آن خوششان نیاید نیست.
- لطیفه گویی مرزی است که نباید از آن فراتر از آن بروید. گفتن لطیفههای بیشتر خودنمایی تلقی میشود. حتی اگر از شما خواهش و تمنا هم بکنند، لطیفهی دیگری نگویید. ضربالمثل « آنها را در خماری باقی بگذارید» اینجا مصداق دارد.
اگر لطیفه باعث ناراحتی شد چه کنیم؟
با مشخصترین و صمیمانهترین وجه ممکن عذرخواهی کنید و امیدوار باشید که یک نفر موضوع را عوض کند. میتوانید از این عبارات استفاده کنید.
- پوزش میخواهم، من از این موضوع درس خوبی گرفتم.
- پوزش میخواهم، باید بیش از این دقت به خرج میدادم.
- پوزش میخواهم، بدون فکر حرف زدم.
- میخواستم چیز بامزهای گفته باشم، ولی نامناسب بود، پوزش میخواهم.
جهان به خنده نیاز دارد و خوش خلقی در همه جا موجب موفقیت میشود. بنابراین مسائلی که در مورد تعریف لطیفه گفته شد به معنای خفه کردن روحیهی شاد یا طرفداری از گفتگوی جدی نیست، بلکه منظور این است که به خاطر داشته باشیم که گفتگو یک ارتباط دو طرفه است که بعضی لطیفه پردازان این موضوع را فراموش میکنند.
اگر شما یک لطیفهگوی خوب هستید، آن را تعریف کنید و دیگران را شاد کنید. جهان به لطیفه و سخنان ناب و به قاعدهی شما احتیاج دارد.
در همین زمینه بخوانید: