مصاحبه اختصاصی مانی خوشبین با اولین وبسایت انگیزشی فارسی

مانی خوشبین را خیلی ‌ها با کلکسیون ماشین‌های لوکس و شهرتش در املاک آمریکا می‌شناسند…
اما داستان پشت پرده مصاحبه من با مانی خوشبین چی بود؟ 

حدود  ۶ یا ۷ سال پیش بود که برای اینکه الگوهای موفق رو پیدا کنم و به ذهنم بقبولانم که میشه توی هر شرایطی هم موفق شد، رفتم و ایرانی های موفق کشور و دنیا رو پیدا کردم و شروع کردم زندگیشون رو دنبال کردن روی اینستاگرام، فیسبوک و اونهایی که در شبکه های اجتماعی فعال نبودن، زندگینامه‌ای ازشون پیدا میکردم و میخوندم یا مصاحبه‌هاشون رو توی یوتیوب میدیدم.

در زمان خودش این کار خیلی کمکم میکرد با طرزفکر افراد موفق آشنا بشم، هرکدومشون به شیوه خودشون موفق شده بودن و عملا نمیشد مسیرشون رو الگوبرداری کرد (همانطور که سلسله دروس سکوی پرتاب هم مدام بهش اشاره میکنیم) اما چیزی که مشخص بود این بود :

حتما یه راهی برای رسیدن به چیزی که واقعا میخواهی
هست و اگه بگردی پیدا میکنی !

از این بین، یکی از نفراتی که خیلی برام جذاب بود طرز زندگیش (Lifestyle) و طرزفکرش، مانی خوشبین بود؛ نمیخواهم زندگینامه کامل مانی خوشبین رو توی این مقاله بنویسم چون توی مصاحبه‌اش با کانال The passionate few در یوتیوب کامل خودش میگه و ما براتون اینجا ترجمه‌اش رو گذاشتیم اما به صورت مختصر و مفید براتون اگه بگم :

میشه گفت مانی خوشبین، از خانواده شهید هستش، عموهایش در جنگ ایران و عراق کشته و جانباز میشن و پدرش مانی خوشبین رو میفرسته آمریکا… وقتی میرسن آمریکا، دوستی که به پدر مانی قول داده بود خانه بده تا زندگی کنن منصرف میشه و پدرش مجبور میشه کل پولی که داشته رو برای خرید یک ماشین ون پرداخت کنه تا خانواده پرجمعیت‌شون بتونن هم اونجا زندگی کنن و هم ماشین داشته باشند.

به مدت چند ماه، این ماشین خانه‌ی خانواده خوشبین میشده !
برای همین شرایط سخت، مانی مدام عذاب وجدان داشته و فکر میکنه باید این سختی‌هایی که خانواده‌اش به خاطر خودش تحمل میکنند رو جبران کنه و یک روزی میبینه همسایه‌هاشون دارن وسایل خانه‌شان را دور میریزند. وسایل تمیز و قابل استفاده… مانی سریع دست  به کار میشه و با برادرش شروع میکنه این وسایل دور ریختی رو جمع کردن و فروختن به قیمت خیلی ارزان تر و با این کار اولین درآمدش رو بدست میاره و اونجا متوجه میشه برای مسیر کارآفرینی طراحی شده و باید توی این مسیر موفق بشه.

بعد از چندین سال  با داشتن مشاغل مختلف، مانی خوشبین یک سوپرمارکت باز میکنه، اما موفق به اداره‌اش نمیشه، طلبکارها و کسانی که ازشون پول قرض گرفته بوده مدام دنبالش میکردن تا بگیرنش و به گفته خودش از دستشون فرار میکرده… تا اینکه بلاخره وارد دنیای املاک میشه و اونجا موفقیت های زیادی بدست میاره و بعدا به خاطر علاقه زیادی که به دنیای ماشین‌های لوکس داشته سرمایه گذاری زیادی در این حوزه انجام میده و امروز یکی از لوکس ترین کلکسیون‌های ماشین‌سازی‌های بزرگ دنیا متعلق به مانی خوشبین هستش.

همچنین شهرت و آوازه زیادی در زمینه تجارت و سرمایه‌گذاری املاک توانسته بدست بیاره که در چند مجله معتبر با ایشون مصاحبه شد و حتی در برنامه تلویزیونی Steve Harvey مجری پرآوازه از مانی خوشبین دعوت میشه و اونجا هم راجع‌به داستان موفقیتش تعریف میکند.

اما… همین چند وقت پیش، دوباره یادم افتاد مانی خوشبین چقدر برایم الهام بخش بود، پس رفتم مصاحبه اخیرش رو دیدم و خیلی بهم انگیزه داد و حالا که سوخت جت به وبسایت بالغی تبدیل شده و مخاطبان روزانه زیادی داره (حدود ۱۰ هزار نفر هرروز از وبسایت سوخت جت بازدید میکنند) تصمیم گرفتم مصاحبه‌ای که دیدم رو برای مشترکین ویژه ترجمه‌اش رو منتشر کنیم.

با اینکار حالا جرات رو پیدا کرده بودم تا به مانی خوشبین، الگوی چندین ساله من پیام بدم و ازش تشکر کنم و بگم که حالا رسانه‌ی ایرانی و فارسی داره موفقیت و الگوی ذهنی‌ات رو به ایرانی‌هایی که هنوز نمی‌شناسنت، می‌شناسونه و این باعث افتخار ماست… و در کمال حیرت دیدم پاسخ دادن و کلی استقبال و تشکر کردند از این کار… و همونجا من به ایشون گفتم که یک مصاحبه کوتاه سوال جوابی مایلید داشته باشیم برای مخاطبانمون؟ و ایشون موافقت کردند.

این مقاله، مصاحبه من (رنه سینانی، مدیریت وبسایت سوخت جت) با مانی خوشبین هستش؛ سعی کردم سوالاتی بپرسم که طرزفکر و نوع نگاه مانی خوشبین به دنیا رو بتونیم بیشتر بشناسیم و شما هم اگر این نوع نگاه رو داشته باشید، غیرممکنه موفقیت های بزرگ نصیب شما نشود. بخوانید و نظرتان را در انتهای این مقاله برایم بنویسید.

** به دلیل مشغله کاری و اختلاف زمانی و مصاحبه به زبان انگلیسی آقای خوشبین، امکان مصاحبه به صورت ویدیویی یا صوتی نبود، لذا سوالات را برای ایشان مکتوب ارسال کردیم و مانی خوشبین زحمت کشیدن به انها پاسخ دادند. **

پاسخ (مانی خوشبین)
بیچارگی و بدبختی قدرتمندترین انگیزه من بود. من میدیدم خانواده‌ام رو که چقدر غرق مشکلات مالی هستند و من مجبور بودم موفق بشم تا بتونم اونهارو از شر این مشکلات نجات بدهم. وقتی انگیزه نداشتم فیلم‌های انگیزشی مثل راکی میدیدم و هر روز ورزش میکردم؛ نمیدونستم قراره این ورزش یا این انگیزه دقیقا برام چیکار کنه اما میدونستم اینکاری هست که افراد موفق انجام میدن و من هم باید انجام بدهم، برای همین هیچوقت دست از تلاش برای پیدا کردن فرصت‌های بهتر برنداشتم… و حتی هنوز هم همین کارو میکنم با اینکه به موفقیت نسبی رسیدم اما هنوز برای بهتر شدن، پیشرفت و موفقیت‌های بیشتر دارم تلاش میکنم.

پاسخ دوم (مانی خوشبین)
بله، بازهم املاک را انتخاب میکردم… اما زودتر شروع میکردم و بیشتر میخردیم، سریع‌تر میخریدم و کمتر از شکست میترسیدم. زمانی که شروع کردم، بازار املاک آمریکا خیلی کساد بود و هیچ خرید و فروشی صورت نمیگرفت اما هنوز عده‌ای بودند که سود میبردند و من در اون زمان شروع کردم که اگر الان برمیگشتم به گذشته قطعا به امید و الهامی که بهم میشد برای اینکه موفق میشم بیشتر گوش میکردم و کمتر میترسیدم تو کارم.

پاسخ سوم (مانی خوشبین)
ترس، مثل یک سم برای ذهن است. برای غلبه بر ترس، قدم‌های کوچک در جهت ترس‌هایتان بردارید. برای من، یکی از ترس‌های بزرگم صحبت در جمع‌ها و اجتماعات با تعداد نفرات زیاد بود. من میترسیدم اشتباه کنم، صحبتم یادم بره و یا اینکه چیز اشتباهی گفته باشم… برای همین قدم های کوچک برای این ترسم برداشتم، مثلا رفتم به نمایشگاه‌های ماشینی که برگزار میشد و با افراد مختلف، نمایشگاه دارها، کلکسیون‌دارها و دیگران افراد بانفوذ ارتباط برقرار کردم، صحبت کردم و شبکه‌ دوستی ام رو گسترش دادم تا برم توی دل ترسی که داشتم و اونو نابود کنم. توصیه من اینه، فقط برید بیرون و کاری که قراره انجام بدید رو هرطور شده انجام بدید… و یادتون باشه : بدترین اتفاقی که میتونه بیافته چیه؟ اگر کنار کارتون یه کسب و کار دیگه قرار راه‌اندازی کنید و شکست خورد بدترین اتفاقی که میتونه بیافته چیه؟ پولتون رو فقط از دست میدید، اما تجربه بدست میارید. پس دوباره با یک ایده دیگه با تجربه بیشتر چندماه بعد شروع میکنید و موفق میشید. فقط کافیه از منطقه امن‌تون بیرون بزنید و کارهایی که ازش میترسید انجام بدید. بعد از موفقیت‌های کوچکی که بدست میارید، اعتماد به نفستون بیشتر میشه و راحت‌تر میتونید بر ترس‌های آینده غلبه کنید.

پاسخ چهارم (مانی خوشبین)
۱۰۰٪ پاسخ مثبت است. اگر به صورت مکرر به چیزی که میخواهید فکر کنید، به هدفی که دارید بیاندیشید و تجسم کنید، حتما یک راهی برای رسیدن به آن پیدا میکنید. مهم نیست هدف شما چیست ! مهم نیست چقدر بزرگ، کوچک، دور از دسترس یا تخیلی است… کافیست مکررا به آن فکر کنید، داشتن آنرا تجسم کنید و باور داشته باشید میتونید اونرو بدست بیارید. مهم نیست رویای شما ثروت، خانه، یک شخص خاص، یک موقعیت خاص، ماشین یا هرچیز دیگری میخواهد باشد… بلاخره راه انرا برای رسیدن به شما پیدا خواهد کرد و وارد زندگی تان میشود.

پاسخ پنجم (مانی خوشبین)
روتین روزانه‌تان را تغییر بدید. انسان‌ها مخلوقات عاداتشان هستند. اگر کاری را هر روز انجام میدی اما هیچ تغییری در زندگیت ایجاد نمیشه، خودت و روتین و عادات روزانه‌ت رو به چالش بکش و کار جدیدی رو امتحان کن، در طول روز کارهایی که انجام میدهی بر روی نتایجی که در بلند مدت در زندگی بدست میاری تاثیر زیادی خواهند داشت. سعی کنید با افراد جدید ملاقات کنید، از افرادی که از شما بهتر هستند و موفقیت بیشتری بدست آوردن یادبگیرید، آنها را نقد نکنید. همیشه یک شاگرد باشید توی مدرسه زندگی و بیشتر از هرکس دیگری به خودتان ایمان داشته باشید و هیچوقت در مسیر رسیدن به اهداف تان تسلیم نشوید.