کاریزمای فوری – تکنیکهای 10 ثانیهای تا هر کسی را شیفتهی خودتان کنید
خب مثل اینکه دوباره بحث از ارتباطات شد. میدانم همهی شما اهمیت این کار را میدانید و برای همین میخواهم سریع سراغ اصل مطلب بروم و وقتتان را با مقدمههای بیارتباط تلف نکنم.
اما از قبل گفته باشم که اینجا نمیخواهم در مورد تاثیر خوشلباسی و لبخندهای سه متری به روی مخاطبتان حرف بزنم. تکنیکهایی را به شما معرفی میکنیم که خیلی ساده اما تاثیرگذار هستند و کاملا اثباتشدهاند.
۱ » اگر تماس چشمی براتیان دشوار است به فاصلهی بین چشمها نگاه کنید
در این مقاله در مورد اهمیت بیچون و چرای تماس چشمی حرف زدیم اما خیلی از مردم از مستقیم نگاه کردن به چشمهای طرف مقابل احساس خوبی ندارند و اگر شما هم همچین مشکلی دارید حتما در کوتاهترین زمان این مورد را امتحان کنید: تنها کاری که باید بکنید این است که به فاصلهی بین چشمان مخاطبتان نگاه کنید نه خود چشمهایش.
با این تکنیک طرف مقابل کاملا حس میکند که شما در حال برقراری ارتباط چشمی هستید.
این تکنیک خصوصا به خودم در کنفرانسهای کلاسی دانشگاه کمک زیادی کرد. هنوز هم برای خیلی از همکلاسیهایم کار سختی است که با بقیه در هنگامی که سخنرانی میکنند ارتباط چشمی برقرار کنند اما من به راحتی با همه ارتباط چشمی (یا شاید بین چشمی!) برقرار میکنم. برای همین این کار میتواند قسمتی از حس ترس شما را هم در موقعیتهای اجتماعی از بین ببرد.
۲ » در زودترین زمان ممکن خودتان را به جمع برسانید
دوست داشتم این مورد را اولین تیتر بنویسم چون بسیار کاربردی است. اگر میخواهید در هر جلسه و قرار و یا رخدادی که گروهی از آدمها دور هم جمع میشوند احساس راحتی زیادی بکنید حتما این کار را انجام دهید. و سعی کنید آخرین نفری نباشید که حضور مییابد.
وقتی شما زودتر از بیشتر افراد به جمع میرسید میتوانید در حالی که افراد جدید در جمع حاضر میشوند با حدود ۱۰ الی ۱۵ نفر ارتباط برقرار کنید و حتی اگر کنفرانسی ۳۰۰ نفری هم باشد شما بعد از این کارها احساس میکنید که در یک جمع دوستانه حضور دارید و تعاملات انسانی برایتان بسیار راحتتر خواهد بود. به همین سادگی!
۳ » در جمعهای بزرگ با فضاهای خالی ارتباط برقرار کنید!
وقتی مثلا در جشن عروسی سرایهدار ادارهتان هستید و کسی را نمیشناسید از بهترین کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که در بین مردم چرخ بزنید و به فضاهای خالیای که بیشتر پشت سر آنهاست نگاه کنید!
بیشتر مردم (که احتمالا در حال مذاکره بر سر قیمت دلار هستند) فکر میکنند که شما در حال ارتباط برقرار کردن با اشخاص پشت سر آنها هستید.
اگر این کار را به اندازهی کافی که انجام دهید خواهید دید که بعدا افراد عمدا سراغتان میایند چون به احتمال زیاد تا الان فکر میکنند که آدم بسیار محبوبی هستید که انقدر افراد زیادی را در این جمع میشناسید (در حالی که خودتان میدانید تنها با فضاهای خالی ارتباط برقرار کردهاید!).
۴ » گوشیتان را کنار بذارید (خواهش میکنم!)
فکر کنم در کتاب علوم سوم ابتدایی بود که فرق بین موجودات بیجان و جاندار را فهمیدیم. اگر یادتان نمانده است قضیه اینطور بود که موجودات جاندار تنفس میکنند، از واحدهایی به نام سلول تشکیل شدهاند، بیشترشان حرکت میکنند و… اما موجودات بیجان این ویژگیها را ندارند.
خیلی ساده میخواهم این موضوع را برسانم که ارزش گوشی شما هرگز با ارزش یک انسان برابری نمیکنند آن را کنار بگذارید، روی حالت بیصدا قرار دهید و از جیبتان بیرونش نیاورید.
این کار نشان احترام ویژهی شما به طرف مقابلتان است.سعی کنید به هیچ بهانهای از گوشیتان در حین ارتباطهایی که برایتان مهم هستند استفاده نکنید.
۵ » قبل از پاسخ یک نفس بکشید (و یا یک سکوت مختصر داشته باشید)
چند بار پیش آمده که خواستهاید حرفتان را بزنید اما مخاطبتان بین حرفتان پریده و حرف شما را قطع کرده است؟ (میدانم در این حالت دوست دارید که دهنش را با چکش پدربزرگتان سرویس کنید).
انجام این رفتار از طرف خودتان هم بسیار زشت بوده و باعث رنجش دیگران میشود. به جای آن بگذارید که طرف مقابل حرفهایش را تمام کند و یا اگر تمام هم نکرد با یک نفس نه چندان طولانی و نه خیلی کوتاه حرفتان را بزنید. این کار میتواند پیام خوبی از عزت نفس را به مخاطبتان منتقل کند و بسیار بهتر از این است که برای یک جواب سریع آماده باشید.
و بعد از تمام شدن حرفهای طرف مقابل سعی کنید بعد از یک سکوت کوتاه حرف خودتان را بگویید. با این کار هم نشان میدهید که به طرف مقابل و حرفهایش احترام میگذارید و هم فرصت کافی پیدا میکنید که صحبت خودتان را جمعوجور کنید و اشتباه نکنید.
۶ » در مقابل جمع هیچ نکتهای منفی در مورد کسی نگویید
میدانم وقتی دوستتان مسخرهبازی درمیاورد و دوباره در مورد این حرف میزند که چطور در انتخابات بعدی احمدینژاد سرکار میاید آنقدر عصبانی میشوید که میخواهید با یک جواب کوبنده لُپهایش را از خجالت به اندازهی دستان لبوفروش سر کوچه سرخ کنید اما صبر کنید. با این کار هم عزت نفس دوستتان را تخریب میکنید هم دوستی خودتان را شل میکنید و هم کار را به جایی نمیرسانید.
به جای آن در آخر کار وقتی با هم تنها بودید میتوانید انتقادتان را شخصا با او مطرح کنید (که البته تا آن موقع فکر میکنید که چقدر انتقاد خودتان هم مسخره بوده است!)
۷ » تعریف کردن از دیگران رایگان است
من این کار را به گونهای به یک عادت تبدیل کردهام.
خیلی ساده است: از دیگران تعریف کنید.
تا جایی که راه دارد از آنها تعریف کنید. باور کنید به غیر از میمونهای باغوحش ورامین همهی انسانها از تعریف کردن خوششان میاید. پس چرا همین الان از اولین شخصی که میبینید یک تعریف ساده نمیکنید؟
میتوانید به آقا جعفر همسایهتان بگویید که رینگهای تازهای که برای پیکانش انتخاب کرده خیلی زیبا هستند.
یا به مادرتان بگویید هیچ کسی را به اندازهی او در انتخاب روسری خوشسلیقه ندیدهاید.
من به خاطر دارم چند سال پیش که در یک مهمانی از اینکه داییام با کلهی کچلش نه تنها زشت بلکه بسیار قدرتمند به نظر میرسد تعریف کردم. از آن موقع به بعد دیدگاه او در مورد کلهاش کاملا تغییر کرده است.
یا یک بار از سوپرمارکتی سرکوچه اسم عطرش را پرسیدم آنقدر از این تعریف خوشحال شد که چند ماه بعد گفت که نام عطرش را تازه پیدا کرده است. در حالی که من کاملا موضوع را فراموش کرده بودم اما او نه.
۸ » همیشه مردم را با اسمشان صدا بزنید
این تکنیک در واقع نه تنها خوب بلکه اجباری است. وقتی شما به جای اسم یک شخص دائم از یک ضمیر مثل «او» یا «تو» یا «فلانی» استفاده میکنید این حس را به طرف مقابل القا میکنید که شما حتی انقدر برایش ارزش قائل نیستید که اسم او را به خاطر بسپارید و او را با اسمش صدا کنید.
در اولین ارتباطاتتان با افراد غریبه سعی کنید هرچه سریعتر اسم شخص را بفهمید و از آن استفاده کنید. این کار حس صمیمیت خوبی را در طرف مقابلتان ایجاد میکند.
اگر حفظ کردن اسامی افراد برایتان سخت است حتما این مقاله را در این مورد بخوانید.
۹ » تا میتوانید نقاط مشترک پیدا کنید
این کار ساده به نظر میرسد اما تلاش هوشمندانهای میخواهد. در واقع تفاوت دوستها و غریبهها با شما تنها در این مورد است. شما با دوستانتان نقاط مشترک بیشتری دارید تا غریبهها. چرا همشهریهای خودتان را بیشتر از شهرهای دیگر دوست دارید؟ دلیل همین نقطه اشتراک ساده همشهری بودن است.
پس سعی کنید خصوصا با غریبهها نقاط اشتراک پیدا کنید. علایقشان را بسنجید.
لازم نیست برای چیزی که خودتان به آن علاقه ندارید ابراز علاقه نشان دهید.
خودتان نقطه مشترک نسازید و نقاط مشترک را پیدا کنید.
۱۰ » از دیگران کمک بخواهید
وقتی از کسی درخواست کمکی میکنید طرف مقابل با انجام دادن لطفی در حق شما حس خوبی نسبت به خودش خواهد داشت و این همان چیزی است که همهی تکنیکهای ارتباطات در آن خلاصه میشوند: یعنی کاری کنید که مردم از خودشان خوششان بیاید و احساس کنند مهم هستند.
میتوانید نمونهی این مثال را در یک ساعت پرسیدن ساده از دیگران ببینید. در واقع کمتر کسی است که با پرسیدن ساعت ناراحت شود بلکه بیشتر مردم با روی خوش به شما ساعت دقیق را میگویند چون کمک کردن به کس دیگری حس خوبی به خود آنها میدهد.
و در آخر:
۱۱ » از همهچیز مهم تر: در مردم اعتماد ایجاد کنید نه علاقه
در دنیای امروز تکنیکهای برقراری ارتباط و علاقهمند کردن دیگران به خودتان بسیار محبوب شدهاند. (اگر اینطور نبود شما در حال خواندن این مقاله نبودید!)
وقتی در محیطهای خاصی لبخندهای تقلبی بعضیها را میبینم دعا میکردم با تراکتور داییام همان جا زیرشان میگرفتم.
تقلبی نباشید. از این تکنیکها و هر راهکار دیگری از ته قلبتان استفاده کنید. اگر از کسی خوشتان نمیاید مجبور نیستید با لبخندهای الکی و تعریفهای بیمورد علاقهی فلانی را به خودتان جلب کنید.
من فکر میکنم کتابی مثل آیین دوستیابی دیل کارنگی را دستهی بزرگی از مردم اشتباه فهمیدهاند این کتاب بیشتر از اینکه مردم را به هم نزدیکتر کند تعداد زیادی از مردم را تقلبی کرده است.
سعی کنید افراد را بدون قید و شرط دوست داشته باشید. اگر از چیزی در دیگران خوشتان نمیاید لازم نیست آن را تایید کنید. لازم نیست ادای دوست داشتن دربیاورید. وظیفهی شما این است که اعتماد ایجاد کنید تا علاقه به دنبال آن ظاهر شود.
همین الان هم اگر یه مروری به دوستانی که دارید داشته باشید آنهایی را بیشتر و واقعیتر دوست دارید که با شما پوستکنندهتر هستند و به آنها اعتماد میکنید نه لزوما کسانی که در هر شرایطی از خودشان علاقه و تایید نشان میدهند.
در آخر اگر فکر میکنید این تکنیکها کمکتان میکند و یا شما هم موارد بیشتری را بلد هستید همین پایین برای من و بقیهی دوستان بنویسید (این کار هم رایگان است!)
و اگر به این موضوعات علاقه دارید میتوانید با مقالات زیر بحث را ادامه دهید:
بسیار عالی و آموزنده بود دمتون گرم
مرسی خیلی مفید بود
بسیار عاالی بود و نکات پر اهمیتی گفته شد
خسته نباشید ، من مورد ۳ رو متوجه نشدم میشه توضیح بدید ؟
خیلی دوستش داشتم، مصداق هایی که میزدین قشنگ بودن
شیوه بیانتون صمیمی و گیراست . مرسی از سوخت جت
تکنیک های گفته شد که من در حتی دیگری نخوانده بودم.
بسیار عالی بود ، تنتون سلامت ،قلبتون سرشار از عشق ، زندگیتون پر ز ثروت
سپاس گذارم بسیار کاربردی و یاد آوری خیلی از نکته ها بود