چرا بدون بدون هدفگذاری هرگز موفق نمیشوید؟ (و چطور هدفگذاری کنید؟)
باید ها، نباید ها و روش های هدفگذاری کدامند؟...
همه ی ما در زندگی هدف داریم، زنده بودن ما نشانگر این حقیقت است. اما چند نکته راجع به هدف و انتخاب آن وجود دارد که لازم است هر از چند گاهی آن ها را با خود مرور کنیم… چون خیلی وقت ها یادمان میرود !
اولین قدم لازم برای هدف گذاری این است که ماهیت هدف را بشناسید، در واقع باید بدانیم هدف چیست؟
و اگر بخواهیم بهتر بگویم، هدف چه چیزی نیست؟
ای هدف، چیستی تو…
«هدف» مقصدی است که مقدار و جهت تلاش های شما را مشخص می کند.
پس صرف علاقه به چیزی آن را به هدف تبدیل نمی کند؛ هدف نیازی است که برای رسیدن به آن حاضر باشید کارهایی که لازم است انجام شود، انجام بدهید و از انجام دادن کارهایی که مانع رسیدن به آن می شود چشم پوشی کنید.
تفاوت هدف با آرزو در این است که برای رسیدن به آرزو فقط میل و علاقه دارید اما برای رسیدن به هدف باید به این علاقه، تلاش هم اضافه شود… دقت کنید که هدف تان حتما این چند ویژگی را داشته باشد :
یک) در راستای ارزش های واقعی تان باشد
اگر برای رسیدن به هدفی روی ارزش های خود پا بگذارید دچار استرس و اضطراب خواهید شد.
احساس گناه و عذاب وجدان از جمله این استرس ها هستند. در ادامه ی مطلب روشی را برای شناختن ارزش های درونی تان معرفی خواهیم کرد…
دو) قابل دست یابی باشد
اهداف دور از ذهن همان آرزو ها هستند. نرسیدن به اهدافی که تعیین می کنید صدمه ای جدی به عزت نفس وارد می کند. پس اگر قرار است برای انجام کاری تصمیم محکمی بگیرید بهتر است کاری در حد توانتان انتخاب کنید.
این به معنای انجام ندادن کار های جدید و سعی در تقویت و گسترش توانایی های خودتان نیست، بلکه به معنی تقسیم اهداف بزرگ به اهدافی کوچکتر است تا بتوانید آنها را انجام دهید.
هر بار که به یک هدف کوچک می رسید و در دفترچه ی برنامه ی روزانه جلوی آن تیک میزنید، موفقیت را بیشتر در خود حس خواهید کرد و هدفتان را یک قدم نزدیکتر می بینید.
سه) قابل اندازه گیری باشد
اگر نتوانید تشخیص بدهید که به هدف تان رسیده اید یا نه، چطور می توانید بگویید که آدم موفقی هستید یا یک شکست خوردید؟
هدفتان باید بسیار روشن و با حداکثر جزئیات و قابل اندازه گیری باشد؛ یعنی زمان، مکان، مقدار و شرایط آن کاملا مشخص باشد تا بتوانید نتیجه ی تلاش خود و کارایی روشی که انتخاب کرده اید را بسنجید و در صورت لزوم اصلاح یا تقویت کنید.
فقط در این صورت دقیقا به سمت خواسته تان حرکت کنید. (کسانی که به قانون جذب ایمان دارند این نکته را می دانند که اگر شما ندانید که چه می خواهید، چطور از کائنات توقع دارید آن را به شما بدهد؟)
چهار) دلیل یا انگیزه ی محکمی برای رسیدن به آن داشته باشید
احتمالا موارد زیادی می شناسید که شخصی با اشتیاق زیاد در یک باشگاه ورزشی ثبت نام کرده و این ورزش را به همه ی اطرافیان توصیه می کند و یکی از هر سه جمله اش در وصف و تعریف از این ورزش است.
اما وقتی سه ماه بع احوال او را می پرسید می گوید گرفتار است و نمی تواند منظم به باشگاه برود !
اگر از شما بخواهم در ازای 20000 تومان داخل یک حوض آب بپرید، احتمالا بلافاصله – بعد از در آوردن گوشی موبایل و لوازم الکترونیکی – خواهید پرید؛ اما اگر از شما بخواهم در ازای همین مبلغ به داخل یک رودخانه ی خروشان بپرید چطور؟ احتمالا خواهید گفت اصلا فکرش را هم نکن.
حالا اگر یکی از عزیزان شما – خدای ناکرده – پایش بلغزد و داخل رودخانه بیفتد بدون مکث، بدون این که پاداشی در کار باشد به داخل رودخانه می پرید. این بار تنها چیزی که تغییر کرد انگیزه و دلیل شما برای انجام آن کار بود. پس اگر میخواهید کار سختی انجام دهید باید برای آن دلیل محکمی نیز داشته باشید که قبلا در مقاله «قدرتمندترین سلاح در جنگ با سختی های زندگی برای یک هدف» راجع به آن خواندید.
و اما روشی برای شناختن ارزش های درونی واقعی تان :
این سوال ها را بدون در نظر گرفتن قضاوت دیگران، از خودتان بپرسید و جوابشان را یادداشت کنید
- به چه کسی بیشتر از همه احترام می گزارم؟
چرا؟ ارزش های درونی او چیست؟ به چه چیزهایی بیشتر اهمیت می دهد؟ هدف زندگی از نظر او چیست؟ - سه تا از مهمترین و بارزترین خصوصیات بهترین دوستتان را بنویسید
- اگر قرار باشد همین الان به شما یک ویژگی خاص داده شود، دوست دارید آن ویزگی چه باشد؟
- سه تا از مهمترین ارزش هایی را که می خواهید به فرزندانتان انتقال دهید و این که چرا آن ها را انتخاب کرده اید بنویسید
- از چه کسی بیش از همه متنفرید؟ دلیل آن را کاملا توضیح دهید
- سه تا از کارهایی که از آنها متنفرید و به هیچ وجه راضی به انجامشان نمی شوید را یادداشت کنید (مثلا بد رفتاری با حیوانات، خشونت فیزیکی علیه همسر، خیانت به بیت المال و …)
- خانواده، دوستان و اطرافیان از کدام ویژگی های شما بیشتر تعریف می کنند؟
احتمالا کم کم متوجه الگو های تکراری شده اید…
حالا طبق جواب ها، 10 ارزش برتر خود را انتخاب کنید، ترتیب آن مهم نیست.
سپس این ده مورد را به ترتیب اولویت مرتب کنید، هر چه ارزش در لیست بالا تر باشد راحت تر حاضرید به خاطر حفظ آن بقیه ی موارد صرف نظر کنید.
سه ارزش اول لیست مرتب شده را با علامت مشخص کنید؛ این شما و این هم ارزش های درونی تان !
مغز مانند موتور کوچکی با مصرف 40 وات به صورت متوسط، عمل پردازش اطلاعات و صدور دستور های لازم را انجام میدهد، اعمال دیدن، شنیدن، به یاد آوردن، احساسات شاد یا غمگین شدن و بسیاری موارد دیگر در مغز اتفاق می افتد، به این معنی که مغز مستقل از دریافت اطلاعات توسط بقیه ی اندام ها مانند گوش و چشم می تواند ببیند و بشنود.
به هین دلیل است می توانید در حالی که چشمان تان بسته هستند خواب ببینید.
برخی بیماری ها نیز که به بیماری های عصبی جسمی یا روان- تنی معروف اند (مثل هیستری) سازوکار مشابهی دارند که در آن مغز به عواملی که در واقعیت وجود ندارند پاسخ اشتباه می دهد.
مغز شما مسئول درک محیط است و همانطور که گفتیم از اشتباه هم به دور نیست، پس در مواردی که تصمیم یا نتیجه می گیرید باید مراقب این خطا ها باشید. خطاهای شناختی (cognitive errors) و جهت گیری های ذهن (bias) از این قبیل خطا ها هستند که به برخی از آنها در دوره صوتی #صفرتاصدویک مدیریت احساست اشاره شده، دانلود کردید و گوش دادید و یادگرفتید.
برایان تریسی می گوید:
«فرق آدم های موفق و دیگران این است که
آن ها می دانند که چه می خواهند. برای آن ها موفقیت نقطه ی مشخصی است و برای رسیدن به آن برنامه دارند. هیچ چیز مانع کارشان نمی شود چون مقصدشان و راه رسیدن به آن را می شناسند.
آن ها مثل بقیه از بعضی کار ها خوششان نمی آید
اما بر خلاف دیگران به هر حال آن را انجام می دهند»
خب منتظر چی هستید؟ وقت آن است که هدفتان را بشناسید.
در قسمت بعد به سراغ نقشه ی راه می رویم… ادامه دارد !
در همین زمینه اگر مایلید بیشتر بخوانید، مقاله های زیر را توصیه میکنیم :
خیلی ممنون از این تلاش هایی که برای جامعه ایرانی می کنید
چهار دلیلش هم منطقی بود ولی میشد دلیل های بیشتری رو هم براش اورد
خیلی خوب بود ممنون از شما بابت این حجم مقاله های کاربردی