95 مقاله ریزه میزه اما پرقدرت برای پیشرفت بزرگ تان در سال 1401
امسال قرار است پیشرفت کنید؟ با خواند این 95 مقاله های کوتاه پیشرفت شک نکید بدست خواهید آورد
سال جدید آمده است؛ سالی برای اهداف جدید و بازبینی کارهایی که در سال نود و چهار انجام داده ایم و این که ببینیم خوب بوده اند یا نه و اگر مشکلی داشته اند، اصلاحاتی انجام بدهیم.
همچنین زمان خوبی برای تأمل در این که آیا در پایان اسفند هزار چهارصد ، به اهدافی که در اول فروردین هزار چهارصد تعیین کرده ایم، رسیده ایم یا نه؟ و اگر نرسیده ایم، چرا؟ و اگر رسیده ایم، چگونه بیشترش کنیم و جاه طلبی ملایمی داشته باشیم؟
در آستانه سال هزار چهار صد یک ، که ان شاء الله سال پربرکتی برای شما باشد، با نود و پنج مقاله های کوتاه پیشرفت یا چیزی که من به آن گزیده نویسی ها و گزیده گویی های موفقیتی می گویم، چطورید؟
این نکته ها، در طول سال گذشته، در دفترچه نویسنده آنها و از جاهای مختلف جمع آوری شده اند که حالا در آستانه سال جدید، به صورت بازنویسی شده و شسته رفته، در اختیار شما قرار می گیرند.
امیدوارم که به کارتان بیاید؛
آنطور که به کار خود من آمد چرا که بر اساس نیازی که داشتم جمع آوری شان کرده ام؛ مقالک هایی در حوزه های مختلف با موضوعات مختلف به مناسبت سال جدید.
در واقع، می شود گفت این گزین گویه ها، درس هایی است که از شخصیت های موفق گرفته ام؛
با سیستم خاص خودم. آماده اید 95 مقاله های کوتاه پیشرفت اما پرقدرت برای پیشرفت تان را مرور کنیم؟ شروع کنیم…
-
پادزهر نگرانی
این درس را از برایان تریسی یاد گرفته ام؛ این که نگرانی، نتیجه ضعف در تصمیم گیری ها و کارهای هدفمند ماست. پس برای فرار از نگرانی، تنها یک راه پیش رو دارید: چنان غرق در کارهای هدفمند شوید که نگرانی دود شده و به هوا برود. تنها راه علاج نگرانی، عمل هدفمند است. به جای این که مثل بیشتر مردم، عمل آرامش بخش داشته باشید، عمل هدفمند را دنبال کنید. چنین بود که آرام آرام نگرانی ها من رنگ باختند.
-
برنامه ریزی برای بدترین
این یکی درس را هم از جان پل گتی، میلیاردر معروف یاد گرفتم: این که بدترین اتفاق ممکن برای سرمایه گذاری تان را مشخص کنید و همه کارهای لازم برای عدم وقوع ان را انجام بدهید. وقتی این جمله را خواندم، همه جا اجرایی اش کردم؛ برای خرید خانه، بستن قرارداد و حتی زندگی غیرکاری ام. به شدت جواب می دهد.
-
بهترین درس دوو
راستی، می دانید دوو در زمان کیم وو چونگ، چرا اینقدر سریع پیشرفت کرد؟ همه فکر می کردند جادویی در کار است. اما چونگ، معتقد بود که آنها، به جای این که مثل شرکت های دیگر کره ای، از ساعت 9 صبح تا 5 عصر کار کنند، برعکس عمل می کردند؛ از 5 صبح تا 9 عصر کار می کردند و در نتیجه، روزانه به اندازه چند برابر دیگران پیشرفت می کردند. خود چونگ معتقد است که شما روزانه، سه برابر دیگران کار و مطالعه داشته باشید، طبیعی است که سه برابر دیگران هم پیشرفت کنید. این اصل نیز، بسیار به کارم آمد و تبدیل به یک آدم سختکوش ساخت.
-
به چپ و راست فکر نکن
نمی دانم این جمله را کجا خواندم که: اگر کسی می خواهد پاپ شود، نباید به چیزی جز پاپ شدن فکر کند. متأسفانه در اطراف خودم و جامعه، کسانی را می بینم که هدف هایی دارند، اما مدام به چیزهای دیگری فکر می کنند؛ حتی خود من هم بیشتر وقت ها چنین ام. اگر هدفی دارید، به قول رابینز، تصمیمی قطعی بگیرید؛ تصمیم برای بریدن از همه راه های ممکن دیگر و فقط پرداختن به کار و هدف خودتان.
-
سیستم را عشق است
این درس را هم از یکی از مقاله ها گرفته ام؛ این که سیستم گرا باشیم نه آرزوگرا. برای خودم این طور توجیهش کردم که باید روزانه، کارهای مشخصی برای رسیدن به هدفم در پیش بگیرم و فقط، روی دقیق انجام دادن این کارها تمرکز کنم؛ نه این که همه اش بنشینم و به آرزوهایی که دوست دارم به شان برسم، فکر کنم. برای من، این یک مکاشفه برای راحت کردن خودم و موفقیت بیشتر بود؛ دیگر تمرکز من، روزانه بود نه تمرکز بر آرزویی که دوست می داشتم و کلی از من انرژی می گرفت. بعدها قاعده شرطی کردن را هم به این برنامه های روزانه ام اضافه کردم تا ناخودآگاه، انجام شان بدهم.
-
خودشگفتی ممنوع است
«نشان همت آن است که: هرگز در حاصل و حاضر نگاه نکند، بل همه نظر او مقصور بود بر آنچه ندارد. و صاحب همت را دردی است ابدی.» این را هم از عین القضات همدانی یاد گرفته ام. یعنی به قول یکی از مقامات کشور، خودشگفتی نداشته باشید و بدانید که راه بسیاری برای طی کردن مانده است؛ پس به جای کیف کردن از چیزهایی که به دست آورده اید، فکر کنید که هدف بعدی و عادت بعدی که ندارید و باید به دست بیاید، چیست.
-
ارزش آهسته و پیوسته کار کردن
این نکته را هم نمی دانم از کجا برداشته ام؛ اما برایم فوق العاده بوده است. این که بزرگترین ویژگی افراد موفق، تداوم و استمرار در عمل است. یعنی که ملایم و با سرعتی ثابت، ولی همیشه دارند کار می کنند. این نیست که ضربتی و با شدت کار کنند. کسی که با شدت کار می کند، سریع خسته می شود و می برد؛ ولی اویی که آرام و پیوسته می رود، هیچ وقت خسته نمی شود. سر سال، مشخص می شود که این روند، چقدر منفعت برای او داشته است.
-
هدف های سخت کجاست؟
این نکته را هم درباره انگیزه داشته باشید که: حالت برانگیختگی، به سیستم اعصاب سمپاتیک شما ربط دارد. یعنی شما هدف سختی انتخاب می کنید؛ مثلاً امروز صبح تا شب، باید پانزده تا پرونده را مطالعه کنید. در نتیجه، انرژی مورد نظر شما توسط اعصاب سمپاتیک (که توسط این هدف سخت تحریک شده) به صورت مضاعف تأمین می شود. به خاطر همین است افرادی که تحت تأثیر احساسات شدید قرار می گیرند، نیروی شان این قدر زیاد می شود. چرا از این نیرو استفاده نمی کنید؟
پر از نکات عاااالی و اموزنده. سپاس
خیلیییییییییییی خفن . راهگشا بود ممنون
وقتی با شما هستم احساس می کنم پروردگارم داره مسیر هایی که منتظرش بودم و به من نشون می ده ، بی نهایت سپاس
مرسی عالی بود بخصوص که مقالات کوتاهی از علما ایرانی داخلش بود
اگر بتونید از نویسندگان ایرانی هم مقالاتی بزارید تو سایت کارتون پربار تر میشه
باتشکر
این نکات فوق العاده زیبا بودند…میخوام ازشون استفاده کنم…بسی سپاس