ایده انقلابی «حرفه ای ها» که هنری فورد را میلیاردر کرد چه بود؟
و چطور به کمک آن به شخصی پرارزش در هرکاری تبدیل شوید...
روزی روزگاری، هنری فورد آمریکایی که کسبوکارش را داشت راه میانداخت، فکری به سرش زد… او کارخانه ماشینسازیاش را، با پرداخت حقوق بالا به کارگران و متخصصان راهاندازی کرد ! این اتفاق در آن دوره کمی عجیب بود. لابد همه فکر میکردند که هنری دیوانه شده است.
حسابداری صنعتی میگوید که فروش باید بیشینه شود و هزینههایی که محصول را شکل میدهند، کمینه شوند تا سود بالاتر و بالاتر برود. اما هنری فورد، برخلاف اصول حسابداری و عقلانی عمل کرده بود؛… او، چشماندازی بالاتر داشت.
هنری فورد دقیقا چه کار کرد :
- او درآمد و حقوقی دو و سه برابری به کارگران و متخصصان پیشنهاد میکرد.
- او شرایط امنی را برای کارگران و متخصصانش فراهم میکرد.
- درنتیجه متخصصان و کارگران زبدهای که در دیگر کارخانهها و شرکتها کار میکردند، به سمتوسوی کارخانه خودروسازی فورد رهسپار شدند.
خب،
هنری فورد چه نتیجه ای بدست آورد؟
- کاهش شدید هزینه های آموزش کارکنان
او هیچ هزینهای برای آموزش نیروهای متخصص خود صرف نکرد، پس پولی که باید صرف میکرد، در بودجه شرکت باقی ماند.
- کاهش خطا، پرتی و اشتباهات متداول کارمندان به کمترین میزان ممکن
وقتی کارگر و نیرویی شروع به کار میکند، احتمال طبیعی خطا و اشتباه وجود دارد. این خطا و اشتباه البته باعث بروز هزینههایی میشود. پس هنری از این بابت هم سود کرد؛ چون اشتباهها و خطاهای نیروهایش بهواسطه باتجربه بودن، با کمترین حد خودش رسید.
- تمایل کارمندان به ماندن و فعالیت در کارخانه های هنری فورد
حالا کارخانه هنری فورد یک مزیت نسبی بزرگ داشت؛ نیروهای فراوان متخصص که ترجیح میدادند در کارخانه او بمانند. - با کمترین هزینه، بیشترین محصولات عالی بازار تولید میشد.
- محصولات عالی با هزینه پایین تقاضای زیادی داشتند و سود زیادی از این بابت نسیبش شد
تا کارخانهها و رقبای دیگر بفهمند که چه اتفاقی افتاده است، هنری موفق شد سهم بزرگی از کیک بازار را به دست آورد.
- هنری هر روز سهم بیشتری از کیکِ سودِ بازار میبرد.
تا کارخانههای دیگر به ایده هنری فورد برسند، او باز حقوق را افزایش میداد، تا جایی که دیگران نمیتوانستند رقابت کنند. از آنجایی که چشمانداز او، تولید خودروی فراوان و با قیمت بسیار پایین بود، دیگر کسی رقیبش نمیشد.
- او بدون یک طرح بازاریابی پرخرج، بازار را بهصورت پایدار در اختیار میگرفت.
خب… به نظر شما جالب نیست؟ درواقع ایده اصلی و انقلابی هنری فورد این بود :
در همین زمینه، نوشته های زیر را حتما بخوانید :
- چطور همیشه هرکجا که میروید، یک حرفه ای به نظر برسید؟
- 3 تکنیکی که شما را به یک مذاکره کننده حرفه ای تبدیل میکند
- 6 ابزار فوق سری روانشناسی که فقط افراد فوق حرفه ای از آن خبر دارند (و استفاده میکنند)
- 21 ابزار رایگان اما مهم افراد که حرفه ای از آنها استفاده میکنند (تا کارهای بیشتری را در زمان کمتر انجام دهند)
مقاله مفیدی بود اما اگه به جای توضیح دادن کی روش و فدراسیون فوتبال در مورد زندگی هنری فورد بیشتر می نوشتید بهتر می شد
عالی
از اون مقاله ها بود که انگار یه چراغ بالا سر آدم روشن میشه
مـــــــــــرسی
سلام ودرود
ممنون رحماتتون
دوستان
چرا راست کلیک سایت رو غیر فال کردین
؟؟؟؟؟؟
به دلیل جلوگیری از کپی غیرقانونی از مطالب وبسایت توسط برخی اشخاص و وبسایت های نامی که بدون کسب اجازه قبلی محتوای این وبسایت را به نام خودشان منتشر میکنند.
مقال جالب و خواندنی بود مرز حرفه ای بودن کجاست؟
ای کاش برای اینجور مقاله ها یه مثال هایی هم در مورد فضاهای کاری کوچکتر میزدید
فوق العاده جالب و اموزنده بود ممنون