با این ۵ تکنیک ارتباطات، اسم‌تان را در قلب همه حک می‌کنید

مردم برای موفق شدن در زندگی نیاز دارند که به خوبی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. ارتباط فرآیندی است که ضمن آن، شنونده از نیت گوینده برداشتی می‌کند. طرفین ارتباط، ذخایر ذهنی متفاوتی دارند، در صورتی که افراد نتوانند منظور حقیقی خود را به شنونده منتقل کند ممکن است دچار سوءتفاهم، تنش و حتی بر هم خوردن ارتباط شوند.

از ویژگی‌های انسان موفق، مهارت و توانایی برقراری ارتباط مؤثر و سازنده با دیگران است.کسب این مهارت مهم و ضروری در زندگی اجتماعی چندان مشکل نیست فقط باید بخواهید و تمرین کنید.

 

گام اول | گوش دادن

در حالی که به نظر می‌رسد گوش دادن به دیگران بسیار ساده است، اما اگر شنونده نتواند فن گوش دادن را به درستی به کار بندد، ارتباط دچار مشکل می‌شود. گوش دادن فقط شنیدن کلامی که طرف مقابل به زبان می‌آورد نیست،بلکه شامل برخی موارد به شرح زیر است:

• گوینده کیست؟
• دیدگاه او نسبت به مسئله مطرح شده چیست؟
• چه مسائلی او را نگران می‌کند،احساساتش چگونه است و چه انتظاری از ما دارد؟

علاوه بر این که شنونده موفق به خوبی می‌تواند ارتباط کلامی و غیر کلامی برقرار کند، قادر است به همه حرکات و حالات بدنی گوینده توجه کند و خود نیز هنگام گوش دادن به منظور تایید و اعلام درک طرف مقابل،حرکات و حالات بدنی مناسب نشان دهد.

او هیچ‌گاه با خمیازه کشیدن یا نگاه کردن با سرعت به اطراف،نگاه خود را از گوینده نمی‌گیرد و دائماً در صدد است با تماس چشمی مناسب این موضوع را به گوینده منتقل کند که علاقه‌مند است به حرف‌هایش گوش کند.(برای یک آموزش زبان بدن کامل حتما این مقاله را بخوانید)

به یاد داشته باشید تا زمانی که شما به جای تمرکز و دقت در سخنان دیگران،به افکار درونی خود گوش می‌دهید،نمی‌توانید شنونده‌ی خوبی باشید.

گام دوم | صریح و صادق بودن

صراحت و صادق بودن فرآیندی است که در ارتباطات انسانی به شکل نامحسوس اما بسیار مؤثر نقش بازی می‌کند،تأکید می‌شود این فرآیند قابل دیدن یا شنیدن نیست،بلکه دو طرف درگیر در ارتباط آن را حس می‌کنند.

اگر ارتباطی صراحت و صداقت نداشته باشد،بدون شک یا قطع خواهد شد یا به شکل مخدوش، مبهم و ناسالم ادامه می‌یابد. اگر نتوانیم یا نخواهیم منظور خود را به صراحت بیان کنیم،طرف مقابل به اشتباه می‌افتد، به حدس و گمان متوسل و از واقعیت دور می‌شود.

به خاطر داشته باشیم، ابهام در بیان و عدم صداقت در ارتباطات انسانی سر منشا بسیاری از مسائل و ارتباطات میان فردی است.

گام سوم | حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل

ما غالباً در ارتباط خود با دیگران در صدد ارزیابی دیگران برمی‌آییم و گاه فکر می‌کنیم یا باید نظرات و احساسات آن‌ها را رد یا به نوعی(مستقیم یا غیر مستقیم)نظرات و احساسات خودمان را به آن‌ها تحمیل کنیم.ارتباطی که بر پایه‌ی این روش شکل می‌گیرد غالباً تداوم نمی‌یابد و هر دو طرف درگیر در ارتباط را دچار مشکل می‌سازد.

مقاله‌ی مرتبط: چطور از هنر برقراری ارتباط با افراد جدید سود بزرگی بدست آورید؟

در روابطی که ارزیابی دیگران عنصر اصلی آن است،نه تنها اهداف مذکور تحقق نمی‌یابد، بلکه آرامش لازم در ارتباط انسانی نیز از بین می‌رود. باید به خاطر داشته باشیم همه‌ی ما می‌خواهیم دیگران با نظرات ما موافقت کنند، یا حداقل به افکار و احساسات ما احترام بگذارند و آن‌ها را تأیید کنند،زیرا عقاید و نظرات ما برای خودمان کاملاً اهمیت دارند.

اگر در ارتباط با دیگران این تصور پیش آید که به نظرات آن‌ها احترام نمی‌گذاریم،ارتباط روند مناسب و هدفمند خود را طی نمی‌کند. در نظر گرفتن این نکته که اغلب مردم مانند ما فکر و احساس نمی‌کنند و به روش خود به دنیا نگاه می‌کنند،بسیار اساسی است.

 

گام چهارم | مخالفت کردن به شیوه‌ی مناسب

اگر بتوانیم بپذیریم که دیگران مانند ما نیستند،آن وقت می‌توانیم به شیوه‌ی مناسب با نظرات و عقاید آن‌ها که به نظر ما صحیح نیستند،مخالفت کنیم،به عبارت دیگر بدون بحث و جدل مخرب که غالباً همراه با صدا،داد و فریاد، خشم و غضب است می‌توانیم به نتیجه‌ی مناسب دست یابیم. یکی از مناسب‌ترین شیوه‌ها برای مخالفت کردن با نظرات و عقاید دیگران،روش خلع سلاح است.

در این روش،فرد در سخنان طرف مقابل واقعیتی را پیدا می‌کند(حتی اگر با مجموعه‌ی سخنان او موافق نباشد)و سپس در مقام موافقت و تأیید آن حرف می‌زند،این روش برطرف مقابل تأثیر آرام‌بخش عجیبی می‌گذارد.

ممکن است روش خلع سلاح را نپذیرد،ولی جدل بی‌فایده و همیشه بی‌سرانجام است. با این شیوه، در واقع هم شما پیروز از بحث خارج می‌شوید و هم طرف مقابل احساس پیروزی می‌کند و با آمادگی بیشتری به حرف‌های شما گوش می‌دهد.

باید به خاطر داشته باشید که لحن پاسخ شما نیز مهم است. اگر پاسخ تحقیرآمیز باشد، این روش اثر مطلوب را نخواهد داشت.

بهترین تکنیک‌های مذاکره‌ی حرفه‌ای را در مجموعه مقاله‌ی کامل «مذاکره‌کننده‌ی حرفه‌ای شوید» بخوانید.

[bs-quote quote=”بیشتر جروبحث ها، سوءتفاهم را افزایش می دهند. ” style=”default” align=”center” color=”#303030″ author_name=”آندره ژید” author_job=”نویسندهٔ فرانسوی و برنده جایزه ادبی نوبل در سال ۱۹۴۷” author_avatar=”https://sookhtejet.com/wp-content/uploads/2019/11/آندره-ژید.jpg”][/bs-quote]

 

گام پنجم | همدلی

شاید یکی از دشوارترین جنبه‌های کیفی ارتباطات توانایی بکارگیری همدلی در یک رابطه متقابل است. به این معنی که آغازگر فراگرد ارتباطی، توانایی درست ارائه همدلی به دیگری را داشته باشد.

شافر بر این باور است:

همدلی، تجربه‌ی درونی قابل درک برای خود و در میان نهادنی با دیگری، برای وضعیت روانی مقطعی او می‌باشد.

اگر ما توانایی همدلی با دیگران را بیابیم بی شک در وضعیتی خواهیم بود که آنان را درک کنیم و دریابیم که از کجا آمده‌اند و اینک در کجایند و به کجا خواهند رفت.

به گفته‌ی گرین سون:

کسی نمی‌تواند به احساس ظریف و پیچیده دیگری دسترسی پیدا کند مگر آنکه احساس او را دریابد و آن را تجربه کند که این خود همدلی نامیده می‌شود.

 

درک توأم با همدلی انسان را قادر می‌کند که خود را با شرایط ارتباطی کاملاً وقف دهد و بداند که چه باید بگوید،چگونه باید بگوید،چه زمانی باید بگوید، چه زمانی باید ساکت باشد و چه زمانی به خودگشودگی دست زند.

همچنین باید به این نکته توجه داشته باشیم مهم‌ترین اصل در همدلی پرهیز از قضاوت دیگران است.

 

«چـــــرا» واژه‌ای خطرناک در گفتگو و برقراری ارتباط

سؤالاتی که با چرا آغاز می‌شوند به دلیل ورود مستقیم به سطح هویت افراد ایجاد مقاومت و نگرانی کرده و به طور خودکار مکانیزم توجیه اتفاقات به کار می‌افتد. در واقع چنین سؤالی افراد را در گوشه رینگ تحت فشار روانی قرار داده و بدون توجه به فرآیند رخداد فقط به نتیجه‌ی آن تمرکز کرده‌ایم.

واژه‌ی چرا یکی از قوی‌ترین مکانیزم‌های پنهان‌کاری و چندلایه کردن انسان‌ها است که به تربیت افرادی در ارتباط کمک می‌کند که همواره شک و تردید و بی‌اعتمادی حرف اول را در میان آن‌ها رقم می‌زند.

برای برون رفت از این وضعیت بهتر است از واژه‌های جایگزین «چطور» و «چگونه» استفاده کرد. وقتی از کسی با واژه‌ی چطور و چگونه سؤال می‌شود،او موضوع را جدای از هویت و شخصیت تامه خود می‌بیند و لذا امکان شرح و توضیح ماجرا را با کمترین فشار روانی خواهد داشت.

بدین ترتیب به جای مواجه با هویت افراد می‌بایست با رفتارها و مهارت‌های آن‌ها برخورد نمود تا علاوه بر تداوم ارتباط مؤثر و حفظ ارتباط و اعتماد فی‌مابین به پیشبرد درست کارها با کمترین هزینه و مقاومتی دست یافت.

ارتباطات میان فردی، همچون رفتارهای دیگر انسانی،می‌تواند بسیار اثربخش، بسیار غیر اثر بخش یا در میان آنها باشد.هیچ رفتار متقابل انسانی نمی‌تواند کاملاً موفقیت‌آمیز و یا کاملاً توأم با شکست و ناکامی باشد. این رفتار می‌تواند به سوی بهبود گرایش پیدا کند و این کار با تمرین،خودباوری  و احترام متقابل صورت خواهد گرفت.

 

---

در همین زمینه بخوانید:

• تماس چشمی در ارتباطات یعنی همه چیز (به خاطر این 10 دلیل)
• چطور شادی خودش در جستجوی شما باشد؟ و نه شما دنبال آن
• یک ترفند ساده و قدرتمند برای اینکه راحت سرصحبت را بازکنید و همه عاشق گفتگو با شما باشند
• آدولف هیتلر چطور با شخصیت کاریزماتیک اش مردم را هیپنوتیزم میکرد؟