تیم شما فقط زمانی موفق میشود که این 9 فاکتور مهم را داشته باشد
واگرنه منتظر دستآوردهای بزرگی نباشید...
تا به حال به این نکته فکر کردهاید که چطور برخی از گروههای کاری بسیار خوب و مؤثر با یکدیگر کار میکنند و در پیشبرد اهداف خود موفق هستند؟
اما برخی از گروهها هستند که اتفاقاً باعث نابودی یک پروژه خوب میشوند؟
از اصلیترین اصول پیشرفت، داشتن یک تیم خوب است.
اگر شما وظیفه جمع آوری یک تیم برای انجام پروژهای را بر عهده دارید باید بدانید که چگونه تیمتان را در بالانس نگاه دارید، شاید مثلاً وجود چند فرد بسیار باهوش در کنار هم اتفاقاً نتایج بدی به همراه داشته باشد و آنها نتوانند با یکدیگر سازش داشته باشند.
مهمترین چیزی که شما باید در تشکیل تیمتان در ابتدا رعایت کنید این است که اصلاً
- با چه نیازها و چالشهای روبهرو هستید؟
- و درجه اهمیت و اولویت برطرف کردن آنها چیست؟
برای رفع مشکلات به چه کسانی نیاز دارید و این افراد چگونه در یک مجموعه باید در کنار هم قرار بگیرند؟
قبلا در در مقاله جداگانه به اهمیت تیم و تیمسازی اشاره کردیم :
- «یک تیم موفق باید چه ویژگی داشته باشد تا غیرممکنها را ممکن کند؟»
- «این ۷ دوست طلایی را باید در دایره دوستی تان داشته باشید »
اما در این مقاله قصد داریم برای شما 9 فاکتور مهم که یک تیم را شگفتانگیز میسازد به شما معرفی کنیم.
اگر قبلا در کارتنهای بچگی میدیدید که تیمی از جنگجوها که هرکدام نقاط ضعف و قوت خودشان را داشتند چطور ازموانع عبور میکردند و دشمنان بزرگ را شکست میدادند، این تیمها افسانهای نیستند.
در دنیای واقعی هم هستند…
درحالی که همه ما انسان هستیم، هرکداممان نقاط قوت و ضعف خودمان را داریم که با قرار گرفتن در یک تیم درست و رعایت 9 فاکتور مهم تیمهای شگفتانگیز قادر به خلق افسانهها خواهیم بود…
آمادهاید شروع کنیم؟
فاکتور اول » درک اهداف تیم
اهداف تیمی به عنوان سر فصله شروع کار باید برای همه قابل درک باشد؛ چون این چیزی است که قرار است تیم به آن دست یابد.
قبل از شروع فعالیتها، همهی اعضای تیم باید درباره آن صحبت کنند و هدف برای همه کاملاً روشن شود، مأموریتی که تیم قرار است انجام دهد باید مورد توافق همه اعضا قرار بگیرد و سپس طی زمانبندی مشخص معلوم شود که در هر زمان کجای پروژه باید باشید و تا چه فقط باید پروژه تمام شده باشد.
مسئولیت ریز و دقیق هر شخص چیست و باید در پایان هر مرحله به کجا رسیده باشد.
کل تیم باید محیطی را ایجاد کند که افراد بتوانند به وظایف تعیین شدهشان عمل کنند، نباید به خاطر مخالفت کسی مجازات شود و هرکس باید بتواند در راستای پیشرفت کار نظر خود را شفاف اعلام کند.
برای برنامهریزی و زمانبدی توصیه میکنم مقاله «کاربردیترین روش برنامهریزی و تنظیم اهداف» را مطالعه کنید.
فاکتور دوم » ارتباطات باز، صادقانه و بر پایه احترام
شما باید محیط گروه را طوری تنظیم کنید که افراد بدانند میتوانند آزادانه تفکرات، عقاید و راه حلهای خود را برای رفع مشکلات گروه و پیشرفت تیم ارائه دهند؛ حتی اگر عقاید و تفکرات متضاد همدیگر باشند، باز هم لازم است که ارائه شوند – هیچ فکر یا ایدهای از اعضای تیم نباید ناگفته باقی بماند.
اعضای تیم باید ارتباطی مؤثر و بر پایه احترام باهم داشته باشند.
اگر کار خود را برای رسیدن به هدف به چند بخش تقسیم کردید بعد از پایان هر مرحله سعی کنید جلسهای دوستانه برگزار کنید تا افراد به بحث و گفت گو صادقانه با یکدیگر بپردازند، از مشکلات در مرحله قبلی بگویند و از راههای که میتوانند برای رسیدن به مرحله بعدی طی کنند.
در واقع متصل کردن افراد تیم به یکدیگر بر پایه احترام و شنیدن نظر، بسیار مؤثر است و تیم شما را قویتر میکند.
فاکتور سوم » تیم باید حس کند که متعلق به گروه است و برای کار خودش تلاش میکند
اگر شما مدیر مجموعه و پروژه هستین هیچ وقت در ارتباط خود با تیم از کلماتی مانند تیم من، کار من، پروژه من و … استفاده نکنید.
باید حسی را به گروه منتقل کنید که همه اعضا کار را کار خودشان بدانند و هدف تیم را بخشی از هدف زندگی خودشان احساس کنند.
باید وابستگی بین تیم و هدف ایجاد کنید که بخشی از مسئله او شود و موفقیت در آن را موفقیت خودش در مرحلهای از زندگی بداند.
۴ » اعتماد به نفس تیممتان را بالا ببرید.
به تیم خود به عنوان یک گروه تجاری نگاه نکنید، آنها افراد با دانش، موفق و یا حتی هنرمندی هستند که قرار است با یکدیگر کار بزرگی انجام دهید. این حس را به تیم منتقل کنید.
کاری کنید که اعضا احساس کنند که شما به عنوان یک مهره کلیدی و منحصر به فرد به او نگاه میکنید. حس مهم بودن را به اعضای تیم منتقل کنید و به آنها بگویید که خوشحالید که در تیم حضور دارد. اعتماد به نفس تیم را تا حد توان بالا ببرید
۵ » خلاقیت و نوآوری را تقویت کنید.
سعی کنید ایدهها را حمایت کنید، حتی اگر ایده که یکی از اعضای تیم ارائه میدهد چندان خوب نبوده سراحتا این را نگوید، میتوانید در جواب بگویید که: ایدهات خوب است اگر میتوانی پختهترش کن. (این مقاله رو حتما بخونید)
این جواب هوشمندانهتری است، زیرا باعث میشود که نفرات همچنان به دنبال ایدههای بهتری باشند، برخورد سخت و خشک باعث میشود آنها از تلاش بیشتر برای تأثیر گذاری در تیم خود داری کنند.
حتی برای کسانی که یک ایده و یک نوآوری را به کل پروژه پیشنهاد میکنند یک پلن تشویقی را در نظیر بگیرید تا انگیزه کل تیم بالاتر برود.
۶ » نقشهای مشخص برای حل اختلافات داشته باشید.
همیشه در هر پروژهای امکان وجود اختلاف نظر بین اعضای تیم وجود دارد، اگر این اختلافات بالا گرفت اولاً شما به عنوان مدیر تیم سعی نکنید از کسی طرفداری کنید، یک پلن مشخص شده را ارائه دهید که در تمامی موارد اختلافی به آن رجوع کنید و مشکل را با کمک کلیه اعضا و همفکری رفع کنید.
رفع مشکل به صورت مسالمت آمیز و متهم نکردن کسی در تیم بسیار مهم است زیرا از ناراحتی، دلخوری و سرخورده نشدن اعضای جلوگیری میکنند.
۷ » رهبر باشید نه رئیس
فرق بین رهبر و رئیس بودن بسیار متفاوت است، رهبر در وسط میدان کار است، حرفی را که میزند خودش اول همه به آن عمل میکند و به اعضای تیم صمیمی میشود تا نیازهای آنها را درک کند، حتی شاید با اعضا درباره حل مسائلی که به کار هم ربطی نداشته باشد صحبت کند.
وجود رهبر در گروه باعث بالا رفتن انرژی افراد میشود؛
اعضا او را در کنار خود حس میکنند و نه در بالا و نقش یک دستور دهنده، وجود یک رهبر خوب هر تیمی را به هر سطح توانی میتواند حتماً به موفقیت برساند.
۸ » شکست در صورتتان نباشد!
جالب است بدانید وقتی مشکلی برای پروژه پیش میآید، گرهای در کار میافتد و تیم کمی نا امید میشوند، همیشه نگاهشان به رهبر مجموعه خواهد بود، اگر آنها در چهره شما ترس و شکست را ببینید خود را میبازند، همیشه سعی کنید مشکلات را درون خود بریزید و در ظاهر یک لبخند بزنید که گویی شما تجربه رد شدن از چنین مشکلاتی را داشتهاید.
به تیمتان جملات مهم بگوید مثلاً:
من میدانستم که در این پروژه با مشکلات پیش بینی نشدهای روبه رو خواهید شد،
به همین دلیل نیز تیمی را انتخاب کردهام که از پس آن برمیآید.
۹ » سپاسگزار باشید
برای کارهایی که اعضای تیم انجام میدهند ارزش قائل شوید و سپاس گذار باشید، از آنها تشکر کنید. حتماً نشان دهید که ارزش کار آنها و تلاششان را میدانید.
سعی کنید در مقاطعی از پروژه دست از کار بکشید و تیم را به خوردن یک نوشیدنی و یا شام در فضایی خارج از دفتر پروژه دعوت کنید تا هم کل تیم به یکدیگر نزدیکتر شوند و هم بتوانید کمی فضا را برای آنها عوض کنید.
در پایان باید گفت موفق شدن تیم به قدرتمند بودن و هوشمند بودن اعضای گروه نیست. بله به گروهی است که میتوانند مکمل یکدیگر باشند، میتوانند باهم کنار بیایند و با یکدیگر در راستای پیشرفت پروژه کار کنند.
مهم این است که تیم موقعیت را درک کرده و به هدف پایبند باشند. برخی اوقات افراد بسیار حرفهای انگیزهای برای انجام کار ندارند و مدام بد قلقی میکنند در حالی که یک فرد تازه کار اما با انگیزه بهتر میتواند به تیم شما کمک کند.
در همین زمینه مقالات زیر را هم حتما بخوانید :