یکی از رمزآلودترین موضوعاتی که تقریبا هرکسی به دنبال کشف رمز آن بوده این است که چطور دیگران را به خودمان علاقه مند کنیم؟ خب نباید جای دوری بروید… بنجامین فرانکلین حدود 220  سال پیش این تکنیک را کشف کرده بود !

ما در وبسایت کارآفرینان جوان، چند مقاله اختصاصی از تکنیک های پرکاربرد کشف شده توسط بنجامین فرانکلین داشتیم، برای مثال مقاله «تکنیک بنجامین فرانکلین برای داشتن مذاکره موفق (در هر شرایطی)» یا «چرا افراد فوق موفق قانونی که بنجامین فرانکلین در 10 سالگی کشف کرد را استفاده میکنند؟»

شاید برایتان سوال پیش آمده باشد اصلا «بنجامین فرانکلین» کیست؟
او یکی از پدران بنیانگذار ایالات متحده آمریکا است که در سال 1706 به دنیا آمد بوستون ایالات ماساچوست بدنیا آمده و از همان کودکی نبوغ و استعداد خاصی در برقراری روابط با دیگران و البته… کشف سازوکار چیزها داشت.

بنجامین فرانکلین یک طنزپرداز، روزنامه نویس، مخترع، سیاستمدار، ناشر، نویسنده و فیزیکدان بود !
کارهایی که در هرکدام از آنها اثری از خود در این دنیا به جا گذاشته است و نامش را در آن رشته خاص جاودانه کرده است. یکی از تکنیک هایی که بنجامین فرانکلین کشف کرده بود، در خصوص برقراری رابطه با دیگران و دیگران را به خود علاقه مند کردن بود.

این یک تکنیک با ارزش برای یک سیاستمدار بود.
اگر بتوانید افراد زیادی را به خود علاقه مند کنید، یک رهبر خواهید بود که کلام شما در دیگران نفوذ دارد. پس آماده اید این تکنیک بسیار ساده اما فوق العاده قدرتمند را مرور کنیم؟

چطور دیگران را به خود علاقه مند کنیم؟

خب، راستش را بخواهید هیچ‌کس دوست ندارد حس کند که یک فرد بی ارزش است !
به همین دلیل است که وقتی از دیگران میخواهید لطفی در حق شما بکنند (رزومه شما را یک بار بخوانند، سگتان را به گردش ببرند، به شما 20 هزارتومان پول قرض بدهند چون فقط کیف پول تان را خانه جا گذاشتید و …) ممکن است احساس کنید که زیر فشار و استرس قرارگرفته‌ اید اما خوشحال خواهید بود بدانید که این حسن میتواند باشد !

اگر از این استرس دارید که اگر یک نفر به شما کمک کرده پس در آینده ارزش شما نزد او کمتر میشود و علاقه اش را نسبت به شما از دست میدهد و یک جورایی شما را کمتر دوست می‌دارد… خب در اشتباهید!

یک پدیده‌ روانشناسی وجود دارد که معمولاً به نام «اثر بنجامین فرانکلین» مطرح می‌شود؛ این اثر عنوان می‌کند که چرا مردم بعد از اینکه به شما کمک می‌کنند، شما را بیشتر دوست خواهند داشت؟

دیوید مک رنی، نویسنده کتاب «شما خیلی باهوش نیستید» توضیح می‌دهد که چگونه این پدیده اثر بن فرانکلین نام‌گرفته است. گفته می‌شود که در گذشته بنجامین فرانکلین بدخواهی داشته است – شخصی که ثروت و تحصیلات داشته و در دولت بانفوذ بوده است.

بنجامین برای اینکه این شخص را طرفدار خود کند، از وی می‌پرسد که آیا می‌تواند از کتابخانه‌اش کتابی قرض بگیرد؟ از آنجایی‌ که فرانکلین چاپلوسی او را کرده بود، درخواست فرانکلین را قبول کرد. فرانکلین کتاب را یک هفته دیر تر از موعد مقرر و همراه با یادداشتی برای تشکر پس می فرستد.

دفعه بعدی که این دو نفر یک دیگر را دیدند، آن شخص بدخواه به‌شدت به فرانکلین احساس نزدیکی می‌کرد و تا زمان فوتش با فرانکلین دوست ماند.

زمانی که در سال 1969 روانشناسان اثر بن فرانکلین را آزمایش کردند، به این نتیجه رسیدند که چنین پدیده‌ای واقعیت دارد.

در یک پژوهش کوچک، از داوطلبانی درخواست مشارکت شد و به آنها گفته شد که می‌توانند با این کار مقداری پول برنده شوند. عده ای داوطلبانه در این آزمایش شرکت کردند و پول برنده شدند.

پس از مدتی، به یک‌سوم داوطلبان از جانب منشی دپارتمان روانشناسی تماس گرفته شد که دپارتمان باید هزینه تحقیقات را پرداخت کند و به همین خاطر بودجه‌اش رو به پایان است و از آنها خواسته شد تا پولی که برنده شده بودند را را برگردانند.

یک‌سوم دیگر داوطلبان از جانب یکی از مسئولان برگزاری آزمایش توجیه شدند که دپارتمان باید هزینه تحقیقات را پرداخت کند و بودجه‌اش رو به اتمام است و از آنها خواسته شد تا پولی که دریافت کرده‌اند را برگردانند و البته یک‌سوم دیگر این جامعه آماری پول‌هایشان را نگه داشتند.

نتایج بسیار جالب و هیجان انگیز بود…
نتایج این آزمایش نشان داد که آن یک‌ سوم از داوطلبان که با بازگرداندن پول‌هایشان به مسئول آزمایش به وی کمک کردند، نسبت به دو گروه دیگر وی را بیشتر دوست دارند و نسبت به او علاقه بیشتری از خود نشان دادند. از طرفی، گروهی که پول‌هایشان را نگه داشتند، علاقه کمتری نسبت به شخص آزمایش‌کننده داشتند.

به بیانی دیگر، محققان نتیجه گرفتند که کمک کردن به شخصی دیگر، باعث می‌شود که شخص موردنظر را بیشتر دوست بداریم. محققان احتمال می‌دهند که اثر بن فرانکلین به سبب «ناهماهنگی شناختی» رخ می‌دهد. دشوار است که خودمان را متقاعد کنیم و به شخصی که از او متنفریم، محبت کنیم… اما با این کار، فرض کرده‌ایم که او را دوست می‌داریم و ذهن مان آنرا باور میکند.

اخیراً روانشناسی دیگر در آمریکا و ژاپن پژوهشی مشابه بر روی اثر بن فرانکلین انجام داده است. (منبع)

از شرکت‌کنندگان در هر دو کشور خواسته شد که یک کار مشابه انجام دهند. نتایج نشان داد که آنهایی که از یکدیگر برای اتمام کار کمک گرفته بودند، درنهایت، علاقه بیشتری نسبت به دیگر شرکت کننده ها نسبت به همدیگر داشتند.

جالب اینجاست که آنهایی که بنا بر درخواست شخص آزمایش‌کننده به هم کمک می‌کردند علاقه‌ای نسبت به هم نداشتند.

روانشناسی که این آزمایش را هدایت می‌کرد، یو نیا از دانشگاه هوسی، بنا بر نتایجی که به‌دست آورد عنوان کرد که «اثر بن فرانکلین درنتیجه ناهنجاری شناختی نیست؛ بلکه بر این باور است که این اثر به این دلیل رخ می‌دهد که شخصی که از او کمک خواسته می‌شود احساس می‌کند کسی که از او درخواست کمک می‌کند، می‌خواهد با او صمیمی شود و اثر متقابل این پندار، دوست داشتن است.»

صرف‌نظر از مکانیزم خاصی که پشت اثر بن فرانکلین نهفته است، در آخر به این نتیجه می‌رسیم که وقتی از کسی درخواستی دارید و میخواهید کسی لطفی در حق شما انجام بدهد… نباید بترسید ! یا خجالت بکشید چون در واقع شما با این کار اگر درخواست‌های کمک تان را با برنامه قبلی مطرح کنید میتوانید همانند فرانکلین بر مخالفان خود پیروز شوید.

در همین زمینه، نوشته های زیر را حتما بخوانید :

• برگه تقلب برای پیروزی در روابط اجتماعی (همیشه حرفه ای ترین فرد در جمع باشید)
• چهار سوار آخرالزمان که می آیند تا روابط تان را نابود کنند (+ راهکارهایی برای مقابله)
• قدرت دست دادن هنگام سلام کردن در مذاکرات و روابط شخصی
• چطور هر کجا که هستیم با هرکسی که خواستیم ارتباط برقرار کنیم؟ [+ 6 تکنیک برای انجام این کار]