چرا شانس در موفقیت هیچ نقشی ندارد؟ (اما نمیخواهیم قبول کنیم…)
چون دوست داریم باور کنیم با شانس راحت تر موفق میشویم...
حدود چند سال پیش بود که وقتی دوستم میخواست از ایران مهاجرت کند در فرودگاه جمع شده بودیم تا او را بدرقه کنیم.
پنج شش سالی بود که باهم دیگر در ارتباط نزدیک و خیلی راحت بودیم در کنار هم؛ برای همین وقتی میخواست از گیتِ فرودگاه رد بشود من رو در آغوش گرفت و گفت «بیژن برام آرزو کن شانس بیارم کارهام ردیف بشه..»
من هم بی برو برگرد گفتم «شانس؟ پس تو چه کاره ای؟…»
این مکالمه با یک نگاه تعجب آمیز پایان یافت و با اشک و لبخند او را راهی کردیم و برگشتیم خانه؛
چندسالی گذشت که از طریق شبکه های اجتماعی باهاش در ارتباط بودم و به من گفت «تازه فهمیدم اونروز توی فرودگاه بهم چی گفتی…»
من هم با دلهره ای که نمیدونستم آیا حرف بدی بهش زده ام یا نه پرسیدم کدامش؟ گفت «من فهمیدم آدم خوش شانس وجود نداره؛ هرکس خودش شانس خودش رو تعریف میکنه»
حس خوبی بهم دست داد…
نه به خاطر اینکه خودبزرگ بین باشم یا بخواهم شبیه به فیلسوف ها باشم، بلکه به خاطر اینکه متوجه شدم باور و اعتقادی که سال ها داشتم و بهش توجه ای نکرده بودم واقعا درست بود و یک نفر دیگر هم به غیر از خودم آنرا تایید کرده بود.
ده سال پیش بود که وقتی درگیر کارآفرینی و دانشگاه و زندگی روزمره بودم کتاب هایی در این زمینه مطالعه میکردم به یک تعریف جامع از شانس رسیدم…
چطور خوش شانس باشیم؟
- تمرین کنید خوشحال باشید
- تلاش مستمر داشته باشید
- روی اهداف بلند مدت کار کنید
- به دیگران خدمت کنید
و تمام… شما بی برو برگرد خوش شانس خواهید بود؛
میدانم انتظار داشتید یک تعریف جامع شبیه به تعاریف سختِ ویکیپدیا یا دهخدا به شما تحویل دهم اما نه من دوست دارم همه چیز را ساده کنم؛ خوش شانسی یعنی همین چهار تمرین و والسلام نامه شد تمام !
اگر شک دارید که اینطور است یا نه، کافیست یک ماه امتحان کنید.
من با همین چهار تمرین تا به امروز موقعیت های عالی بدست آوردم، پیشنهاد های فوق العاده ای بدست آوردم و موفقیت های چشمگیری کسب کردم.
در حدی که بعضی از مردم فکر میکنند من جادو میکنم(!)…
اینطور نیست. خوش شانسی به سادگی فرمول چهار مرحله ای است که به شما گفتم؛ اما اجازه بدهید یک مورد تکان دهنده ای به شما بگویم که اخیرا کشف کردم :
وقتی بعد از سال ها احساس خوش شانسی به گذشته ام با عینک منطق و دقت نگاه کردم دیدم هیچ چیزی به اسم شانس در موفقیت هایم دخیل نبوده است؛
بلکه فقط چند ابزار ساده را استفاده کردم تا تصمیم های مهمی در شرایط سخت بگیرم…
تصمیم هایی مثل :
- از حاشیه ها دور باشم
- بهترین انتظار را از شرایط و موقعیت ها داشته باشم
- وقتی اوضاع و شرایط بد شد و بهم ریخت، راجع کسی که شرایط بدتری داشت فکر کنم
- فقط روی پیشرفت فکر کنم و آیینه عقب را اصلا نگاه نکنم.
این ها استراتژی یا تاکتیک های پیچیده موفقیت نیستند که فقط در کتاب ها قدیمی و ممنوعه وجود داشته باشد یا در دسترس عده ای خاص بوده باشد که با هزار دوز و کلک بدستشون آورده باشم.
این چند تصمیم، حاصل طرزفکر من (ابزارهای ذهنی که گفتم) که ناشی از خوش شانسی بود بدست آمده؛
اما چطور شما هم به این مرحله از خوشبختی دست پیدا کنید؟
ابزارهای ذهنی که من استفاده میکنم را در این مقاله بخوانید و استفاده کنید؛ به همین سادگی مطمئنا خیلی زود موفقیت های بزرگی بدست خواهید آورد :
در همین زمینه، نوشته های زیر را حتما بخوانید :
خداوند به انسانها ثروت نمیده بلکه فرصت میده…
ما با تلاش و استفاده از موقعیت های مناسب میتوانیم فردی موفق و خوش شانس باشیم.
همه مواردي كه اشاره شد كاملا درست بود اما در برخي موارد نميتوان نقش شانس رو ناديد گرفت اگر شانس همراه آدم باشه و آدم از قبل آمادگي روبرو شدن با شرايطي كه به موفقيتش منجر ميشه رو نداشته باشه اونوقته كه شانس معنايي نداره . پشتكار براي رسيدن به عادات خوب بايد دائمي باشه واگه شانس هم چاشني اش بشه ، موفقيت به وقوع ميپيونده.
شانس عنصر مهمی برای موفقیت نیست این تلاش و اراده است که موفقیت رو تضمین میکنه ولی به نظرم بی تاثیر هم نیست
نمیشه گفت شانس کاملا بی تاثیر هستش در امر موفقیت
بسیار عالی
طبق تعالیم اسلامی شانس همان جبرگرایی است يعنی چیزی که مشخص شده و غیر قابل تغییر است که مورد تایید نیست. همه چیز بر اساس تلاش، عمل، مصلحت و آزمایش هستش و شانس وجود خارجی نداره البته شانس در اصل یک کلمه فرانسوی به معنی فرصت است