در ۱۱ قدم کاملا عملی به اوج مهارت در نوشتن برسید – قسمت اول
نوشتن، یک ماجرای عجیب، جالب و از قضا پر از خاصیت است. هر کسی که طعم نوشتن غیر اجباری در مورد یک موضوع، زیر زبانش برود، آتش یک شعله ابدی را روشن میکند. شاید این شعله گاهی نیمسوز شود اما هرگز خاموش نمیشود. عده زیادی هستند که میخواهند مهارت نوشتن خودشان را تقویت کنند اما نمیدانند که چطور و از چه راهی باید این کار را انجام دهند.
در این سری از مقالهها باهم به دنبال اثرگذارترین روشها برای بهتر، زیباتر و جذابتر نوشتن میگردیم. اگر سوزن ذهنتان در یک گوشه گیر کرده است و به دنبال یک سیخ، بیل یا حتی کلنگی به درد بخور برای درآوردن آن سوزن میگردید تا پایان این ماجرا با من همراه باشید.
قِلِق اول: قبل از هر چیز، ابتدا تکلیفتان را با موضوع، مشخص کنید
هیچ کس نمیتواند بدون داشتن یک موضوع، شروع به نوشتن کند. اجازه بدهید با یک مثال، این ماجرا را برایتان روشنتر کنم. تصور کنید که شهری به نام «واژهسرا» وجود دارد. ماموریت شما این است که فلان خانه را در این شهر پیدا کنید. حالا به من بگویید که چگونه بدون داشتن یک آدرس میتوانید به مقصد مورد نظرتان برسید؟ موضوعها دقیقا همین کار را با ذهن شما انجام میدهند.
دو ایده زیر را در نظر بگیرید:
- کویر
- چگونه از زیباییهای کویر، لذت ببریم؟
نوشتن کدام موضوع برایتان سادهتر است؟ موضوع اول، هیچ اطلاعات دیگری در مورد «کویر» به دستتان نمیدهد؛ اما موضوع دوم به شما میگوید که باید موتور ذهنتان را در کدام زمینه روشن کنید. خیلی ساده، خیلی کاربردی و به دور از حاشیه.
از مقالههایی که در سوخت جت طرفدار زیادی دارد:
یادگیری مداوم بهترین استراتژی موفقیت در عصر حاضر است؟
قِلِق دوم: لطفا در خودتان گره نخورید
خیلی از ما دوست داریم که موقع نوشتن در مورد یک موضوع، آسمان را به ریسمان ببافیم و جان خواننده را به لبش برسانیم. کلی هم با خودمان ذوق میکنیم که بله! من میتوانم چنان یک موضوع را پیچ و تاب بدهم که همه انگشت به دهان باقی بمانند. این ماجرا چیزی شبیه به آثار برخی از نویسندگان است. گاهی در این کتابها بعد از مطالعه 30 صفحه، تنها چیزی که دستگیر خواننده میشود این است که شخصیت محترم داستان، زحمت کشیده و درب حیاط را باز کرده است!
به خودتان، ذهنتان و به خوانندگان بینوایی که قرار است روزی نوشته شما را بخوانند رحم کنید و اصل مطلب را به گوششان برسانید. اگر نمیتوانید چنین کاری را انجام دهید، به احتمال زیاد توشه ذهنیتان از ماجراها، واژهها و اطلاعات، خالی است. در این جور وقتها قبل از نوشتن باید به سراغ پر کردن این توشه بروید تا حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشید.
قِلِق سوم: دانشآموز مکتب قلم باشید و مشق بنویسید
آن قدیمندیمها – زمان فردوسی و حافظ و … را میگویم! – اگر کسی هوای نوشتن یا شاعری به سرش میزد مجبور بود قبل از اینکه از خودش حتی یک مصرع بیرون بدهد، دستکم چیزی بین 1000 تا 3000 بیت شعر و چندین و چند حکایت ناب را حفظ میکرد. تنها پس از آن بود که میتوانست وارد دنیای شاعری و نوشتن شود. اما این کار چه فایدهای داشت؟ وقتی فرد متقاضی، 3000 بیت شعر را حفظ میکرد به طور خودکار، سبکهای مختلف سرودن شعر در ذهنش ثبت میشدند و جیب ذهنش پر میشد از قافیه، بیت، استعاره و تشبیههای کار درست!
یادتان باشد که نه واژهای به آن اضافه کرده و نه چیزی از سر و ته آن کم کنید. فقط چیزی که میبینید را روی کاغذ یا در وُردتان پیاده سازید. این کار، دایره واژگانتان، سبک نوشتنتان و نکتههای ریز و درشت زیادی را در ذهنتان تغییر میدهد.
قِلِق چهارم: برای خودتان خط و نشان بکشید
یکی از راههای جالب برای بیرون کشیدن خلاقیتهای خاک خورده، استفاده کردن از محدودیتها است. برای این کار باید ذهنتان را در تنگنا قرار دهید؛ میتوانید از نمونههای زیر برای ایده گرفتن استفاده کنید:
- نوشتن در مورد مزیتهای نشستن در خانه، 100 واژه جذاب در عرض 10 دقیقه
- نوشتن مفهوم «من دارم میروم» به 10 شکل جذاب و متفاوت در عرض 5 دقیقه
- پیدا کردن واژهها یا عبارتهایی که با واژه «دمپایی» ارتباط مفهومی دارند! (مثلا حیاط، خشخش کردن، نشانهگیری، مامان، آب، پرتاب سه امتیازی و …) در عرض 5 دقیقه
- و …
این تمرینها خیلی بیشتر از آنچه که به نظر میرسند شما را در نوشتن قوی میکنند. البته اینها فقط نمونه بودند. اگر خودتان دست به کار شوید حتما تمرینهای جذابتری به ذهنتان میرسد.
قِلِق پنجم: از موسیقی کمک بگیرید
[bs-quote quote=”بدون موسیقی، زندگی یک اشتباه خواهد بود.” style=”default” align=”left” color=”#21a0e0″ author_name=”فردریش نیچه” author_job=”فیلسوف آلمانی” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2018/08/نیچه.jpg”][/bs-quote]موسیقی و نوشتن از یک جنس هستند. هر دو از قلب انسان برمیخیزند، سرشار از خلاقیت هستند، از تکرار گریزاناند و میتوانند با یک حرکت ساده، احساس انسان را به چالش بکشند. اگر میخواهید خیلی راحتتر ایدههای خلاقانه برای نوشتن در مورد یک موضوع به ذهنتان برسد، میتوانید از موسیقی کمک بگیرید. البته بر اساس تجربه شخصی به شما پیشنهاد میدهم که از آهنگهای بیکلام استفاده کنید.
گذشته از این، نوع آهنگها را بر اساس نوع محتوایی که قرار است بنویسید انتخاب کنید. سایتهای خوبی در وب فارسی وجود دارند – مثلا سایت «سانگ سرا» – که آهنگهای بیکلام را بر اساس موضوع به دستههایی مانند «انگیزشی»، «شاد»، «حماسی»، «هیجانی»، «تمرکز»، «ورزشی»، «رویایی»، «احساسی» و … تقسیمبندی کردهاند که میتوانید بر اساس متنتان از آنها استفاده کنید.
قِلِق ششم: از ماجرای پنهان در عکسها استفاده کنید
هر عکس یا تصور در دل خودش بینهایت داستان نگفته را پنهان کرده است. این شما هستید که باید با کمک واژهها از ماجرایشان رمزگشایی کنید. انجام این تمرین، نه تنها مهارت شما در نوشتن را تقویت میکند بلکه چشمه خلاقیتتان را هم شکوفا میسازد و ترستان از نوشتن را هم به باد میدهد. روش انجام این کار فوقالعاده، بسیار ساده است. بیایید گامهای این تمرین را با هم مرور کنیم:
- در اینترنت بگردید و یک عکس جدید را پیدا کنید
منظورم از «جدید» عکسی است که در لپتاپ یا گوشیتان نمونه آن را ندارید. این ماجرا به شما کمک میکند تا بدون داشتن پیشفرض ذهنی، از عمق خلاقیتتان برای این تمرین استفاده کنید.
- 5 دقیقه روی عکس تمرکز کنید
این زمان طلایی به شما کمک میکند تا از قلب تخیلتان یک مسیر را باز کرده و به سمت نوشتن پُل بزنید.
- ساعت شنی خودتان را به کار بیندازید!
بعد از آن پنج دقیقه، عکس را دم دستتان بگذارید و برای 30 دقیقه، بدون وقفه در مورد آن عکس بنویسید. در این مرحله، خوب یا بد بودن نوشتهتان اصلا مهم نیست. به ذهن تحلیلگرتان اجازه ندهید که خلاقیتتان را قضاوت کند. تنها چیزی که باید به آن فکر کنید بیان درکتان از آن تصویر در قالب واژهها است.
- متنتان را با صدای بلند بخوانید
پس از آنکه 30 دقیقه زمانتان به انتها رسید، حالا باید نوشتن را متوقف کرده و متنتان را با صدای بلند برای خودتان بخوانید. کار جالب دیگری که میتوانید در این مرحله انجام دهید، ضبط کردن صدای خودتان است. به این ترتیب که وقتی در حال خواندن متن هستید، صدایتان را ضبط کرده و سپس به آن گوش دهید. این کار به شما کمک میکند تا از جنبه دیگری به نوشتهتان نگاه کنید و حتی آن را مورد نقد قرار دهید. اگر در این مرحله احساس کردید که متنتان میتواند از این بهتر باشد، حتما آن را بازنویسی کنید.
ناگفته نماند که میتوانید این کار را با آهنگها – بیکلام یا حتی با کلام – هم انجام دهید. به این ترتیب که یک آهنگ را گوش دهید و در مورد آن یک پاراگراف یا حتی یک صفحه متن بنویسید و سپس ادامه کار را همانند نوشتن در مورد یک تصویر، پیش ببرید.
بهترین موزیکهای انگیزشی را اینجا بشنوید
برای به چالش کشیدن خودتان آماده هستید؟
هنوز چند روش کاربردی دیگر باقی ماندهاند که آن را در مقاله بعدی برایتان توضیح میدهم. تا انتشار آن مقاله، شما را به انجام دادن یک تمرین دعوت میکنم.
- در قالب 100 واژه و در هر سبکی که دوست دارید در مورد عبارت «پیروزی من» یک متن بنویسید. پاسخ تمرینتان را در بخش کامنتهای همین مقاله بنویسید تا با هم آن را بررسی کنیم.
اگر به موضوع علاقهمندید این دو مقاله هم برای شماست:
- چرا باید مهارت نوشتن را یادبگیرید و چطور از آن برای تحقق اهداف و آرزوهایتان استفاده کنید؟
- چرا باید حتما کتاب زندگی خود را بنویسید؟ فواید نوشتن کتاب که از آن خبر نداشتید