آنتونی رابینز : تا وقتی که وارد «چرخه موفقیت» نشوید، خبری از پیشرفت در زندگی نیست !
چرخه موفقیت چیست و چطور وارد آن شوید؟ به شما میگوییم...
تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که
- چرا تعداد کمی از مردم به موفقیت های بزرگی می رسند؟
- چه چیزی باعث می شود که فرد ثروتمند، پولدار تر شود و فرد فقیر، فقیرتر ؟
جواب یک کلمه است : اطمینان !
البته بیشتر مردم از کلمه باور داشتن استفاده می کنند.
هنگامی که مطمئن هستید، اگر هر روز کاری را تمرین کنید، به نتیجه دلخواهتان می رسید و آن نتیجه زندگیتان را تغییر می دهد، انجامش می دهید. اما وقتی که به خودتان می گویید: من نمیتونم، و مطمئن نیستید که می توانید نتیجه دلخواه تان را بگیرید، انجامش نمی دهید.
به همین دلیل افراد موفق، به موفقیت های بیشتری می رسند؛ در ادامه با ذکر چند مثال بیشتر متوجه این مطلب می شوید :
اگر می خواهید دلیل نتیجه نگرفتن خود را بدانید به دنبال عامل های بیرونی نباشید، با این کار فقط زمانتان را هدر می دهید؛ برای مثال با خود نگویید:
- اگر پول داشتم و به کلاس آموزش زبان می رفتم،
- اگر می توانستم مجموعه ای مانند آن داشته باشم یا ابزارهایی همانند آن را داشتم، می توانستم انگلیسی بخوانم، بنویسم و صحبت کنم.
دلیل نتیجه نگرفتن تان فقط در درونتان است… یعنی خیلی ساده، ابزارها و وسایل و پول و سرمایه و شرایط و … مهم نیست، بلکه تنها چیزی که برای رسیدن به اهدافتان نیاز دارید این است که به خودتان باور داشته باشید.
احتمالا تا به حال حداقل داستانی را شنیده اید که کسی که فقیر بود و هیچ چیزی نداشت بعد از چند سال به موفقیت های فوق العاده ای رسید و زندگی اش از بیشتر مردم بهتر شد؛ حتما این سوال برایتان پیش می آید که چگونه؟ مگر می شود که کسی که فقیر است بعد از چند سال میلیونر شود؟ بله می شود، اگر آن شخص باور داشته باشد که می تواند و تمام تلاشش را هم میکند تا به هرچیزی که میخواهد برسد.
بیشتر مردم به اهدافشان نمی رسند، زیرا در تمام این سال ها آنقدر به خودشان گفته اند که نمی توانند، منابع کافی ندارند، هنوز به شرایط ایده آل شان نرسیده اند و … . حقیق تلخ این است که هیچ وقت شرایط ایده آل نمی شود، حتی هنگامی که به اهدافتان می رسید باز هم یک سری اتفاقات رخ می دهند که شما انتظارشان را نداشته اید، پس برای موفقیت نباید از همان ابتدا همه چیز را بدانید، باهوش باشید و یا ثروتمند باشید، باید یاد بگیرید که چگونه خودتان را با شرایط وفق دهید و سعی کنید تا از آن شرایط به عنوان منبع انرژی و انگیزه استفاده کنید.
کسانی که زندگی خیلی سختی دارند به جای آن که به خودشان مرتب بگویند: هیچ وقت ثروتمند نمی شوم، چرا من باید همچین زندگی ای داشته باشم و شخصی دیگر از کودکی ثروتمند باشد؟
در عوض می توانند از این جملات استفاده کنند؛ من در آینده موفق می شوم به دلیل آن که شرایط فوق العاده سختی را تحمل کرده ام، من باید موفق شوم و جملاتی از این قبیل.
حال اتفاقی که رخ می دهد که قبلا در مقاله «قدرت باورنکردنی تلقین» راجع به آن خواندید و اینکه وقتی افراد یک جمله ای را با خودشان مرتب تکرار می کنند حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باورش می کنند.
هر فرد برای باور داشتن باید یک سری چیز ها را احساس و تجربه کند، و جالب است بدانید، احساسات را می توان کنترل کرد. در زمینه کنترل احساسات در سال 2013 دکتر داریل کمرون تحقیقی منتشر کرد که با مدیتیش و تمرینات ذهنی و فیزیکی می توان احساسات را کنترل کرد (و اگر هنوز سهگانه پادکست مدیریت احساسات را دانلود نکردید، حتما این کار را خیلی سریع انجام دهید)
برای مثال صبح ها هنگامی که از خواب بیدار می شوید، اگر با آب سرد حمام کنید یا حتی فقط صورتتان را با آب سرد بشویید، احساس تان کاملا تغییر می کند و خیلی سریع متوجه این تغییر می شوید؛ برای همین است که آنتونی رابینز، هر روز دوش آب سرد میگیرد، و توصیه میکند شما هم این کار را انجام دهید چون احساسات یکی از مهم ترین نیازهای هر فرد است که هم می تواند باعث کاهش و هم افزایش اعتماد به نفس و مهم تر از آن باور داشتن به خودتان، شود.
در ادامه نموداری خواهید دید که وقتی درکش کنید، می توانید به اهدافتان در زندگی برسید؛ نام این نمودار چرخه موفقیت است که برای اولین بار آنتونی رابینز، بزرگترین سخنران انگیزشی دنیا آنرا معرفی کرد و شرح داد :
» ظرفیت (پتانسیل)
تا به حال فکر کرده اید که ظرفیت یک انسان چقدر است ؟ درست حدس زدید : نامحدود!
همه ما انسان ها ظرفیت و توانایی نامحدود برای انجام کار ها داریم ولی از آن استفاده نمی کنیم.
اگر یادتان باشد گفتیم که افراد موفق، به موفقیت های بیشتری می رسند، زیرا اطمینان و باور دارند که می توانند، آنها قبل از هر کار خودشان را تجسم می کنند که به هدفشان رسیده اند، بعد دست به کار می شوند و بعد از مدت ها تلاش و کوشش به نتیجه دلخواهشان می رسند.
شما باید مقصد مشخصی در ذهن تان داشته باشید؛ یعنی تصویر ذهنی از جایی یا چیزی که می خواهید به آن برسید. به عنوان مثال می خواهید بعد از 2 سال کار کردن در یکی از شهر های مورد علاقه تان یک خانه ویلایی با استخر و امکانات دیگر بخرید، این فقط یک آرزو نیست.
باید باور داشته باشید که می توانید به این هدف برسید و تمام انرژیتان را برای رسیدن به آن به کار بگیرید.
احتمالا تا به حال این تجربه را داشته اید که از یک چیز مطمئن بودید، می دانستید که قرار است آن اتفاق رخ دهد و هیچ چیزی نمی تواند جلو دار آن اتفاق شود و هیچ کس نمی تواند نظرتان را تغییر دهد، و بعد آن اتفاق دقیقا همان گونه که انتظارش را داشتید رخ داد و باعث شد خوشحال شوید. این شانس نیست، جادو و معجزه هم نیست؛ قدرت باور داشتن است.
» اقدام (عمل)
این قسمت ساده است، همه شما می دانید، هر کاری که انجام می دهید یک نتیجه ای دارد. اگر تا الان به اهداف دلخواهتان نرسیده اید مهم ترین دلیلش این است که برای رسیدن به آن هدف کاری انجام نداده اید و یا کاری که انجام دادید آنقدر کوچک و ناچیز بود که نتیجه کم و ناچیزی بدست آوردید.
معمولا انجام هر کاری برای ما انسان ها سخت است زیرا هدف مغز بقاست. به همین دلیل اگر بخواهیم کاری را انجام دهیم که باعث آسیب دیدن و اذیت شدن مان شود، مانند ورزش کردن، یادگرفتن هنر های رزمی و … ، مغز تلاش می کند تا ما را منصرف کند که متاسفانه بیشتر اوقات بهش این اجازه را می دهیم و موفق می شود.
یک راه ساده برای جلوگیری از این اتفاق این است که برای خودتان برنامه روزانه ای ساده و دقیق درست کنید، در این صورت هنگامی که برنامه را می بیند با خود می گویید این کار ساده است پس انجامش می دهید، و نیازی هم ندارید که درباره آن کار فکر کنید زیرا از قبل تصمیم تان را گرفته اید، پس مغز نمی تواند شما را منصرف کند.
» نتیجه
در قسمت بالا نیز به این موضوع اشاره کردیم، هر عمل، نتیجه ای دارد. هر چقدر که تلاش کنید به همان اندازه نتیجه می گیرید، پس اگر می خواهید به نتیجه ای شگفت انگیز برسید، باید سخت تلاش کنید.
و همیشه یادتان باشد که هیچ وقت، هیچ چیزِ با ارزشی… ساده و با تلاش کم بدست نمی آید !
» اطمینان (باور داشتن)
در انتهای هر کار، بعد از رسیدن به نتیجه، به توانایی خود در آن کار اطمینان پیدا می کنید.
حال اگر نتیجه خوبی گرفته باشید مطمئن می شوید که باز هم می توانید و با انرژی بیشتری آن کار را انجام می دهید، اگر هم نتیجه ضعیفی گرفته باشید به خودتان می گویید که نمی توانید، می گویید : شاید من برای این کار ساخته نشده ام و … و آن کار را کنار می گذارید.
بیشتر مردم فکر می کنند می دانند پتانسیل و ظرفیت واقعی شان برای هر کار چقدر است، پس به حرف دیگران اهمیت نمی دهند؛ آن باور بر روی انجام کار و تلاش برای رسیدن به هدف های دلخواهشان تاثیر می گذارد که آن هم بر نتیجه اصلی شان تاثیر می گذارد و آن نتیجه باعث تقویت باورشان می شود.
برای مثال : همه قبول داریم که هر فرد پتانسیل ( ظرفیت ) نامحدودی دارد، ولی فرض کنیم آن فرد برای رسیدن به هدفش تلاش کمی می کند و نتیجه کمی می گیرد زیرا آن فرد باور ندارد که واقعا قرار است به آن نتیجه برسد پس با خودش می گوید : شاید دوستم بتونه چون پدرش پولداره یا شاید به خاطر اینکه میدونه چطوری باید با مردم صحبت کنه ولی من نمیتونم.
حال اگر آن فرد باور کند که ظرفیت و انرژی کمی دارد به نظرتان چقدر تلاش می کند؟ خیلی کم… و وقتی خیلی کم تلاش کند فکر می کنید چه نتیجه ای می گیرد ؟ خب جواب این سوال هم واضح است؛ نتیجه خیلی کم، و وقتی نتیجه کم و ناچیزی می گیرد به خودش می گوید : از همان اول میدانستم که نمی توانم موفق شوم، با انجام آن کارها فقط وقتم را هدر دادم…
و بعد از آن، فرد انرژی کمتری می گذارد و تلاش کمتری می کند و بدترین نتیجه را می گیرد و این چرخه آنقدر ادامه پیدا می کند تا فرد اعتقادش را به خودش از دست می دهد و در آخر هدفش را کنار می گذارد.
حال فرض کنید یک فرد دیگر باور دارد، نه، می داند و امکان ندارد که شکست بخورد. مطمئن است که صد در صد می تواند به هدفش برسد. فکر می کنید چه اتفاقی می افتد ؟ او از حداکثر انرژی اش استفاده می کند و سعی می کند تا جایی که می تواند تلاش کند تا به هدفش برسد و در آخر به نتیجه دلخواهش می رسد و باور و اعتقادش تقویت می شود و به همین ترتیب به موفقیت های بیشتر و بزرگتری می رسد.
حال شاید بگویید :
- در این مقاله درباره چرخه موفقیت و علت موفق شدن و … صحبت کردی ولی هنوز نگفتی که چجوری میتونیم از اون چرخه استفاده کنیم ؟
- چجوری باید باورمون رو به سطحی برسونیم که موفق بشیم ؟
» چطور از چرخه موفقیت استفاده کنید؟
درهمین زمینه مقالات زیر را نیز مطالعه کنید:
شاید فوق العاده ترین ادمی که تا به حال دیدم و ازش مطلبی خوندم همین انتونی رابینز باشه
ممنون که از ایشون مطلب میذارید
واقعا کارتون بیستِ بیسته
نمیشه اصلا یه روز بگذره سر نزنم به سایتتون