در دوران رکود با توجه به این 3 اصل باید تصمیم‌های کاری بگیرید

در دوران رکود و بحران اقتصادی در هر کشوری قشر جوان هنگامی که با واقعیت عریان پول درآوردن آشنا میشود خواسته یا ناخواسته مجبور میشود وارد دنیای کار شود و درست در همین دوران است که دیگر جوانان نیز به همین فکر افتاده‌اند و حالا… شاهد کمبود فرصت شغلی میشویم !

درست در همین مرحله‌ هستش که هر شغلی پیشنهاد شود، به‌احبار قبول میکنند؛
حتی اگر دوست نداشته باشند، حتی اگر حقوق کافی در میان نباشد… زیرا گزینه دیگری وجود ندارد.

اما افرادی هستند که جرات و شجاعتی بیشتر از افراد عادی دارند و میخواهند خودشان فرصت را خلق کنند.
محتاج و نیازمند حقوق دیگران نیستند، خودشان میخواهند کاری را راه اندازی کنند و خودشان به دیگران حقوق بدهند. ا

ین افراد همان هایی هستند که رویاهای بزرگی در سر دارند؛
یکی از این افراد تو هستی؛ زیرا اگر به این مطلب رسیدی حتما رویایی بزرگ در سر داشتی و میخواهی به آن برسی پس ادامه بده… اما راه اندازی کسب و کار به همین سادگی گفتن آن نیست.

در این ماجراجویی نسبت شکست خوردن بیشتر از موفقیت است.
به هر حال اگر درست سرمایه گذاری کنید یعنی کمتر از مقدار دارایتان را سرمایه گذاری کنید، میتوانید اگر شکست هم خوردید ادامه دهید و به مرحله مقروضی نرسید.

شروع کردن – سخت ترین قسمت هر کاری است؛
اما اگر بعضی از اصول اولیه آنرا بدانید؛ قابلیت بیشتری خواهید داشت تا این قسمت را به نفع خودتان تمام کنید.

یک سری اصول هستند که در راه اندازی هر کسب و کاری باید بلد باشید.
یک سری سبک سنگین ها که چه چیزهایی مهم اند، چه چیزهایی مهم نیستند؛ کجا ها باید وقت بگذارید کجاها اصلا نباید وقت بگذارید، چه آماری مهم است، چه آماری مهم نیست و …

شما اگر چندین و چند بار شکست بخورید و مجددا ادامه دهید، شاید این اصول را اگر خیلی ریزبین باشید یاد بگیرید؛ اما میتوانید مسیر آزمون خطا را کوتاه تر کنید !

شما میتوانید این تجربیات را بخوانید و بیاموزید بجای اینکه وقتتان را برای یادگرفتن آن چندین سال معاوضه کنید.

هر تصمیم خوب کاری، نیازمند آنالیز کامل است

هزاران نفر ایده های خوبی در سر دارند، اما فقط یک استراتژی برای عملی کردن ایده لازم است. شما هم باید ایده هایتان را سازماندهی کنید، تمام جزییات آنرا بررسی کنید,،نیاز سنجی کنید که :

• آیا در بازار نیاز آن وجود دارد؟
• چقدر اجرای آن هزینه بر خواهد بود؟
• چقدر هزینه ساعتی خواهد بود؟
• چطور محصول را به دست مشتری برسانید؟
• و …

یکی از بهترین روش های آنالیز بازار روش تحلیل SWOT است، که آموزش کامل آنرا اینجا میتوانید بخوانید.
این تحلیل به شما نشان میدهد چطور ایده و محصولتان در بازار قرار میگیرد، ضعف های آن کدام است، نقطه قوت آن کدام است؟ چه فرصت های پیشرفتی برای ان وجود دارد؟ چه تهدید های در سر راه قرار دارد؟ برای مثال یک فرصت میتواند «نبود رقیب» باشد و تهدید آن «فرهنگ و بومی سازی»

یکی دیگر از ابزار های مهمی که باید بلد باشید بازگشت سرمایه یا ROI است.
بررسی کنید چقدر هزینه خواهد داشت تا سرمایه تان به مقدار اولیه برگردد؟ چه زمانی تمام پولی که در کار گذاشتید را میتونید بردارید و از آن به بعد فقط سودآوری باشد؟

در واقع پیدا کردن نقطه سربه‌سر بسیار مهم است.
آنالیز SWOT و ROI یکی از پایه‌ای ترین اصول است که باید برای راه اندازی کسب و کار بلد باشید.

تمام ایده کسب و کارتان در یک پاراگراف !

در دوران رکورد، ایده‌های پیچیده و سخت، جواب نمیدهند… چرا؟ چون مردم سخت‌تر پول‌ خرج میکنند و درحالی که ایده‌های مختلفی در برابرشان هست، آنها حوصله فکر کردن به ایده‌های پیچیده را ندارد و اگر قرار باشد پولی را خرج کنند ترجیح میدهند بر روی خرید محصول یا خدماتی خرج کنند که آنرا درک میکنند.

پس، تمام توضیح ایده تان باید در یک پاراگراف خلاصه شود !
اگر نتوانید این کار را انجام دهید نشان دهنده آن است که هنوز ایده شما کامل نیست و نیاز به تکامل دارد.

راه اندازی کسب و کارتان به حد کافی پیچیده است… اما باید حداقل آنرا بلد باشید :

1. «چه کسی» قرار است محصول یا خدمات من را بخرد؟
2. «چی» میخواهید بخرد؟
3. «چطور» میخواهید آنرا بخرد؟
4. «چرا» میخواهید آنرا بخرد؟
5. «وجه تمایز» محصول یا خدمات شما نسبت به رقبا چیست؟

اگر نمیتوانید اینکار را به راحتی انجام دهید فقط تمرین زیر را انجام دهید، توصیه میکنم سری مقاله «میخواهم کارآفرین باشیم از کجا باید شروع کنم؟» را حتما بخوانید.

با هر تصمیم به چشم‌انداز نزدیک‌تر شوید

این نکته مهم را همیشه در نظر داشته باشید که در کسب و کار، شما هر تصمیمی که میگیرید باید در راستای تحقق اهداف کاری باشد. در غیر این صورت، تصمیم شما جهت عکس آن عمل میکند !

هر تصمیمی… فرقی نمیکند کوچک یا بزرگ – هر تصمیمی گه میگیرید باید شما را یک گام به سمت ماموریت کسب و کارتان هدایت کند، حال گامی بزرگ باشید یا کوچک.

تصمیم استراتژیک به این معنی است که شرکت و کسب و کار شما به کدام سو در حال حرکت است؟
یک مثال از تصمیم استراتژیک شرکت ABC است «شرکت ABC محصولاتش را تا سال 2015 توسعه میدهد» دقت کنید در این تصمیم هیچ حرفی از چگونگی انجام آن زده نشده و فقط مقصد را مشخص میکند.

اینکه «چطور» به آنجا برسیم، بحث تاکتیک هستش؛
یعنی دقیقا مشخص کنید چطور؟ به چه وسیله‌ای؟ در چه زمانی؟ توسط چه کسانی؟ کجا؟ و … برای مثال یک اجرای تاکتیکی همین شرکت میشود «شرکت ABC محصول X خود را رونمایی میکند و به همکاران توصیه میکند سپس از تولید محصولات فعلی کاسته میشود تا محصول X تولید کند.»

اگر دوست دارید بهتر تفاوت بین استراتژی و تاکتیک را درک کنید، توصیه من خواندن مقاله عالی « تفاوت تاکتیک و استراتژی» آقای عیسی محمدی هستش که به شیوایی هرچه بیشتر تفاوت این دورا با مثال فراوان به شما نشان میدهد.

و کلام آخر؛
دو دوران رکورد اقتصادی و تورم، مردم سخت‌تر پول خرج میکنند و انگیزه کمتری از خرج‌ کردن دارند – به همین دلیل شما باید خیلی ایده متقاعد کننده‌ای داشته باشید، درک ایده محصول یا خدمات شما باید راحت‌تر باشد و برنامه درست و حسابی برای شروع کسب و کارتان داشته باشید.