ورودیهای ذهنتان، خروجیهای زندگیتان خواهد شد (چیزی که ۹۸٪ مردم نمیدانند و رعایت نمیکنند)
ذهن ما انسان ها نقش بسیار مهمی در موفقیت یا شکست مان ایفا می کند.
کتاب هایی زیادی در بازار وجود دارد که درباره قدرت ذهن و تاثیر آن در زندگی بحث می کنند. اما من دوست دارم از یک دریچه خیلی ساده به این موضوع نگاه کنم و به شما نشان بدهم که ورودی های ذهن تان چه تاثیر بزرگی در زندگی تان دارند.
مهم نیست این ورودی ها منفی یا مثبت باشند در هر صورت کار خود را انجام می دهند و شما را به سمت اتفاقات خوب یا بد می برند.
حتما شما هم در اطراف خود افرادی دیدید که به فیلم های ترسناک و خشن و یا اخبار حوادث علاقه مند هستند. از طرف دیگر افرادی وجود دارند که روز خود را با کلیپها و نوشته های مثبت و انگیزشی شروع می کنند و درطول روز در تلاشند تا خود را مثبت نگه دارند.
خب این دو گروه چه تفاوتی با هم دارند؟
بیایید با هم به سراغ آزمایش ساده ای برویم که دارن هاردی برای نشان دادن قدرت ذهن و تاثیر ورودی ها بر ذهن انجام داد.
دارن ذهن را به یک لیوان خالی تشبیه کرده و با انجام یک ازمایش نشان داده که این ما هستیم که تعیین می کنیم چه ورودی وارد ذهن مان شود.
یک لیوان خالی را در نظر بگیرید. حالا داخل این لیوان را پر از چیز مضری مثل نوشابه می کنیم. این نوشابه داخل لیوان مثل اخبار حوادث و ترسناک، برنامه های پوچ و بیهوده و اطلاعات غیر ضروری و نا امید کننده هست.
حالا لیوان پر از نوشابه را جلوی چشم های خود بگیرید. چه می بینید؟ شما دنیا را از یک دریچه تیره و تار خواهید دید. در حقیقت ورودی هایی که وارد ذهن تان می کنید این بلا را سر شما می آوردند.
حالا بیایید یک بطری آب را روی این لیوان پر از نوشابه بریزیم. هر چه آب بیش تری روی لیوان نوشابه بریزیم رنگ آن شفاف تر و شفاف تر خواهد شد و بالاخره تمام نوشابه آن بیرون می رود و رنگ داخل لیوان سفید و زلال می شود.
خب حالا اگر این لیوان را جلوی چشم مان بگیریم چه اتفاقی می افتد؟ می توانیم اطرافمان را از یک دریچه زلال ببینیم.
این آب زلال و شفاف در حقیقت همان داستان های انگیزشی، پیام های امیدوارکننده، اطلاعات مفید و انرژی بخش و درس های زندگی افراد موفق است.
این آزمایش ساده به ما نشان می دهد ورودی هایی که وارد ذهن مان می کنیم و فکر می کنیم تاثیر خاصی در زندگی ما ندارند در واقع دید ما را به زندگی می سازند.
اگر ما ذهن مان را پر از چیزهای مضری مثل نوشابه کنیم، دنیا برایمان هر روز تیره تر و تاریک تر خواهد شد، امیدمان را از دست خواهید داد و به پوچی می رسیم و یک آهن ربا برای اتفاقات بد خواهیم شد.
اما اگر ورودی های ذهن ما پر از افکار زلال و شفاف مثل پیام های مثبت و امیدبخش باشند، دید ما هم به زندگی مثبت خواهد شد و آهن ربای اتفاقات خوب خواهیم بود.
خیلی از ما زود به زود به سراغ کمد لباس هایمان می رویم و لباس های کهنه را دور می ریزیم و لباس های جدیدی به جای آن ها می خریم. ولی جالب اینجاست بعضی از باورهای منفی که از بچگی یا از هر سن دیگری در ما رسوخ کردهاند را بیشتر ما آدمها تا آخر زندگی بدون تغییر همانجا رها میکنیم.
خب الان وقت آن است که به سراغ ذهن و افکارمان بروید و اگر آن را پر از اطلاعات بیهوده و پوچ، غیر مفید و منفی کردیم یک خانه تکانی اساسی در ذهن مان انجام دهیم و ذهن مان را خالی از نوشابه کنیم و به جای آن آبی شفاف در ذهن مان بریزیم.
من تجربه های شخصی خودم را که از چند کتاب مفید یاد گرفتم، برای شما می نویسم تا با هم بتوانیم ورودی های ذهن مان را کنترل کنیم.
» کنترل ورودی های ذهن «
اولین قدمی که برای رسیدن به هر چیزی نیاز دارید
قدم اول
» دور اخبار حوادث خط قرمز بکشید.
در زندگی بر روی هر چیزی تمرکز کنیم همان را به زندگی مان جذب خواهیم کرد. بعضی ها را دیدم که از همان ابتدای روز به سراغ خبرهای وحشتناکی مثل تصادف، قتل، خیانت یا خبرهای بد دیگر می روند.
تاثیر منفی که این اخبارها روی زندگی شخص می گذارد قابل توصیف نیست. نه تنها باعث می شود حال شما آن روز خوب نباشد بلکه اتفاقات بد را هم به زندگی شما می کشاند. پس اگر می خواهید آهن ربای اتفاقات بد نباشید، شنیدن یا خواندن این نوع حوادث را کاملا از زندگی تان حذف کنید.
مطمئن باشید اگر خبر چندان مهمی وجود داشته باشد به شما هم میرسد.
قدم دوم
» روز خودتان را با یک آهنگ یا نوشته مثبت شروع کنید.
تاثیری که اولین ورودی به ذهن تان بر اتفاقات آن روز می گذارد، قوی تر از ورودی های دیگر است.
پس وقتی صبح بیدار شدید حتما سعی کنید به یک چیز مثبت و انرژی بخش فکر کرده یا نگاه کنید.
مثلا می توانید بالا سرتان یا کنار تخت تان یک جمله انرژی بخش بنویسید تا وقتی چشم تان را باز کردید، آن را ببینید و اولین ورودی مثبت را وارد ذهن تان کنید. به این ترتیب روی ورودی های بعدی نیز تمرکز کنید و فقط مثبت ها را وارد زندگی تان کنید.
[bs-quote quote=”زندگی، پدیدهای ایستا نیست؛ تنها دو گروه نمیتوانند اندیشههای خود را عوض کنند: دیوانگان تیمارستان و مردگان گورستان” style=”default” align=”center” author_name=”اورت دریکسون” author_job=”سناتور و سیاستمدار آمریکایی” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2019/07/اورت-دریکسون.jpg”][/bs-quote]همان طور که بیش تر ما وقتی از خواب بیدار می شویم ترجیح می دهیم به جای یک لیوان نوشابه، یک لیوان آب بنوشیم پس در مورد افکار و ورودی های ذهن نیز باید مراقب باشیم تا به جای منفی ها و اطلاعات و افکار بیهوده، اطلاعات و افکار مثبت و امیدبخش را وارد ذهن مان کنیم.
قدم سوم
» گوش کردن یا تماشای آهنگها و فیلمهای غمگین ممنوع!
شما از آن دسته آدم هایی هستید که دائم آهنگ غمگین گوش می دهید یا به فیلم های علاقه دارید که حسابی اشک تان را در میاورند؟ برای این که موفق تر شوید و اتفاقات خوب را به زندگی تات جذب کنید، همین حالا این عادت بد را ترک کنید.
من خودم طرفدار فیلم هایی بودم که پایان بدی داشت یا داستان فیلم پر از درد و رنج بود اما وقتی از تاثیر منفی تماشای این فیلم ها بر زندگی ام آگاه شدم از آن روز سعی کردم فیلم هایی انتخاب کنم که پایان خوبی دارند و به من انرژی و امید می بخشند.
همه این فیلم ها و آهنگ ها ورودی هایی هستند که ما وارد ذهن مان می کنیم. پس انتخاب با ماست منفی ها را وارد ذهن مان کنیم یا به سراغ مثبت ها برویم.
از همین امروز سعی کنید یک فیلتر بر روی ورودی ذهن تان قرار دهید و اجازه ورود اطلاعات بیهوده و پوچ و نادرست و نا امید کننده را به ذهن تان ندهید و به جای نوشابه با آب زلال و شفاف ذهن تان را پر کنید. به زودی معجزه این کار را خواهید دید.
سلام
مطالب فوق خیلی خلاصه مفید و قابل فهم بود
سلام خیلی خوب و مفید بود امیدوارم بتونم ارجراش کنم
آدم بالاخره یه موقعیتایی واسش پیش میاد که غمگین باشه تو اون لحظه یه آهنگ انگیزشی میتونه سرکوب احساساتش باشه
شگردی که پروژه سوخت جت را متفاوت میکند وقتی موضوعی بررسی میشود در کنار ان یک یا چند جمله از یک اندیشمند – قهرمان-…وجود دارد مثال _ در مورد پرورش وباز کردن ذهن ویک جمله از توماس جفرسون مطلب را خیلی جالب وپسندیده تر میکند . مقاله NLP هم خیلی مفید است در صورت امکان بیشتر توضیح دهید با سپاس
خیلی خوب بود ممنون
سلام؛من خودم بشدت منفی نگرم و همونطور که گفتید فیلم ترسناک اهنگ های غمگین و حوادث روزنامه رو دوست دارم خودم بشدت از ناامیدی هام و افسردگی هام رنج میبرم و خیلی سعی کردم این اخلاقم رو کنار بزارم اما هربار اتفاقی ناخوشایند افتاده که باز به حالت اولیه برگشتم الان به حدی رسیدم که حتی گاهی به خودکشی هم فکر میکنم و بنظرم شاید بتونه منو از حال بد الانم و زندگیم نجات بده
با سلام به شما دوست عزیز چون من خودم هم قبلا همین جور آدمی بودم و هیچ فیلم ترسناک زیر دستم در نمی رفت و الان اگر روزی ۲۰ _۳۰ صفحه کتاب نخوانم خواب نمی رم و حالم الان خیلی خوبه تجربه ام رو بهتون میگم شما باید معاشرت مثبت داشته باشید و این معاشرت از طریق پیدا کردن دوستان مثبت اندیش یا خواندن کتاب شروع میشه و واقعا به جایی می رسید که اصلا اخبار منفی و آدم های منفی به تور شما نمی خورم..موفق باشید
بنظرم به نکته ظریفی اشاره کردید من خییلی برنامه ریزی میکنم برای رسیدن به خواسته هام، مطمئنم هیچکی مث من انقد فکرر نکرده چکار کنه تا به خواسته ها و آمال اش برسه، ولی فکر کردن چه فایده داره وقتی اهمیت ندی به افکار بازدارنده و ورودی های بدت؟ من به این نپرداختم علت درجا زدنم هم همینه درصورتیکه همیشه فکر کردم ولی گذاشتم هرچیز منفی جلوی آرزوم رو بگیره
وقتی اطرافیانمون و حتی نزدیک ترین کسانمون مدام دنبال دیدن فیلم های ترسناک و گوش دادن به آهنگ های غمگین هستن. واسه ما چه راه گریزی وجود داره؟ شما چه پیشنهادی دارین.
و حتی از اون بدتر اینه که این روزا هر جایی باشی درباره وضعیت بد موجود قیمت دلار و اخبارای منفی حرف میزنن.
به نظرم یه مقاله در این باره نوشته شه که در اوضاع الان که پر از منفی گرایی هست چطور ورودی های ذهنمونرو کنترل کنیم.
سلام . خیلی عذر میخوام . ولی وقتی کسی از عزیزانمون بیماری واگیر دار کشنده ای داره رو قرنطینه میکنن .حتی خود ما هم ک وابستگی و دلبستگی داریم بههشوون هم نمیتونیم وارد قرنطینه بشیم. افکار منفی هم همینه.
من خودم ابتدا به ساکن دوری. کردم. وقتی قوی شدم شروع ب تغییر اونها و فضای خونه کردم. انقدر این کار رو کردم خانوادمم اوکی شدن از نظر مثبت نگری و شادی