تغییر الگوی ذهن منفی باف با کمک شش استراتژی فوق موثر
فرآیند فکر کردن ما فرآیندی ضرورتی برای بقا و مبارزه در دنیای مدرن است. طرز فکر تحلیلی به ما توانایی حل سریع و کارآمد مسائل را میدهد.
تفکر خلاق به ما اجازه میدهد تا ایدهها و روابطی اصیل، متفاوت و پیچیده خلق کنیم. ولی طرز فکر منفی و ناخودآگاه باعث به هم ریختگی ذهنیمان میشود و اشتیاقمان را برای زندگی از بین میبرد.
دکتر «راس هریس» روانشناس استرالیایی و نویسندهی کتاب «تلهی شادی:چطور از کلنجار رفتن با خودمان دست بکشیم و زندگی را شروع کنیم» میگوید:
«به این ترتیب، سیر تکامل انسان، مغزهایمان را به شکلی درآورده است که ما از نظر روانشناختی به خودمان رنج بدهیم: به مقایسه، ارزیابی و انتقاد از خودمان بپردازیم، روی آن چه که نداریم متمرکز شویم، به سرعت از داشتههایمان ناراضی شویم و سناریوهای وحشتناکی را تجسم کنیم که اغلبشان هیچ وقت اتفاق نمیافتند. به همین خاطر است که آدمها شاد بودن را کار سختی تصور میکنند».
خیلیها در کل زندگیشان قربانی افکار منفیشان میشوند. احساس میکنند هیچ کنترلی روی افکاری که به ذهنشان خطور میکنند، ندارد و حتی از آن بدتر، آن «سر و صدای» مغزیشان را که میگوید آسمان به زمین میرسد، باور هم میکنند.
هر چند سوگیری منفی ذهن، مسألهای واقعی است، ولی جلوی تلاش شما را برای به وجود آوردن تغییر و خودآگاه شدن نخواهد گرفت. طبیعی به نظر میرسد که به ذهنتان اجازه دهید نگرانی و ناامیدی را تجربه کند، ولی اگر آن را به چالش نکشید و افکارتان را به عنوان هویت خودتان بپذیرید، باعث تقویت افکار منفیتان خواهید شد.
ولی شما این قدرت را دارید که این تمایل دیرینهی مغز را بشناسید و با به وجود آوردن عادت «ساختاربندی مجدد» تغییرش دهید.
اولین قدم این است که به الگوهای فکریتان توجه کنید و قبل از آنکه از کنترلتان خارج شوند، متوقفشان کنید.
در ادامه به شش استراتژی میپردازیم که میتوانید از آنها در طول روز و برای متوقف کردن الگوی فکریتان و شروع کنترل ذهنتان استفاده کنید. به کار گرفتن هر کدام از این استراتژیها فقط چند دقیقه از وقتتان را خواهد گرفت.
» استراتژی شمارهی 1: مشاهده کننده باشید
کار را با آگاه شدن نسبت به افکارتان شروع کنید. «خود»تان را از افکارتان جدا کنید و ببینید چه اتفاقی دارد در مغزتان میافتد.
نکتهاش این است که این کار را به صورت بیطرف انجام دهید و هیچ فکرِ به خصوصی را قضاوت نکنید. فقط نسبت به خودتان، به عنوان شاهدی بی طرف برای افکارتان، آگاهی پیدا کنید.
میشود این تمرین را چند بار در روز انجام داد. افکارتان را مشاهده کنید، خودتان را به آنها وصل نکنید تا قدرتِ فکر و خیال و احساسات ناشی از افکارتان، کم شود.
این را هم بخوانید: برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه به روش راهبان هندو که ذهنتان را برای همیشه دگرگون میکند
» استراتژی شمارهی 2: عنوانی برای آن فکر بگذارید
روش دیگر برای جداسازی خودتان از افکار مخرب این است که اعتراف کنید افکارتان هیچ چیز به غیر از فکر و خیال نیستند و واقعیت ندارند.
مثلاً اگر فکر میکنید:«من اصلاً نمیتوانم این همه کار را انجام دهم»، مکالمهی ذهنیتان را به این جمله تغییر دهید: «من فکر میکنم نتوانم این همه کار را انجام دهم».
این کار در جهت این واقعیت است که شما و افکارتان یکی نیستید.
» استراتژی شمارهی 3: فقط بگویید نه
وقتی خودتان را مشغول خیال پردازیهای ذهنی در مورد مسائل نگران کننده میبینید، فقط بلند بگویید:«بس است!». بیان کردن زبانی باعث بالا رفتن قدرتتان برای توقف میشود) و بعد، تجسم کنید که دیواری سنگین و آهنین مسیر افکارتان را مسدود کرده است.
میتوانید این طور تجسم کرد: افکار منفی را داخل یک گودال عمیق بریزید یا سوار بر یک بالنش کنید و بفرستید به دور دستها.
» استراتژی شمارهی 4: حقهی «کش» را انجام دهید
یک کش بیندازید دور مچ دستتان. هر بار که آن را دیدید، صبر کنید و به افکارتان توجه کنید. اگر داشتید فکری منفی میکردید، کِش را درآورید و در دست دیگرتان بیندازید یا آن را کمی به بیرون بکشید و رهایش کنید. این کار، جریان فکری منفیتان را متوقف میکند.
» استراتژی شمارهی5: عوامل محرکتان را بشناسید
تفکر بیش از حد منفی گرایی، اغلب با تحریک یک فرد، موقعیت یا شرایط به وجود میآیند. به نگرانیها و اضطرابهای معمولتان توجه کنید.
آیا چیز به خصوصی هست که این نگرانیها را در ذهنتان به وجود میآورد؟
اگر این طور است، عوامل محرک را یادداشت کنید تا هر وقت اتفاق افتادند، در موردشان آگاهی داشته باشید. این آگاهی میتواند در جلوگیری از پاتک زدن افکار منفی کمکتان کند.
» استراتژی شمارهی 6: حواستان را پرت کنید
این چرخه را با به وجود آوردن حواس پرتی از بین ببرید. کاری انجام دهید که ذهنتان را مشغول نگه دارد تا فضای خالی برای افکار منفی نداشته باشید. خودتان را در پروژهای غرق کنید که احتیاج به تمرکز و قدرت مغزی دارد.
اگر پشت ترافیک یا در صف ماندهاید، جدول ضرب را در ذهنتان مرور کنید یا سعی کنید شعری حفظ کنید. این کار به شما کمک زیادی خواهد کرد.
پرت کردن حواس یکی از راههای مفید برای غلبه بر ذهن سرکش است. اگر او این قدرت را دارد تا شما را به سمت عوامل منفی و نگران کننده بکشاند، شما نیز این قدرت را دارید تا او را به جایی دیگر ببرید و مشغولش کنید.
به کار گیری این استراتژیها، یعنی عمل کردن به آنها. یادمان باشد فقط خواندن و حفظ کردن این موارد فایدهای برای شما نخواهد داشت، شما باید صبور باشید و سعی کنید این استراتژیها را یکی یکی به کار برید و حتی اگر خودتان روشهایی برای کنترل ذهن دارید به کار گیرید و موارد مهم را فاکتورگیری کنید.
بدانید که شما هستید که ذهنتان را باید کنترل کند نه او شما را. وقتی به این موضوع فکر کنید خواهید دید که نیروی شما این توان و قدرت را دارد که به سمت آرامش حرکت کند و چشم بر روی ناامیدیها و ناراحتیها ببندد.
این مقاله را با جملهای زیبا از هنری فورد به پایان میرسانیم:
اگر دوست دارید در این زمینه بیشتر بخوانید:
خیلی خوب و عالی بود ، ب رویای مطلوب خود طوری نگاه کنید ک ب لحظه حال نگاه میکنید.( یعنی هم زمان هم آگاهی خودتون رو حس کنید هم شیء مورد نظر هر دو از شما هستند ).او بدون تو نمیتواند باشد پس هردو تویی. پس بهتره فقط ب رویایی فکر کنیم ک همه توش شاد و خوشحال هستند.
بسیار عالی و کاربردی
جالب بود برام
فوق العاده مثل همیش
سلام
مقاله خوب ، مختصر و مفید بود.
دست مریزاد.
بسیار عالی و با انگیزه